بخشی از مقاله
چکیده
یکی از ابعاد مهم توسعه ، پس از جنگ جهانی دوم در بسیاری از کشورها صنعتی سازی عنوان شده و از اواسط دهه 1960 از طریق تأکید بر صنایع کوچک مقیاس روستایی ، هم در کشورهای صنعتی و هم در کشورهای در حال توسعه مورد توجه قرار گرفته است . هدف از برنامه ریزی و طراحی و تقویت صنایع روستایی ، ایجاد تنوع در اقتصاد روستایی ، کارا نمودن آن از طریق انواع فعالیتهای اقتصادی و فراهم آوردن زمینه فعالیتهای غیر کشاورزی بویژه ایجاد صنایع کوچک مقیاس روستایی است .
لزوم توجه به این واحدهای کوچک نه فقط بعنوان واحدهای کوجک منفک و مجزا ، بلکه بعنوان واحدهای کوچکی است که جزئی از شبکه و زنجیره های تولید هستند که فناوری ، نیروی کار متخصص و مدیریت پیشرفته را در خود فراهم کرده اند و بستر مناسبی برای ایجاد صنایع رقابت پذیر می باشند .بی شک ، صنعتی شدن روستا با تأکید بر ایجاد صنایع کوچک مقیاس روستایی قسمتی از راهبرد یکپارچه توسعه روستایی است و بعنوان یک کاتالیزور در جهت ایجاد اشتغال و افزایش درآمد وبعنوان آخرین چاره مشکل فقر مناطق روستایی است و مهمترین اهرم در راستای فعال کردن پتانسیل های مادی و انسانی مناطق روستایی و مناطق توسعه نیافته در هر کشوری می باشد
زیرا از پارامترهای اصلی تعیین صنایع روستایی ، بکارگیری صنعت مورد نظر در ارتباط با امکانات و داده های محلی می باشد که فرد روستایی قادر به درک و استفاده مؤثر از آن باشد و از طرفی سیاستهای مناسب دولت همراه با مشارکت مردم محلی و پیوند این صنایع با منابع محلی بعنوان عامل پایداری توسعه صنایع کوچک مقیاس روستایی در مناطق روستایی به حساب می آید که باعث توسعه درون زا و باروری اقتصادی در روستا می گردد.در این مقاله تلاش گردیده است استراتژیها ، اهداف ، راهبردها ، دلایل و موانع فرایند ایجاد و توسعه صنایع روستایی با تأکید بر صنایع کوچک مقیاس روستایی مورد بررسی و کاوش قرار گیرد .
- 1 مقدمه
صنعتی سازی مناطق روستایی برای ایجاد فعالیتهای درآمدزا و فرصتهای شغلی بعنوان راهکاری برای کاهش نابرابری در مناطق فقیر روستایی مورد توجه است . دولت بعنوان مشوق اصلی استقرار صنایع در مناطق روستایی کشورهای در حال توسعه می باشد و اتخاذ سیاستهای حمایتی بعنوان عامل اصلی رشد صنایع در مناطق روستایی قلمداد می شود . در کنار سیاستهای دولت ، مشارکت مردم محلی و پیوند این صنایع با منابع محلی بعنوان عامل پایداری توسعه صنایع روستایی در مناطق روستایی به حساب می آید
نتایج حاصل از تجربه سه دهه گذشته برخی کشورهای آسیایی - چین و هند - مؤید آن است که صنایع کوچک روستایی می تواند نقش حیاتی در فرایند توسعه روستایی ایفا نماید . کشور ایران هم بعنوان یکی از کشورهای در حال توسعه برای تقویت ساختاری خود باید صنایع روستایی را توسعه دهد چرا که رشد صنایع در توسعه مناطق روستایی و تعادل بین شهر و روستا اهمیت زیادی دارد و رشد و توسعه بخش کشاورزی ، افزایش درآمد و سطح رفاه روستاییان ، کاهش روند مهاجرت از روستا به شهر و استفاده بهینه از منابع موجود در منطقه را به ارمغان خواهد آورد
- 2 اهمیت و ضرورت موضوع
بی شک صنعتی شدن قسمتی از راهبرد یکپارچه توسعه است و باید تأکید نمودبرای نیل به هدفهای اجتماعی و برای مبارزه با بیکاری ، نابرابری و محدودیتهای بازار رشد صنعتی ضرورت مطلق است . البته رشدی که گروههای ذی حق را منتفع سازد
تأثیر صنایع روستایی بر رشد و توسعه صنعتی کشورهای در حال توسعه ، از دو دیدگاه قابل بررسی است : "اشتغالزایی "و " متعادل کردن درآمد شهری و روستایی " . از آنجا که در روستاها به دلیل آب یا زمین اضافی ، افزایش جمعیت و نیاز کمتر به نیروی کار کشاورزی که ناشی از پیشرفت تکنولوژی است ، اشتغال در بخش کشاورزی به حد اشباع رسیده است و امکان افزایش آن و در نتیجه جلوگیری از مهاجرت وجود ندارد ، اشتغالزایی بخش غیر زراعی را می توان جایگزین خوبی برای اشتغال روستایی دانست .
در این میان ، راه اندازی صنایع روستایی نه تنها مفیدتر است و قابلیت بیشتری دارد ، بلکه موجب عدم تمرکز صنعت در بعضی از نقاط کشور نیز می شود تا از این طریق ، جمعیت در یک نقطه تمرکز نیابد . بنابراین ، گسترش صنایع روستایی ضمن تمرکز زدایی صنعت و جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهر سهم مهمی در بخش صنعت دارد
در طی دو دهه اخیر اتخاذ استراتژیهای متکی بر پروژه های صنعتی بزرگ مقیاس و سرمایه بر با وابستگی واردات به مواد خام اولیه ، رشد نا امید کننده ای در جهت جذب نیروی کار در کشورهای در حال توسعه داشته است ،صنایع کوچک به شکل گسترده ای می تواند از اثرات ناهنجار چنین استراتژیهایی بکاهند و در بسیاری از کشورهای توسعه یافته صنعتی ثابت شده که صنایع کوچک و متوسط مقیاس می توانند به عنوان مکمل صنایع بزرگ مقیاس عمل نمایند . با توجه به اینکه اهداف توسعه نه تنها افزایش تولید ناخالص ملی بلکه ایجاد اشتغال و کاهش فقر ، اصلاح توزیع درآمدها و تأمین نیازهای اساسی میباشد این موارد بطور قابل توجهی با تأکید بر صنایع کوچک و متوسط مقیاس قابل حصول است
- 3 تعاریف و اصطلاحات
-1 – 3 صنایع روستایی
. سازمان جهانی کار 1 صنایع روستایی را واحدهایی صنعتی میداند که در نواحی روستایی یا مراکز روستایی قرار دارند و عمدتاً از نیروی کار روستایی استفاده میکنند. بر این اساس، پیوندهای بازاری آنها از نظر جغرافیایی محدود است. از مواد خام یا تولیدات محلی - کشاورزی، جنگلی یا معدنی - استفاده میکنند و تولیدات آنها به ابزارهای محلی عرضه می شوداما ممکن است برای بازارهای ملی و بینالمللی نیز تولید کنند
- 2 – 3 صنایع کوچک مقیاس روستایی
در ایران ملاک اصلی تشخیص صنایع کوچک عمدتا کارکنان شاغل دریک صنعت می باشد . طبق تعریف مرکز آمار ایران ، کلیه صنایعی که کم تر از 10 نفر کارکن دارند ، جزو صنایع کوچک محسوب می شوند و از طرف دیگر وزارت صنایع ، مبنا را 50 نفر قرار داده است ، به طوری که واحدهای تولیدی با 50 نفر و بیشتر را صنایع بزرگ و کم تر از 50 نفر پرسنل را صنایع کوچک محسوب می کند.
در ایران جدا از تعداد مفاهیم و تعاریف ، استنباط های اشتباه نیز وجود دارد که عمدتا معلول برخورد اشتباه سیاستگذاران صنعتی بوده است . گروهی صنایع کوچک را با صنایع سنتی و دستی یکی می گیرند و همین مسئله باعث بروز مشکلات زیادی می شود . در واقع صنایع کوچک از صنایع سنتی و دستی و صنایع کارگاهی جداست و از طرف دیگر جزو صنایع بزرگ نیز محسوب نمی شود . در واقع صنایع کوچک طیف موجود بین این دو گروه از صنایع است . صنایع کوچک ، صنایعی می باشند که بین 40-50 نفر کارکن به کار گرفته و حداقل یکی از مراحل تولید از ماشین آلات مدرن ، با انرژی مصنوعی - مانند برق - استفاده نمایند
- 4 استراتژی صنعتینمودن روستاها
از چند سده اخیر و با رشد پرشتاب صنعت و فناوری در جهان, عقبماندگی مناطق روستایی بیشتر عیان گردیده است. از آنجاییکه موماًع روستاییان نسبت به شهرنشینان دارای درآمد کمتری هستند و از خدمات اجتماعی ناچیزی برخوردار هستند, اقشار روستایی فقیرتر و آسیبپذیرتر محسوب میشوند که بعضاً منجر به مهاجرت آنان به سمت شهرها نیز میشود.
برنامههای توسعه روستایی, جزئی از برنامههای توسعه هر کشور محسوب میشوند که برای بهبود ساخت اجتماعی-اقتصادی جامعه روستایی بکار میروند. اینگونه برنامهها را که دولتها و یا عاملان آنان در مناطق روستایی پیاده میکنند, دگرگونی اجتماعی براساس طرح و نقشه نیز میگویند. این امر در میان کشورهای جهان سوم که دولتها نقش اساسی در تجدید ساختار جامعه به منظور هماهنگی با اهداف سیاسی و اقتصادی خاصی به عهده دارند, مورد پیدا میکند. از سوی دیگر توسعه روستایی را میتوان عاملی در بهبود شرایط زندگی افراد متعلق به قشر کمدرآمد ساکن روستا و خودکفاسازی آنان در روند توسعه کلان کشور دانست
در استراتژی توسعه صنعتی, توسعه کشاورزی در فرآیند توسعه روستایی حایز اهمیت است اما در عین حال باید با توسعه فعالیتهای صنعتی همراه شود. در بسیاری از کشورها - بخصوص آسیاییها - صرفاً زراعت نمیتواند اشتغال کافی و بهرهور ایجاد نماید - ظرفیت زمین نیز محدود است - بدین جهت باید به ایجاد اشتغال سودآور غیرزراعی نیز پرداخت تا تفاوت درآمد شهرنشینان و روستانشینان افزایش نیافته و مهاجرت روستاییان به شهر کاهش یابد. اهداف عمده این استراتژی را میتوان اینگونه برشمرد:
1. ایجاد اشتغال غیرکشاورزی برای روستاییان بیکار یا نیمهبیکار در یک منطقه
2. همیاری در جلوگیری از جریان مهاجرت به مراکز شهری
3. تقویت پایههای اقتصادی در مراکز روستایی
4. استفاده کامل - بیشتر - از مهارتهای موجود در یک ناحیه
5. فرآوری تولیدات کشاورزی محلی
6. تهیه نهادههای اساسی و کالاهای مصرفی برای کشاورزان و دیگر افراد محلی
بیشتر اینگونه صنایع روستایی در کسبوکارهای خرد - کوچکمقیاس - شکل میگیرند
- 5 ویژگیهای صنایع کوچک در کشورهای در حال توسعه
به طور کلی ویژگیهای صنایع کوچک در اقتصاد کشورهای در حال توسعه عبارتست از :
-1 در صنایع کوچک مدیریت غیر سنتی و در عین حال فردی است . تصمیمات توسط یک فرد ولذا در کوتاه ترین زمان ممکن انجام می شود . به دلیل کوتاه بودن زمان تصمیم گیری ، قابلیتهای مدیریت و به طور کلی صنعت افزایش یافته و واحدهای تولیدی می تواند در قبال نوسانات بازار سریعا واکنش نشان دهد .
-2 از آنجا که سازماندهی تولید در صنایع کوچک گسترده نیست و در عین حال نیروی کار ماهر در آن اشتغال دارد ،قابلیت جذب و بومی کردن تکنولوژی بسیار بالاست . معمولا در کشورهای پیشرفته جهان ، تکنولوژی جدید را ابتدا در صنایع کوچک آزمایش کرده و سپس در واحدهای بزرگ بکار می اندازند . گذشته از آن در صورت عدم موفقیت در جذب تکنولوژی ، به دلیل کوچک بودن مقیاس تولید ، اتلاف منابع به حداقل می رسد.
-3 مطالعات بسیار زیادی که در کشورهای مختلف انجام شده است نشان می دهد که ، صنایع کوچک ازنظر صرفه جویی در مقیاس تولید در بخشی از تولیدات نسبت به صنایع بزرگ برتری دارد . این مطالعات نشان می دهد که اگر واحد تولید از حد مشخصی بزرگتر شود ، موجب گسترش عدم کارایی خواهد شد . کوچک شدن واحدهای مستقل ، نمونه هایی از این قانونمندی اقتصادی به شمار می روند .
-4 فرآیند تولید جهانی به سمت استفاده از دانش بیشتر و سرمایه کمتر است . صنایع کوچک با سازماندهی کوچک و انعطاف پذیری قادر است ،نیازهای جدید فرآیند توسعه صنعتی جهان را پاسخ دهد . گسترش واحدهای طراحی – مهندسی ، واحدهای تحقیقات صنعتی ، واحدهای بومی کردن تکنولوژی و ... به طور موثر تنها در صنایع کوچک عملی است