بخشی از مقاله
چکیده
ادبیات آینه اجتماع است،این سخن به این معنی است که واقعیات و تحوّلات اجتماعی و فرهنگی، بصورت نماها و بازتابهای عینی و واقعی، اما جزئی و پراکنده، در آثار ادبی کم و بیش یافت می شود. با جمع آوری، تنظیم، توصیف و تحلیل این بازتاب ها، می توان سیمایی دقیق، جامع و واقعی را از حیات اجتماعی هر دوره از تاریخ ارائه نمود. از سوی دیگر، درک معانی و دقایق آثاری ادبی، خصوصا شاهکارها و شناخت شخصیّت و زندگی آفرینندگان این آثار، بدون آشنایی با محیط و اجتماعی که در آن پدید آمده و به کمال رسیده اند، امکان پذیر نیست، زیرا بدیهی است که طرز نگرش و ذوق و شعور خالق هر اثر ادبی، تا حد زیادی تابعی از اوضاع فرهنگی و اجتماعی محیط زندگی اوست.
مقدمه
محمّ»د طالب آملی- 1036 - 994 هجری قمری - متخلص به طالب، معروف به طالبا از شاعران بزرگ ایرانی سده یازدهم هجری در آمل متولد شد. در سن 16 سالگی از مازندران خارج شد و پس از سفرهای متعددی که به نقاط مختلف ایران داشت، به هند رفت و به درگاه جهانگیر شاه چهارمین پادشاه سلسله گورکانیان هند وارد شد. او در سال 1028 به رتبه ملک الشعرایی رسید و تا آخر عمر در همان جا زندگی کرد. - «گودرزی، - 14:1368
»در میان شاعران سبک هندی طالب آملی از جایگاه ویژه و ممتازی برخوردار است. او در طول زندگی اش با فراز و نشیب های بسیاری مواجه گردید و علیرغم ناکامی اش در ورود به دربار شاه عباس صفوی و جلب نظر وی، به سبب دارا بودن طبع روان و بیان دل انگیز و فصاحت و شیوایی سخن، پس از مدّتی مورد توجّه و اقبال جهانگیر، شاه هندوستان قرار گرفت و به مقام ملک الشعرایی دست یافت. بخشی از عمر طالب در ایران و قسمت عمده آن در هندوستان سپری گشت. - «صفا،. - 55:1382کسب معلومات وی در زمینه های مختلف و تجربیاتی که طی زندگی خویش به دست آورده بود در شعر وی انعکاس و بازتاب گسترده ای یافته است.
او در اثنای کلام خود به مقتضای حال و متناسب با موضوع، به عادات، آداب، رسوم، باورها، عقاید و... مردم عصر خویش اشاره کرده که از این جهت بسیار ارزشمند و در خور توجه است. آنچه که در این مقاله بدان پرداخته خواهد شد بررسی بخش کوچکی از سیمای جامعه عصر طالب از خلال اشعار اوستقدر. مسلّم پرداختن به تمامی زوایا و جزییات موضوع مذکور در کلیات اشعار طالب آملی و تجزیه و تحلیل آثار وی از این منظرمستلزم، صرف وقت بیشتر بوده و به صورت کتابی مستقل و مفصّل در این زمینه در خواهد آمد.
سرگرمی ها ،تفریحات و موسیقی
بهره گیری از ایام فراغت با سرگرمی ها و باز یهای گوناگون، نشانه ی بارز فرهنگ جوامع بشری است. مردم ایران با سوابق طولانی در این بخش فرهنگی ویژگی های خاصی دارند. طالب در اشعارش به پاره ای از این سرگرمی ها اشاراتی داشته است. بازی ها و سرگرمی ها چوگان: چوبی که دسته ی آن راست و باریک و سرش اندکی پهن و خمیده است و با آن در بازی چوگان، گوی را زنند.
بازیچه ارباب فنا جان بازیست جان خود چه بود سخن در ایمان بازیست - آملی،بی تا، - 918
در مشهد کوی تو که میدان وفاست با سر بازی نشاط چوگان بازیست - همان، - 918
رخش تو که با گوی زمین کین دارد چوگان صفتش جراحت آگین دارد - همان، - 924
نیزه بازی: نوعی ورزش برای آموختن اعمال نیزه.
اسب مگسی که شکل تازی دارد با سایه ی خویش نیزه بازی دارد - همان، - 922
مواد مخدّر
اغلب مردم به منظور رهایی از غم و اندوه یا ایجاد شادی و نشاط از مخدّراتی نظیر افیون و تریاک استفاده می کردند ظاهرا استفاده از این نوع مواد مخدر در دوره صفویه بسیار معمول و متداول بوده و از طرفی استعمال افیون برای شخص طالب تازگی نداشته است. او در اشعار خود بارها به اعتیادش اعتراف کرده بود.
افیون: شیره ی منجمد خشخاش که تریاک را گویند. در زبان سانسکریت بمعنی شیره ی خشخاش است و آنرا هبیون نیز گویند. از اشارات شاعر پیداست که در روزگار وی از افیون بیشتر به عنوان داروی خواب استفاده می کردند.
بی نشئه ی افیون به تنم هوشی نیست این زهر گوارنده کم از نوشی نیست - همان، - 917
می رند خوشیست ،لیک پر نی ادبست افیون همه نشئه ی جلال و غضبست - همان، - 914
ماشی است مرا خوراک افیون آنگاه ماشی کهرابر گُه موشی نیست - همان، - 917
طالب نصیب ما ز می لاله رنگ نیست ما را برات نشئه به افیون نوشته اند - همان، - 912
تریاقمعجونی: مرکّب از داروهای مسکّن و مخدّر که به عنوان ضددردها و سموم بکار می رفته است.
آن کیست شراب معرفت را ساقی مسمومان را کرده دمش تریاقی - همان، - 981
مسکرات: در عصر طالب نوشیدن مسکرات مانند شراب معمول بوده و کسانی که در نوشیدن آن افراط می کردند بدان اعتیاد پیدا نموده که در بیشتر موارد، مست و خراب می شدند که از این حالت به سیاه مستی تعبیر شده :
ز داغ لاله سیاهی فتاده از غیرت هنوز نرگس این داغها سیه مست است - همان، - 286
آلات موسیقی
»از دیرباز در جامعه ی فرهنگی ایران، موسیقی با دیگر وجوه معرفت و هنر، پیوندی سخت استوار و ناگسستنی داشته است. بطوری که در آثار اغلب شاعران اشاره های فراوانی به آلات، گوشه ها و دستان های موسیقی کهن ایرانی شده است. - « فطوره چی، - 225:1384با توجه به اهمیّت و جایگاه موسیقی در زندگی اجتماعی و فرهنگی ایران در دوره صفویه، جلوه های خاصی از آن را در آثار طالب نیز می توان یافت.