بخشی از مقاله

چکیده

در مناطق بختیاری به ویژه شهرستان لردگان با توجه به اینکه شغل مردم کشاورزی و دامداری و کشت این منطقه گندم وبرنج است درباره کاشت وبرداشت این محصولات اشعار و سروده های عامیانه ی مختلفی در میان مردم رایج است که به صورت دسته جمعی یا منفرد خوانده می شود .

این اشعار به گَرَ گَرَ ، برزگری ، یار یار و یا علی یا علی ،سروده شده اند. و شعر یار یار را بیشتر با آواز می خوانند تا شنونده را به وجد آورد .همه این اشعار به زبان شیرین لری بختیاری - جونکی - معروف هستند که بخشی از میراث فرهنگی ناملموس مردم بختیاری است به خصوص خطه لردگان است. در پژوهش به بررسی بومی سروده های منطقه لردگان و سروده هایی که در باره گندم و برنج پرداخته شده است .

مقدمه

پس از گذشت قرن ها اقوامی وجود دارند که به میزان قابل توجهی آداب و رسوم و رفتار ویژه ی خود را حفظ کردند و همواره در حراست آن می کوشند . اشعار و سرودهایی به لهجه های لری و کردی و ... و به گویش های شاعرانه فراوانی خوانده می شود . که این اصالت را نیز می توان در لهجه دیر ساله ی بختیاری نیز مشاهده کرد ، لهجه ای که نمونه های موزون موسیقیایی آن از دیرباز در آبادیها ، چه در دشتها و سیاه چادرهای ایل بختیاری بر زبان ها جاری بوده و هنوز ادامه دارد . که این مقاله حاوی سرودهایی به این لهجه است . نشان آن که حتی جوانان قلم به دست این قوم اگر چه در برابر مظاهر پر زرق و برق تمدن روزگار قرار دارند آگاهانه به هویت و دستمایه های فرهنگی خویش عنایتی ویژه دارند .

این نگرش عاشقانه و شاعرانه نه تنها به یار ، بلکه به دیار هم معطوف است ، یاری که در اکثر دوره ها متناسب با فضا و رنگ طبیعت بکر بختیاری تصویر شده است و دیاری که حال و هوای حماسه فتح ها و شکست ها ، کام ها و ناکامیهای آن با خروش رسا و برانگیزنده ی شاعر در گویش جان می نشیند .

اشعار رایج در شهرستان لردگان در کلیه روستاهای دور و نزدیک به همین صورت خوانده که افراد میان سال علاقه ی شدید ی به اشعار یار یار دارند . و همچنین اشعاری که در موقع فاتحه خوانی که بیشتر در بین زنان خوانده می شود . در فاتحه خوانی زنان بیشتر برای شخص مرده مرثیه سرایی می کنند و برای شخصیت و خانواده و کارهای خوبی که انجام داده مرثیه سرایی می کنند . که این اشعار به - خون گِرو - یعنی خون گریه کردن معروف است و این مرثیه سرایی بیشتر در استان چهار محال و بختیاری و کهکیلویه و بویر احمد و همچنین روستاهای شیراز دیده می شود .

اشعاری که بیشتر برای کشت گندم و جو و برنج استفاده می شوند ، به صورت گسترده نیست ولی چون برزگر کشت گندم و جو خود را در مناطق دوردست مانند گرمسیر به فاصله ی چند کیلومتری انجام می دهد و مجبور است چندین روز از خانواده ی خود دور باشد و دلش برای خانواده تنگ می شود . و این دلتنگی خود را موقع چیدن به صورت یار یار می خواند و آنها را به باد می سپارد که آنها را به گوش زنش برساند که ثابت کند چفدر خانواده اش را دوست دارد و برای نشان دادن دلتنگی خود در سرودهایی که می خواند چنین می گوید :

اگر قبول نداری هک من تو را دوست دارم همین الآن چیدن را رها کنم و از کوه ها و درّه ها بگذرم تا به خانه برسم . من به خاطر شما گرمای گرمسیر را تحمل می کنم تا نانی به خانه بیاورم . آنقدر با آوازه زیبا و دلنشین می خواند تا آرام بگیرد

تعریف دانش عوام «folk-Lor»

صاحب نظران از دانش عوام یا توده شناسی که خود شاخه ای از علم مردم شناسی است تعاریف بسیاری را ارائه کرده اند که یکی از آنها چنین است:»دانش عوام یا توده شناسی، علم به آداب و رسوم، بازی ها و سرگرمی ها، قصه ها، افسانه ها، داستان ها، ضرب المثل ها، چیستان ها، ترانه ها، سرودهاو تصنیف های شادی و عزای یک قوم وملت که زبان به زبان و دهن به دهن از نسلی به نسلی می رسد و جمع آوری و بررسی دقیق آنها بسیاری از نکته های باریک و مبهم زندگی و معیشت، اخلاق وعادات ،عواطف و احساسات و طرز تفکر و اندیشه و اجمالا خصایص روحی و ملی آن قوم و ملت را آشکار می سازد.

ادبیات عامه:

یکی از شاخه های مهم فرهنگ مردم ادبیات عامه است که زمان پیدایش آن مربوط به پیش از دوران نوشتار است و به صورت شفاهی و از نسلی به نسل دیگر به امروز رسیده است. از آن جایی که فرهنگ عامه متعلق به مردم است، ادبیات امه نیزبا واقعیت های زندگی مردم پیوند دارد و بازتابی از زندگی اجتماعی و فرهنگی آنان است. و برخی عناصر مربوط به این حوزه،هنوز هم مکتوب و ثبت و ضبط نشده است .

در واقع گنجینه ای غنی برای ادبیات مکتوب به شمار می رود و نقش مهمی در دوام و پایداری فرهنگ قومی و استمرار آن در تاریخ دارد این ادبیات را ادبیات شفاهی، هنر زبانی یا هنر کلامی عامیانه نیز نامیده اند و بیشتر در جوامعی که به حفظ سنت های خود علاقه دارند، به ویژه روستایی ها ، بیشتر گسترش یافته است . دلیل گستردگی ادبیات عامه در این گونه جوامع، نزدیک بودن زندگی مردم به طبیعت و در نتیجه قوی تر بودن ذوق و نیروی احساس و تخیل آنان دانسته اند.

ما بر این باوریم که فرهنگ مردم هسته مرکزی و قلب پژوهش های مردم شناسانه است، چهره کامل تمدن فرهیختگی و فرزانگی هر قوم و ملتی را نشان می دهد. زمان و مکان در گونه ها و ساخت این فرهنگ دو عنصر اصلی به شمار می روند. این عناصر همانندی و همسانی فولکور را در آداب و سنن افسانه ها، ادبیات و دانش های بومی ایجاد میکند. این کارکرد ها بارزترین تجلی فرهنگ مردم است و انتقال اسناد غیر نوشته آن از سینه به سینه ،ذهن به ذهن و دهن به دهن، سبب حیاط توده ها و توسعه و پیشرفت فرهنگی ، قوم ها و ملت ها خواهد بود.

با مرگ هر فرد سالخورده ای بخش عمده ای از این فرهنگ فنا شده و به اوراق گمشده تاریخ می پیوندد ضرورت پاس داری و حفظ مانده های این فرهنگ محافظت از حیاط بشری و نگهداری مرزهای خرد و رابطه بشر در طول تاریخ است. ثبت و جمع آوری منابع فرهنگمردم سهل و ممتنع است. اگر ایمان، باور، عشق، دلبستگی ، صبر و امانت داری ، دلسوزی و پیوند های معنوی را همراه تعهد و تخصص در نظر نگیریم؛ قدم گذاشتن در این کار بسی دشوار و خسته کننده است

ضرب المثل ها کلید راهیابی به فرهنگ هر قوم و انعکاس دهنده تجربیات نسل ها و بازتابی از زبان مردم می باشد

آنها بعضا دارای جملات کوتاه هستند اما مفاهیمی بلند دارند و چنان مقصود را بیان می کنند که ساعت ها نوشتن و یا سخن گفتن قادر به این کار نیست. در بین بختیاری ها ضرب المثل ها به دلیل تماس مستقیم با طبیعت، سریع و بی پرده ولی عمیق و بسیار پر معناست ضرب المثل های بختیاری نشانه ی پیوند این زبان با شاخه های گوناگون ادبیات مانند قصه، داستان، ضربالمثل و شعر است.

در واقع اینها قسمتی از خرده فرهنگ های ایل قیور بختیاری می باشند که به فرهنگ توده معروفیت دارند - حسن چراغیان بختیاری - بحو - ، پایگاه فرهنگی اندیکا -
تعریف زبان، گویش، لهجه و گونه زبان شناسان در یک تعریف ساده اما جامع بر این باورند که:»زبان الفاظیست که برای ایجاد ارتباط و انتقال افکار و عواطف و معانی از ذهن به ذهن دیگر به کار میرود. « اما دکتر ایران کلباسی از منظر گویش شناسی به زبان نگاه کرده و معتقد است که» دریک محدوده سیاسی آن چیزی که ما به آن زبان می گوییم باید دو ویژگی داشته باشد: نخست اینکه زبان رسمی یک مملکت باشد یعنی قدرت سیاسی داشته باشد مانند زبان فارسی در ایران و دوم اینکه نسبت به زبان ها و گویش های اطراف خود زبان مادری باشد مانند زبان های ارمنی، عربی و ترکی در ایران که به ترتیب از زبان های مادری ارمنی ، سامی و اورال آلتایی گرفته شده اند در حالی که زبان فارسی از خانواده زبانهای ایرانی است

گویش لهجه و گونه به ترتیب شکل های یک زبان اند. این سه زیر گروه زبان به شمار می آیند و با وجود تفاوت
هایی که با هم دارند اما در نهایت یک مجموعه را تشکیل می دهند. گویش ها شاخه هایی از یک زبان واحد هستند مثلا گویش های فارسی، کردی، بلوچی، مازندرانی و... گویش های گوناگون یک زبان ایرانی هستند. به انواع هر گویش لهجه می گویند برای مثال گویش فارسی دارای لهجه های تهرانی، اصفهانی، شیرازی، کرمانی و ... است. گویش ها از نظر آگاهی ، واژگانی ، دستوری با هم تفاوت های بسیاری دارند و فهم آنها نیاز به آموزش دارد و لی لهجه های هر گویش معمولا تنها تفاوت های آوایی و واژگانی دارند و فهم آنها نیاز به آموزش چندانی ندارند

از جمله مفاهیم قابل توجه در مطالعات انسان شناختی توجه به زبان و فرهنگ است زبان به تعبیر ادوارد بارنت تایلود یکی از عناصر فرهنگی است که پس از عبور از فرهنگ در سطح فرهنگ عامه با تولیدات ادبی به نقش آفرینی های نوینی در زندگی فرهنگی و اجتماعی انسانها می پردازد . از آن جمله می توان به داستان ها و افسانه های قومی اشاره نمود که این تولیدات لایه هایی از فرهنگ جامعه انسانی را برمی تابد

قصه ،ساختار روایت و فرهنگ عامه - نگاهی به زن ، باروری و آب در قصه های لری - فصلنامه انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات - داستان های عامه از بطن توده در آمده اند به همین دلیل آینه ی تمام نمای عادات، آداب و خلقیات مردم عامه اند. با بررسی آنها می توان فرهنگ زیستی مردمان را بی نقاب و صورتک دید یکی از روشهای خوانش متون و از جمله متون عامه، کشف تقابل های پنهان در مبناست؛ زیرا با استخراج این تقابل های درون متنی ، اعتقاد پاک مردمان شناخته می شود.

موقعیت جغرافیایی شهرستان لردگان

شهرستان لردگان درعرض های جغرافیایی 31 درجه و 20 دقیقه تا 31 درجه و 38 دقیقه ی شمالی و طول های جغرافیایی 50 درجه ، 40 درجه تا 51 درجه و 0 درجه شرقی و در ارتفاع 1700 متری از سطح دریا قرار گرفته است 

این شهرستان جزو مناطق کوهستانی استان بوده که از شمال به شهرستان بروجن و اردل ، از طرف غرب به استان خوزستان - شهرستان ایذه - ، از طرف شرق به استان اصفهان - شهرستان سمیرم - و از طرف جنوب به استان کهکیلویه و بویر احمد منتهی شده است .

فاصله ی مرکز شهرستان - لردگان - تا مرکز استان - شهرکرد - 165 ، اصفهان 200 ، بروجن 98 ، یاسوج 110 ، ایذه و سمیرم 64 کیلومتر می باشد .

شهرستان لردگان ناحیه ای کوهستانی با کوه ها و قله های نسبتا مرتفع که در ادامه ی رشته کوه های زاگرس در جهت شمال غربی به جنوب شرقی است . بلند ترین منطقه ی آن کوه »ریگ « با ارتفاع 3661 متر از سطح دریا میباشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید