بخشی از مقاله
چکیده
توجه به موضوع مدیریت پروژه و عوامل موثر بر آن به منظور ارزیابی و بهبود عملکرد آن در سازمانهای تحقیقات صنعتی نیروهای مسلح که سازمانهایی پروژه محور میباشند، از اهمیت بالایی برخوردار است. با نگاهی به مشتریان و ذینفعان پروژهها در این سازمانها، از ستاد کل نیروهای مسلح، وزارت دفاع، صنعت دفاعی کشور تا کاربران عملیاتی در سطح نیروهای مسلح، میتوان درک مناسبی از تاثیر عملکرد و خروجی کار این سازمانها در ارتقاء توان دفاعی کشور پیدا نمود.
در این مقاله با هدف شناسایی عوامل موثر بر مدیریت پروژه در سازمانهای تحقیقات صنعتی نیروهای مسلح و با رویکردی که به پیکره دانش مدیریت پروژه - PMBOK - ، استاندارد ایزو 10006، مدل جامع بلوغ مدیریت پروژه شرکت ملی صنایع پتروشیمی - CPM3 - و سایر مدل-های بلوغ و تعالی مدیریت پروژه بوده است، در ابتدا مولفههای اصلی تحقیق در 13 حوزه با عنوان حوزههای کارکردی مدیریت پروژه تعیین گردید و سپس مولفههای فرعی تحقیق، با توجه به بررسی و مطالعات صورت گرفته، در 150 بند تدوین شدهاند.
نتایج این تحقیق میتواند زمینهای جهت بهبود فرآیند مدیریت پروژه در این سازمانها در راستای برآورده سازی مطلوب نیازمندیها و خواستههای مشتریان و ذینفعان آنها فراهم نماید.
.1 مقدمه
امروزه سازمانهای پروژه محور به عنوان یکی از مهمترین انواع سازمانها مطرح شدهاند. این سازمانها اغلب در چندین پروژه به صورت همزمان درگیر هستند و حیات و نظام کاریشان مبتنی بر ورود، تعریف، اجرا و تحویل پروژه میباشد. هدف از انجام این پروژه ها معمولا تحقق و انجام کار مبهمی میباشد که این کار ، نیازی است یکتا برای تولید چیزی جدید. در یک سازمان پروژه محور، هر پروژه به خودی خود سازمانی است متشکل از افراد که به یک هدف یا مقصود خاصی منسوب شدهاند.
پروژهها اغلب متعهد به انجام کارهایی بزرگ، پرهزینه، یکتا و با ریسک بالا هستند که باید در تاریخی معین و در قالب هزینهای مشخص و سطح عملکردی تعریفشده، تکمیل گردند. در سادهترین شرایط، تمامی پروژهها میبایست اهدافی تعریف شده داشته و برای انجام فعالیتها، منابعی کافی در اختیار داشته باشند. همچنین با توجه به ماموریت، اهداف و بینش حاکم بر این سازمانها، هر کدام نسبت به تعریف رویکرد مدیریتی خود برای پروژه ها اقدام مینماید. با توجه به لزوم برنامهریزی و کنترل فعالیتهای پروژه بهعنوان پیشنیازی بر افزایش کارایی سازمان، تمامی مجموعهها و سازمانها به دنبال هدفمند نمودن حرکت خود در این راستا هستند.
در این مسیر یکی از ابزارهایی که به کمک سازمانها آمده است، مدیریت پروژه میباشد. مدیریت پروژه سعی دارد تا با ایجاد یک ساختار منظم و پیوسته، اثربخشی و کارایی اجرای فعالیتهای پروژه را افزایش دهد. مدیریت پروژه به لحاظ تواناییهایش جهت اجرای فعالیتهای پیچیده و رویارویی با محیطهای پر تغییر، ابزار توانمندی برای سازمانهای امروزی به شمار می رود.
محققین عقیده دارند علاوه بر اینکه اجرای فعالیتهای مدیریتی در پروژه ها مبتنی بر ماهیت آنها اعم از عمرانی بودن، مهندسی بودن، تحقیقاتی بودن و ... است، بلکه فرهنگ حاکم بر سازمان، صنعت و جامعه نیز در اجرای آن نقش دارد. از این روست که وجود الگوهای بومی برای اجرا و ارزیابی این فرآیند ضروری به نظر می رسد. مدیریت پروژه نیز همانند سایر فرآیندهای سازمانی نیازمند ارزیابی است تا بتوان پس از شناسایی وضعیت موجود و نحوه عملکردش نسبت به جبران نقاط ضعف و همچنین بهبود نقاط قوت آن اقدام کرد.
به طور سنتی در ارزیابی مدیریت پروژه تنها سه جنبه زمان، هزینه و کیفیت مورد ارزیابی قرار میگیرد، ولی ضروریست جنبههای دیگری نیز به این مجموعه اضافه شود چرا که این شرایط برای تفسیر نتایج حاصل از پروژه و ارزیابی مدیریت آن بسیار محدود است. ولی به هر حال ارزیابی حقیقی موفقیت پروژه و مدیریت آن، کاری سخت به نظر میرسد زیرا از دیدگاه یک طرف مانند مجری پروژه، ممکن است موفقیت و از دید طرف دیگر مانند ذینفعان، شکست باشد.
حوزههای دانشی مختلفی همچون مدیریت یکپارچگی پروژه، مدیریت محدوده پروژه، مدیریت زمان پروژه، مدیریت هزینه پروژه، مدیریت کیفیت پروژه، مدیریت منابع انسانی پروژه، مدیریت ارتباطات پروژه، مدیریت ریسک پروژه، مدیریت تدارکات پروژه، مدیریت ذینفعان پروژه و سایر موارد و فرآیندهای مرتبط با این موضوعات که در استانداردهای مختلف مدیریت پروژه مانند PMBOK، ISO10006 و... به آن پرداخته شده است، به عنوان حوزههای اصلی در اجرای توام با موفقیت پروژهها مطرح و موثر میباشند و هر مجموعه پروژه محور نیازمند توجه و دقت به آنها برای دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده در چارچوبهای معین شده در آغاز کار میباشد.
پروژههای تحقیقات صنعتی در حوزه نیروهای مسلح توسط سازمانها و مراکز تحقیقاتی تابعه این نیروها اجرا میشود. این سازمانها، سازمانهایی پروژه محور بوده و ماموریت رفع نیازمندیهای تحقیقات صنعتی کاربران عملیاتی، با انجام فعالیت هایی همچون
· نیاز سنجی تحقیقات صنعتی کاربردی
· اجرای پروژه های تحقیقات صنعتی
· ساخت نیمه صنعتی و محدود محصولات تحقیقاتی در صورت ضرورت
· انتقال فناوری پروژههای پایان یافته به صنایع دفاعی جهت تولید صنعتی بر عهده دارند.
با توجه به مطالبی که در خصوص مدیریت پروژه و ضرورت ارزیابی آن در سازمانهای پروژه محور بیان شد. در این تحقیق تلاش میشود تا با انجام مطالعاتی جامع در زمینه مدیریت پروژه و استانداردهای مربوط به آن و استفاده از نظرات و تجارب خبرگان در موضوع مدیریت پروژه-های تحقیقات صنعتی در حوزه دفاعی، مولفهها و شاخصهای مورد نیاز جهت ارزیابی مدیریت پروژههای تحقیقات صنعتی نیروهای مسلح، شناسایی و ارائه گردد تا نسبت به ایجاد یک معیار علمی و مدون برای ثبت عملکرد مدیران، مجریان و سایر دست اندرکاران در سازمان های مورد نظر، اقدام شود.
2. چارچوب نظری
.1.2 راهنمای گستره دانش مدیریت پروژه - - PMBOK
PMBOK، معروفترین استاندارد جهانی در مدیریت پروژه است و رایجترین معیار برای شکلدهی و ارزیابی سیستمهای مدیریت پروژه به شمار میرود. بسیاری از رایجترین تعاریف، اصطلاحها و طبقهبندی هایی که امروزه در مدیریت پروژه به کار میروند از این استاندارد برداشت شدهاند. به عبارت دیگر، این استاندارد زبان مشترکی جهانی در مدیریت پروژه است.
عبارت PMBOK، مخفف Project Management Body Of Knowledge است و در فارسی به گستره دانش مدیریت پروژه، پیکره دانش مدیریت پروژه یا به صورت سادهتر به دانش مدیریت پروژه ترجمه شده است. منظور ازBody Of Knowledge، مجموعهای جامع از اطلاعات و مهارتهاست که یک حرفه را شکل میدهند.
PMBOK را موسسهای بینالمللی و غیر انتفاعی با نام موسسه مدیریت پروژه - PMI - تدوین کرده است. این استاندارد با تلاش گروه بسیار بزرگی از دستاندرکاران مدیریت پروژه گردآوری شده و مبنای تدوین آن نیز الگوهای موفق و تجربههای این اشخاص بوده است و نه تئوری محض. اولین پیشنویس استاندارد در سال 1987 تهیه شد و نسخههای مختلف آن در سال های بعد منتشر شدند. آخرین نسخه آن، که ویرایش پنجم این استاندارد است، توسط PMI در دسامبر 2012 منتشر گردید.
این استاندارد فرآیندهایی را برای مدیریت پروژه معرفی میکند. فرآیندهایی که برای مدیریت هر نوع پروژهای کافی است. در PMBOK و اکثر استانداردهای دیگر، مدیریت پروژه از جنبه های تخصصی پروژه جدا میشوند، زیرا الگوی موفق این است که مدیر پروژه خود را درگیر مسایل تخصصی پروژه نکند. به خاطر این انتزاع، امکان شکل دادن به چهارچوبی کلی که برای هر نوع پروژه قابل استفاده باشد به وجود میآید.
برخی از فرآیندها اختیاری و اکثر آن ها اجباری هستند. تیم مدیریت پروژه باید فرآیندهایی که برای پروژه لازم هستند را در ابتدای کار مشخص کند و تعیین کند که هرکدام از آن فرآیندها به چه ترتیب در پروژه اجرا خواهند شد. در این استاندارد راهنماییهای زیادی در مورد هر فرآیند وجود دارد، ولی این راهنمایی ها برای عملیاتی ساختن آنها کافی نیست و به همین خاطر شکل دادن به یک سیستم مدیریت پروژه کامل نیاز به تجربه و دانشی تکمیلی دارد که انتظار میرود در تیم مدیریت پروژه وجود داشته باشد.
فرآیندهای مدیریت پروژه در PMBOK، به دو شکل دستهبندی میشوند تا درک آنها برای مخاطب سادهتر باشد. یک دستهبندی بر اساس گروههای فرآیندی و دستهبندی دیگر بر اساس حوزههای دانش است. نسخه پنجم استاندارد دارای 47 فرآیند است که در پنچ گروه فرآیندی و ده حوزه دانش تقسیم می شود.
پنج گروه فرآیندی، فرآیندهای PMBOK را بر اساس توالی مفهومی آنها دستهبندی میکنند که عبارتند از: گروه فرآیندی آغازین، گروه فرآیندی برنامهریزی، گروه فرآیندی اجرا، گروه فرآیندی نظارت و کنترل و گروه فرآیندی خاتمه.
دومین دستهبندی فرآیندها بر اساس حوزههای دانش است. حوزههای دانش، فرآیندها را بر اساس نوع مهارتی که نیاز دارند تقسیم میکنند و در هر حوزه یکی از موضوعات مدیریت پروژه مدیریت میشوند. این حوزههای دانش، بر اساس نسخه پنجم استاندارد عبارتند از:
· حوزه دانش مدیریت یکپارچگی پروژه
· حوزه دانش مدیریت گستره پروژه
· حوزه دانش مدیریت زمان پروژه
· حوزه دانش مدیریت هزینه پروژه
· حوزه دانش مدیریت کیفیت پروژه
· حوزه دانش مدیریت منابع انسانی پروژه
· حوزه دانش مدیریت ارتباطات پروژه
· حوزه دانش مدیریت ریسک پروژه
· حوزه دانش مدیریت تدارکات پروژه
· حوزه دانش مدیریت ذینفعان پروژه
درحال حاضر راهنمای PMBOK مطرحترین و متداولترین استاندارد مدیریت پروژه در دنیاست و تا کنون بیش از دو میلیون نسخه انگلیسی کتاب به چاپ رسیده است.