بخشی از مقاله
چکیده
بسیاری از شهرهای کشور با معضل گستردگی بی برنامه و گسیختگی کالبدی مواجه اند. بررسی های به عمل آمده نشان از آن دارد که گسترش کالبدی برخی از شهرها در سالهای اخیر ناشی از رشد طبیعی جمعیت، مهاجرت روستاییان به شهرها و در نهایت به بهانه تامین نیاز مسکن و پیش بینی اراضی مسکونی در طرح های توسعه شهری و به تبع آن تجاوز به اراضی کشاورزی و باغات حاشیه شهر بوده است.
با وجود این، شاید یکی از بارزترین نمودهای ناپایداری اغلب شهرهای ایران، وجود پهنه هاینسبتاً وسیع رها شده یا حامل کاربریهای غیر شهری، مزاحم متروکه و... در درون و یا حاشیه آنها می باشد. هدف از پژوهش حاضر، ساماندهی محدوده مورد مطالعه در محله ساربان با بهره گیری از اصول توسعه میان افزا و درونی میباشد. بدین منظور ابتدا به بررسی مفاهیم و تعاریف اولیه بافت فرسوده و روش های مداخله و اصول آن پرداخته میشود.
روش تحقیق در پژوهش حاضر روش تحلیلی-اسنادی بوده که به شیوه کتابخانهای و میدانی جمعآوری اطلاعات صورت گرفته و با به کارگیری جداول ارزیابی سوآت به تجزیه و تحلیل دادهها پرداخته شده است. نمونه موردی انتخاب شده در این مطالعه محله ساربان بجنورد می-باشد که نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که این محله دارای پتانسیلهایی است که با استفاده از رویکرد توسعه میان افزا میتوان ارائه دهنده راهکارهایی مناسب جهت توسعه درونی محدوده مورد مطالعه باشد.
مقدمه
رشد و توسعه شهری فرایندی غیر قابل اجتناب و همواره در حال تغییر و تحول محسوب می شود. یکی از مهمترین دغدغه-ها در این توسعه، تعیین جهات مناسب و نحوه گسترش فیزیکی شهر برای جوابگویی به نیازهای فعلی و پیش بینی، برای نیازهای آینده است.بسیاری از شهرهای کشور با معضل گستردگی بی برنامه و گسیختگی کالبدی مواجه اند. بررسی های بعمل آمده نشان از آن دارد که گسترش کالبدی برخی از شهرها در سال های اخیر ناشی از رشد طبیعی جمعیت، مهاجرت روستاییان به شهرها و در نهایت به بهانه تامین نیاز مسکن و پیش بینی اراضی مسکونی در طرح های توسعه شهری و به تبع آن تجاوز به اراضی کشاورزی و باغات حاشیه شهر بوده است.
با وجود این، شاید یکی از بارزترین نمودهای ناپایداری اغلب شهرهای ایران، وجود پهنه های نسبتاً وسیع رها شده یا حامل کاربریهای غیر شهری، مزاحم متروکه و... در درون و یا حاشیه آنها می باشد. وجود این بافتها و فضاهای مسئله دار در شهرها باعث ناپایداری هایی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی شهرها شده است. زیرا چنین فضاهایی علاوه بر آسیب پذیری شدید اجتماعی و ناپایداری در مقابل مخاطرات محیطی، بویژه زلزله و سیل، در پاسخگویی به نیازهای اولیه و اساسی ساکنین خود نیز ناتوان بوده و در مجموع نارضایتی ساکنان این قبیل بافت هاکاملاً مشهود است.
بیان مسئله
به مرور زمان کیفیت کالبدی شهرها به دلیل استفاده از آنها و همچنین تغییر در نحوه استفاده از آنها با توجه به تغییرات بوجود آمده در شیوه زندگی افراد، دستخوش تغییراتی شده است. در دهه- های اخیر با توجه به محدودیت زمین، مشکلات حاصل از رشد بی رویه و پراکنده شهرها و توجه به مباحث توسعه پایدار، توسعه مجدد مورد توجه قرار گرفته است. اهمیت توسعه مجدد درونی با استفاده از اراضی نا کار آمد شهری از آنجاست که رها نمودن این زمین ها تا حد زیادی باعث خسارت به جوامع محلی ترتیب می شود؛ از آنجا که این زمین ها بنا به خصوصیات خود آلودگی و ضررهای زیست محیطی دارند تا حد تا حد زیادی سلامت جوامع محلی را تهدید می کنند.
از طرفی ارزش املاک واقع در محلات نزدیک خود را دلیل تهدیدهای نامبرده پایین می آورند. از طریق کنترل و توسعه مجدد این زمین ها، آلودگی ها، مشکلات و تهدیدهای زیست محیطی تا حد زیادی کاهش می یابد. از طرفی این رویکرد می تواند باعث جذب و ایجاد مشاغل جدید، افزایش کیفیت و جذابیت در محلات شود و به تبع آن باعث ارتقای شاخص های اجتماعی و اقتصادی در کنار شاخص های زیست محیطی گردد. هدف این مقاله ارائه شاخص هایی جهت شناسایی اراضی ناکارآمد شهری می باشدکه با توجه به نتایج این پژوهش به شناسایی اراضی ناکارآمد درون بافت شهر بجنورد پرداخته می شود.
سوالات تحقیق
-آیا در محدوده مورد مطالعه، به واسطه وجود اراضی ناکارآمد درون بافت، گسترش بهینه کالبدی
- فضایی در چارچوب فلسفه توسعه درون افزا شهر امکان پذیر است ؟
- شاخصهای تعیین اراضی ناکارآمد در ایران کدام است؟
روش تحقیق
روش تحقیق آن توصیفی- تحلیلی می باشد که گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای - استفاده از کتب، مقالات و اینترنت - و استفاده از داده های اطلاعاتی - GIS - است و پس از آن، ابتدا در شهر بجنورد، محدوده های بافت تاریخی- فرسوده، اراضی بایر و مخروبه، اراضی زراعی و کشاورزی، اراضی مربوط به کاربری های مزاحم و مقدار زمین مورد استفاده این کاربری ها محاسبه و مطابق با شاخص های منتنج شناسایی انجام می گردد.
پیشینه موضوع
بحث بافت های شهری و بهسازی، نوسازی و بازسازی آنها در مفهوم عام به زمانهای بسیار دور یعنی از همان آغاز ساخت اولین شهرها باز می گردد و دارای سابقه طولانی است. اما در مفهوم خاص امروزین، به اواخر قرن نوزدهم و سپس قرن بیستم، بویژه بعد از جنگ دوم جهانی برمی گردد و مطالعات و تحقیقات گوناگونی از دیدگاه علوم مختلف در این باره انجام شده و راهکارهای مداخله در آنها مطرح گردیده است. شایان توجه آنکه اغلب پژوهشهای انجام شده بر احیای بافتهای تاریخی و بافتهای فرسوده متمرکز شده اند.
این در حالی است که چنانچه با دید برنامه ریزی شهری به بافتها وکاربریهای شهری نگریسته شود ملاحظه می گردد کهصرفاً بافتهای فرسوده نیستند که منجر به احیا و رونق شهرها خواهند شد بسیاری از فضاهای شهری به خوبی تعیین کاربری نشده اند و یا شدت کاربری آنها در محدوده شهر کمتر از ارزش زمین است و یا اینکه بسیاری از کاربریها دارای عملکرد فراشهری هستند. توسعه درونی می تواند به بر طرف کردن بسیاری از مشکلات ناشی از رشد سریع و بدون برنامه ریزی شهرها و مناطق شهری کمک کند.
چارچوب نظری
مفهوم فرسودگی
فرسودگی یکی از مهمترین مسایل مربوط به فضاهای شهری است که باعث بی سازمانی، عدم تعادل، عدم تناسب و بی قوارگی آن میشود. فرسودگی عاملی است که به زدودن خاطرات جمعی، افول حیات شهری واقعهای و شکل گر فتن حیات شهری روزمرهای کمک میکند. این عامل با کاهش عمر اثر و با شتابی کم و بیش تند، باعث حرکت به سوی نقطه پایانی میگردد - حبیبی، - 1381
انواع شیوه های مداخله در بافت فرسوده
در رابطه با مدیریت بافت های قدیمی و فرسوده سه نوع اصلی مداخله وجود دارد که شامل: بازسازی، بهسازی و نوسازی می شود. تفاوت بسیار مهمی بین سه نوع مداخله فوق وجود دارد که مختصر به بیان آن می پردازیم:
بهسازی
بهسازی شامل سلسله اقداماتی است که به منظور بهبود کالبد، که در نتیجه فرسایش فعالیت تحقق یافته است، در کوتاه مدت صورت می پذیرد. در واقع بهسازی زمانی صورت می گیرد که فرسودگی نسبی فضا از لحاظ عملکردی حادث شده باشد. بهسازی می تواند اقدامات زیر را در بر گیرد:
.1 بازیافت .4 استحکام بخشی
.2 مراقبت، جلوگیری و ضمانت .5 توانبخشی
.3 حمایت .6 بهبود، سازماندهی و باز آبادانی
بهسازی فرآیندی است که طی آن می توان به بهبود وضعیت فضا، مجموعه و بنای نه چندان مطلوب موجود پرداخت و با تغییر عملکرد و معاصرسازی، سازمان فضایی مطلوبی را ایجاد کرد.
نوسازی
نوسازی زمانی انجام می شود که فضای شهری، مجموعه و یا بنا از کارکردی مناسب و معاصر برخوردار بوده ولی فرسودگی نسبی کالبدی فضایی سبب کاهش بازدهی و کارایی آن شده است. نوسازی مجموعه اقداماتی را شامل می شود که در عین حفاظت بنا، مجموعه و یا فضای شهری کهن، سازمان فضایی مربوط را معاصر سازی نموده و امکان بازدهی بهینه آن را فراهم می آورد. نوسازی هفت دسته از اقدامات را شامل می شود که عبارتند از :
.1 تجدید حیات .5 نوشدن
.2 انطباق، به روز کردن .6 احیا
.3 تبدیل، دگرگونی .7 تعمیر
.4 حفاظت
بازسازی
بازسازی زمانی صورت می گیرد که در بنا، مجموعه و یا فضای شهری، فرسودگی به صورت کامل ایجاد شده باشد. فرسودگی کامل معمولا بر اثر فرسودگی - نسبی یا کامل - فعالیت و کالبد توأمان صورت می پذیرد. این امر معمولا برای ایجاد حیات جدید در سازمان فضایی فرسوده - بنا، مجموعه، بافت -