بخشی از مقاله
خلاصه
بدون تردید سازمانهای عصر حاضر با تحولات و تهدیدهای گسترده ملی، منطقه ای و بین المللی روبه رو هستند و تضمین و تداوم حیات و بقای سازمانها نیازمند یافتن راه حلها و روشهای جدید مقابله با مشکلات است که به نوآوری، ابداع، خلق محصولات یا خدمات، فرایندها و روشهای جدید بستگی زیادی دارد ؟از این رو سازمانهای عصر حاضر به کارآفرینی سازمانی به دلیل نقشی که در تقویت موقعیت رقابتی سازمانها ایفا می کند توجه خاصی داشته اند
یکی از شاخه های اصلی کارآفرینی، کارآفرینی در سازمان است که بدون شک سهم چشم گیری در توفیق و تعالی سازمان ها دارد ؟از این رو سازمانهای عصر حاضر به کارآفرینی سازمانی به دلیل نقشی که در تقویت موقعیت رقابتی سازمانها ایفا می کند توجه خاصی داشته اند .کارآفرینی سازمانی، شامل پرورش رفتارهای کارآفرینانه در سازمان است که در آن، سازمان شرایطی را فراهم می کند تا کل سازمان و کارکنان آن از روحیه کارآفرینی برخوردار شوند و نیز کارآفرینی سازمانی می تواند رشد و نوآوری را در یک سازمان سنتی بهبود بخشد
.امروزه بسیاری از سازمانهای بزرگ، کارآفرینی را به عنوان روشی برای کسب مزیت رقابتی در بلندمدت، استفاده میکنند ؟از اوایل دهه ی1980 ، ازمان ها به منظور تسریع تغییرات، توجه زیادی به خلاقیت و نوآوری نشان دادند .امروزه سازمان ها باید نوآوری داشته باشند تا زنده بمانند؛ بنابراین بهترین روش تشویق افراد خلاق است تا در ساختار سازمان به یک کارآفرین تبدیل شوند؟
مقدمه
به طور کلی واژهی کارآفرینی از کلمه فرانسوی ENTREPRENDREبه معنای" متعهد شدن "نشأت گرفته است. طبق واژه نامهی دانشگاهی وبستر، کارآفرین کسی است که متعهد میشود مخاطرات یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل میکند
از نظر پیتر دراکر، کارآفرین کسی است که فعالیت های اقتصادی کوچک و جدیدی را با سرمایه خود شروع کند .همچنین کارآفرینی یک روش تفکر و اقدام است که فرصت ذهن افراد را به خود مشغول کرده و بر اساس آن کل گرایشی در نگرش و رهبری متعادل به منظور خلق ارزش به وجود میآورند
با توجه به این که امروزه تمامی نظام ها، به نوعی تغییر و تحولات سریعی را تجربه میکنند لازم است که هر یک ضمن تدوین چشماندازهای خویش برای حرکت به سوی آینده، رسالت های خویش را در رابطه با سایر نظامها به مثابه جریان دادوستد نهاده /ستاده مرسوم در دیدگاه های نظامهای باز لحاظ نمایند تا بتوانند با خاصیت پویایی خویش، دستیابی به اهداف نهادی را ممکن سازند. در این میان دانشگاهها که همواره مدعی تربیت نیروی انسانی برای توسعه هستند، از این قاعده مستثنی نمیباشند. چنان که اکنون بر اساس دغدغههای داناییپروری ملی، به نوعی تحول نهادی انقلاب گونه در کل اهداف و فرآیندهای دانشگاهی نیاز است تا این نهاد به طور شایستهای وظیفه خویش را که ارتقای فرزانگی و بالندگی ملی است و نه کانالیزه کردن صرف دانش، به انجام رساند
این در حالی است که شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور ایران نیز به گونه ای شده است که لزوم توجه به حل مشکلات و تنگناها در حال و آینده را طلب میکند. ترکیب جمعیتی جوان کشور، ضرورت ایجاد فرصتهای شغلی و روند مستمر کاهش نقش نفت در اقتصاد کشور، سه عامل مهمی هستند که موجب می شوند سیاستگذاران کلان کشور به منبع قابل اتکایی بجز نفت بیندیشند و بدون شک آن منبع، تنها کارآفرینی و مؤلفههای آن خواهد بود
کارآفرینی با کارکردها و پیامدهای مثبتی که دارد، به عنوان راه حلی اساسی برای رفع بسیاری از مشکلات و بحرانهای داخلی و برای باقی ماندن در عرصه رقابتهای جهانی، از سوی بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه مورد توجه قرار گرفته است. ولی در اجرای برنامهها و دورههای آموزش کارآفرینی موانع بسیاری وجود دارد. متأسفانه در ایران نهاد یا سازمان دولتی مختص کارآفرینی و کارآفرینان وجود ندارد. و تنها در برخی وزارتخانهها و نهادهای دولتی، حمایتهای محدودی از خود اشتغالی مشاهده می گردد. این حمایتها به صورت عمومی است
در سالهای اخیر با افزایش توجه سیاستگذاران کشور به موضوع کارآفرینی، زمینه مناسبی برای بروز کارآفرینی، با هدف توسعه اقتصادی کشور فراهم شده است و تلاشهایی در جهت خصوصیسازی و توسعه کارآفرینی انجام شده است، ولی در عمل در زمینه دستاوردهای این تلاش ها، دغدغه ها و نگرانیهایی وجود دارد. با توجه به نتایج بررسی بانک جهانی از توسعه کارآفرینی در96 کشور جهان و هم چنین تجارب اروپای شرقی و چین، شاید بتوان گفت محیط کسب و کار به عنوان پیش نیاز توسعه کارآفرینی، از جمله موانع رشد کارآفرینی در ایران محسوب می شود. موفقیت شرکتها تابعی است از سه عامل به هم مرتبط: افت سیاسی و اقتصادی در سطح کلان هر کشور، محیط کسب و کار آن و راهبرد و عملیات شرکت ها. ارتباط این سه عامل به صورت دو طرفه از بالا به پایین و از پایین به بالا است
از بالا به پایین، بافت سیاسی و اقتصادی بستر ساز بوده، محیط کسب و کار فضای بهرهوری و محیط رقابت شرکتها را بهبود می بخشد، استراتژی و عملیات شرکتها مناسبات داخلی و یا ثبات برای رشد بهره وری شرکتها را فراهم میسازد. از پایین به بالا نیز بهرهوری و کارآئی مناسب شرکت ها موجب افزایش درآمد و رشد مالیاتها گردیده و با تأمین منابع مالی به دولت یاری میرساند. بهبود فضای کسب و کار نیز به بهبود نهادهای سیاسی و اقتصادی کمک می کند. از سوی دیگر ضعف در محیط کسب و کار کشور، فرایند تولید و سیاستگذاری اقتصادی را به هم می ریزد و موجب بازدارندگی تولید میشود
شکل.1 عوامل اثرگذار بر موفقیت شرکتها
محیط کسب و کار به مفهوم مجموعه قوانینی است که بر هزینه شرکت ها تأثیر دارد . مانند هزینه مجوزها، تشریفات اداری، مالیات، هزینههای نیروی کار و غیره 2008 - ، . - Unido در تعریفی دیگر محیط کسب و کارمجموعه ای از سیاست ها، شرایط حقوقی، نهادی و قانونی حاکم بر فعالیت های کسب وکار بیان شده است 1998 - ، . - ODCED در واقع محیط کسب و کار شامل زیر ساختهای اقتصادی، میزان سلامت سیستم اداری، امنیت اجتماعی، ثبات در سیاست های اقتصادی، قوانین و مقررات، کیفیت نظام قضائی و غیره است که بر عملکرد شرکت ها تأثیر مستقیم دارند، ولی تغییر دادن آنها فراتر از اختیارات و قدرت مدیران شرکتها و کسب و کارها است
در یک محیط نامساعد کسب و کار، شرکت های کوچک و کار آفرینان بیش از شرکت های بزرگ آسیب میبینند . در چنین شرایطی، بانکها تمایل دارند منابع مالی خود را در اختیار شرکتهای بزرگ و نه شرکتهای کوچک و یا کارآفرینان قرار دهند. در حالی که شرکت های بزرگ میتوانند با تاثیرگذاری و ارتباط مستقیم با سیاستگذاران، پرداختهای غیرقانونی، هزینههای تبلیغاتی و سایر ابزارهای مؤثر بر افکار عمومی محیط کسب وکار را تا حدودی برای خود هموار سازند، صاحبان شرکتهای کوچک منابع محدودی برای پرداختهای غیرقانونی دارند و معمولاٌ فاقد روابط مؤثر با سیاستگذاران هستند
-1 انواع کارآفرینی
طبقه بندی انواع کارآفرینی، همچون تعریف آن، کار چندان سادهای نیست کارآفرینی را از جنبه های مختلف می توان تفکیک و طبقه بندی کرد. چنانچه کارآفرینی برای خود یا سازمان مطرح باشد، کارآفرینی مستقل ”یا فردی“ و کارآفرینی سازمانی دو نوع عمده آن هستند؟ اگر طبقهبندی بر مبنای رشته فعالیت موردنظر باشد، کارآفرینی اقتصادی، خدماتی، فرهنگی، اجتماعی و قابل شناسایی است
اگر کارآفرینی را از نظر نتیجه اقدامات طبقهبندی کنیم، کارآفرینان موفق و کارآفرینان شکست خورده را خواهیم داشت. اگر کارآفرینی را در مقیاس مکان و قلمرو تأثیرگذاری و حوزه نفوذ آن طبقهبندی کنیم، کارآفرینی محلی، منطقه ای،ملّی وکارآفرینی بین المللی شقوق آن خواهد بود.
از این انواع میتوان فهرست مفصلتری فراهم آورد، چندان که گویی هم تعریف و هم طبقهبندی انواع کارآفرینی به وسعت زندگی فراگیر است و در واقع هم همینطور است و کارآفرینی همچون زندگی، وسعت، فراگیری، تنوع و پیچیدگی دارد ؟ در این مبحث طبقهبندی های متداول در بازشناسی گونه های کارآفرینی مطرح می شود و معنا و مصداق هر یک از آنها در حد محدود معرفی میشود
سوسبائر " در سال 1973 برای تشریح کارآفرینی در سازمانها واژه " کارآفرینی درون سازمانی" را ابداع و اشاره نمود که اینفرآیند شامل تأسیس واحدهای نسبتاً مستقل در درون شرکتها میشود و به اعضای شرکت اجازه میدهد تا با همان روحیه، آزادی عمل و تعهد همانند شرکتهای کوچک فعالیت نمایند. " وسپر " در سال 1980 کارآفرینی را به صورت کارآفرینی داخلی و کارآفرینی مستقل تقسیم بندی نمود و بیان نمود که کارآفرینان داخلی فعالیتهای کارآفرینانه را در سازمانهای بزرگ هدایت میکنند و راه ایجاد و تشکیل واحدهای فرعی سازمانی و مستقل را برای ارائه محصولات و خدمات نوین مهیا میکنند
کارآفرینی سازمانی و کارآفرینی شرکتی به عنوان دو راهبرد متفاوت برای ایجاد تحول در شرکتها مطرح میباشند . به طوری که اگر یک فرد آغازگر فعالیتهای مخاطره آمیز در شرکت باشد به این فرایند کارآفرینی سازمانی و به فرد مورد نظر کارآفرین سازمانی گفته می شود و اگر کل شرکت و کارکنان دارای روحیه کارآفرینی شوند، از آن به عنوان کارآفرینی شرکتی نام برده میشود
-2 تفاوت کارآفرینی با کارآفرینی سازمانی
Intra به معنای Within - درون - است. بنابراین Intrapreneurshipدر درون Intreprenneurshipقرار دارد و به معنای ایجاد و تقویت روح کارآفرینی در داخل سازمان است؟
اصولاً ایجاد فعالیت های جدید اقتصادی از دو منبع جداگانه ناشی می شود: اولین منبع وجود افرادی است که فعالیت های جدیدی را شروع میکنند تا محصولات و خدمات متفاوتی تولید کنند. به طور کلی، این فرآیند به عنوان " کارآفرینی " شناخته شده است؟ دومین منبع وجود سازمانهاست که بعضی از منابعشان را برای تولیدات و فعالیت های جدید صرف میکنند. این بخش یعنی نوآوری و کارآفرینی در یک محیط سازمانی به عنوان" کارآفرین سازمانی "شناخته شده است
-3 ویژگیهای سازمان های کارآفرین
صمدآقایی - 1378 - ویژگی های زیر را برای سازمان های کارآفرین بیان میکندْ ساختار غیر متمرکز بودن ، غیر رسمی بودن ، عمودی و افقی بودن ارتباطات، در انحصار نبودن اطلاعات، گروهی بودن کارها، کنترل آسان و غیر
رسمی، داشتن کارکنان توانمند، حمایت مدیریت، قدردانی مدیریت از افراد ریسک پذیر، تحمل کردن انحراف از قواعد کارکنان متولی شدن طرحهای کارآفرینانه، داشتن تنوع در حمایت های مالی مدیریت، حمایت مدیریت از طرح های کوچک آزمایشی، به کارگیری ایدهها ی جدید کارکنان، تغذیهی مالی برای شروع و حرکت طرح های نو و قدرت تصمیمگیری مدیریت.