بخشی از مقاله
چکیده
فرزندپروری از دیرزمان از موضوعات مورد توجه انسان های بزرگ بوده است. والدین بر اساس ویژگی هایی که می خواهند فرزندانشان داشته باشند، روش ها و الگوهایی برای تربیت آنان به کار می برند. به همین دلیل، آنها می خواهند بدانند که چگونه باید باشند و کدامیک از این الگوها برای تربیت فرزندان موفق تر خواهد بود. شیوه ی »مقتدرانه« با ویژگی های مثبت فراوانی که دارد، تضمین کننده ی پرورش توانایی ها و رساندن فرزندان به خودشکوفایی و کمال است و بهترین شیوهی تربیتی معرفی شده است.
روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی-تحلیلی از نوع کتابخانه ای یا اسنادی می باشد که برای گردآوری اطلاعات از ابزار فیش برداری استفاده شده است. سبک فرزندپروری مقتدرانه با عزت نفس بالا، پیشرفت تحصیلی و کفایت های اجتماعی رابطه دارد. کودکان و نوجوانانی که والدین آنان روش مقتدرانه را به کار می برند از مهارت های اجتماعی بیشتری برخوردارند و فعالیت های مؤثرتر و مفیدتری را انجام می دهند زیرا به دلیل حاکم بودن فضای عاطفی و روابط محترمانه میان پدر و مادر و فرزندان، زمینه برای رشد و شکوفایی فرزندان مهیا می شود.
مقدمه
خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی شامل گروهی از افراد است که از طریق ازدواج و تولید مثل با هم زندگی می کنند. این نهاد اجتماعی در طول تاریخ، نقشی حیاتی برای رشد، پیشرفت و اجتماعی شدن انسان داشته است. بدون شک خانواده مهم ترین نهادی است که بستر ساز رشد و رفاه جسمی، روانی و اجتماعی وی به تعادل - فیزیکی، روانی و اجتماعی - است
نقش والدین و مسؤلیت آنان در پرورش جسمی و روانی فرزندان و انتخاب شیوهی تربیتی مطلوب، آن چنان مهم است که امام سجاد - ع - برای تربیت فرزند از خداوند متعال کمک می طلبد و برای تأکید بر گزینش بهترین شیوهی تربیتی و تربیت شایستهی فرزند، خطاب به والدین می فرمایند:"حق فرزندت بر تو آن است که بدانی او از توست و رفتار نیک و بدش در این دنیا با شیوهی تربیت تو پیوند دارد و به دلیل مسئولیتی که برای تربیت فرزندان داری، موظف هستی که او را خوب و شایسته تربیت کنی و به جانب پروردگارش رهنمون باشی. به او کمک کن تا در ارتباط با تو و خودش، از خداوند فرمان برد! همچنین توجه داشته باش که اگر او را به شایستگی تربیت کنی، پاداش آن را خواهی یافت و چنانچه در تربیت او سهل انگاری نمایی، مورد عقوبت خداوند قرار خواهی گرفت!
نصیحت های مشفقانهی لقمان به فرزندش در قرآن نیز بهترین سند برای اهمیت نقش والدین و تأثیر شیوهی تربیت آنان بر رفتارهای بهنجار و نابهنجار فرزندان است. خانه، نخستین و بادوام ترین عامل رشد شخصیت افراد خانواده است و نفوذ والدین بر فرزندان تنها به جنبه های ارثی محدود نمی شود، بلکه در رشد تمام ابعاد وجودی آنها نقش تعیین کننده ای دارد. فرزندان به وسیلهی خانواده با دنیای خارج آشنا می شوند و طرز معاشرت و روابط اجتماعی با دیگران را می آموزند و راه و رسم زندگی، اخلاق و فلسفهی اجتماعی و آداب و رسوم آن را فرا می گیرند
روان شناسان رشد، همواره علاقه مند بوده اند که چگونگی تأثیر روش های تربیتی پدر و مادر را بر رشد قابلیت های اجتماعی فرزندان مطالعه و بررسی کنند. یکی از مهمترین مباحث در این حوزه، فرزندپروری نامیده می شود
هر خانوادهای با توجه به ویژگی های پدر و مادر و تقاضاهای آنها و پاسخ دهی فرزندان، شیوه های تربیتی و فرزندپروری ویژه ای را انتخاب می کند که باب روز و نگهداری رفتارها و ویژگی های خاص در فرزندان، رابطه نشان داده اند
سبک فرزندپروری مقتدرانه ترکیبی از رفتارهای پدر و مادر است که در موقعیت های گسترده ای روی می دهند و جو فرزندپروری با دوامی را پدید می آورند
بیان مسئله
ارتباط پدر و مادر و فرزندان از جمله موارد مهمی است که سال ها نظر صاحب نظران و متخصصان تعلیم و تربیت را به خود جلب کرده است. خانواده، نخستین پایگاهی است که پیوند بین کودک و محیط اطراف او را به وجود می آورد. کودک در خانواده پندارهای اولیه را در مورد جهان فرا می گیرد، از لحاظ جسمی و ذهنی رشد می یابد، شیوه های سخن گفتن را می آموزد، هنجارهای اساسی رفتار را یاد می گیرد و سرانجام نگرش ها، اخلاق و روحیاتش شکل می گیرد و به عبارتی اجتماعی می شود
دوران کودکی دورانی بسیار حساس و مهم در رشد و شکل گیری شخصیت فرد است و تأثیرات آن تا پایان عمر باقی می ماند. از این رو توجه به تربیت کودک در این دوره ضروری است. هر خانواده ای شیوه های خاصی را در تربیت فردی- اجتماعی فرزندان خویش به کار می گیرد. این شیوه ها که شیوه های فرزندپروری نامیده می شود، متأثر از عوامل مختلف از جمله عوامل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است
فرزندپروری فعالیت پیچیده ای شامل روش ها و رفتارهای ویژه است که به طور مجزا یا در تعامل با یکدیگر بر رشد کودک تأثیر می گذارد. در واقع پایه و اساس شیوهی فرزندپروری، مبین تلاش های پدر و مادر برای واپایش و اجتماعی کردن کودکانشان است
شیوه های فرزندپروری به روش هایی گفته می شود که پدر و مادر در برخورد با فرزندان خود اعمال می کنند و این روش ها می توانند در رشد و تکامل فرد در دوران کودکی و خصایص بعدی شخصیت وی تأثیر فراوان و عمیقی داشته باشند
با توجه به اهمیتی که فرزندپروری در جامعه دارد، این سوال پیش می آید، که آیا سبک فرزندپروری مقتدرانه برای تربیت فرزندان مناسب است؟
روش پژوهش
این مقاله با توجه به ماهیت موضوع، با روش توصیفی- تحلیلی و تکنیک مطالعه اسنادی - کتابخانه ای - و با تاکید بر یافته های پژوهش های داخلی و مروری بر یافته های پژوهش های خارجی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش عبارت است از: کلیه منابعی که با موضوع شیوهی فرزند پروری مقتدرانه در تربیت فرزندان مرتبط بوده است و نمونه آماری این تحقیق شامل کلیه منابع در دسترس میباشد. برای گردآوری اطلاعات از این منابع از ابزار فیش برداری استفاده شده است و به منظور استخراج یافتهها و نتایج از مدل استنباط مفهومی برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شده است.
سبک فرزند پروری
سبک فرزندپروری به عنوان مجموعه ای از نگرش ها نسبت به کودک است که منجر به ایجاد جو هیجانی شده و رفتارهای پدر و مادر در آن جو بروز می کند. این رفتارها هم در بر گیرندهی رفتارهای مشخص است که از طریق آن رفتارها، پدر و مادر به وظایفشان عمل می کنند و هم رفتارهای غیر مرتبط با هدف پدر و مادر بودن را مانند قیافه ها، تغییر در تن صدا یا بیان هیجان های غیر ارادی در بر می گیرد
این تعریف سبک فرزندپروری با تعدادی از تحقیقات اولیه ای که در دهه های سوم و چهارم قرن بیستم در مورد اجتماعی کردن صورت گرفته، همخوان است. در واقع فرزندپروری فعالیتی پیچیده و در برگیرندهی رفتارهای خاصی است که یا به طور مجزا یا با هم رفتارهای کودک را تحت تأثیر قرار می دهد
سبک فرزند پروری مقتدرانه
فرزندپروری مقتدرانه با تقاضاها و پاسخ دهی بالای والدین مشخص می گردد. والدینمقتدر معمولاً مقررات سختی برای فرزندانشان وضع میکنند و بر اجرای آن پافشاری می نمایند. آنان فرزندانشان را تشویق میکنند که مستقل باشند، علاقهی زیادی به پیشرفت فرزندان خود دارند، بازخوردهای مثبتی نسبت به پیشرفت آنان نشان می دهند و به پیشرفت تحصیلی فرزندان خود کمک می کنند