بخشی از مقاله
چکیده
فیه ما فیه، مهمترین اثر منثور مولوی، به شیوه مجلسگویی گردآوریشده است. ازآنجاییکه سنت مجلسگویی بر محور مخاطب میگردد شناخت مخاطب و ویژگی او در این اثر بسیار مهم است. ساختار فیه ما فیه بیش از هر چیزی متأثر از مخاطبان آن هست. در این پژوهش دو نوع کلی مخاطب شناساییشده است، یکی مخاطب برونمتنی که خوانندگان اثر هستند و دیگری مخاطب درونمتنی که شنوندگان اثر و یا مخاطبان اولیه آن، یعنی یاران و مریدان حاضر در مجلس مولانا هستند. تأکید و تمرکز این مقاله بر روی مخاطب درونمتنی و ویژگیهای آن است. این نوع مخاطب و ویژگیهای او در این اثر به حدی پراهمیتاست که بر ساختار متن اثر گذاشته است.
اساساً این نوع مخاطب است که مشخص میکند مفهوم و مضمون چگونه و به چه شکل در فیه ما فیه مطرح شود. ما نیز با مخاطب شناسی فیه ما فیه در پی این هستیم که نیازها و برآیند متن را به خوانندگان - مخاطبان برونمتنی - ارائه دهیم؛ بنابراین لازم است که میان مخاطب اثر و خواننده اثر تفکیک ایجاد کنیم. دیگر آنکه ما از چگونگی برخورد مؤلف با مخاطب حتی میتوانیم به شناخت کدهایی از فرامتن، مثل شرایط سیاسی و اجتماعی دستیابیم؛ بنابراین مخاطب شناسی جنبه جامعهشناختی دارد و برای شناخت بهتر مخاطب درونمتنی، آگاهی از مقتضیات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی عصر وی ضروری است.
مقدمه
چگونگی فرم و ساختار یک اثر به عوامل گوناگونی بستگی دارد. ازجمله شرایط سیاسی و اجتماعی، سنت ادبی، شخصیت فردی شاعر و مخاطب - رضایی، . - 7 :1386 محتوای اثر و شرایط فرا متنی در شکلگیری ساختار آثار نویسندگان و شاعران کلاسیک زبان و ادب فارسی بیشترین سهم را داردمثلاً. شاعری که دغدغه اخلاق دارد فرم خاصی را در اثر خود ایجاد و پیگیری میکند، از سوی دیگر آن دسته از شاعران و نویسندگانی که از ویژگیهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... عصر خویش متأثرند بهنوعی اجازه ورود مؤلفههای فرا متنی را به اثر خود میدهند که این مورد نیز بر شکل و ساختار اثر تأثیرات خود را میگذارد.
عامل دیگری که میتواند بر این موارد اثرگذار باشد مخاطب استمثلاً. در جایی که شاعر میخواهد حاکم مستبدی را نصیحت کند نقش این مخاطب در شکل و نوع حکایت اثر میگذارد. »شناخت مخاطب بر اساس شرایط اقلیمی و فرهنگی و خاستگاه و پایگاه طبقاتی و صنفی آنان نیز ضروری است« - بابایی، . - 2 :1385 یاران و مریدان مولوی مخاطبان واقعی متن و جز ساختار متن در فیه ما فیه اند. مخاطب درونمتنی که مشخص شود پیام متن بهتر فهمیده میشود و از بسیاری کجفهمیها جلوگیری میکند. بنابراین خواننده نباید از مخاطب درونمتنی بیاطلاع باشد و بایستی مخاطب اولیه هر اثری را به فراخور محتوای آن شناسایی کند. مخاطب شناسی به خواننده یادآوری میکند که متن از چه چیزی و در چه جایگاهی صحبت میکند.
در این پژوهش تمرکز ما بر روی همین مخاطب درونمتنی است، یعنی آدمهایی با ویژگیهای مشخص فکری و اعتقادی - عرفان و تصوف - که این اثر خطاب به آنها آفریده شده است، لازم به ذکر است این طرز مخاطب شناسی خود یکی از تقسیمبندیهای انجامشده در این زمینه است - پرسشهایی اساسی در باب مخاطب شناسی، . - 44 :1382 از لحظه آفرینش اثر تا هنگام خواندن آن توسط خواننده، شناخت مخاطبِ متن ضروری است.
بخصوص در متنی چون فیه ما فیه که مؤلف قبل از آفرینش متن مخاطب خود را انتخاب کرده است و میداند میخواهد برای چه کسانی خطابه بگوید. فروزانفر مخاطب فیه ما فیه را معاصران این اثر میداند درحالیکه روی سخن مثنوی را صاحب دلان هر عهد و زمان معرفی میکند - فروزانفر، . - 244 : 1385 بهطورکلی ما در پی مشخص نمودن تأثیر مخاطب بر متن و ساختار آن هستیم؛ بهبیاندیگر میخواهیم روشن کنیم مخاطب و انواع آن باعث ایجاد چه پارامترهایی در متن شده است.
پیشینه پژوهش
پژوهشهای مخاطب شناسی در این حیطه بیشتر به روشهای تأثیر متن بر مخاطب میپردازد.اساساً توجهی که علم بلاغت به مخاطب شناسی دارد در بهکارگیری شیوههایی است که ماحصل آن تأثیربخشی بیشتر و بهتر بر مخاطب است. کوشش اصلی رضا روحانی در مقاله »آراء مولانا درباره ارتباط متن با نویسنده، مخاطب و متون دیگر« انطباقِ نظریههای مولانا درباره متن و مخاطب با نظریههای هرمنوتیک جدید است. دستاورد این مقاله این است که بسیاری ازنظریههای هرمنوتیک جدید را از مثنوی استخراج کرده است اما در مورد تأثیر مخاطب بر متن بحثی صورت نگرفته و آنچه از مخاطب شناسی در این پژوهش آمده بحث سنتی ضرورت مطابقت کلام با کیفیت احوال مخاطب است.
علیرضا نبی لو در قسمت پایانی مقاله »بررسی و مقایسه دیدگاههای ادبی سنایی و نظامی درباره شعر، شاعر و مخاطب« نظرات سنایی و نظامی را درباره مخاطب و ویژگیهای او و اینکه یک مخاطب خوب باید چه ویژگیهایی داشته باشد از کلیات نظامی و حدیقه سنایی استخراج کرده و بازگو میکند. نوع مخاطب شناسی ای که سید مهدی زرقانی و همکاران در مقاله »مخاطب شناسی سنایی در آثار منثور قرن ششم تا دهم هجری« به کار گرفتهاند اینگونه است که بررسی میکند بین بازه زمانی قرن 6 تا قرن دهم کدام گروه نویسندگان به آثار سنایی توجه بیشتری داشتهاند و سرودههای او را بیشتر در کدام زمینههای معنایی مورداستفاده قرار دادهاند. درواقع هدف پژوهشگران از مخاطب شناسی میزانِ اثرگذاری سرودههای سنایی بر آثار منثور پس از خود است.
محمود فتوحی و همکار در مقاله »مخاطب شناسی حافظ در سدههای هشتم و نهم هجری بر اساس تاریخ ادبی هرمنوتیک« رویکدیر تقریباً مشابه با مقاله پیشین دارند و به بررسی تاریخ تأثیر حافظ در مخاطبان پس از خود در دوره ذکرشده میپردازد. در مقالههایپیشین ملاک پژوهشگران برای مخاطب شناسی تقریباً یکسان بود، یعنی ایشان بیشتر به تأثیر متن بر مخاطب پرداختهاند؛ اما نجف جوکار در مقاله »درآمدی بر مخاطب شناسی مدایح سعدی« به بررسی ساختار قصاید مدحی سعدی بر اساس مخاطب پرداخته. پژوهشگر در این مقاله اعتقاد دارد ساختار قصیدهپردازی سعدی به نوع مخاطب - که در اینجا ممدوح است- وابسته است.
بهاینترتیب که اگر ممدوح موردعنایت و دوستی شیخ اجل باشد ساختار و بیان قصیده متفاوت است نسبت به زمانی که ممدوح چنین قرابتی با سعدی ندارد. این مقاله را میتوان جز پژوهشهایی که تأثیر مخاطب بر متن را میسنجند قرار داد. از دیگر پژوهشهای قابلذکر در حیطه مخاطب شناسی باید به مقاله »بررسی و تحلیل جایگاه مخاطب در عصر سامانی با تأکید بر اشعار رودکی و مقایسه آن با ادوار شعر فارسی« از احمد رضایی اشاره کرد.