بخشی از مقاله

 

چکیده

 

هدف این پژوهش بررسی رابطه سبک زندگی اسلامی با شیوه فرزندپروری در والدین کودکان استثنایی است. در این پژوهش که به روش همبستگی است، تعداد 100 نفر از والدین شامل 50 مادر و 50 پدر که فرزندشان در مدارس استثنایی - ناتوانی یادگیری، اتیسم، کمتوان ذهنی - ناحیه یک شیراز مشغول به تحصیل بودند به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. و پرسشنامه سبک زندگی اسلامی کاویانی و پرسشنامه شیوه فرزندپروری بامریند را تکمیل نمودند. رهیافتهای حاصل از پژوهش حاضر عبارتست از اینکه سبک زندگی اسلامی با شیوه فرزندپروری مقتدرانه رابطه مثبت و معنی داری دارد - - p<0/01، ولی در شیوه فرزندپروری آمرانه و سهلگیر رابطه معنیدار نبود. با افزایش سبک زندگی اسلامی در خانواده کودکان استثنایی شیوه فرزندپروری مقتدرانه افزایش مییابد.     

مقدمه

"سبک زندگی"، مجموعهای از نگرشها، گرایشها، رفتارها، باورها، اعتقادات، اعمال و سلایق فرد یا گروه است. "فرهنگ" و "روش زندگی" در مقایسه با "سبک زندگی" مفاهیم عامتری تلقی میشوند. در مطالعات اولیه در حوزه سبک زندگی، بر رفتارها و فعالیتهای عینی تأکید میشد، اما به تدریج، ارزشها و نگرشها نیز به عنوان عناصر مهم در تعاریف سبک زندگی نمایان شد. از اینرو، برای سبک زندگی مؤلفههای متعددی از جمله، مؤلفه اجتماعی، عبادی، باورها، اخلاقی، مالی، خانواده، سلامت، تفکر و علم، دفاعی امنیتی و زمان شناسی برشمردهاند که هم جنبههای عینی و هم جنبههای ذهنی زندگی را در بر میگیرند.

بدین ترتیب، بروز سبک زندگی را متأثر از مجموعه عوامل مؤثر درونی - انگیزه، شخصیت، احساسات، نگرش و باور - و عوامل مؤثر بیرونی - فرهنگ، خردهفرهنگ، موقعیت اجتماعی، گروههای مرجع، خانواده، عوامل جمعیت شناختی و فعالیتهای اقتصادی - میدانند. سبک زندگی امروزه در مرز تبدیل شدن به یک دانش است. سبک زندگی اسلامی، سبکی از یک زندگی است که باورها و ارزشهای اسلامی بر آن حاکم است. در اسلام، سبک زندگی بر اساس سه محور اعتقادات، اخلاقیات و وظایف عملی استوار است. تعالیم اسلام، تمام وظایف زندگی را پوشش میدهد و سبک زندگی برگرفته شده ار آن، سبک زندگی مطابق با فطرت انسانی است.

سبک زندگی اسلامی شاخصهایی دارد که با آنها شناخته میشود. مثلا در سبک زندگی اسلامی، خانواده به عنوان نخستین، کوچکترین و مهم ترین "نهاد" اجتماعی، جایگاه و محوریت دارد. در سبک زندگی اسلامی پیوند روابط بین افراد اهمیت مییابد و تعامل مؤثر والدین شکل میگیرد. پایبندی به اصول اخلاقی، یکی دیگر از شاخصههای مهم در سبک زندگی اسلامیاست که در خانواده آموزش داده میشود.

بنابراین نقش خانواده، به عنوان اصلیترین مکان پرورش فضائل انسانی، در شکلگیری سبک زندگی صحیح کودک اهمیت مییابد.  سبک زندگی حاصل زندگی دوران کودکی فرد است و خانواده مهمترین عامل برای تعیین و تبیین الگوها و شیوههای زندگیاست. در اخلاق و شریعت اسلامی حتی باید و نبایدهای جزئی درباره شکل و صورت زندگی مثل نحوه پوشش، نحوه غذا خوردن، گذران اوقات فراغت و سایر فعالیتهای انسان وجود دارد که بهطور کامل از منابع اصیل دینی استخراج شده است.

تربیت رابطه سبک زندگی اسلامی با شیوه فرزندپروری در والدین کودکان استثنایی 

این مفهوم در روانشناسی، ابتدا توسط آلفرد آدلر و پیروانش مطرح شد. آدلر بر »سبک زندگی« خلاف بسیاری از روانشناسان، علاوه بر نگاه توصیفی، نگاهی ارزشی و تجویزی هم به »رویکرد اسلامی« روانشناسی داشت. آنچه رویکرد آدلر به روانشناسی، با آنچه ما آن را مینامیم، چند مشابهت دارد؛ بعضی از مشابهتها عبارتند از: .1 توجه به ارزشها. .2 کل نگری؛ .3 غایتگرایی؛ .4 فردی؛ .5 خود خلاق؛ .6 جبرگرایی ملایم؛ .7 نظریه میدان اجتماعی؛.8 تلاش برای برتری؛ .9 اولویت دادن به هشیاری؛ .10معیارهای آسیبشناسی و درمان؛ .11 تأکید بر پیشگیری؛.12 کارکردهای سبک زندگی. اما در اسلام و سبک زندگی آن، تفاوتها و برتریهایی نیز وجود دارد. مثل الف - توجه و عدم توجه به دوره جنینی؛ ب - تعریف کهتری و مهتری واقعی؛ ج - معیارهای احساس کهتری و مهتری؛ د - تعداد و جایگاه نگرشهای کلی حاکم بر زندگی؛ ن - مبتنی بودن و نبودن بر دین؛ و - جایگاه اراده در شکلگیری سبک زندگی؛ ه - عدم توجه کافی و صحیح به نگرش معنویت؛ ی - کیفیت عمل کردن به سبک زندگی

.1 انواع سبک زندگی

بهطور کلی سبک زندگی از سه دیدگاه، سه بینش، سه نگرش به جامعه و جهان و هستی برخاسته است.

.1-1 سبک زندگی تارک دنیایی: اینها دنیا و زندگی عادی را مانع رشد و سعادت و تعالی انسان میدانند، بنابراین معتقدند که باید با این زندگی جنگید و این زندگی را از بین بردو برای توسعه آن تلاش نکرد. به این معنی که یک برخورد تخریبی و یک برخورد تخریبی و فرار از این زندگی برای خود داشته باشیم یعنی ازدواج نکنیم، کار نکنیم، تعهدات اجتماعی نپذیریم به توسعه بهائی ندهیم، ساخت و ساز نداشته باشیم، کشف معادن زیرزمینی نکنیم، دست به کل طبیعت نزنیم و در بیغولهای صحرایی، بیابانی یا دیری دور از چشم همه مشغول دعا و مناجات و ذکر و ورد و حالتهای مرتاضی باشیم و چلهنشین بشویم تا این جان و روح ما که حقیقت وجودی ما هست بتواند به آن جایگاه اصیل و خاص خودش برسد. بدینسان این دیدگاه میگوید شخص تارک دنیا در واقع زاهد نسبت به مظاهر زندگی دنیا و یا زندگی رهبانیت، یعنی زندگی که فرار از مسئولیت کار و تولید و سرمایه و ساختن و آبادانی، توسعه مسائل اخلاقی، انسانی و فرهنگیاست، رو میکند. از دل این دیدگاه سبک زندگی خاصی بیرون میآید که زندگی و مظاهر آن را نادیده میگیرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید