بخشی از مقاله

چکیده

فرهنگ مالیاتی آمیزه ای از نگرش ها، باورها، اعتقادات، کنش ها، و عکس العمل هایی است که ما نسبت به سیستم مالیاتی پیدا می کنیم و طی آن یاد می گیریم که در قبال نظام مالیاتی چه وظیفه ای بر عهده ماست و چه نقشی را باید ایفا نماییم. پژوهش حاضر با بررسی تحقیقات پیشین به مطالعه عوامل فرهنگی موثر بر کاهش فرار مالیاتی در بین کسب و کار های کوچک و متوسط در سطح شهر مشهد می پردازد.

بدین منظور چهار عامل مذهب، اعتماد به دولت، سطح آموزش و سطح درآمد در نظر گرفته میشود. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است که روایی و پایایی آن نیز تایید می شود. جهت آزمون فرضیات تحقیق از آزمون تی استفاده شد و نتایج حاصل نشان دهنده وجود رابطه بین تمام متغیر های مستقل تحقیق یعنی مذهب، اعتماد به دولت، سطح آموزش و سطح درآمد و متغیر وابسته تحقیق یعنی کاهش فرار مالیاتی بود. در پایان این مطالعه نیز با توجه به نتایج بدست آمده و مقایسه آنها با تحقیقات پیشین پیشنهاداتی ارائه شده است.

مقدمه

مالیات از اهم منابع درآمدی دولت است که پذیرش آن از طرف ملت و نحوه اجرای آن از طرف دولت، به ویژگیهای فرهنگی هر کشور بستگی دارد. اگرچه ممکن است مالیات از نظر برخی، پرداخت ملت به دولت تلقی گردد و به همین منظور در پرداخت مالیات مقاومت هایی صورت گیرد، لیکن اگر فرهنگ پرداخت مالیات در جامعه نهادینه شود بسیاری از مشکلات برطرف خواهد شد.[1] مهمترین وظیفه دولت حداکثر کردن رفاه اجتماعی است.

کاهش نرخ بیکاری، افزایش درآمد، کاهش نرخ تورم ، تأمین امنیت، ارائه کالاها و خدمات عمومی و غیره از جمله وظایفی است که دولت ها در چارچوب حداکثر کردن رفاه جوامع انجا می دهند. از طرفی، مالیات بخش عمده ای از درآمد دولت را تشکیل میدهد.[2] بنابر این عدم پرداخت آن از سوی مردم میتواند ضرر قابل ملاحضه ای برای دولت باشد. درمورد فرار مالیاتی تعریف های متعددی از سوی اقتصاددانان ارائه گردیده است. برای مثال،ماناسان - - 1988 هرگونه تلاش غیر قانونی به منظور نپرداختن مالیات را به عنوان فرار مالیاتی میخواند. این امر به طرق مختلف مانند ندادن اطلاعات لازم در مورد عواید و منافع مشمول مالیات، اظهار بیشتر از حد میزان هزینه و استفاده از رسید های جعلی صورت می پذیرد.[3]

فرار مالیاتی، رفتار غیر قانونی عمدی و یا نقض قانون مالیاتهای مستقیم برای پرداخت نکردن مالیات تعریف شده است. "گزارش کمتر درآمد " به صورت عمدی نمونه ای از فرار مالیاتی است - دایره بین المللی مستندات مالی . - 2001 بر اساس گزارشات ، "گزارش کمتر از درامد" به عنوان معمولترین شیوه فرار مالیاتی شناخته می شود.[5] فرار مالیاتی اقدام نادرسیت است که به موجب آن مالیات دهندگان تلاش می کنند تا با استفاده از ابزارهای غیر قانونی، بدهی مالیاتی خود را کاهش دهند. به گفته فارایولا - - 1987، فرار مالیاتی تقلب ، حیله گری،تحریف عمدی یا پنهان کردن اعداد و ارقام با هدف اجتناب از پرداخت و یا کاهش میزان مالیات پرداختی است.

برخی از روش های فرار مالیاتی در ایران به شرح زیر است: مستند سازی معاملات جعلی - به عنوان مثال، نگهداری دو دفتر جهت ثبت معاملات، یکی برای خود مؤدی که معاملات را به درستی نشان می دهد و دیگری برای ارائه به ماموران مالیاتی - ، حذف آیتم هایی از دامد - مثال: ثبت فروش ها به عنوان واریزی شرکا - ، بیشتر گزارش کردن هزینه ها - استفاده از عناوین مناسب جهت هزینه های غیر قابل قبول - ، دادن آدرس های صوری در هنگام تاسیس شرکت، انحلال و ثبت مجدد شرکت ها به طور متوالی، عدم ثبت دارایی های اجاری ای در دفاتر و غیره. فرار مالیاتی به هر صورتی که باشد میتواند نشانه عدم توانایی اداره مالیات در اخذ مالیات و یا بی تفاوتی مردم نسبت به سیستم مالیاتی باشد.[6]

فرهنگ

فرهنگ شامل تمام چیزهایی است که فرد به عنوان عضو، از جامعه کسب می کند یعنی همه عادات و اعمالی که فرد از راه تجربه و سنت آموخته است به انضمام تمام اشیاء مادی که توسط گروه تولید می شود و آنچه را که می توان در آثار هنری یا مطالعات علمی متجلی دید. به علاوه مثلاً در بسیاری چیزهای دیگر تجلیات فرهنگ مشهود است. هافستد - - 1980 فرهنگ را بصورت زیر تعریف میکند: یک برنامه ریزی جمعی ذهنی که در آن اعضای یک گروه از دیگر گروه ها متمایز می شوند.

راث و همکارانش - - 1989 ادعا میکنند که زمینه های مختلف فرهنگی که تفسیر اشخاص از وقایع را شکل میدهد، ممکن است در نگرش آنها نسبت به فرار از پرداخت مالیات اثر داشته باشد.[7] کوئرک - - 1997 استدلال میکند که کشورهایی که در مراحل اولیه توسعه اقتصادی هستند، به طور خاص مستعد فرار مالیاتی می باشند. به عنوان مثال در کشور های در حال توسعه، به طور معمول، پنجاه درصد و یا بیشتر از درآمد بالقوه مالیاتی به دلیل فرار مالیاتی وصول نمیشود.[8]

بررسی های مختلف نشان می دهد که زمینه های پیدایش فرار مالیاتی در مواردی از قبیل عدم گسترش فرهنگ مالیاتی در جامعه، عدم مبادله کامل اطلاعات و نبود نظارت وپیگیری در اخذ مالیات، تشخیص به هنگام و وجود ضعف در اجرای آن، عدم استقبال از تسیم اظهار نامه های مالیاتی، ضعیف بودن ضمانت های اجرایی در این مورد، تاخیر در وصول مالیات، نشناختن مودیان و مستند بودن میزان درآمد آنها،وجود قوانین پیچیده و متعدد مالیاتی، وجود معافیت های وسیع و متنوع و غیره خلاصه می شود.

بروکس - 2001 - درپژوهش خود به برخی از عوامل موثر بر فرار مالیاتی اشاره میکند که این عوامل عبارتند از: افزایش بار مالیاتی و پیچیده شدن قوانین و مقررات، افزایش در معافیت های مالیاتی، افزایش بروکراسی اداری، رکود در درآمد واقعی و افزایش بیکاری، افزایش پدیده خود اشتغالی، تغییرات جمعیتی، فشار های جهانی شدن و کاهش در فرهنگ مالیاتی. در ادامه به برخی از این موارد و چگونگی ارتباط آنها با فرار مالیاتی اشاره میگردد.[9]

فرهنگ مالیاتی و فرار مالیاتی در ایران

درایران، نسبت درآمدهای مالیاتی به تولید ناخالص داخلی - که تعیین کننده توان و کارایی نظام مالیاتی است - درسال 1349، در بالاترین سطح خود یعنی 3.9 درصد در سال 1374 و 7.3 درصد در سال 1388 رسید. از مقایسه نسبت درآمدهای مالیاتی به تولید ناخالص داخلی ایران - - 7.3 درصد با چند کشور در سال 2009 میتوان دریافت که کمترین درصد متعلق به کشور ایران است و این در حالی است که اینن نسبت برای کشور های پیشرفته ای نظیر فرانسه ، انگلستان و آلمان به ترتیب 46،39 و40 درصد می باشد و برای کشور هایی مانند سوریه 11 درصد، پاکستان 10.6 درصد، هندوستان 17.8    فریمن - - 1977 مشاهده کردند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید