بخشی از مقاله

چکیده

با بررسی تاریخ اقوام گذشته و پیامبران الهی که بخشی از آن در قرآن کریم آمده است، به خوبی می توان چهره شهرها را در تاریخ انبیا تبیین کرد. از مجموع آیات الهی چنین بر می آید که شهر اسلامی از تقدس خاصی برخوردار است و باید در جهت گسترش امنیت شهروندان آن از هر نظر کوشید. مقاله حاضر، بر آن است تا این نگاه خاص به شهر را با استفاده از آیات و دیگر منابع اسلامی بررسی کند. برای رسیدن به این مهم لازم بود تا مقوله شهر شناسی از جنبه های نظری و دیدگاه های مرتبط با آن مطالعه شود.

در این میان ابن خلدون در اثر ارزشمند خود، مبحث ویژهای در خصوص ریشه پیدایش شهر دارد که قابل توجه بوده و درعصر حاضر با گستره شهرنشینی و نیازهای متنوع شهروندان به نظر مهم می آید،تحولات و رشد علم و فنآوری با همه ی تغییرات مثبتی که بوجو د آورده است، به امنیت شهرها کمکی نکرده است. گزارش سازمان های معتبر جهانی نشانگر رشد فزاینده، خشونت، تبهکاری، بزهکاری جوانان، حاشیه نشینی و توسعه فقر علیه ایمنی و امنیت شهرهاست . به اعتقاد اندیشمندان نیاز به امنیت در میان سایر نیازها از اهمیت بالاتری برخورد ار است .

.1 مقدمه

با نگاهی به گذشته تاریخ و زندگی بدوی انسان اولیه، به خوبی در مییابیم که در سیر مکانهای مختلف زیست محیطی یعنی از غار تا قصر، همواره عنصری به نام نیاز در رفتار انسان مشاهده شده است. نیاز به امنیت، نیاز به مسکن، نیاز به غذا، نیاز به پوشاک و از همه مهمتر نیاز به زندگی اجتماعی را در خود احساس میکرده است .
انسان از بدو تولد به دنبال تأمین امنیت خود بوده است و این خواسته او بر سه رکن دسترسی به جان پناه، زندگی جمعی و آسایش استوار بوده است و بدین ترتیب برای خود مأن و فضایی با ویژگی بودن با دیگران احساس مینماید و به تجربه دریافته است به دست آوردن این امکانات با سکونت در محل مطبوع و تأمین کننده ارکان امنیتی فوق میسر میگردد .

هرچند منشأ تفکر به سرپناه در آدمی کاملاً روشن نیست و گاهی در کاوشها نتوانستند فرقی بین کاشانه آدمیان و آشیانه برخی حیوانات بیابند. اما در بررسی از آثار مربوط به "هوموسابین" ها می توان توانایی مردمان در ساخت مأمن را همراه با شناخت اشکال هندسی مقارن دانست. حتی در مورد "نئاندرتال ها" سالها تصور میشد که در غارها زندگی میکردهاند لیکن اکنون متوجه ساختن سرپناه توسط خودشان شدهاند.

امروزه به دلیل پیشرفت ، توسعه وفرهنگ ، امنیت نقش مهمتری به خود گرفته و دامنه آن، همه ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و روانی زندگی انسان ها را در برگرفته است . این تحولات گرچه مشکلات بسیار ی از زندگی انسانها را نسبت به گذشته بهبود بخشیده است، اما آمارها نشان از کاهش امنیت و افزایش ناامنی دارند . ناامنی های پیدا و پنهان، طبیعی و انسانی، در زندگی کودکان، زنان،مردان و حتی سالخوردگان با شدت و ضعف، دامنگیر تمام جوامع است .

مبحث امنیت شهری، موضوعی جهانی تلقی شده و در بسیاری از کشورهای جهان نسبت به انجام مطالعات و پژوهش در این زمینه به صورت کشوری، منطق ه ای و بعضاً جهانی در قالب آراء و اندیش ه های دانشمندان با برنامه های کوتاه و بلند مدت اقدام شده که در این رابطه مباحثی مانند پایداری نیز طی دو دهه گذشته در جوامع مختل ف مورد بررسی و برای تحقق آن برنامه ریزی گردیده است . مطالعات انجام شده در امنیت بخشیدن به شهرها بیشتر از منظر مقاومت کالبدی در مقابل بلایای طبیعی و مقابله و مبارزه با ناامنی های اجتماعی است . منابع علمی فراوانی در مورد مقاومت کالبدی شهرها در حجم و ابعاد وسیع وجود دارد . اما از زاویه نگرش این تحقیق به "شهر امن" در ابعاد کالبدی، اجتماعی و اقتصادی، پژوهش زیادی انجام نشده است.

یکی از این عوامل که امروزه دغدغه فکری مدیریتی است، امنیت بخشیدن به سرپناه و محل سکونت اعم از مسکن، محل کار، تفریح گاه و گستره های شهری است . تجربه نشان می دهدبا ادامه رویه موجود راهی به سمت بهبود و امنیت شهرها به دنبال نخواهد داشت . چنانچه شهرسازان با چشم اندازی جدید نسبت به تعمیق بخشی امنیت برای زندگی اقدام نکنند، باید منتظر، بحرا نها و ناامن یهای گوناگون بود. واما شهر از نظر قران و اسلام :

الف - شهر امن قرآنی و اسلامی شهری است که ازامنیت همه جانبه در زمینه های اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و اخلاقی و روانی و معنوی برخوردار باشد .

ب -شهر امن قرآنی همان آرمان شهر اسلامی ، شهر امنیّت و صلح و اطمینان خاطر است . ایمان و مومن نیز از ریشه امن اند . وجود ایمان و افراد مومن درشهرآرمانی اسلامی ، حکایت از امن بودن شهر دارد و بالعکس . آرمانشهر اسلامی امنیت را در نظر و عمل برای شهروندان فراهم می آورد .

ج - در واقع شهر امن قرآنی همان جامعه آرمانی اسلام است و ترسیم هم جانبه از یک جامعه مطلوب و آرمانی نیاز به فرصت بسیار دارد زیرا از مباحث کلی است که باید به صورت یک پروژه مطرح و درباره آن قلم فرسایی شود . مهمتر از همه اینکه درباره اینکه جامعه مطلوب چیست و مؤلفه های آن چیست ، و راههای ایجاد آن کدام است ، اختلاف نظر وجود دارد مثلاً افلاطون جامعه آرمانی را مطرح نمود ، ولی درباره ابعاد آن بحثهای جدی مطرح شد .

در اسلام نیز جامعه مطلوب و آرمانی مطرح است که همه معصومان و اولیای خدا در صدد تحقق آن بودند . از جمله رسول خدا - ص - در مدینه به تشکیل آن پرداخت . البته حضرت موفق نشد که همه اهداف و آرمان جامعه مدینه النبی را محقق نماید ، همین طور امام علی - ع - به تشکیل جامه مطلوب علوی پرداخت که متأسفانه دشمنان فرصت ندادند حضرت موفقیت های بیشتری را کسب نموده و اهداف آن را محقق نماید . از برخی آیات و روایات استفاده می شود امام زمان - عج - موفق به تشکیل جامعه مطلوب خواهد شد که از این جامعه با عناوین مختلف مانند » دولت کریمه » « حکومت جهانی « و » آرمانشهر مهدویت « یاد میشود.

2 .روش تحقیق

روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی و کیفی بوده و از رو ش های مطالعات بنیانی و نظری استفاده شده است. بر این اساس تلاش شده تا در چارچوب روش شناسی، از روش اسنادی استفاده شود. با استفاده از منابع موجود به تبیین مفهوم " شهر امن و ناامن از دیدگاه قران، اسلام وجهان " و تدوین چارچوب نظری تحقیق پرداخته و ضمن بررسی وشکل گیری این مفهوم و بیان دیدگاه های نظری مختلف پیرامون این موضوع، ابعاد مختلف و بستر و گستره و همچنین کارکردهای آن توضیح داده شد. به دلیل اینکه موضوع پژوهش تبیین "شهر امن و ناامن از دیدگاهای اسلامی و جهانی است ، لذا تلاش گردیده با استفاده از منابع دست اول و متون اسلامی از جمله قرآن کریم، نهج البلاغه و روایات معتبر به بررسی چگونگی تبیین مبانی شهر امن و ناامن از نظر اسلام و جهان پرداخته شود.

.3 شهر ایرانی-اسلامی مملو از معنویت، امنیت و آسایش

3-1شهر، متنی برگرفته از فرهنگ

شهرسازی و معماری همانند هر ساخته و پرداخته انسانی یک امر فرهنگی است. به همین دلیل، هر فرهنگی دارای ویژگیهای شهری خاص خود است. بنابر این جای تعجب ندارد که فرهنگها با توجه به خصوصیات فکری و دینی، تاریخی و اجتماعی همچنین اقلیمی، شهرسازی خاص خود را دارند. به عبارت دیگر، زیبایی شناسی شهر و معماری هر جامعه ای برخاسته و برگرفته از باورها و تخیلات آن جامعه بوده است.

به طور مثال، اندیشه غرب که بر پایه جدایی از طبیعت و غلبه بر آن استوار شده، سبک خاص خود را در خلق اثار ادبی، معماری، نقاشی یا مجسمه سازی دارد. نقاشی مونالیزای داوینچی یعنی این نماد نقاشی اروپا را به یاد بیاوریم که چگونه طبیعت در پس-زمینه خفه و محو شده است. همچنین، نحوه برخورد عمارت با آسمان در غرب برخوردی چالشزا و خشم آلود بوده و این نوع نگاه از گذشته و از معماری گوتیک و پیش از آن وجود داشته است. بر همین اساس در فرهنگ غرب واژه ای به نام آسمان خراش به وجود می آید. حال آنکه، در اندیشه اصیل ایرانی-اسلامی معماری هیچگاه آسمان را نخراشیده و به آن نشوریده و نخروشیده است.

بابلیها با برافراشتن برج می خواستند به حریم الهی تعدی کنند. قوم ثمود نیز با ساختن خانه های صخره ای، خود را آسیب ناپذیر می دیدند و طغیان کردند. قصرها و کاخها نیز جوری ساخته می شوند که شکوهی پوشالین به یک چیزی یا کسی به نام شاه یا سلطان بدهند. بناهای لوئی شانزدهم در فرانسه و سبک نازیسم در آلمان نیز به گونه ای دیگر کبر و نخوت را نمایان می سازند. مسابقه بزرگ برج سازی و یا آسمان خراش سازی که امروزه تب آن برخی از کشورهای جهان شرقی را بیشتر گرفته است حکایت از تقلیدی مضحکانه و ناآگاهانه از همان گردن کشیهای الحادی دارد. در صورتیکه، معماری ایرانی خاضع و درون گراست. به طور نمونه معماریهای فرورفته در زمین کاشان، یا صورت ساده خانه های یزد و یا گنبدهای نیلی رنگ مساجد اصفهان و یاها ی بسیار بیانگر خضوع و کرنش در عین حال زیبایی، هماهنگی و صلابت معماری این مرز و بوم است. بنابر این شهرها آینه اندیشه و خیالند.

.3-2 شهر، کلان متن فرهنگ ساز

اما، شهر فقط برگردان و آینه گردان ماهیت فرهنگها نیست بلکه همانند بسیاری از هنرها و حتی بیش از هر هنر دیگری هویت سازی می کند. انسان در متن شهر بالنده می شود و رابطه انسان با شهر چنان در هم پیچیده شده که به دقت نمی توان گفت آیا این انسان است که شهر را می سازد یا این شهر است که به انسان شکل می دهد. هیچ ساخته ای به اندازه شهر بر انسان تاثیر نمی گذارد چنانکه تجربه شهرنشینی مهمترین تجربه بشری محسوب می شود. شهر معناسازی می کند. شهر زبان بزرگ است و سخنی بی وقفه با شهروندان دارد. بنابر این، شهرها را باید جدی گرفت زیرا اندیشه، احساس و حتی باورهای ما را شکل می دهند و یا دگرگون می نمایند.

نقش فضا به ویژه فضای شهری و معماری آنقدر در شکلگیری ذهنیت، شخصیت و هویت انسانی و فرهنگی اساسی است که امروزه بیش از هر زمان دیگری بر آن تاکید می شود و حتی رویکردهای تازه ای برای مطالعه آن به طور مثال در ادبیات و هنر همچون نقدجغرافیایی، نقدمحیط زیستی و نقد فضایی در این دهه های اخیر مطرح شده است. به عبارت دیگر، شهر شرقی انسان شرقی و شهر غربی انسان غربی پرورش می دهد.

بر همین اساس، شهر در معنای ایرانی-اسلامی دارای ویژگیهای خاص خود است. نه فقط زیبایی شناسی و کارکرد ویژه خود را دارد بلکه در مسائل دیگر همچون چگونگی تعامل با طبیعت نیز دارای نگرش مخصوصی است. طبیعت در این شهر و در این معماری حضور دارد بادگیرها، سردابها، اورسیها، آفتاب نشینها، … شهر ایرانی-اسلامی یک مسجد یک معبد بزرگ است مملو از معنویت، امنیت و عشق. شهر در این معنا محل دیدن، بوئیدن، نفس کشیدن، لذت بردن، زندگی کردن، گفتگو کردن، اجتماع کردن و متعالی شدن است.

شهرها همانند دیگر پدیده های فرهنگی دارای لایه های گوناگونی هستند. آنچیزی که با نگاه نخست و توسط عامه مردم مشاهده می شود لایه رویین و آشکار آن است. اما شهر دارای لایه های عمیق و پنهانی است که به مراتب مهمتر و اساسی تر تلقی می شوند. شناخت باطن و لایه های عمیق شهر آسان نیست. بهترین عنصری که می تواند به شناخت این زیرساخت بپردازد هنر است. در حقیقت، هنر و ادبیات اسطرلاب جهان زیرین، ژرف و شگرف فرهنگ و پدیده های فرهنگی همچون شهر هستند. هنر احوال درونی شهر و جامعه را می نمایاند. به همین روی تصاویر هنری از شهر دارای ارزش حقیقی و تحقیقی فراوانی هستند.

متاسفانه، هنرها اغلب از شهرهای امروزی تصاویری خوبی ارائه نمی دهند. بیشتر شهرها همچون یک دیگری هولناک تصور شده، آلوده و از هم گسیخته است. بی دلیل نیست که هنرها به همراه انسان معاصر به محض اینکه فرصتی پیش می آید از شهر می گریزند. روابط انسانی بیش از پیش گسسته و همسایه ها گاهی بیگانه تر از مریخیها شده اند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید