بخشی از مقاله
چکیده
هنر و ادبیات با یکدیگر پیوند تنگاتنگی دارند. هنر شعر و شاعری این قابلیت را دارد که سایر هنرها را در خود جای دهد. پیوستگی هنر وادبیات گاهی چنان زیاد است که نمیتوان این دو را از هم تفکیک کرد. شاعران عربی از عصر جاهلی تا دوران معاصر با خلاقیتهای هنری خود، گوی سبقت را از سایرین ربوده و گاهی ادبیات خود را در خدمت دین و اخلاق درآوردهاند. آنها با روحیهای متعهدانه ارزش های اسلامی و سجایای اخلاقی اهل بیت علیهم السلام را مطرح کردهاند.
شخصیت ائمهی معصومین از جمله امام رضا - ع - در آثار شاعران عربی و فارسی بازتاب یافته است. پژوهش حاضر بر اساس روش توصیفی-تحلیلی میکوشد به بررسی سیمای امام رضا - ع - در اشعار این شاعران بپردازد. آنها امام علیهالسلام را الگوی والای انسانیت معرفی کرده و به صفاتی از جمله: خوشخلقی، راستگویی، تواضع و عدالت ایشان اشاره کردهاند.
واژگان کلیدی: هنر، ادبیات، امام رضا - ع - ، شاعران عربی و فارسی، شعر متعهد
مقدمه
امام رضا - ع - و سیره و روش او، همواره موضوع مدح و ستایش شاعران دورههای مختلف قرار گرفته است. شعر نیز به نوبهی خود در نگاه پیامبر و ائمه، جایگاه والایی داشته است. از همین روست که پیامبر - ص - شاعران را در مدح انسانهای پاک و ذم دشمنان تشویق مینمود و به آنان که رسالت شعر را مراعات میکردند، احترام قائل بود. به عنوان نمونه هنگامی که »عمروبن سالم، بر پیامبر - ص - وارد شد و شعر خود را خواند حضرت فرمود:حقا که ما را یاری نمودی، خدا یارت باشد.
شعر، اثرات بسیار عمیق و وسیعی در جانها داشته و جایگاه ویژهای در اغلب رشتههای علم و معرفت دارد. پیامبر اکرم در این زمینه میفرمایدان فی البیان لسحراً و ان من الشعر لحکمه - عبیدی، شیخ صدوق به نقل از امام رضا - ع - میگوید:ما قال فینان مؤمشعراً یمدحنا به الّا بنی االله تعالی له مدینه فی الجنهِ اوسع من الدنیا سبع مرّات هیچ مومنی دربارهی ما شعر نگفت و ما را مدح نکردمگر اینکه خداوند شهری در بهشت برای او بنا کرد که هفت برابر وسیعتر از دنیاست.
دعبل خزاعی شاعر برجستهی شیعی نیز که عشقش به امامان معصوم - علیهمالسلام - در جای جای دیوانش کاملاً هویداست، هنگامی که قصیدهی معروف تائیهاش را برای امام خواند، حضرت ده هزار سکهای که اسم شریفش بر آنها بود به او بخشید و یکی از پیراهن های خود را هم به او داد.دعبل در تائیه توانست مفاهیم والایی از معصومیت و مظلومیت امامان معصوم را بازتاب داده و نمونههای برجستهای ازظلم در حق آنان را در دیوان خویش نشان دهد.
هجرت امام رضا - ع - از مدینه به ایران، خراسان را قبلهی دلهای پیروان علی - ع - گردانید و ذهن و زبان شاعران پارسیگوی با سیره و سیمای امام رضا - ع - پیوند یافت که با نگاهی گذرا به قصاید آنها اشتراکات معنایی و لفظی فراوانی در آنها مشاهده میشود. یکی ازمهمترین شاعرانی که گرایش اعتقادی و مذهبی او بارز است، صاحب بن عباد میباشد که در این پژوهش به بررسی رضویهی وی خواهیم پرداخت.
معرفی صاحب بن عباد و قصیدهی یا سیدی و ابن سادتی اسماعیل بن عباد ابوالقاسم، ملقب به کافیالکفاة در سال 326ه به دنیا آمده و در سال 385ه از دنیا رفت. او فارسیالاصل و از اهل طالقان، شهری بین قزوین و ابهر بودصاحب بن عباد در قرن چهارم هجری در زمان آلبویه زیست. آلبویه گروهی از فارس بودند که حدود یک قرن و نیم، در عراق و جنوب فارس حکومت کردند.پدرش عباد، که ظاهرا از عالمان بود در مورد احکامالقرآن کتابی نوشته و در آن به حمایت از معتزله پرداخت. از مادر صاحب بن عباد اطلاعاتی در دست نیست، جز اینکه هر روز هنگامی که او را روانهی مسجد میکرد درهمی یا دیناری به او میداد و میگفت: این را به اولین فقیری که دیدی صدقه بده لقب کافیالکفات در بسیاری از شعرهایی که در مدح او سروده شده آمده است.
از آن جمله شعر ابومنصور الجرجانی که میگوید:قل للوزیر المرتجی کافیالکفاة الملتجی ابنالعمید ادیب مشهور عصر، صاحب بن عباد را به خود نزدیک گردانید و در دوران امارت مؤیدالدولة بر اصفهان، صاحببن عباد به وزارت رسید. ابنتغری بردی میگوید:او اولین وزیری است که صاحب نامیده شد، چون از جوانی با مؤیّدالدوله مصاحبت داشت و او ابنعباد را صاحب نامید و این لقب تبدیل به نامی برای او شد - ابنتغری موقعیت صاحب در دولت آل بویه صرفا بخاطر ادیب بودنش نبوده بلکه او کاتب، وزیر و فرمانده سپاه نیز بود.
از این رو عظمت او در نزد پادشاهان آلبویه افزایش یافت. یاقوت میگوید اگر در مورد موضوعی، فخرالدوله نظری داشت و صاحب نظر دیگری، فخرالدوله به نظر صاحب عمل میکرد.از جمله چیزهایی که بر منزلت والای وی دلالت دارد این است که زمانی که او وفات یافت شهر ری بسته شد، مردم بر در قصر ایستادند و منتظر خروج جنازه شدند، فخرالدوله و سایر فرماندهان حاضر شدند.