بخشی از مقاله

چکیده

هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه صمیمیت ارتباطی زوجین، مؤلفه های تمایزیافتگی و اصالت شخصیت به عنوان پیش بین های سازگاری زناشویی کارمندان متاهل دانشگاه شهید چمران اهواز بود. جامعه آماری این پژوهش کارمندان متأهل دانشگاه شهید چمران اهواز بودند. از این جامعه تعداد 100 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. از شرکت کنندگان خواسته شد که مقیاس ارزیابی فردی صمیمیت ارتباطی اسچافر و اولسون - 1981 - ، پرسشنامه خودمتمایزسازی اسکورن و اسمیت - 2003 - ، پرسشنامه اصالت شخصیت وود - 2008 - و پرسشنامه سازگاری زناشویی لاک-والاس - 1959 - را تکمیل کنند.

نتایج نشان داد که صمیمیت ارتباطی زوجین، مؤلفههای تمایزیافتگی - جایگاه من، گریز عاطفی، هم آمیختگی با دیگران و واکنش پذیری عاطفی - و مؤلفههای اصالت شخصیت - اصالت زندگی، پذیرش مقبولیت بیرونی و از خود بیگانگی - با سازگاری زناشویی رابطه معنیدار دارند.

نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون به روش ورود همزمان نشان داد که همه متغیرهای پیش-بین % 54 از سازگاری زناشویی را تبیین میکنند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون به روش ورود گام به گام نشان داد که متغیر های پیش-بین جایگاه من، هم آمیختگی با دیگران، اصالت زندگی، پذیرش مقبولیت بیرونی و صمیمیت ارتباطی زوجین، %51 از واریانس سازگاری زناشویی را تبیین میکنند.

-1 مقدمه

خانواده، نهادی اجتماعی است که از یک سو با جامعه بزرگتر در تعامل است و از سوی دیگرمستقیماً، با فرد در ارتباط است. اهمیت این نهاد به حدی است که برخی از صاحب نظران آن را از ارکان اصلی جامعه به شمار می آورند و دستیابی به جامعه سالم را در گرو تحقق خانواده سالم و کارآمد به شمار میآورند. تحقق خانواده سالم مشروط به برخورداری افراد آن از سلامت روانی و داشتن رابطه مطلوب با یکدیگر است. سازگاری زناشویی یک توافق نسبی بین زن و شوهر بر سر موضوع هایی است که مهم تلقی میشوند و شامل تقسیم وظایف مشابه، فعالیتهای مختلف و نشان دادن احساسات و عواطف به یکدیگر میباشد.

ازدواج یکی از حوادث مهمی است که در زندگی هر انسانی رخ میدهد. برخی از ازدواجها مشوق رشد و شکوفایی زوجین است، حال آن که برخی دیگر از ازدواجها میتوانند برای همسرها مصیبتهایی را فراهم کنندواقعاً. چرا بعضی از زوجها با تفاهم و سازگاری زندگی را میگذرانند، در حالی که گروهی از همسرها در حل و فصل سادهترین مسائل زندگی نیز با دشواری و سردرگمی مواجه هستند؟

اغلب زن و شوهرها در برخورد با اشخاص ثالث مشکلی ندارند. اما به ندرت میتوانند با درک لازم، روابط صمیمانه خود را شکوفا سازندغالباً. زوجین از دانش لازم برای اتخاذ تصمیماتی که تقاضای همسرهای آن ها را برآورده سازد، بیبهرهاند، به این جهت وقتی مشکلات نمایان میشوند ناسازگاری ها بالا میگیرد. سازگاری زناشویی یکی از برجستهترین موضوعهای نگرش جامعه انسانی است که بر کارکرد شایسته خانواده اثر میگذارد. سازگاری زناشویی بنیادیترین ستون سلامت روانی افراد در نظام خانواده است که از عاملهای گوناگونی، مانند صمیمیت ارتباطی زوجین، تمایزیافتگی و اصالت شخصیت، وضع مالی، سن زناشویی، وضع کاری و مذهبی اثر میپذیرد

صمیمیت یعنی ورود عاطفی، فکری، اجتماعی، فیزیکی و معنوی به زندگی یکدیگر. بیشتر افراد، ازدواج را به عنوان صمیمانه ترین رابطه که بزرگسالان تجربه می کنند، می شناسند

صمیمیت یکی از ویژگیهای رابطه زوجین است، رابطهای که با خودافشاگری واقعی و درک شخص دیگر در مشارکتی برابر تعریف می شود

زوج ها به طور زبانی یا غیر زبانی در حالی که به یکدیگر اعتماد دارند و به احساسات همدیگر حساس هستند چیزهایی را در مورد خود بیان می کنند. راه و روشی که هر زوج به وسیله آن نزدیکی خود را بیان می کند به میزان زیادی متأثر از نیازها و انتظاراتی است که از خانواده اصلی کسب کرده اند

یک ارتباط گرم و سازنده، این اجازه را به زوجین می دهد که در یک سطح عملی با هم بحث کرده و به حل مشکلات خود بپردازند. بنابراین، زوج هایی که توانایی حل مشکلات را ندارندغالباً در سیکل نیازهای ناتمامی که سال های سال تکرار می شوند، گیر می کنند. در این میان، یک ارتباطکاملاً دربرگیرنده و صمیمی می تواند مشکلات زوجین را کاهش دهد

در یک ازدواج سالم، زوجین از این درک برخوردارند که آرزوی آنها برای صمیمیت، بخشی از واقعیت وجودی آن هاست. این یکی از دلایلی است که آنها در وهله اول با هم ازدواج می کنند

به طور قطع صمیمیت برای والدین، منافع بچه ها، استحکام خانواده و ارتباط زناشویی عاملی حیاتی است. یک ارتباط صمیمی، شامل مراقبت کردن، اعتماد متقابل و پذیرش می باشد

ایجاد و حفظ رابطه صمیمانه و ارضای نیازهای عاطفی و روانی در امر ازدواج یک مهارت و هنر است و علاوه بر سلامت روانی و تجارب سالم نیازمند کسب مهارت ها و انجام وظایفی خاص است. امروزه زوجین بیش از هر زمان دیگری نیازمند ارضای عواطف خود به ویژه صمیمت هستند. مطالعات نشان می دهد که منبع بسیاری از مشکلات زوجین فقدان صمیمیت و مشکلات ارتباطی بین زوجین است

خانواده به عنوان نخستین پایگاه شکل گیری شخصیت، اساسی ترین عامل به وجود آوردنده تمایز یافتگی1 یا استقلال عاطفی فرد است - سلیمان نژاد، . - 1388 از نظر بوئن نوعی نظام عاطفی بر ساختار خانواده حاکم است که قابلیت انتقال بین نسلی دارد و سلامت روانی فرد در گرو سطح تفکیک و جدایی وی از این نظام است.

بوئن - 1978 - تمایزیافتگی را بر اساس نظریه نظام های خانواده توصیف می کند که شخص قادر است در روابطش بین کارکرد عقلانی و عاطفی خود با صمیمت و خومختاری تعادل برقرار کند. یعنی، میزان توانایی فرد برای اجتناب از تبعیت خودکار رفتار از احساسات، بیانگر میزان تمایزیافتگی است

خودتمایزیافتگی یا تفکیک خود، مهمترین مفهوم نظریه سیستمی بوئن است، که به عنوان توانایی برقراری تعادل بین خودمختاری هیجانی و عقلانی، صمیمیت و پیوستگی در روابط توصیف می شود

افراد تمایز یافته تعریف مشخصی از خود و عقایدشان دارند، آن ها می توانند جهت خویش را در زندگی انتخاب کنند و در موقعیت های شدیداً عاطفی که در بسیاری از افراد منجر به بروز رفتارهای غیر ارادی و گرفتن تصمیمات نافرجام می شود، کنترل خود را از دست ندهند و با در نظر گرفتن عقل و منطق تصمیم گیری کنند

بوئن - 1978 - معتقد است در جامعه انسانی نوعی نیروی زندگی وجود دارد که از ریشه های غریزی برخوردار است و کودک رو به رشد را به شخصی برخوردار از عواطف مجزا تبدیل می کند که می تواند به تفکر، احساس یا عمل بپردازد. در واقع، این نیرو، نیرویی است که افراد را به سمت تمایزیافتگی سوق می دهد. همزمان نیروی دیگری که آن هم ریشه غریزی دارد، کودک و خانواده را به حفظ پیوندهای هیجانی یا با هم بودن سوق می دهد. در نتیجه این نیروهای تعادلی، هیچ کس به جدایی هیجانی کامل از خانواده دست نخواهد یافت. لیکن از لحاظ مقدار تمایزی که هر فرد به دست می آورد، تفاوت های قابل ملاحظه ای وجود دارد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید