بخشی از مقاله
کتاب تاریخ الوزراء ابوالرجاء قمی مهّمترین اثر تاریخی دوره سلجوقی است که شرح حال هفده تن از وزرای دولت سلجوقی می باشد. این کتاب علاوه بر ارزش تاریخی، از نظر ادبی و مطالعاتفرهنگی دوره سلجوقی نیز اهمیّت ویژهای دارد، چنان که نویسنده به اقتضای سخن، اشاراتی به باورهای عامیانه عصر خود نیز داشتهاست که سندی ارزشمند در مردمشناسی و شناخت
فرهنگ و باورهای دوره سلجوقی است. چون باورهای عامیانه بیانگر افکار و عقاید و فرهنگ و چگونگی زندگی مردم در هر دورهای است، از اهمیّت ویژه ای برخوردار هستند و شناخت آنها یک ضرورت است. این پژوهش با هدف تبیین موضوعی باورهای عامیانه و پشتوانه فکری و فرهنگی آن ها در تاریخ الوزراء و نیز انگیزه و هدف مؤلف در پرداختن به آنها با رویکردی توصیفی- تحلیلی انجام شده است که نتایج تحقیق نشان می دهد، تنوع موضوعی باورهای عامیانه با پشتوانه فکری- فرهنگی گوناگون مانند آبشخورهای دینی - چشم زخم، رجم شیاطین و تقدس درخت - و اسطورهای و ملّی - خروس بی محل و بانگ بیهنگام او، همای سعادت، نعل در آتش، صدف و مروارید و قطره باران، سهیل و ادیم، ماه و کتان، غرابالبین و سعد و نحس ستارگان - انگیزه و هدف اصلی نویسنده برای تبیین و تثبیت اندیشهها، افکار و مقصودش بودهاست
.1 مقدمه تاریخ الوزراء اثر نجمالدّین ابوالرجاء قمی از کتب تاریخی قرن ششم است که در اصل ذیلی بر نفثه المصدور فی فتور زمان الصدور و صدور زمان الفتور تألیف انوشیروان بن خالد 533 -459 - ق. - می باشد. کتاب تاریخ الوزراء شامل شرح حال هفده تن از وزرای عهد سلجوقی از وزارت قوالدّینم درگزینی تا وزارت صاحب عزیزالدّین کاشی میباشد که تاریخ پنجاه سال وزارت دربار سلجوقی است. مؤلف کتاب تا مدّتها ناشناخته بوده و در این معنی آمده است: »نگارنده و پردازنده تاریخ الوزراء را که اینک میبینم، نشناختهبودند و شاید برای نخستین بار خاورشناس آمریکایی فایر بانکز در پایاننامه دکتری خود از روی مرزباننامه وراوینی که میان سالهای 622-607 به نگارش درآمدهاست به درستی گمان بردهاست که آن از نجمالدین ابوالرجاء قمی است« - ر. ک: قمی، 1363 ، مقدمه: هفت - . کتاب تاریخ الوزراء هم از جهت آشکارکردن بخشی از تاریخ ارزشمند است و هم ادربیّات و استفاده از صنایع ادبی نیز حائز اهمیّت است. »نثر این کتاب را میتوان نثری ترکیبی دانست، به این معنی که هم از خصوصیّات نثر مرسل در آن یافت میشود که همان سادگی بیان است و هم از ویژگیهای نثر موزون و مسجع و نیز نثر فنّی که در آن از استشهاد به آیات، احادیث، باورها، اشعار و امثال فارسی و تازی استفاده شودمی . امّا این عناصر همگی در حدّ اعتدال به کار رفته و موجب نشده است که خواننده در درک مفهوم با دشواری و پیچیدگی روبه رو شود« - بیگزاده و یاری گلدرّه، نویسنده وزراء و دیگر منصوبان دربار سلجوقی را با بیانی پوشیده و استفاده از تشبیه، استعاره، تمثیل، کنایه و ارسال المثل نقد و نقادی کرده و عقاید و اندیشههای خود را در خصوص آنان بیان کردهاست و اشارات لطیفی به باورهای عامیانه کرده تا هم سخن خود را بر کرسی قبول بنشاند و هم در انتقال باورهای عامیانه به نسلهای پس از خویش ادای دینی کردهباشد. بنا بر این، کتاب تاریخالوزراء بهترین منبع برای پژوهش درباره فرهنگ، آداب و باورهای عصر سلجوقی است.
باورهای عامیانه به اعتقادها، عادات، آداب و رسوم و رفتارهایی که در زندگی مردم وجود دارد، گفته می شود که بیانگر رویکردهای فکری و فرهنگی و بخشی از چگونه زیستن یک ملّت است، چنان که برخی از باورهای عامیانه ریشه در فرهنگ دینی و قرآنی دارند و برخی دیگر در فرهنگ عامه که سینه به سینه و از گذشتگان نقل شده است و نیز »فرهنگ عامه، ریشه در گذشتههای دور دارد و با سنّتها و ارزشهایشریب که به تجربّه پیوسته و نیکی و برجستگی آن به ثبوت رسیده، همراه است« بنابراین، باورهای عامیانه بخشی از فرهنگ عامه یک ملّت است که با شناخت و آگاهی از آنها میتوان به اوضاع اجتماعی و فرهنگی آن ملّت پی برد. چون در شناخت و آگاهی از اعتقادات و باورهای دوره سلجوقی بخصوص گنجینه های فرهنگی و ادبی مانند تاریخ الوزراء تحقیقات اندکی انجام شدهاست، انجام پژوهشهایی در این زمینه ضروری بهنظر می-رسد. بر این اساس در مقاله حاضر باورهای عامیانه، پشتوانه فرهنگی آن ها و نیز چند و چونی آن ها را در کتاب تاریخ الوزراء ابوالرجاء قمی بررسی و تحلیل کرده است که شامل: چشمزخم، خرئس بیمحل و بانگ بیهنگام او، درخت حاجت، همای سعادت، رجم شیاطین، نعل در آتش، صدف، مروارید و قطره باران، سهیل و ادیم، ماه و کتان، غرابالبین، سعد و نحس ستارگان و نیز باورهایی در موضوع موجودات خیالی و افسانهای - دیو، سیمرغ، اژدها، فرشته و پری - میباشد.
پژوهش هایی هر چند اندک در معرفی و شناخت ساختار و محتوای تاریخ الوزراء نجمالدّین ابوالرجاء قمی انجام شده است که عبارتند از: پایاننامهای از رجایی بهبهانی - 1374 - در شرح تاریخ الوزراء؛ مقالهای از بیگزاده و یاری گلدرّه - 1394 - که دو ویژگی برجسته سبکی تاریخ الوزراء ابوالرجاء قمی را مبتنی بر بهرهگیری خلاقانه مؤلّف از امثال و حکم مشترک در ادب فارسی و تازی و نیز اشارات ارزنده باورهای پیشینیان پیرامون جانوران بررسی کرده است؛ مقالهای از یاری گلدرّه - 1391 - در بررسی باورهای قدما درباره جانوران و تجلّی فراوان آن در کتاب تاریخ الوزراء قمی است. مقاله ای از قمری - 1386 - که چند ترکیب مجازی تاریخ الوزراء را با هدف نشان دادن معانی امثله مندرج در آن نگاشته شدهاست. مقاله ای از کمایی - 1365 - که کتاب را معرفی کرده است، امّا پژوهشی که باورهای عامیانه را در تاریخ الوزراء از زاویه موضوعی با تکیه بر پشتوانه فرهنگی آن و انگیزه و هدف مؤلف بررسی کردهباشد، دیدهنشد.
.2 بحث اصلی بررسی باورها و اعتقادات مردم برای شناخت آنها امری ضروری است و در واقع هر کشور متمدّنی اعتقادات و باورهایی ویژه دارد که با گذشته کهن آن سرزمین پیوندی ریشه دار برقرار می کند. بر این اساس، برای آگاهی از قدمت و اصالت این باورها باید به اسنادی برجای مانده مانند آثار شعرا و نویسندگان رجوع کرد که بهترین منبع مطالعه برای شناخت فرهنگ و اندیشه هستند. اگر چه هر یک از آنان در نگارش آثار خود اهدافی را دنبال کردهاند، امّا اشاراتی به باورهای مردم روزگار خویش نیز داشتهاند، که این اشارات در شناخت فرهنگ و اندیشه آن دوره بسیار حائز اهمیّت است. تاریخ الوزراء ابوالرجاء قمی یکی از این آثار است که مقصود نویسندهاز نگارش آن شرح و بیان چند و چونی وزارت هفده تن از وزرای سلجوقی است، امّا مؤلف در خلال متن به معتقدات مردم عصر خود نیز اشاراتی داشتهاست که در این پژوهش بررسی و تحلیل میگردند.
چشم زخم اعتقاد به چشمزخم، چشمخوردن، نظرخوردن، چشمشوربودن از قدیمی ترین و رایج ترین باورها در بین عامه مردم بودهاست که هنور هم این باور در میان عدهای از افراد وجود دارد که نگاهکردن برخی افراد به انسانها، جانوران و اشیاء، باعث آسیب دیدن آنها میشود، چنان که در تاریخ الوزراء آمدهاست: » از همه، مظفرالدین کاردانتر بود و تیزبینتر، امّا چشم او در این حادثه، چشم زده شد که زخم گاه شمشیر آمد« - قمی، - 189 :1363 و منظور نویسنده از چشم خوردن مظفرالدین در بیانی کنایی آن است که او مورد حسد و دشمنی واقع شده است. در واقع بعضی از مردم معتقدند که در چشم بعضی از افراد نیروی وجود دارد که میتواند از روی حسادت و دشمنی زندگی انسان را دچار مشکل کند. »چشم زخم یا »چش زخم« در فرهنگ عامه، آزار یا گزندی است که فرد از نگاه کسی دیگرمعمولاً» دشمن یا حسود« میبیند. کسی را که گمان میرود چشمش تأثیر بد دارد، بدچشم، شورچشم، چشم رسان و فعل او را چشمزدن، چشمرسانیدن و نظرزدن مینامند« - یاحقی، . - 302-303 :1389 مهّمترین آیه را برای دفع چشم زخم، آیه 51 سوره قلم دانستهاند که کافران در صدد وَاِن چشمیَکادَزخم رساندالﱠذینَبه کَفَرُواپیامبر - ص - لَیُزلِقُونَکَبودهاند:» بِاَبصارِهِم لَمّا سَمِعُوا الذﱢکرِوَیَقُولوُنَ اِنﱠهُ لَمَجنُونٌ؛ نزدیک بود که کافران به چشمان بد چشمزخمت زنند که چون آیات قرآن بشنوندو» از شدّت حسد« گویند که همانا عجب دیوانه است - قلم. - 51 / علامه طباطبایی میگوید: بعضی از مفسرین گفتهاند:
»معنای آیه این است که وقتی ذکر را یعنی قرآن را از تو می شنوند با نظری سرشار از کینه و خشم به تو نظر میکنند، به طوری که میخواهند با همان نگاه تیزشان تو را بکشند1374 - « ج . - 648 :19 در واقع »اصل آیه در مورد بدگویی کافران از پیامبر اسلام و سخن قرآن است که بر اساس یک عقیده سنّتی، به مفهوم فوق به کار رفته و گر نه، در معنا چنان نیست. به نظر میرسد این معنا به شأن نزول این آیه مربوط می شود«
باورهایی همراه با خرافات بهتدریج در میان عامه مردم در حدّ افراط رایج گردید و همواره نگران آسیب و صدمه ای بودند که از سوی اشخاص حسود و چشم شور متوجّه آنان می بود؛ در نتیجه در باور عامیانه برای دفع و یا پیشگیری از آن روشهای گوناگونی به کار بردهاند؛ از قبیل: ماشاءاالله گفتن و خواندن آیه الکرسی؛ تخم مرغ شکستن؛ استفاده از خرمهرههای سفالی با لعاب آبی لاجوردی به شکل و اندازههای مختلف و دودکردن اسپند که در تاریخ الوزراء به آن اشاره شدهاست: »کمالالدین ابوالریان، مشرف سلطان شد و نیابت استیفاء و کدخدایی شرفالدین در بازو داشت. کار او قوّی شد. فلک دفع چشم بدان جهت او، سپند سوخت« - قمی، - 167 :1363 که این مثل حکایت از امنیّت مقام کمالالدین ابوالریان و تثبیت جایگاه او دارد که نویسنده آن را در بیانی کنایی آورده است و گویی فلک برای ایشان سپند دود کرده تا از صدمه و آسبب دشمنان و حاسدان در امان باشد. ریختن اسفند در آتش و اصطلاح دود کردن آن در اکثر مناطق ایران رایج است و در باورهای عامیانه مردم ایران شناخته ترین و بهترین روش برای مقابله و خنثی نمودن اثرات مخرب و سوء چشمزدگی شمرده شدهاست.