بخشی از مقاله

چکیده

امروزه مدیریت محیطی با تأکید بر حفاظت از محیط زیست یکی از مهمترین مسائل مشتریان، سهامداران، دولتها، کارکنان و رقبا و از الزامات ورود به عرصه رقابت در کلاس جهانی است. توجه به مسائل زیستمحیطی سازمان را قادر می سازد تا فعالیت و رقابت خود را در گستره جهانی دنبال نماید و این مهم تحقق نخواهد یافت مگر اینکه سازمان در کلیه سطوح زنجیرهتامین، توجه به مسائل زیستمحیطی در سطح استانداردهای جهانی را سرلوحه خود قرار دهد. هدف اصلی پژوهش حاضر، ارزیابی ریسکهای زنجیرهتأمین سبز در سازمان صنعت لاستیکسازی است.

تحلیل دادهها با بهکارگیری تکنیک AHP در شرایط فازی صورت گرفت و میزان اهمیت مولفههای دخیل در ریسک زنجیرهتأمین سبز اعم از: »ریسک های عملیاتی«، »ریسک های عرضه«، »ریسک های استرداد محصول«، »ریسک های مالی«، »ریسکهای تقاضا«، »ریسکهای سازمانی و دولتی« و معیارهای متناظر هریک از آنها محاسبه شد.

نتایج حاصل از اولویتبندی نشان داد که ریسکهای مالی بیش از سایر ریسکهای موجود در زنجیرهتأمین سبز، صنعت لاستیکسازی را تهدید میکند. از میان زیرمعیارها نیز ریسکهای مربوط به تغییرات نرخ تورم و ارز با توجه به نوسانات نسبتاً شدید نرخ تورم در سالهای اخیر از جمله مهمترین ریسکهای زنجیرهتأمین سبز از دیدگاه خبرگان صنعت لاستیک سازی است در پایان نیز برخی پیشنهادها و استراتژیهای کاربردی برای مدیران فراهم شدهاست.

مقدمه

امروزه با افزایش تولیدات صنعتی آسیبهای زیادی بر محیطزیست و زندگی بشر نظیر از بین رفتن منابع طبیعی - جنگلها، تالاب ها، چاه های نفت و گاز - ، آلودگی آب ها، آلودگی هوا، افزایش پسماند، از بین رفتن لایه اوزون و به خطر افتادن سلامت بشر به وجود آمدهاست. افزایش روزافزون این مسایل در طی سالهای اخیر توجهات بسیاری را به خود جلب کرده و به همین منظور در سازمانها عملکرد تولید اهمیت پیدا کردهاست. وجود این مشکلات، مدیریت زنجیرهتأمین را به سمت مفهومی جدید به نام مدیریت زنجیرهتأمین سبز رهنمون کرد که تمرکز آن بر توجه همزمان بر سازمان و محیط است

بنابراین سازمان ها و مؤسسات برای ورود به بازارهای جهانی و بهبود مزیت رقابتی خود و همچنین بهبود مسائل زیست محیطی برای رسیدن به توسعه پایدار باید به موضوعات زیست محیطی در سطح کلاس جهانی در سر تا سر زنجیره تأمین خود توجه کنند. این امر از طریق اجرای روش های سبز در زنجیرهتأمین قابل حصول است. زنجیرهتأمین سبز با در نظر گرفتن مسائل زیست محیطی در کنار منافع اقتصادی، منافعی دو سویه برای محیط و سازمان ایجاد می کند. از طرفی نگرانیهای ناشی از تأثیرات منفی زیستمحیطی ناشی از فعالیت کارخانهها رو به افزایش است و همین تأثیرات منفی زیستمحیطی بر مسائل اقتصادی و اجتماعی نیز تأثیر سوء خواهد گذاشت - وان احمد و همکاران1، . - 2016 از اهمیت توجه به مؤلفههای زیستمحیطی توسعه پایدار همین بس که تعداد شرکتهایی که به گزارشدهی اقدامات مربوط به توسعه پایدار برای ذینفعان و مشتریان میپردازند، روز به روز رو به افزایش است

علیرغم اهمیت مدیریت زنجیرهتأمین سبز، یکی از مشکلات اصلی که بر سر راه موفقیت آن وجود دارد بحث ریسک در زنجیرهتأمین است. ریسکهای مرتبط با زنجیرهتأمین سبز و منابع بروز این ریسکها موجب انحراف مدیریت زنجیرهتأمین سبز از مسیر اصلی خود شده و امکان توجه توأمان سازمانها به عملکرد زیستمحیطی و اقتصادی در سطح کلاسهای جهانی را کاهش میدهد

علاوه بر مطالب فوق، ضرورت پرداختن به موضوع ریسک زنجیرهتأمین سبز و منابع آن از دو منظر سازمان و قانون اساسی قابل بررسی است که در ادامه بهطور خلاصه به این موارد پرداخته شدهاست:

·    ضرورت انجام پژوهش از منظر سازمانی

1.    لزوم در نظر گرفتن مسائل زیستمحیطی در کنار منافع اقتصادی.

2.    لزوم بهبود مسائل زیستمحیطی برای رسیدن به توسعه پایدار و بهبود مزیت رقابتی.

3.    لزوم صرفه جویی در منابع انرژی، کاهش آلاینده ها، حذف یا کاهش ضایعات، ایجاد ارزش برای مشتریان ونهایتاً افزایش بهرهوری.

·    ضرورت انجام پژوهش از منظر قانون اساسی - اصل - 50

1.    لزوم توسعه و رشد اقتصادی در کشور و حفاظت از محیطزیست.

2.    منع قانونی فعالیتهای اقتصادی که منجر به تخریب غیرقابلجبران محیطزیست میشود.

3.    وظیفهی عمومی پاسداری از محیطزیست به عنوان مهمترین پایههای جامعهی مدنی.

4.    اهداء یک کشور توسعهیافته همراه با محیط زیست پاک به نسلهای آینده.

با وجود پژوهشهای فراوان در حوزه زنجیرهتأمین سبز، تا کنون پژوهشی جامع در خصوص تحلیل ریسک در زنجیرهتأمین سبز در صنعت لاستیکسازی صورت نگرفته است. پژوهشهایی که بهطور خاص به مبحث مدیریت زنجیرهتأمین سبز در صنعت لاستیکسازی که از جمله صنایع آلاینده محسوب میشود، پرداختهاند اندک است؛ بنابراین هدف اصلی پژوهش حاضر: »شناسایی و رتبه بندی مؤلفههای ریسک زنجیرهتامین سبز صنعت لاستیکسازی در کلاس جهانی« است.

لذا در پژوهش حاضر، ابتدا به شناسایی، تطبیق و ویژهسازی معیارهای ریسک زنجیرهتأمین سبز در صنعت لاستیکسازی پرداخته و سپس به وزندهی و رتبهبندی ریسکهای زنجیرهتأمین سبز است. در واقع پژوهش حاضر به پرسش پژوهشی زیر پاسخ خواهیم داد که:

»معیارهای دخیل در ریسک زنجیرهتأمین سبز در کلاس جهانی کدامند و میزان اهمیت هر یک از این معیارها در صنعت لاستیکسازی به چه صورت است؟«

دادههای مورد نیاز در پژوهش حاضر طی دو مرحله جمعآوری گردید. بدین صورت که ابتدا با مروری دقیق و گسترده در ادبیات و پیشینهی پژوهش، معیارهای دخیل در ریسک زنجیرهتأمین سبز استخراج گردید؛ در مرحله بعد بهمنظور تکمیل ماتریسهای مقایسه زوجی از نظرات پنج نفر از مدیران و خبرگان رده بالای شرکتهای فعال در صنعت لاستیکسازی استفاده شد. آنگاه با بهکارگیری اوزان نهایی حاصل از تکنیک AHP نسبت به رتبهبندی معیارهای دخیل در ریسک زنجیرهتأمین سبز مبادرت گردید.

در ادامه به مروری بر ادبیات پژوهش در مورد مدیریت ریسک در زنجیرهتأمین سبز خواهیم پرداخت. در بخش سوم، روش شناسی پژوهش، جامعه و نمونه آماری و نحوه گردآوری دادهها بیان میشود. در بخش چهارم، با بهکارگیری تکنیک AHP به تحلیل دادهها خواهیم پرداخت. در خاتمه نیز نتایج و یافتههای پژوهش و نیز پیشنهادهایی برای مدیران ارائه خواهد گردید.

ادبیات نظری و پیشینه پژوهش مدیریت زنجیرهتأمین سبز 1 - GSCM -

ریشه و منبع اصلی زنجیرهتأمین سبز از ایده مدیریت زنجیرهتأمین و تئوری توسعه پایدار ناشی شدهاست. ادبیات مربوط به مدیریت زنجیرهتأمین سبز تا کنون نتوانسته تعریفی جامع و فراگیر برای این مفهوم به کار ببرد

شاید دلیل اصلی آن جدید بودن بحث و یا شاید ناشی از نوع نگاه محقق و پژوهشگر به موضوع باشد که منجر به تعاریف گوناگون شدهاست. بهعنوان مثال وانگ - 2003 - 4 زنجیرهتأمین سبز را شامل فرایندهای تأمین مواد خام، تولید، مدیریت لجستیک، توزیع و خدمات، استفاده و بازیافت میداند، که به دلیل ساختار حلقه ای، و بسته بودن مدیریت زنجیرهتأمین سبز، هماهنگی ها و کنترل زنجیره و جریان های مواد، مدل های ارائه شده برای این زنجیره بسیار پیچیده می باشند. ژو و همکاران - 2008 - 5 بیان کردهاست که حوزه مدیریت زنجیرهتأمین سبز بستگی به هدف محقق و نحوه رسیدن به مسئله است.

سریواستاوا - 2007 - زنجیرهتأمین سبز را بدین صورت تعریف کردهاست: »در نظر گرفتن مسائل زیستمحیطی در مدیریت زنجیرهتأمین شامل طراحی محصول، انتخاب و منبعیابی مواد، فرآیند ساخت و تولید، تحویل محصول نهایی به مشتری و مدیریت محصول پس از مصرف و طی شدن عمر مفید آن. « مدیریت زنجیرهتأمین سبز یک سیستم است. این سیستم شامل فرایند اکتساب مواد، پردازش، بستهبندی، انبارداری، حمل و نقل، فروش، و بازیافت است

مدیریت ریسک و زنجیرهتأمین سبز

پیشبینی دقیق آنچه که در آینده اتفاق خواهد افتاد کاری بس دشوار و در بسیاری موارد ناشدنی است و این به معنای وجود ریسک در تمامی فعالیتهاست - گورنانی و همکاران7، . - 2012 از دیدگاه مدیریتی، ریسک عبارت است از آنچه که که ممکن است در فعالیتهای عادی و برنامهریزی شده خدشه وارد کند و یا حتی موجب توقف آن گردد

تجارت و کسب و کار، بهدلیل وجود ریسک و عدم قطعیت ها، معنا مییابد. چرا که اگر ریسک و خطر در کاری وجود نداشته باشد، ارزش اقتصادی نخواهد داشت؛ به این دلیل که در آن فعالیت، ارزش افزوده ای ایجاد نخواهد شد. عدم قطعیت ها و عدم اطمینان در دو سطح تاکتیکی - کوتاه مدت - و دراز مدت مطرح است. در رابطه با عدم قطعیت کوتاه مدت، میتوان به مواردی همچون تقاضا برای یک کالا و یا مجموعه کالاها اشاره نمود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید