بخشی از مقاله
خلاصه
موضوع: شناسایی اثر پیش بینی کننده ی فرسودگی شغلی،اختلالات شخصیت و حمایت اجتماعی بر عملکرد شغلی کارکنان،هدف:هدف پژوهش حاضر شناسایی روابط فرسودگی شغلی،اختلالات شخصیت ، حمایت اجتماعی و شناسایی اثر پیش بینی کنندگی آن ها با عملکرد شغلی بوده است.جامعه پژوهش، شامل 120 نفر از کارکنان زن و مرد یکی از سازمان های دولتی تهران است
روش تحقیق: این مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و با استفاده از پرسشنامه های عملکرد شغلی حلاجیان، فرسودگی شغلی مسلچ ، حمایت اجتماعی وکس و آزمون چند محوری میلون-3 انجام شد. برای تجزیه و تحلیل نتایج آزمون های آماری تحلیل رگرسیون چند متغیری ، ضریب همبستگی ، t مستقل و تحلیل واریانس یک راهه به کار گرفته شد.
دستاوردهای مقاله:نتایج نشان داد بین عملکرد شغلی وکفایت شخصی رابطه مثبت و با مسخ شخصیت و خستگی هیجانی کارکنان رابطه منفی معنی داری وجود دارد،میان عملکرد شغلی و حمایت اجتماعی رابطه مثبت معنی دار و رابطه عملکرد شغلی و اختلالات شخصیت بر حسب نوع اختلال شخصیت معنادار است، بین عملکرد شغلی کارکنان مبتلا به اختلال نمایشی،افسرده و وسواس تفاوت معناداری وجود دارد.
-1 مقدمه
موضوعات روانشناسی به ویژه رفتار سازمانی و اثر آن در سالهای اخیر،بیش از پیش مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است و در این میان یکی از مهم ترین و مطرح ترین موضوعات عملکرد شغلی است، اهمیت آن پژوهشگران را به پژوهش هرچه بیشتر درباره آن واداشته است، یکی از دلایل آن میزان دشواریهایی است که مدیران سازمان ها در رده های مختلف کاری خود با آن مواجه هستند
عملکرد شغلی یکی از ابعاد مهم در هر جامعه نیز می باشد،چرا که جوامعی پیشرفت می کنند که افراد آن در اشتغال کارآمدتر باشند و موفقیت و شکست هر سازمان نیز به میزان کارایی و عملکرد شغلی کارکنان وابسته است.این موضوع هم درباره ی شرکت های دولتی و هم خصوصی اهمیت دارد.عملکرد خوب،بهره وری سازمان را افزایش می بخشد و این نیز مستقیما باعث ارتقای خدمات سازمانی و رضایت و رفاه افراد جامعه می گردد
کار در تأمین سلامت جسمی و روانی کارکنان اهمیت بسیار زیادی دارد و در واقع از مهم ترین رویکردهای بهره وری در سازمان ها مراقبت مستمر از بهداشت روانی کارکنان در برابر آسیب های شغلی،حمایت از آنان،حفظ نشاط، رضایتمندی، احساس تعلق آنان به مجموعه کاری ، رعایت تعادل میان کار ، زندگی و پیشگیری از فرسودگی شغلی است
پژوهش ها نشان می دهد،جو مثبت سازمانی از یک سو منجر به خشنودی،تعهد،دلبستگی به کار و عملکرد بالاتر و از سوی دیگر استرس و تمایل به ترک شغل و غیبت کمتر می شود
در عین حال عدم خشنودی کارکنان از کیفیت زندگی شغلی مشکلی است که تقریبا به همه کارکنان،بدون توجه به مقام و جایگاه آنها آسیب می رساند،امروزه بیشتر تحقیقات تجربی که در زمینه کیفیت زندگی شغلی و عملکرد شغلی1 انجام شده است،به طور ضمنی چشم انداز جدیدی از خشنودی شغلی و مفاهیم وابسته حرفه و شغل را پذیرفته اند
بروز علایمی حاکی از تحلیل قوای جسمی و روانی ناشی از فشارهای کاری طولانی مدت بخصوص در مشاغل خدماتی و یا حرفه هایی که به طور مستمر با ارباب رجوع سروکار دارند منجر به کاهش عملکرد،خستگی مفرط و تمایل به ترک کار می گردد و در صورت عدم توجه به نابهنجاری های شدید روانی و اختلالات شخصیتی و اخلاقی می انجامد
براساس دیدگاه آرمیچل - 1990 - 2سازمان های اثربخش مهمترین وسیله دستیابی به پیشرفت در یک جامعه محسوب می شوند و در این میان،سازمان هایی به اثربخشی خواهند رسید که علاوه بر داشتن دیگر شرایط ضروری از سلامت نیز برخوردار باشند،براساس نظر لایدون و کلینگل - 2000 - 3،سلامت سازمانی4 یک مفهوم تقریبا تازه ای است،به معنی توانایی سازمان برای انجام وظایف خود به طور مؤثر که باعث رشد و بهبود سازمان می شود.در حقیقت سلامتی سازمان از لحاظ فیزیکی،روانی،امنیت،حمایت،تعلق،شایسته سالاری و ارزش گذاری به دانایی،تخصص شخصیت ذی نفعان و رشد دادن به قابلیت های آنها و انجام و ظایف محول شده از وی فرا سیستم های خود در اثر بخشی رفتار هر سیستمی تأثیر بسزایی دارد
بنابراین عوامل متعددی بر عملکرد شغلی کارکنان تأثیرگذار می باشد از جمله سبک رهبری،سطح و نوع روابط، میزان حمایت اجتماعی،سلامت روان کارکنان،میزان استرس شغلی5،سطح انتظارات در سازمان،وجود خستگی و فرسودگی شغلی،سبک زندگی6،ویژگی های شخصیتی1،شرایط محیط کاری و... که از میان عوامل موجود در پژوهش حاضر سه عامل فرسودگی شغلی،اختلالات شخصیت و حمایت اجتماعی در رابطه با عملکرد شغلی انتخاب گردیده و مورد بررسی قرار می گیرد که در ادامه به ضرورت مطالعه ی هر کدام اشاره می گردد.
امروزه یکی از عوامل اساسی در کاهش کارایی و از دست رفتن نیروی انسانی،فرسودگی شغلی کارکنان است.شواهد بیانگر آن است که این سندرم و عوارض گوناگون و گاه شدید آن برای همه ی افرادی که در انواع مشاغل فعالیت می کنند،می تواند تهدید بزرگی به شمار آید و به پدیده ای عمومی تبدیل شده است
براساس اطلاعات موجود در اتحادیه اروپا همه ساله 20 میلیون یورو به مخارج ناشی از استرس و فرسودگی شغلی اختصاص داده می شود.در ایالات متحده این هزینه به 350 میلیون دلار در هر سال می رسد
بنابراین توجه به مسأله فرسودگی شغلی و راه های پیشگیری و مقابله با آن از جمله ضروریات هر سازمان می باشد.چرا که موجب افزایش سلامت روانی و جسمی،بهبود کیفیت خدمات و روابط بین فردی و کاهش هزینه های ناشی از غیبیت،بازنشستگی پیش از موعد و ترک شغل می شود.
در رابطه با اهمیت اختلالات شخصیت،می توان ذکر کرد که اختلالات شخصیت صفات غیر انطباقی است که موجب رنج و عذاب فرد،خانواده و سایرین می گردد و فعالیت ها و عملکردهای فرد را مختل می سازد.شیوع آن در جمعیت عمومی 10 تا 20 درصد تخمین زده می شود،علایم اختلالات شخصیت،برون دگرد ساز یا آلوپلاستیک است یعنی می تواند محیط بیرونی خود را تغییر دهد و بر نیازهای خود منطبق سازد و نیز خود- همخوان 2است،یعنی برای فرد قابل قبول و پذیرفتنی است،لذا افراد دچار اختلال شخصیت اکثرا بابت رفتار غیر انطباقی3 خود احساس اضطراب4 نمی کنند
از آنجا که رفتارهای افراد مبتلا به اختلالات شخصیت خشک و غیر انطباقی است،مانع سازگاری با الزامات زندگی روزانه می شود و با توجه به شیوع بالای آن مشکلات فراوانی را در بعد فردی،خانوادگی،اجتماعی و شغلی در هر جامعه ایجاد می کند.با توجه به راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی5،اختلالات شخصیت در واقع یک اختلال عملکردی است که امکان دارد در ارتباط با دیگران و در محیط کار آشکار گردد.چنانچه بررسی تأثیر اختلالات شخصیت در رابطه با عملکرد اجتماعی و حمایت اجتماعی نشانگر سطوح بالای اختلال اجتماعی و تعارض میان فردی با اختلالات شخصیت همراه است
همچنین مطالعات تجربی حاکی از آن است که وجود اختلالات شخصیت اثرات منفی قابل ملاحظه ای بر عملکرد شغلی می گذارد، از جمله اینکه بررسی ها نشان داده است که افراد مبتلا به اختلال وسواس اجباری6 بالاترین میزان فرسودگی هیجانی،پایین ترین میزان کفایت شخصی و افراد مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی7 و خودشیفته8 بالاترین میزان مسخ شخصیت9 رانشان داده اند و به همین ترتیب بر عملکرد شغلی آنها میز تحت تأثیر قرار می گیرد