بخشی از مقاله
چکیده
هدف این پژوهش، شناسایی و اولویتبندی عوامل مؤثر بر توسعهی کارآفرینی در ایرانخودرو است. این مطالعه در محدودهی اردیبهشت 95 تا مرداد 95 انجام شده است و ازنظر هدف، کاربردی است. در این پژوهش، پس از مطالعهی منابع کتابخانهای، چارچوب اوّلیهی مناسب برای عوامل مؤثر بر توسعهی کارآفرینی در شرکت ایرانخودرو انتخاب شده و در ادامه با استفاده از روش دلفی و با استفاده از نظرات خبرگان شرکت ایرانخودرو، این چارچوب تکمیل شد.
جامعهی آماری موردمطالعه در این پژوهش، شامل مدیران و متخصصان شرکت ایرانخودرو است که باتوجّه به محدود بودن جامعه با استفاده از روش سرشماری، تعداد 30 پرسشنامه توزیع شد که از این تعداد، پنج پرسشنامه بازگردانده نشد. در مرحلهی آزمون مدل پرسشنامهای به روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی - AHP - طراحی شده است.
در مرحلهی بعد با استفاده از نرمافزار Expert Choice، تجزیهوتحلیل دادههای جمعآوریشده، صورت گرفته است. پس از مقایسهی زوجی و محاسبهی وزنهای نسبی از بین شاخصهای شناساییشده، شاخص فردی با وزن 0,4525بالاترین اهمّیّت و در رتبههای بعدی شاخصهای ساختار و پویایی صنعت، سرمایهی اجتماعی و اقتصادی قرار گرفتند. در شاخص فردی، زیرشاخص تجربهی کاری، در شاخص اقتصادی، زیرشاخص نیروی انسانی، در شاخص ساختار و پویایی صنعت و تولید، زیرشاخص فرصتها و در شاخص سرمایهی اجتماعی، زیر شاخص تصمیمگیری رتبههای نخست را کسب کردند.
-1 مقدمه
سازمانهای عصر حاضر با تحولات و تهدیدات گستردهای روبهرو هستند؛ ازاینرو، تضمین و تداوم حیات و بقاء در سازمانها نیازمند یافتن راهحلها و روشهای جدید مقابله با مشکلات است. امروزه کارآفرینی در سازمانهای بزرگ بهشدت موردتوجه قرارگرفته است تا آنها نیز بتوانند به نوآوری و تجاری نمودن محصولات و افزایش کارایی بپردازند. امروزه کار و فعالیت شکل تازهای به خود گرفته است، تغییرات محیطی و رقابتپذیری فزاینده بین شرکتها، نیاز به نوآوری پایدار جهت رسیدن به موفقیت را افزایش میدهند. در این زمینه شرکتها باید انعطافپذیری خود را افزایش داده و با ایجاد کارآفرینی از طریق فعالیتهای خود به مزیت رقابتی دست یابند
مسلماً با توجه به پیچیده شدن سازمانها و رشدفنّاوری، مدیران بهطور روزافزون تلاش میکنند، دریابند چگونه سازمانهای خود را کارآفرین و خلاق سازند تا باعث رشد و موفقیت سازمانهایشان شوند - ابراهیمینژاد و همکاران، . - 1392 کشورهای توسعهیافته به این نتیجه رسیدهاند که کارآفرینی میتواند اقتصاد آنها را دگرگون کند، به همین علت کشورهای مختلف برنامههای مفصلی را برای گسترش چنین فرهنگی در جامعهی خود تدارک دیدهاند تا بتوانند همچنان مسیر رشد و پویاییشان را ادامه دهند. جامعهشناسان و روانشناسان، ابعاد فرهنگی و اجتماعی تأثیرات محیط بر فرد و ویژگیهای شخصیتی آن را بررسی کردهاند.
بیشک در توسعهی کارآفرینی نیز عوامل متعددی دخیل هستند که ضروری است، درجهی تأثیرگذاری هر یک از آنان مشخص شود. جان تامپسون معتقد است رفتار کارآفرینانه نیازی فراگیر و ضروری برای تمامی سازمانها - دولتی، خصوصی، داوطلبانه و غیره - با هراندازه - بزرگ، متوسط و کوچک - است - Thompson, - 2000؛ بدین منظور بایستی زمینههای اجتماعی لازم جهت توسعهی کارآفرینی را در جامعه فراهم نمود.
مقامات دولتی تلاش کردهاند علاقه به کارآفرینی را بهعنوان کلیدی برای نیرو بخشیدن به اقتصادهای سرمایهداری برانگیزانند . - Reynolds,Petal,1994 - با عنایت به اینکه در فضای واقعی هیچ تصمیمی با توجه به یک معیار صورت نمیگیرد، استفاده از یک رویکرد تصمیمگیری چندمعیاره در مسائل، بهویژه در توسعهی کارآفرینی از اهمیت بهسزایی برخوردار است؛ شناسایی بهترین گزینه و اولویتبندی برای متولیان تصمیمگیری بدون یک چارچوب نظاممند در رابطه با مسائل چندشاخصه کاری بس دشوار است
ازاینرو، پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که؛
1. مؤلفهها و عوامل تأثیرگذار در توسعهی کارآفرینی در شرکت... کدماند؟
2. اولویتبندی عوامل مؤثر بر توسعهی کارآفرینی در شرکت... چگونه است؟
لذا در این تحقیق سعی شده است ابتدا عوامل مؤثر بر اساس نظرات و اظهارات خبرگان شناسایی و اهمیت هرکدام از این عوامل بر راهکارهای توسعهی کارآفرینی مشخص گردد. از دیگر سو یکی از مسائل، تصمیمگیری چند شاخصهای است که نیازمند روشی برای حل است. علم تحقیق در عملیات، روشهای کمی متعددی را برای حل این قبیل مسائل توسعهی داده است که ازجمله میتوان به تکنیکهای تصمیمگیری چندشاخصه اشاره کرد - Ghasempuorfarsani & - Rashidi, 2013؛ لذا در این تحقیق با استفاده از تکنیک فرآیند تحلیل سلسلهمراتبی1به اولویتبندی عوامل مؤثر بر توسعهی کارآفرینی پرداخته شده است.
-2 پیشینهی تحقیق
کارآفرینی از واژهی فرانسوی به معنی متعهد شدن2، در دیدگاههای مختلف موردبررسی قرار گرفته است. در پایان قرن 19، کارآفرینان را بهعنوان " مهندسان پیشرفت صنعتی و کارگزار تولید " قلمداد میکردند و در آغاز قرن بیستم با گسترده شدن مفهوم توسعهی اقتصادی، به کارآفرین بهعنوان اصلی بنیادی در کلیهی فعالیتهای اجتماعی تأکید شد. شومپیتر معتقد است: کارآفرینی روشی است برای انجام دادن کسبوکار به شیوهی مبتکرانه با تمرکز بر مشتری و پذیرفتن خطرهای حسابشده؛ - دراکر - 1995 کارآفرینی را منظری برای تغییر میداند و کارآفرین را فردی میداند که همیشه در جستجوی تغییر است، نسبت به آن از خود واکنش نشان میدهد و آن را یک فرصت و شانس میداند - مقیمی، . - 1384 به اعتقاد کوارتکو و - مونتاگ - 1989، رفتار کارآفرینانه، توانایی تشخیص فرصتها با استفاده از ایدهها و رویکردهای جدید است. درواقع، کارآفرینی و خلاقیت دست در دست هم دارند.
پدیدهی کارآفرینی مفهومی بینرشتهای است که صاحبنظران از دیدگاههای مختلف آن را ارزیابی کردهاند. اقتصاددانان شرایط اقتصادی را موجب کارآفرینی میدانند. در تئوریهای اقتصادی نقش کارآفرینی موردتوجه قرار گرفته است. در مقابل، روانشناسان باهدف ارائهی نظریههایی مبتنی بر ویژگیهای شخصیتی و همچنین با تفاوت قائل شدن بین کارآفرینان، مدیران و غیرکارآفرینان، به بررسی ویژگیهای روانشناختی کارآفرینان میپردازند و وجود ویژگیهای مشخص را شرط لازم برای تحقق کارآفرینی میدانند.
از مهمترین ویژگیهای مورد توافق آنان به توفیق طلبی، تمایل به پذیرش مخاطرههای معتدل، تحمل ابهام، استقلالطلبی، مرکز کنترل داخلی، پرانرژی، باانگیزه و متعهد اشاره کرد. عدم توانایی روان شناسان در ارائهی مدلی جامع و عدم ارائهی معیارهای معین و روشن برای ارزیابی ویژگیها در افراد سبب شده تا جامعهشناسان دیدگاههای جدیدی را نسبت به کارآفرینی ارائه کنند. با روی آوردن جامعهشناسان و دیگر اندیشمندان علوم مدیریت به مطالعهی کارآفرینی، نظریههای اجتماعی فرهنگی شکل گرفت.
آنان با در نظر گرفتن خصوصیات فرد کارآفرین و با استفاده از رویکرد رفتاری، کارآفرینی را همچون فرآیندی معرفی نمودند که سرانجام به ایجاد شرکتهای جدید میانجامد. ازجمله مهمترین عوامل موردبررسی در رویکرد رفتاری، میتوان به سوابق و تجربیات فردی و همچنین به تأثیرات محیطی و فرهنگی بر فرد اشاره کرد - گلرد، . - 1384 بههرحال به استناد به مبانی نظری تحقیق و با توجه به دیدگاهها و نظرات مختلفی که متخصصان و پژوهشگران دربارهی قابلیتهای کارآفرینی ارائه کردهاند و با گذشتن از برخی تمایزات جزئی و ظاهری میتوان مهمترین این قابلیتها را که البته در این پژوهش موردبررسی قرار گرفتهاند، در قالب مدل مفهومی زیر خلاصه کرد. این مدل برای سنجش عوامل مؤثر بر توسعهی کارآفرینی در شرکت... به کار گرفته شده است.
همانگونه که مشاهده میگردد متغیرهای مستقل در نگاه نخست، شاخصهای کلی جنبههای فردی، جنبههای اقتصادی، جنبههای ساختار و پویایی صنعت و شاخص سرمایه اجتماعی قرار میگیرند. متغیر وابسته در این تحقیق راهکارهای توسعهی کارآفرینی است . بهمنظور جمعآوری اطلاعات و رتبهبندی شاخصهای توسعهی کارآفرینی پرسشنامههای مقایسات زوجی تدوین و در اختیار کارآفرینان و متخصصان قرار گرفت. پرسشنامه طراحیشده بر اساس جدول مقیاسهای Satty,1-9 صاحبنظر این عرصه است که بایستی به هر سؤال امتیازی بین اعداد 1 تا 9 داده شود. نمرهی 1 نمایانگر اهمیت یکسان دو عنصر است و نمرهی 9 نشاندهندهی اهمیت بسیار زیاد یک عنصر در مقایسه با عنصر دیگر است