بخشی از مقاله

چکیده

پایداری در مباحث معماریصرفاً نمی تواند به تنهایی و به طور مجزا با تمرکز بر جنبه های اقتصادی، زیست محیطی و فرهنگی اجتماعی به توسعه ای پایدار و با دوام مبدل گردد. از این رو با اتخاذ رهیافتی یکپارچه و همگون و از طریق هم افزایی حوزه های پایداری می توان چشم اندازی را تنظیم نمود تا رشد و شکوفایی را برای تمام جامعه و در هر مکان و زمان - حال و آینده - به همراه داشته باشد.

پایداری حرکتی چند وجهی است و نباید با رسیدگی و بررسی یک حوزه از حوزه های دیگر غافل شد، بلکه نیاز است که همه جوانب را با هم مورد بررسی قرار دهیم و این همبستگی مستلزم پایبندی اعضای جامعه و همه رشته ها و مشارکت فعال در همه زمینه ها است که انجام می گیرد و نتیجه آن احقاق تفکر پایداری در معماری به وسیله ی پدیده ای به نام سینرژی است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی می باشد که ویژگی های سینرژی و اصول هم افزایی مورد بررسی قرار گرفته و سپس سینرژی در معماری و اهداف آن تشریح شده اند. هدف تحقیق آشنایی با مقوله سینرژی در معماری می باشد که بتوان گام های بیشتری در جهت پایداری برداشت.

-1 مقدمه

هرگاه در درون یک مجموعه، سیستم یا کل، بین اجزاء نوعی هماهنگی و    همسوئی باشد عملکرد و نتیجه مورد انتظار از آن مجموعه حاصل می شود. به بیان دیگر اگر بین اجزاء نوعی هماهنگی و همسوئی باشد عملکرد و نتیجه مورد انتظار از آن مجموعه حاصل می شود. اگر اجزاء هم خود و هم در ارتباط با یکدیگر بهترین استقرار را داشته باشند، مجموعه یا سیستم دارای یکپارچگی و کارائی خواهد بود. حال اگر به هماهنگی، شرطی دیگر اضافه شود که به واسطه اجزاء علاوه بر موارد فوق، به افزایش کارایی جزء دیگر نیز کمک کنند و یا از نوع پیوندشان با جزء دیگر یک نتیجه جزئی در دل نتایج کلی حاصل شود شرط هم افزایی برقرار شده است.

به عبارت دیگر به واسطه هم افزایی هر جزء هم به واسطه ظرفیت خود و هم به واسطه انرژی و تأثیری که از جزء مجاور خود می گیرد به حداکثر بازدهی و تأثیرگذاری در مجموعه خود دست می یابد. مداخلات انسان به ویژه از نوع "انسان مدرن"آن عمدتاً همراه با نوعی تحمیل، تسلط و زیاده خواهی همراه بوده است. نتیجه امر ناپایداری و برهم خوردن موازنه محیط بوده است هرچند که در کوتاه مدت به اصطلاح نوعی بهره برداری صورت گرفته اما عدم هماهنگی و هم افزایی بین معماری و طبیعتمنجر به حذف یکی - عموماً طبیعت - و    در نهایت عدم حصول نتایج مورد انتظار بوده است.

هم افزائی یا سینرژی علاوه بر هماهنگی به دنبال حداکثر کارائی و اثربخشی می باشد در شرایطی که هیچ جزئی، جدا از کل و یا در نقطه مقابل کل قرار نمی گیرد. نگاهی عمیق به انسان ماقبل مدرن و به طور دقیق تر از قبل از انقلاب صنعتی گویای این حقیقت است که او به صورت فطری از رابطه دست ساخته های خود با طبیعت به دنبال حداکثر کارائی در کنار حداکثر پایداری بوده است. او می دانسته ارتباط معماری با طبیعت دو سویه است و هر نوع آسیبی به طبیعت با بازخوردی منفی همراه خواهد بود.

در نقطه مقابل انسان امروز دچار شتابزدگی در بهره برداری از طبیعت، زیاده خواهی و مختصر از همه جهل نسبت به طبیعت و قوانین و رموز آن شده است. عوارض این رابطه یکسویه و اصطلاحاً غیر سینرژیک، برهم خوردن موازنه طبیعت و معماری، تخریب منابع و ایجاد مجموعه ها و محیط های شکننده و ناپایدار است. ناپایداری و فقدان کارائی یادشده هم متوجه بعد عملکرد و    هم بعد کالبدی آن می باشد تا آنجا که گاهاً شاهد سیمائی ناهارمونیک و مخدوش از این پیوندهای نامبارک - بین معماری و طبیعت - هستیم. رابطه سینرژیک با اتکاء به شناخت دقیق اجزاء و قابلیت آن ها درصدد ایجاد مؤثرترین و پایدارترین پیوند میان آن هاست.

وجود رابطه سینرژیک در بین اجزاء یک مجموعه از کمرنگ شدن تأثیر یک جزء جلوگیری کرده و نوعی همپوشانی - overlap - بین اجزاء قوی و ضعیف ایجاد می شود. چرا که در رابطه سینرژیک، بقاء وتداوم حیات مجموعه - کل - به ازاء مشارکت همه اجزاء با حداکثر بازدهی مورد نظر می باشد. آنچه مسلم است بی اعتنائی به این نوع رابطه، تداوم آسیب طبیعت و تزلزل رابطه محیط های مصنوع و طبیعی را به همراه داشت. آسیب هائی که ترمیم آن ها گاه غیرممکن بوده و گاه در حافظه و خاطره نسل های حاضر نخواهد گنجید. در نتیجه در این مقاله قصد بر این است، که با بررسی ابعاد پایداری و هم افزایی، اطلاعات دقیق تری را در اختیار معماران و پژوهشگران قرار داده شود.

-2 پیشینه تحقیق

در طول تاریخ بشر، قرن بیست و یکم به خصوص نیمه اول آن به علت رشد جمعیت و محدودیت های شدید منابع از مقاطع بسیار حساس محسوب می شود و گذر از آن می تواند برای بشریت از دیدگاه درد و رنج انسانی بسیار پرهزینه باشد. به منظور موفقیت بشر در مقابله با چالش های قرن بیست و یکم، نیاز به هزاران جهش فنی در کلیه ی زمینه ها است. با توجه به محدودیت منابع طبیعی، باید بیشترین امید را به توسعه ی منابع انسانی داشت .[2]

در بیانیه کنفرانس جهانی علم که در ژوئیه سال 1999 میلادی در بودا پست منتشر شده، بر مسائل زیر تأکید شده است: .1 علم باید در قرن بیست و یکم میلادی به ارزش مشارکتی و همبستگی، به نحوی که در برگیرنده منافع تمامی مردم باشد، تبدیل شود؛ .2 علم باید نقش اساسی در تدوین سیاست ها و راه حل ها ایفا کند؛ .3 ایجاد رابطه نوینی بین علم و جامعه برای حل مسائل جهانی و فوریت هایی همچون فقر، تخریب محیطزیست، ناکافی بودن مراقبت های بهداشت عمومی، عدم امنیت و غیره، ضروری است؛ .4 علم باید در خدمت پیشرفت، صلح و توسعه قرار گیرد .

[5] سازمان ها و اجتماعات عمومی به تنهایی صاحب منابع مورد نیاز برای ارتقا توسعه پایدار، روابط مکمل و    مشارکت سازنده که هم در درون و میان این بخش های مختلف مورد نیاز است، نیستند. هم افزاییمعمولاً از طریق مشارکت در دانش و    منابع به منظور حذف یا کاهش دوباره کاری ها حاصل می شود .[8] در واقع سینرژی پدیده ای نیست که در چند دهه اخیر در سازمان ها مطرح شده باشد، بلکه صدها سال پیش بشر به این نکته رسیده بود که با هم بودن می تواند آن ها را از آسیب های محیطی و اجتماعی مصون نماید و موجبات بقای ایشان را فراهم نماید. این امر سر منشأ تعاون بشری است که از حدود 200 سال پیش صورت رسمی مفهوم سینرژی در تشکیل تعاونی ها متجلی شده است .[13]

-3 مفهوم سینرژی

سینرژی در زبان یونانی به معنای کار دسته جمعی می باشد. این دو کلمه نشان می دهند که سینرژی همیشه مربوط به انجام کاری است که توسط اجزای مختلف انجام می شود. در واقع زمانی که چند عنصر، جریان یا عامل با هم همیاری و تعامل هوشمند داشته باشندمعمولاً اثری به وجود می آید. اگر این اثر از مجموع اثرهایی که هر کدام از آن عناصر جداگانه می توانستند به وجود آورند نتیجه بهتری حاصل کند، در این صورت پدیده سینرژی یا هم افزایی رخ داده است .[7]

برای تولید سینرژی باید اجتماعاتی تشکیل شود. بدون وجود اجتماعی هم دل و معتقد به مبانی و اصول ارزشی، توسعه سینرژی به توفیقی دست نخواهد یافت. نیروزایی منتج از تلاش گروهی و همکاری و تعامل جمعی و حاصل فعالیت گروهی است و فعالیت گروهی نیازمند وجود علایق، ارزش ها، باورها و اهداف مشترک است - اهداف مشترک، تلاش مشترک، سرنوشت مشترک - .[3] هم افزایی اثر مضاعف ناشی از همکوشی، هم نیروزایی، همیاری و فعالیت مشترک، توأم با تعامل دو یا چند نفر یا عامل یا جریان، که نتیجه حاصل از آن ها بیشتر و بسیار با ارزش تر از فعالیت های فردی و مستقل در پی دارد.

هم افزایی تعامل سازنده ای است که به افزایش اثربخشی منجر می گردد و باعث توزیع همگون و هماهنگ، تعادل و همچنین افزایش بهره وری - کارایی + اثربخشی - و پویایی و جلوگیری از بحران های احتمالی می شود. هم افزایی موجب رشد، مشارکت و بهبود بهره وری از منابع انسانی می گردد. بسیاری از مهندسان به تدریج به سوی این باور می روند که فعالیت گروهی می تواند موجب بهبود عملکرد و بهره وری در ساخت و ساز گردد. ماهیت حقیقی تیم، برگرفته از اهمیتی است که مدیریت منابع انسانی دارد و موجب خلاقیت منابع انسانی می گردد. درک و تمرکز انرژی فکری همه اعضای گروه بر روی یکدیگر و بر روی تعریف اهداف مشترک و عملی ساختن و موفقیت یک پروژه ضروری می باشد . [10]

-1-3 اصول سینرژی یا هم افزایی

شش اصل انسانی که باعث هم افزایی در فعالیت ها می شود عبارت اند از:

-1 اتحاد: تعهد مشترک میان افراد و گروه ها

-2 عملکرد: تعهد به نتایج و سنجش

-3 راه حل: جست وجوی وجه اشتراک هنگام وجود فرصت ها و مشکلات

-4 روابط: گفت و شنود باز

-5 ابتکار: خلاقیت و یافتن امکانات جدید -6 اصول: دیدگاه مشترک، ارزش ها و سیاست های سازنده و راهگشا.[16] این اصول در شکل 1 نشان داده شده است.

برای دستیابی به هم افزایی شرایطی باید فراهم گردد که عبارت اند از:

-1 اهداف روشن: افراد باید دریافتی روشن از اهداف خود داشته باشند و به این باور برسند که هدفشان نتایج مهم و با ارزشی در پی دارد. اهمیت این اهداف به افراد شهامت می بخشد تا انرژی خود را به دور از امور شخصی در جهت اهداف به کارگیرند.

-2 تعهد به هدف مشترک: برای دستیابی به هم افزایی افراد به اهداف مشترک متعهدند، می دانند چه چیزی را باید به انجام برسانند و درک می کنند که چگونه با هم کار کنند تا به این اهداف برسند.

-3 مهارت های مرتبط: افراد باید توانایی و مهارت های دستیابی به اهداف مطلوب و ویژگی های شخصی عالی در هنگام کارکردن با دیگران داشته باشند و مهارت های کاری خود را تعالی بخشند تا نیازها را برآورده سازند.

-4ارتباطات خوب: افراد باید از نظر فنّاوری و ایجاد ارتباط با دیگران مهارت داشته باشند و بتوانند پیام ها را به شکلی صحیح و روشن دریافت کرده و به یکدیگر برسانند.

-5 اعتماد متقابل: فضای اعتماد به شدت تحت تأثیر فرهنگ است. جوامع و سازمان هایی که برای صداقت، امانت، فرایندهای همکاری، شهامت و آزادی عمل ارزش قائلاند در واقع فرهنگ اعتماد را خلق می کنند. با وجود اعتماد متقابل افراد به صداقت، شخصیت و توانایی یکدیگر اعتقاد دارند.

-6 مهارت در مذاکره: تمایل به انعطاف پذیری و تغییر مداوم باعث می شود افراد بتوانند با تغییرات و تفاوت ها از در آشتی درآیند که این امر با مهارت در مذاکره و تعامل حاصل گردد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید