بخشی از مقاله

چکیده

مقوله شهروندی وقتی تحقق می یابد که همه افراد یک جامعه از کلیه حقوق مدنی و سیاسی برخوردار باشند. و ضمن اینکه شهروندان به عنوان اعضای یک جامعه در حوزه های مختلف مشارکت دارند و در برابر حقوقی که دارند مسئولیت هایی را نیز در راستای اداره بهتر جامعه و ایجاد نظم بر عهده می گیرند. اسلام هم به عنوان یک دین فراگیر که به همه ابعاد زندگی بشر توجه نموده است دستورات صریح و شفافی برای روابط اجتماعی انسان ها دارد و نه تنها به کمال معنوی انسانها توجه نموده بلکه به چگونگی ساختن جامعه ای نمونه نیز توجه دارد. از جمله مسائل مهم حقوق شهروندی در اسلام توجه به کرامت انسانها به عنوان اشرف مخلوقات می باشد. در این مقاله برآن شده ایم تا به بررسی حقوق شهروندی از منظر اسلام وقرآن، که روش تدوین وتهیه این پژوهش بر اساس روش کتابخانه ای و اسنادی می باشد.بپردازیم.

مقدمه:

حقوق شهرندی مفهومی سهل وممتنع است و درباره آن سخن بسیار گفته شده است . اما تبیین مفهوم این اصطلاح و بررسی تفاوت های آن با اصطلاحات مشابه و نهایتاً بررسی تجلیات این مفهوم که عمدتاً در قالب تضمینات کیفری نشان داده می شود کمتر مورد توجه واقع شده است. شهروندی از جمله مفاهیم نو پدیدی است که بطور ویژه ای به برابری و عدالت توجه دارد و در نظریات اجتماعی، سیاسی و حقوقی جایگاه ویژه ای پیدا کرده است. از دیگر سو مجازات حبس بارها و از ابعاد مختلف مورد انتقاد قرار گرفته است و صاحب نظران به دنبال ارائه راهکارهایی برای جایگزینی حبس بوده اند تا مجازاتی را اعمال کنند که علاوه بر عبرت آموزی واقعی بتواند فرد بزهکار را اصلاح و او را برای بازگشت به زندگی صحیح و سالم راهنمایی کند.

حقوق شهروندی به عنوان پایه و اساس تضمین کرامت انسانی راه دیگری در برابر ما گشوده است. در تمدنهای سنتی امر قدسی در همه ی شئون حیات بشری متجلی است ولی امروزه متأسفانه همه ی امور را از دیدگاه ناقص علوم ناسوتی بشری می نگرندو جایگاه امر قدسی را در شئون حیات بشری لحاظ نمی کنند .ما در اینجا قصد کرده ایم تا دیدگاه سنتی را در ارتباط با بحث حقوق شهروندی احیا کنیم .از دید ما حقوق شهروندی ناظر به حقوق فطری انسان است و سلب ناپذیر، غیر قابل تخلف و ازلی و ابدی است .انسان موضوع حقوق شهروندی همان انسان متعارف از دید بنتم است. بین تعالیم اسلام و مفهوم حقوق شهروندی و نیز بین هر سنت الهی دیگر با حقوق شهروندی رابطه ی گسست ناپذیر برقرار است.

تعارضاتی که گاه در سنتها با موارد حقوق شهروندی دیده می شود از تعارضات آشتی پذیر و قابل حل است. حقوق شهروندی جدا از حقوق فطری طبیعی و منفک از آن نیست، بلکه روح حاکم بر سراسر سنت الهی است که در عرف تجلی پیدا کرده است . حوزه ی شمول حقوق شهروندی فرد یا جامعه یا ناحیه ی خاصی نیست و در سراسر گیتی گسترش دارد.نظارت بر حقوق شهروندی از موارد حسبه است و هر دستگاه قضایی باید برای این نظارت در مرحله اول از خود آغاز کند.

حقوق شهروندی از اهم مباحث حقوق بین الملل و حقوق ملل است و توجه به این مقوله هم از جهت استمساک ابزاری هم از نظر ارزش ذاتی آن ، حائز اهمیت خاص است و آن را در شمار مباحث محوری حقوق معاصر قرار داده است . حقوق بشر ناظر به حقوق فطری انسان آزاد است و سلب ناپذیر، غیر قابل تخلف و ازلی و ابدی دانسته شده است . تضمین این موهبت سرمدی در جهت تأمین حقوق و آزادیهای اساسی انسان دارای اهمیتی فوق العاده است و خداوند سبحان آن را در محور تشریع خود قرار داده است و آنچه به عنوان حق الناس در حقوق اسلام مطرح است ناظر به همین امر است. ما در این مقاله نگاهی گذرا به برخی مبانی نظری حقوق شهروندی از منظر اسلام وقرآن و اندیشه های فقها به صورت مختصر می افکنیم.

بیان مساله

حقوق شهروندی منعکس کننده آرمان جهانی عدالت و جامعه ای است که در آن هر انسانی بتواند از زندگی شرافتمندانه ی همراه با صلح، امنیت و رفاه برخوردار گردد. و این حقوق همزاد با پیدایش انسان بوده و با وجود او به وجود آمده است چرا که انسان موجودی است که کرامت ذاتی را از آفریدگار خویش به ارمغان گرفته است.به خاطر وجود حکومتهای سلطنتی در ایران ، با وجود برخورداری مردم از دین اسلام و مذهب تشیع ، ملت ما نزدیک به یکصد سال به دنبال حقوق شهروندی خود هستند، در حالی که دین و مذهب ما حاوی نکات بسیار زیادی در خصوص حقوق شهروندان است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است و اگر به آنها توجه شود آنگاه برای ما و دیگر ملتها این نکته بارزتر خواهد بود که قبلاً در فرمایشات امام علی - ع - چه نکاتی از حقوق بشر و شهروند مدنظر قرار گرفته و می توانیم مدعی شویم حقوقی که دیگران قائل به شناخت آنها شده اند، ما بیش از یکهزاره قبل، در تعالیم خود داشته و برای مردم به رسمیت شناخته شده می دانسته ایم.

حقوق شهروندی همیشه مورد عنایت و حتی تأکید اسلام واقع شده است که به برخی نمونه های آن اشاره مختصری می کنیم.اذن للذین یقاتلون بأنهم ظلموا و ان االله علی نصرهم لقدیر که در اینجا خداوند » مظلومیت « را علت إذن جهاد دانسته است . و » و لمن انتصر بعد ظلمه فاولئک ما علیهم من سبیل انما السبیل علی الذین یظلمون الناس و یبغون فی الارض بغیر حق « ... در اینجا بر ستمکاران مجازات روا می داند و نیز در حلف الفضول نیز دلیل دیگری بر این مدعا داریم. و از رسول االله - ص - نقل است که » و ما کان من حلف فی الجاهلیه فان الاسلام لم یزده الا شده « این پژوهش درصدد شناخت حقوق طبیعی انسان در دین اسلام است که بسیار گسترده تر از حقوق طبیعی مطرح در مکتبهای غربی است.

از دیدگاه اسلام و قرآن، آفرینش جهان دارای غایت است و این غایت همان کمال انسان است و رسیدن به این هدف نیازمند برآورده ساختن خواسته های طبیعی و جسمانی است. چرا که تکامل شایسته انسان هنگامی کاملاً تحقق پیدا می کند که در درون جامعه ای سالم و متناسب با کرامت و شخصیت خود زندگی کند. بر این اساس در این نوشتار مختصر،در پاسخ به این سوالات و برخی از مفاهیم و مصادیق مربوط به حقوق شهروندی منجمله و تببین حقوق شهروندی از منظر اسلام بیان گردیده است .امید است در این رهگذر گامی هر چند کوچک در ارائه دیدگاه اسلام در ارتباط با حقوق شهروندی برداشته باشیم.

پیشینه مختصر ازحقوق شهروندی در ایران

سابقه اصطلاح »حقوق شهروندی« در کشور ما به حدود یکصد سال پیش برمی گردد. از زمان ایجاد تمدن در ایران، از احترام به حقوق شهروندان به معنی آنچه امروز مدنظر است، خبری نبود .رعایت حقوق شهروندان از سوی دستگاه حاکم از آغاز انقلاب مشروطه شروع و به تدریج گسترش یافت و تا به امروز نیز با روند روبه رشد ادامه دارد و هیچ گاه متوقف نشده است.دو واژه شهروند و رعیت از نظر ادبی در مقابل یکدیگر قرارمیگیرند .لکین از نظر حقوقی نمی توان این تقابل را پذیرفت و حقوقی متفاوت برای رعایا و شهروندان به معنای سکنه شهر و روستا قائل شد. در دانشنامه سیاسی، شهروند فردی است در رابطه با یک دولت که از سویی برخوردار از حقوق سیاسی ومدنی است و از سوی دیگر در برابر دولت تکلیف هایی به عهده دارد .این رابطه را شهروندی گویند. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید