بخشی از مقاله
چکیده
هدف پژوهش حاضر، شناسایی و رتبه بندي عوامل سخت و نرم مؤثر بر مدیریت کیفیت زنجیره تامین صنایع ذوب فولاد می باشد. پژوش حاضر از نوع کاربردي و با روش توصیفی- پیمایش است، پژوهشگر با روش AHP.VIKOR ، به صورت میدانی و با پرسشنامه 10 نفر از خبرگان و کارشناسان شرکت ذوب وفولاد ارفع شهرستان اردکان را مورد مطالعه قرار داده است. یافتههاي پژوهش نشان میدهد که در بین عوامل سخت ونرم که ترتیب الویت بندي واثر گذاري آنها عبارتند از : -1 روش ها -2 مواد رسانی -3نگه داري قطعات یدکی -4 تامین قطعات یدکی -5 ماشین الات -6 منابع مالی -7 فرآیندها -8 تکنولوژي -9 مدیریت -10 دانش فنی .
.1مقدمه
با افزایش رقابت وپیش رفتن به سوي جهانی شدن، سازمانها با تغییرات بسیاري رو به رو شدند و براي تطبیق با محیط جدید به ناچار از استراتژيهاي جدیدي استفاده کردند. یکی از بخشهاي که در خصوصا در سازمانهاي تولیدي دستخوش تغییر قرار گرفت حوزه زنجیره تامین بود. مدیریت زنجیره تأمین با هدف پاسخ گویی به تقاضاي مشتریان و اقرایش قابلیت رقابت زنجیره تأمین به عنوان یک سیستم به یکپارچه سازي واحدهاي سازمانی درطول زنجیره تأمین و همچنین یکسان سازي جریان مواد اولیه و جریان هاي اطلاعاتی و مالی می پردازد
با توجه به تلاش زنجیره ي تأمین در جهت رسیدن اهداف مذبور، کیفیت کالا یا خدمات متأثر از فعالیت ها و مراحل متعدد با اثر متقابل و همبسته مانند طراحی، تولید و بهره برداري . دستیابی به کیفیت رضایت بخش و اقتصادي بیش از پیش مورد توجه قرار می گیرد، و سهم هر یک از این مراحل در کیفیت به نوبه خود می تواند جداگانه مطرح می شود. به اعتقاد بسیاري از صاحب نظران در دنیاي رقابتی، امروزه رقابت از سطح شرکت ها به رقابت میان زنجیره تأمین کشیده شده و برخورداري از یک زنجیره تأمین کارا و چالاك یک مزیت رقابتی بسیار مهم و تعیین کننده در عرصه رقابت محسوب می شود.
با توجه به این که مابین مدیریت زنجیره تأمین و رویه هاي مدیریت کیفیت همپوشانی وجود دارد، به طوري که مدیریت کیفیت تأمین کننده و تمرکز بر مشتري دو مورد از رویه هاي مدیریت کیفیت هستند که به وضوح در چارچوب مدیریت زنجیره تأمین قرار می گیرند و این امر مسبب مطرح شدن سیستمی به نام مدیریت کیفیت زنجیره ي تامین است. اندازه گیري عوامل مؤثر برافزایش کیفیت محصول در فرایند زنجیره تأمین به میزان قابل توجهی افزایش پیدا کرده است.
مدیریت کیفیت نظارت برفرآیند ساخت و تولید محصول است و زنجیره تامین به تمام فعالیت هاي مرتبط با جریان تبدیل کالا از مرحله ماده خام تا استخراج و تحویل به مصرف کننده گفته می شود. به دلیل اینکه زنجیرههاي تأمین ممکن است طولانی و پیچیده و شامل تعداد زیادي شرکاي تجاري باشند. مشکلاتی طی آن پیش میآید که ممکن است باعث تأخیر در جریان مواد و افزایش هزینهها و اتلاف زمان شود. مابین مدیریت زنجیره تأمین و رویه هاي مدیریت کیفیت همپوشانی وجود دارد به طوري که مدیریت کیفیت تأمین کننده و تمرکز بر مشتري دو مورد از رویه هاي مدیریت کیفیت هستند که به وضوح در چارچوب مدیریت زنجیره تأمین قرار می گیرند.
این امر باعث شد تا سیستمی به نام مدیریت کیفیت زنجیره ي تأمین بیشتر مطرح شود. امروزه شرکت ها ناگزیرند براي ارتقا کیفیت محصول خود، همکاريهاي گسترده و تنگاتنگی با دیگر شرکتهاي درگیر در زنجیره تأمین محصول داشته باشند. در »مدیریت کیفیت زنجیره تأمین« بستر لازم براي همکاريهاي اثربخش اعضاي زنجیره تأمین در این زمینه فراهم میآید. مدیریت کیفیت زنجیره تأمین به عنوان یک رویکرد سیستمی براي بهبود عملکرد سازمانها تعریف میشود که فرصتهاي ایجاد شده به وسیله ارتباطات پایین دست و بالا دست با تأمینکنندگان و مشتریان را در سازمان جاري میسازد. اندازه گیري عوامل مؤثر برافزایش کیفیت محصول در فرایند زنجیره تأمین به میزان قابل توجهی افزایش یافته است.
این عوامل در دوسطح نرم وسخت، نرم مربوط به مدیریت و سخت مربوط به تجهیزات و فناوري مورد استفاده می باشد. عوامل سخت عواملی هستند که اثري مستقیم و مثبت بر روي عملکرد کیفیت دارند؛ همچون تجهیزات و فناوري. عوامل نرم عواملی هستند که در مرحله اول اثري غیرمستقیم اما مثبت بر روي مدیریت کیفیت و عملکرد رقبا و عوامل سخت مدیریت کیفیت دارند و معیار هاي عوامل نرم مانند تهیه دستورالعمل، کنترل فروش، اجراي دستورالعمل در مقایسه با عوامل سخت در الویت هستند عوامل مختلف متعددي بر مدیریت کیفیت زنجیره تأمین تأثیر دارند و جا دارد رویکرد متمرکز تري براي ارزیابی موضوعات مدیریت کیفیت در بستر زنجیره تأمین داخل و خارج شرکت به کار بندند. این پژوهش بر آن است تا با معرفی این مفهوم و شناسایی عوامل و شاخصهاي کلیدي مرتبط با آن و ارائه مدلی مفهومی در این زمینه، چراغ راه شرکتها در پیادهسازي مدیریت کیفیت در زنجیره تأمینشان باشد.
.2 پیشینه پژوهشی
رجب زاده و همکاران - . - 1386در مقاله اي با عنوان" بررسی تأثیر الگوي زنجیره تأمین بر بهبود کیفیت ارائه خدمات به مشتریان وتدوین مؤلفه هاي اصلی "به نمایان ساختن نقاط ضعف وقوت زنجیره تأمین مبتنی بر رویکرد SCM1وتأثیر ان بر بهبود کیفیت ارائه خدمات و همچنین کاهش هزینه هاي موجودي می پردازد. مدیریت زنجیره تأمین تلفیقی از مدیریت کیفیت فراگیر . - TQM2 - طراحی مهندسی مجدد کسب و کار - BPR3 - و شیوه تولید درست و بهنگام - JIT4 - می باشد. زنجیره تأمین شامل سه حوزه تدارك .توزیع، تولید می باشد. حوزه توزیع شامل - مصرف کنندگان. خرده فروشی ها، توزیع کنندگان - .حوزه تولید وساخت شامل - تبدیل کنندگان - .حوزه تدارك شامل منبع و عرضه کنندگان است.
متغییرهاي اصلی و فرعی مؤثر بر زنجیره تأمین عبارتند از : کیفیت محصول وخدمات– 1 فرهنگ سازمانی –2 رقابت پذیري –3 اطلاعات وارتبا طات –4 یکپارچه سازي –5 ساختار سازمانی– 6 هماهنگ سازي –7 زمان تأمین– 8 قابلیت ا طمینان– 9 در دسترس بودن .
بر اساس نتایج تحقیق اثر گذاري متغییرها . متغییرهاي .فرهنگ سازمانی . کیفیت محصول . یکپارچه سازي . زمان تأمین اطلاعات وارتباطات . بر بهبود کیفیت وارائه خدمات از الویت بیشتري برخوردار است.
ناظمی و همکاران - - 1389 در مقاله اي تحت عنوان "الویت بندي عوامل کلیدي موفقیت در TQM براي کاهش شکاف عملکردي با استفاده از AHPفازي موردي یک شرکت صنعتی"1عوامل کلیدي موفقیت در کیفیت جامع شناسایی شده و الویت بندي شده است. عوامل موفقیت درTQMبه چهار مؤلفه و شانزده زیر مؤلفه تقسیم می شود که در جدول 3-2 نشان داده شده است.
جدول -3-2 مولفه وزیر مولفه موثربرمدیریت کیفیت جامع