بخشی از مقاله

چکیده

در این جستار به بررسی روند تغییرات نو ظهور در معماری دورهی قاجاریه و به تفصیل در مبحث معماری مسکن خواهیم پرداخت. در دوران قاجار ، نظام کهن زیست تحت تاثیر عواملی که بیشتر خاستگاه جهانی داشت دستخوش تحول و دگرگونی شد و جنبه های نوینی از زندگی شهری با سلسله مراتب خاص پدیدار گردید. در این دوره برای اولین با در ایران، ساختمان سازی با تهیه نقشه مرسوم شد. همچنین طراحی و ساخت، برخلاف نظام استاد شاگردی به فرد واگذار گردید. معماری دوره قاجار را معماری خانه سازی و یا معماری خانه های مسکونی نامیده اند. چرا که بیشترین ساخت و سازها در این دوره به علت افزایش جمعیت شهرنشین معطوف به ایجاد سرپناه و خانه برای مردم مهاجر و تازه وارد به شهر گردید.

کثرت ساخت و ساز به همراه شرایط نامساعد اقتصادی مانع از پویایی و ایجاد تحول چشم گیر در نظام فضایی و ساختاری خانه ها بود.خانه های عوام برطبق همان بافت محله ای و در تبعیت از ضوابط الگوی متداول خانه ایرانی ساخته می شد. در این میان تنها خانه های اشراف و طبقات مرفه در محلات شمال شهر مشابه با کاخ ها و عمارت های سنتی ساخته می شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که سبک معماری دورهی قاجار بطورکلی تلفیقی از خانههای سنتی ایران به همراه برخی از نماهای فرهنگی میباشد.

در پی تحول سبک معماری در احداث خانهها، کمکم اصلیترین مفهوم فکری و کالبدی معماری - - درونگرای - - جای خود را به - - برونگرایی - - در شکلگیری خانهها میدهد که نمونههای متعددی از آنرا در تهران آن زمان میتوان دید. روش پژوهش در نگارش مقاله از نوع توصیفیB پیمایشیBطولی و گردآوری آن بر اساس روش اسنادیBکتابخانه ای میباشد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که سیر تغییرات چه مسیری را طی نموده و معماری مسکن ایران در دورهی قاجار دستخوش چگونه تحولاتی گشته است.

مقدمه

مهم ترین دلیل اهمیت و مورد بحث بودن معماری دوره ی قاجار را میتوان این طور بیان کرد که در این دورهی تاریخی برای نخستین بار،شیوه های معماری غربی به همراه شاخصه های متعدد آنها وارد سبک های معماری شد و گاه در تلفیق با معماری سنتی و گاه مجزا از آن قرار گرفت و در مجموع، تحولی را در سیر هنر معماری ایجاد کرد. یکی از نمودهای بارز این جریان تغییر، خانه های مسکونی است که همگی با وجود تعلق به یک دوره تاریخی، برخوردار از گوناگونیهایی در سبک های معماری و فضاسازی اند. برخورد تمدن ایران با تمدن توسعه یافته غربی در دوره قاجار را می توان آغاز جدال میان سنت و مدرنیته در ایران دانست. به همین خاطر نقطه صفر دوران مدرنیته در ایران را مصادف با حکومت قاجار ها می دانند .

شرایطی چون شکستهای غم انگیز ایران از روسها، امضای قراردادهای ننگین گلستان و ترکمنچای، ارتباط نزدیک با غرب، اشاعه فکر نو، مسافرت دانشجویان به فرنگ و انتقال مشاهدات به هموطنان و ظهور ورود پدیده های فنی و فرهنگی سبب شد تا اندک اندک درهای ایران به روی مدرنیته گشوده شود. مدرنیته همچون دیگر سبک ها و مکاتب ابتدا در بستر علوم انسانی به خصوص علوم مذهبی در غرب شکل گرفت و سپس در کسوت انقلاب صنعتی و گسترش فناوری ظاهر شد .در این بین اقدامات تجددطلبان برای هماهنگ سازی فرهنگ غربی و ایرانی سبب شد در معماری نیز ساختمان های دوره قاجار، هم سو با سنت های ایرانی و عناصر وارداتی غرب طراحی شوند .

درواقع به دنبال نوآوری ها و تغییرات حاصل از تجددطلبی معمارانمحلّی نیز تا اندازه ای سلیقه تازه را پذیرفتند و در کارهای خود منظور کردند نتیجهی آنچه در این مقاله به بررسی آن میپردازیم در پاسخ به این سوالها است که، تغییرات معماری در دوره ی قاجاریه به چه صورت بوده است؟ تغییرات معماری در دورهی قاجاریه چه تاثیری در طراحی و سبک ساخت مسکن ایرانی داشته است؟ این تغییرات برای معماری ایرانی به جهت مثبت شکل گرفته است یا خیر؟ در ادامه با بررسی فرایند تغییرات حاصل با توجه به دخالت عوامل اساسی در آن دوره به نتیجه و پاسخ پرسشهای فوق دست خواهیم یافت.

روش تحقیق:

روش پژوهش در این مقاله از نوع توصیفیB پیمایشیBطولی است که از دسته تحقیقات آمیخته بوده و در ابتدا به جمعآوری اطلاعات به روش اسنادی-کتابخانهای پرداخته است. روند و سیر تکاملی مقاله به ترتیبی است که در آن پس از مطالعهی اجمالی وقایع تاریخی دورهی قاجار به تحلیل نمونههای موردی مسکن این دوره در ایران با درنظر داشتن جنبهی تغییرات ظاهری، باطنی و مبانی طراحی آنها پرداخته شده است.

دشواری تحقیق در این مورد به این خاطر است که بعضی مواقع لازم است برای استدلال سخن از مستندات و پژهشهای تاریخی بهره گرفته شود. ارتباطی که این مبحث با علوم تاریخی دارد باعث شد که محقق ضمن آشنایی با وقایع تاریخی ، بتواند تحلیلی قابل درک در حیطهی تخصصی مورد بحث ارائه نماید. در این بررسی سیر تحولات در مسکن از لحاظ معماری و کاربردی مورد توجه بوده و نتیجه گیریهای ارئه شده در همین راستا است.

مفهوم سنت

سنت در اصل لغت ب همعنای طریق و روش است، اعم از طریقی پسندیده یا ناپسند، گفتار و کردار و تقریر معصوم - , Moien, 1999 ، - 1927 و دارای شک لهایی از مراسم و آیی نها و رفتارهای تشریفاتی است و تا حد زیادی جمعی است. - , 76 - Giddens 2000 سنت یک میراث ابدی است که هم به صورت عمودی یا زمانی - گذشته، حال - یک حوزه تمدنی جاری است و تمام ابعاد زندگی یک حوزه تمدنی را دربرم یگیرد .

سنت خود جزئی از فرهنگ است و به طور تاریخی انتقال می یابد - آینده - و هم به صورت افقی یا مکانی - صرف نظر از مسافت میان آنها - در میان می آید و بر الگوهایی دلالت دارد که به ارث رسیده و دچار تغییر و تحول می شوند و در شکل دهی به هویت افراد نقش دارند .گیدنز بر این اعتقاد است که سنت ها از جریان نوسازی دور نمی شوند و در یک ارتباط همزیستی درونی با مدرنیته درگیر هستند و در برخی جوانب جامعه، حتی مدرن ترین جوامع، ادامه می یابند .نصر واژه "الدین" رامناسب ترین معادل برای سنت می داند که از اندیشه حکمت جاویدان و ابدی یا همان جدایی ناپذیر است.

مفهوم تجدد و سیر تاریخی آن

"تجدد " صرف نظر از معنی آن در زبان فارسی، به عنوان معادل "مدرنیزاسیون " به کار می رود - - 26 , Bayat, 2001 .تجدد یا مدرن ب همعنای روزآمد بودن، ب ههنگام بودن و با زمان همراه شدن است .بنا به گفته دانیل لرنر "مدرنیزاسیون " یعنی فرآیند دگرگونی اجتماعی که طی آن "جامعه ای کمتر پیشرفته » مختصات… جامعه پیشرفته تر " را به خود می گیرد .تجدد یا به تعبیر زبان فرانسه، مدرنیته و یا به زبان انگلیسی " " modernity وصف انسانی است کهتقریباً از پانصد سال پیش ظهور کرده است - - Malekian 2001, 88 مدرنیزاسیون » نوعی فرهنگ پذیری است و انگاره ای است دارای مقایسه ای ارزشی .درواقع مدرنیته یا تجدد، تبلور عینی و تجسم یافته دنیای جدید است و مدرنیسم یا تجددگرایی، تبلور عقیدتی و احساسی این دنیا است .

تجددگرایی به فرآیندی در جهت هماهنگ ساختن نهادهای سنتی با پیشرفت علوم و تمدن اطلاق می شود. - Babaei, 2005 - واژه مدرنیته 2 را نیزمعمولاً با مفهوم تجدد و واژه مدرنیسم 3 را با تجددگرایی و نوگرایی برابر می دانند .در اکثر تعاریف، مدرنیته را یک دوره تاریخی و در نتیجه یک پدیده زما نمند و مکا نمند می دانند - 537 Babaei, 2005 - آغاز دوره معاصر با نظراتی ناهمگرا و ناهمگون روبرو است .

گیدنز شروع این دوره را قرن هفده ولی بیشتر محققان شروع آن را قرن هجده همزمان با دوره روشنگری می دانند - Giddens, 2001 - عده ای دیگر شروع تدریجی آن را از اواخر قرن پانزده همزمان با دوره رنسانس و عده ای دیگر آغاز این دوره را با پیدایش انسان گرایی یا اومانیسم و خردگرایی در شمال ایتالیا همزمان می دانند که طی آن جهان بینی انسان غربی تغییر جهت داده است .ایرانیان از اواسط سده هفدهم از تجدد مطلع شدند و با شروع قرن نوزده میلادی با درگیر شدن با آن نتوانستند آن را با زندگی خود منطبق کنند و دچار معرکه جهان بینی شدند .

آغاز ورود تجدد به ایران همزمان بود با جنگ ایران و روسیه که آن را موج اول م ینامند .ایران هنگام مواجهه با تجدد توانست به خوبی عمق آن را بشناسد و تحلیل کند . موج دوم تجدد با سرکوبی انقلاب مشروطه آغاز و در آن تجدد به تجددگرایی، استعمار به استعمار نو به منطقه تحمیل شد - - Limaei, 2008 این مقوله سبب شد که ایرانیان نه سنتی بمانند نهکاملاً متجدد شوند و این مسئله تا 1960 ادامه پیدا کرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید