بخشی از مقاله
چکيده
يکي از مولفه هاي حقوق شهروندي بحث محيط زيست سالم و توسعه پايدار است . اين تحقيق با هدف دستيابي به يک مدل براي ارزيابي ميزان پايداري ساختمانهاي کشور انجام گرفته است . به همين منظور جهت يافتن مهمترين معيارهاي تاثير گذار ، روي شش سيستم ارزيابي ساختمان پايدار کشورهاي مختلف بررسي عميق انجام گرفت وکل معيارهاي اين سيستمها و نحوه تخصيص امتياز در آنها استخراج ودسته بندي گرديد. در گام بعدي با تشکيل تيم ٢٤ نفره از خبرگان ، نسبت به امتيازدهي معيارها در طيف ليکرت و مقايسه دوزوجي گروه ها در طيف ساعتي با کمک ابزار پرسشنامه و تکنيک AHP اقدام گرديد. پايايي پرسشنامه طيف ليکرت با محاسبه آلفاي کرونباخ کنترل شد و ضريب سازگاري ماتريس طيف ساعتي در حدود ٠,٠١ بدست آمد. با کمک ضريب شاخص نسبي(RI) پترو اکاديري ، معيارها بلحاظ ميزان اهميت دسته بندي شدند و با حذف دو دهک پايين ، در نهايت تعداد ٨٠ معيار در هشت گروه معياري شامل بهره وري انرژي ، بهره وري آب ، مصالح و پسماند، تاثيرات سايت ، کيفيت محيط داخل ، مديريت و راهبري، فرهنگي-تاريخي و نوآوري دسته بندي شدند. با ابزار مصاحبه زيرمعيارها و نحوه تخصيص امتياز به هر معيار در سازگاري با مبحث ١٩ مقررات ملي ايران تشريح گرديد و همگي در يک مدل بنام سيستم ارزيابي ساختمان پايدار ايران ، بعنوان اولين مدل بومي جهت ارزيابي پايداري ساختمانهاي مسکوني پيشنهاد گرديد که براي کاربري هاي مسکوني جديد در فاز طراحي و اجرا قابل استفاده است .در بخش تحليل مدل ،معيارهاي هزينه برجهت اجرا (نظير سيستم آب کدر، سيستم کنترل هوشمند ساختمان ،فضاي باز خصوصي،انرژي پاک،سيستم پيش ساخته و سيستم مدولار) يا معيارهاي با مشکل زيرساختي براي پياده سازي (نظيرتسهيلات دوچرخه ، مصالح سبز، مصالح با آلايندگي پايين ، توسعه در شهرکهاي رتبه بندي شده ، ماشينهاي برقي، استفاده از مصالح بازيافتي،سيستم تشخيص نشتي و انرژي پاک) از ديد خبرگان دسته بندي شدند که اين موضوع در انتخاب معيارهاي داراي اولويت به مديران پروژه کمک مي کند. همچنين نتايج حاصل از رتبه بندي معيارها از ديد خبرگان و ضرايب اختصاص داده شده به گروه هاي معياري نشان مي دهد گروه بهره وري انرژي در تمام مدلهاي مورد مطالعه بجز GPRS اولين اولويت را به خود اختصاص داده اما اين ضريب براي تمامي مدلها يکسان نيست . همچنين گروه بهره وري آب در اين مدل (ودر مدلهاي SEAM ،QSAS و GPRS) به لحاظ ميزان اهميت در رتبه دوم (يا اول ) قرار دارد اما در LEED وBREEAM (مدل هاي آمريکا و انگلستان )در رتبه هاي پنجم و هفتم قرار دارد و ضريب آن ٣٠ و ٦٠ درصد کمتراز مدل ايران است .
همچنين در گروه معياري فرهنگي اجتماعي ، مدلهاي LEED وBREEAM هيچ معياري معرفي نکرده اند ، ساير مدلها داراي معيار هستند ولي ضريب آن کمتر از مدل ايران است لذا اين مدل نسبت به معيارهاي اجتماعي و فرهنگي بيش از ساير مدلها اهميت نشان مي دهد. اين مطلب نشان مي دهد استفاده از مدلهاي بين المللي بدون توجه به اولويت منطقه اي ممکن است نتايج درستي بلحاظ اهداف توسعه پايدار به مديران پروژه منعکس نکند.
کلمات کليدي : توسعه پايدار، سيستمهاي ارزيابي ساختمان پايدار
مقدمه
انسان حدود ٩٠ درصد از عمر خود را داخل محيط هاي ساختماني است . اين ساختمان بخش عمده اي از انرژي، آب و منابع را مصرف مي کند، تأثير مهمي روي انتشار آلاينده هاي زيست محيطي دارد و حجم عمده اي از ضايعات را توليد مي نمايد. سال ٢٠٠٨ در آمريکا ساختمان ها ١٧ درصد از آب بهداشتي، ٢٥ درصد از چوب جنگلي، ٣٣ درصد دي اکسيد کربن انتشاريافته ، ٤٠ درصد مصالح مصرفي و ٤٠ درصد از مصرف انرژي را به خود اختصاص داده بودند .
يکي از اساسي ترين موضوعاتي که امروزه در حوزه ساختمان سازي مورد توجه قرار گرفته است بحث ساختمانهاي پايدار است . ساختمان پايدار به ساختماني اطلاق ميشود که در طول چرخه حيات خود با ارتقا کيفي جانمايي، طراحي، اجرا، راه اندازي ، تعميرات و تخريب باعث افزايش بهره وري استفاده از انرژي ، آب ، مواد و مصالح و همچنين موجب کاهش اثرات منفي روي محيط زيست و سلامت انسان شود. .
ساختمانهايي که در جهت تحقق اهداف توسعه پايدار عملکرد بهتري از خود نشان داده اند ، تاثيرات زيست محيطي کمتري داشته و تاثيرات منفي آنها بر سلامت انسان کمتر بوده است . بي جهت نيست که اين حوزه ، در منشور حقوق شهروندي مصوب سال ١٣٩٥رياست جمهوري يک بخش مجزا با عنوان "حق محيط زيست سالم و توسعه پايدار" به خود اختصاص داده و ماده هاي ١١٢ تا ١١٤ به اين مهم پرداخته شده است .
بيان مساله
توسعه پايدار به مفهوم توسعه اي که نيازهاي نسل امروز را تامين و نسل آينده را براي تامين نيازهايشان با محدوديت مواجه نسازد تعريف شده است . ادبيات توسعه پايدار، از اوايل سال ١٩٩٠ وارد حوزه ساختمان شد ودر اين سالها بود که توجه محققين و شوراهاي ساختمان سبز کشورهاي مختلف به معرفي معيارهايي جلب شد که بتوانند نتيجه تاثيرات ساختمان بر اهداف توسعه پايدار يعني حفظ منابع ، حفظ محيط زيست و حفظ سلامت انسان را به روشني نشان دهند. دانش مهندسي همواره بدنبال ساده سازي و توصيف آسان متغيرهاي پيچيده بوده است و از آنجايي که گستردگي حوزه توسعه پايدار و ابعاد اجتماعي ، فرهنگي، اقتصادي و زيست محيطي آن ، درک مفاهيم و تاثيرات آن را دشوار ساخته است بهترين ابزار استفاده از معيار يا شاخص هايي بود که بتواند اين محيط پيچيده را بصورت کمي تبيين سازد.
از طرفي گسترش روزافزون شهرها و نياز به توسعه و ايجاد بناها و زيرساختهاي جديد به حدي گسترش يافت که مقوله محيط زيست و حفظ منابع با تهديد جدي مواجه گرديد و چالش هاي زيست محيطي در اکثر کشورها بعنوان يک مقوله جدي مطرح گرديد. لذا اين تقاضا براي يافتن راه حلي که بتواند تاثيرات پروژه هاي ساختماني را بر اهداف توسعه پايدار بصورت کمي به مديران و برنامه ريزان توسعه نشان دهد بيش از پيش احساس گرديد. ابزارهاي ارزيابي پايداري به نوعي پاسخ به اين نياز مي باشد.
مفهوم پايداري و ساختمان پايدار
توسعه پايدار در اجلاس جهاني سال ١١٩٨٧ توسط خانم بروت لند اين گونه تعريف شده است : " توسعه اي که نيازهاي نسل امروز را بدون به خطر انداختن نيازهاي نسل آينده تأمين نمايد." اين جامع ترين تعريفي است که اقبال همگاني پيداکرده است و در بسياري از مقالات و منابع وقتي صحبت از توسعه پايدار ميشود به اين تعريف استناد ميشود. آنچه از تعريف توسعه پايدار قابل استنباط است ، ساختمان پايدار به مفهوم تأمين نيازهاي ساخت نسل امروز مثل ساختمان ، راه ، سد، مدرسه ، بيمارستان و ... است به طوريکه نسل آينده را براي تأمين نيازهايشان محدود نسازد. به عبارتي در طول چرخه حيات ساخت بايد منابع (انرژي، آب ، مصالح و زمين ) بهينه مصرف شود و اثرات زيست محيطي ساخت (آلودگي هوا، خاک، تخريب جنگل و ...) کنترل شود. ساختمان پايدار که مفهومي گسترده تر از ساختمان سبز دارد ، در منابع گوناگوني تعريف شده است دو تعريف زير که کمي جامع تر است به اين شرح است :
تعريف اول . ساختمان پايدار به ساختماني اطلاق ميشود که در فرآيند چرخه عمرش از جانمايي گرفته تا طراحي، اجرا، راه اندازي ، نگهداري، تعميرات و تخريب مسئوليت زيست محيطي داشته و منابع را بهينه بکار مي گيرد
تعريف دوم . ساختمان پايدار به ساختماني اطلاق ميشود که در طول چرخه حيات خود با ارتقا کيفي جانمايي، طراحي، اجرا، راه اندازي ، تعميرات و تخريب باعث : ١) افزايش بهره وري استفاده از انرژي ، آب ، مواد و مصالح شود. ٢) کاهش اثرات منفي روي محيط زيست و سلامت انسان شود.
پس آنچه از تعريف روشن ميشود سه رکن اصلي يک ساختمان پايدار شامل : مصرف بهينه منابع
کاهش اثرات زيست محيطي کاهش اثرات منفي بر سلامت انسان است .
منابع شامل : انرژي (برق ، گاز)، آب ، زمين ، مواد و مصالح است . اثرات زيست محيطي شامل توليد ضايعات ، انتشار گاز دي اکسيد کربن ، آلودگي آب وخاک و تخريب فضاي سبز است . اثرات منفي بر سلامتي انسان که عمدتا در محيط داخلي ساختمان رخ مي دهد مي تواند شامل نور نامناسب ، سروصداي مزاحم ، تهويه و دماي نامطلوب باشد.
مزيت بهره گيري از ساختمان پايدار علاوه بر ايجاد محيطي سالم تر براي انسان و کاهش اثرات زيست محيطي به جهت کاهش مصرف منابع به صرفه تر است . براي اين کار نياز است در چرخه حيات پروژه از شروع برنامه ريزي، طراحي، اجرا، بهره برداري ، تعميرات تا تخريب به معيارهايي که موجب ارتقا مقوله پايداري پروژه ميشود توجه بيشتري معطوف داريم .
سوال تحقيق
سوالي که در اينجا مطرح مي شود اين است که :
آيا مي توان مدلي ارائه کرد که بوسيله آن بتوان ساختمانها را بلحاظ پرداختن به موضوعات توسعه پايدار ارزيابي نمود؟ پيشينه از سال ١٩٨٩ که اولين ابزار ارزيابي بانام اختصاري BREEAM در انگلستان پا به ظهور گذاشت ، تعداد، نوع و وزن معيارها در حال تغيير بوده است . همچنين در خصوص نحوه انتخاب معيار همواره اختلاف نظر وجود داشته است . نگراني هاي زيادي از سوي برخي از منتقدين مطرح شده و مشکلات استفاده از اين ابزار در مقاله هاي متعددي موردبحث قرارگرفته است اولويت هاي مربوط به توسعه پايدار در کشورهاي مختلف متفاوت است . در برخي از کشورهاي مثل چين يا ايران مسئله آلودگي هوا در اولويت قرارداد. در ايران ، مسئله ريز گردها، آلودگي هوا و کمبود منابع آبي اولويت هاي نخست را تشکيل مي دهد. ابو نيما١ در مقاله خود به معيارهاي خاص و همچنين معيارهاي عام اشاره مي کند و تصريح مي کند که اولويت هاي خاورميانه با اروپا و آمريکا متفاوت بوده و درنتيجه معيارهاي منطقه اي آن ها متفاوت خواهد بود. به طور مثال ، آن طور که در سيستم LEED٤ اشاره شده ، ايجاد تسهيلات براي دوچرخه (محل پارک، مسير و ...) در ساختمان امتياز خواهد داشت درصورتي که در يک منطقه با آب وهواي حاره اي مثل عربستان استفاده از دوچرخه خيلي مفهوم نخواهد داشت .
شايد يکي از دلايلي که کشورهاي مختلف به دنبال يک سيستم رتبه بندي اختصاصي هستند همين توجه به شاخص هاي محلي و منطقه اي باشد. امارات با Estidama يا Pearl، مصر با سيستم رتبه بندي اهرام سبزGPRS، قطر با QSAS، سنگاپور با Green Mark، هنگ کنگ با HK-BEAM ميزان پايداري را در ساختمان ها مي سنجند. قهتاني با بررسي چند سيستم رتبه بندي ، با ابزار مصاحبه و پرسشنامه ، معيارهاي تأثيرگذار بر روي موضوع پايداري ساختمان هاي مسکوني را در خاص اقليم عربستان بررسي کرده است و نشان داده است که سيستم هاي محلي به دليل توجه به اولويت هاي خاص آن منطقه نسبت به سيستم هاي بين المللي مثل LEED و BREEAM موفق تر عمل مي کند
روش تحقيق
در اين تحقيق با هدف ارائه يک مدل براي ارزيابي ميزان پايداري ساختمانها ، با تشکيل تيم خبرگان و بهره گيري از سبد معياري بدست آمده از شش سيستم رتبه بندي بين المللي و منطقه اي نسبت به شناسايي ، امتيازدهي معيارها و تعيين اوزان گروه هاي معياري و در نهايت پيشنهاد يک مدل براي ارزيابي پايداري ساختمانهاي مسکوني اقدام گرديد.در بخش امتيازدهي از طيف ليکرت و ابزار پرسشنامه براي امتيازدهي به معيارها استفاده گرديد و با تکنيک RI اين معيارها اولويت بندي گرديد. در بخش وزن دهي گروه هاي معياري با استفاده از طيف ساعتي و ابزار پرسشنامه و همچنين تکنيک AHP اقدام به وزن دهي گروه هاي معياري گرديد که با توجه به زياد بودن تعداد معيارها (١٣٤ معيار) با اصلاح ضريب RI و محاسبه RIc اقدام به خارج نمودن معيارها کم اهميت و در نهايت انتخاب ٨٠ معيار از بين اين معيارها گرديد. پايداري طيف ليکرت بوسيله محاسبه آلفاي کرونباخ به کمک نرم افزار spss انجام که نتايج نشان از پايايي تمامي سوالات پرسشنامه داشت . سازگاري ماتريس AHP نيز بوسيله محاسبه ضريب ناسازگاري توسط نرم افزار ExpertChoice انجام که با توجه به اينکه کمتر از 0.1 بدست آمد قبول گرديد.
ساختار تحقيق
در شکل صفحه بعد ساختار تحقيق تشريح شده است :