بخشی از مقاله

چکیده

شباهتهاي فراوانی در پیرنگهاي دسته بزرگی از متون اسطورهاي، افسانهها، قصههاي عامیانه و روایتهاي عارفانه وجود دارد. این صورتهاي ازلی - که در انواع سهگانه خویشکاريها، نمادها و قهرمانها دسته بندي میشوند- برخاسته از ضمیر ناخودآگاه بشرياند و میتوان آنها را در مجموعههاي یکسان با پیرنگ مشابه قرار داد. در مقاله حاضر، نخست به انواع پیرنگهاي ادبی موجود در ادبیات کلاسیک فارسی اشاره میشود و پس از آن با آوردن نمونههاي مشابهی چون: غار، پرنده و... و خویشکاريهاي داستانی مشابه چون: دیدار با پیر دانا، تولد دوباره و هفت خوان، ذکر انواع قهرمانان داستانی از روایتهاي عامیانه تا عارفانه، نقاط مشترك اینگونه روایتها تبیین میگردد. دستاورد مهم این مقاله این است که قابلیت نقد کهن نمونهاي را در مطالعات ادبیات مقایسهاي آشکار می کند و بنمایههاي اصیل روایتهاي داستانی در این تطبیق و مقایسه پیدا میشوند.

مقدمه

آثار ادبیات کلاسیک فارسی از رمزآمیزترین آثار ادبی جهان بشمار میرود. سابقه طولانی این ادبیات در دوران پیش از اسلام و پس از آن موجب برخورداري آن از آیینهاي »میتراییسم«، » 1مانوي» 2«زرتشتی» 3 «یهودي4« و »بودایی5« و آمیزش آن با فرهنگهاي »گنوسی«،» 6افلوطینی7« و »مسیحی8«را فراهم کرده است. کتاب مقدس و قرآن بیشترین مواد لازم را براي غنی سازي این فرهنگ و ادب فراهم آورده بودهاند.

اشتراك زبانی ایرانی– هندي - از شاخه زبانهاي هند و اروپایی - از اسباب برخورداري فارسی زبانان از فرهنگ پرثمر هندي بود. در سالهاي نخست پس از اسلام ، ترجمه آثار یونانی به زبان فارسی زمینههاي آشنایی اهل فرهنگ و ادب را با آثار افلاطون، ارسطو و افلوطین فراهم میکرد.  به همین جهت، با توجه به گستردگی قلمرو فارسی زبانان از شرقیترین نقاط سرزمین هند تا غربیترین سرزمینهاي اندلس در دورانهاي مختلف، شاعران و نویسندگانی در طول تاریخ طولانی این سرزمین ظهور کردند که میراث پرباري از زبدهترین ادیان، آیین، ادبیات، فلسفه و حکمت جهان را در خود خلاصه کرده بودند.

در حوزه ادب حماسی »فردوسی9« شاعري توانا از خطه خراسان، در زمینه ادب غنایی10، »نظامی11« از آذربایجان، »سنایی«، »عطار«، »مولوي« و »جامی12« در حوزه ادب عرفانی13 از شرق خراسان تا آسیاي صغیر، و در مرکز ایران »سعدي14« برترین چهره در حوزه ادبیات تعلیمی15 بشمار میرود. و »حافظ16« که حافظه تاریخی مردم ایران است، جمع آورنده این میراث در پانصد غزل ناب17 خود از شیراز و ناف ایران. ادبیات ایران که شامل اشعار و نوشتههاي گویندگان این سرزمین در طول تاریخ و اعصار است - مشتمل بر نمادها و بن مایههاي اساطیري مشترك بشري و جهانی ست. متأسفانه تاکنون مطالعه چشمگیري در حوزه نمادپردازي در ادب فارسی صورت نگرفته است. در حالیکه اگر این بخش از پژوهشها، این خلأ مطالعاتی را پرکنند، بیشک حجم قابل توجهی از دانستهها درباره نمادها رشد خواهد کرد و آثار نویسندگان و پژوهشگرانی چون »خوان ادواردو سرلو1« اسپانیایی و »ژان شوالیه2« فرانسوي در فرهنگ نمادها3 نیاز به تجدید نظر پیدا خواهند کرد.

آنچه به یقین روشن است، سهم فرهنگ و ادبیات ایران در پرباري درك مفاهیم کهن نمونه و نمادها بسیار است و با آشنایی هرچه بهتر و بیشتر با این مفاهیم نه تنها میراث جهانی پربارتر خواهد شد، بلکه درك ادبیات و زبان فارسی نیز آسانتر خواهد شد. کلید کشف پیچیدگیهاي غزل ناب »مولوي4« و گشودن اسرار سفر »بهرام گور5« در هفت قصر در هفت شب و همچنین آشکاري رمز و رازهاي »عطار6« در »الهی نامه«،» 7مصیبت نامه8« و »منطق الطیر9« در گرو فهم و شناخت نمادها و کهن الگوهاي متن است.

بحث و بررسی

در اینکه تحلیل روانکاوانه اثر ادبی به درك متن کمک میکند و منتقد را در کشف ایهامها و ابهامها مدد می رساند، شکی نیست. جوهره تمامی هنرها، روان آدمی است که دانش روانشناسی درصدد شناخت آن است. یونگ هم معتقد است که» از آنجا که روانشناسی عبارت است از مطالعه فرایندهاي روانی، کاملأ بدیهی است که میتوان براي مطالعه ادبیات از آن سود جست، چه، روان انسان بطن تمامی علوم و هنرهاست.

میتوانیم از پژوهشهاي روانشناختی انتظار داشته باشیم که از سویی چگونگی شکل گرفتن یک کار هنري را تبیین کنند و از دیگر سو، عواملی را معلوم نمایند که فرد را از لحاظ هنري خلاق میکند. « - یونگ، - 40 :82: یونگ آثار ادبی را از جهت شیوهي آفرینش هنري به دو نوع بزرگ »آثار روانشناسی10« و »آثار رویایی - 11«دیده ورانه - تقسیم میکند. - همان، - 143 آثار روانشناسانه آثاري هستند که از خودآگاهی آدمی سرچشمه میگیرند و آثار رویایی یا دیدهورانه از ناخودآگاهی وي. وي معتقد است دانش روانشناسی میتواند رازهاي مستور و مگوي این انواع را دریابد و از آنها پرده بردارد.

یونگ و فروید دو تن از بزرگترین روانکاوان سده اخیر، متون ادبی را دستاویز مطالعات روانشناسی قرار دادند و حتی همانگونه که همه میدانند فروید اصطلاحات بسیاري از عنوانهاي شاهکار ادبی را وام گرفت. همچون »عقده اودیپ« و »عقده الکترا« که در این دو اصطلاح وي به دو تراژدي بزرگ یونان کهن، اثر سوفوکل اشاره دارد. فروید به تحلیل روانکاوانه برخی داستان ها از طریق الگوي ساختار روانیِ ابداعی خود پرداخت و آنها را بررسی کرد.

اینکه چرا داستانها و تراژديها مهمترین ابزارهاي فروید بودند، همانگونه - که وي خود به صراحت یادآور میشود - به این دلیل است که وي معتقد بود آفرینندگان این آثار از ارواح برجستهاي برخوردار بوده و توانستهاند بسیاري از رفتارهاي بشري را در کاراکترهاي داستانهاي خود بازیافت کنند. او معتقد بود که »هملتِ« شکسپیر داراي عقد اودیپ بوده است و شکسپیر با آفریدن این شخصیت تلاش دارد تا یکی از انواع رنجهاي روانی بشر را به نمایش بگذارد. پس از فروید، شاگرد وي یونگ راهی دیگر را پیش گرفت. او بیش از اینکه علاقهمند به مطالعه تأثیر گرایشهاي جنسی بشر بر روي رفتار وي باشد، به بررسی ضمیر ناخودآگاه پرداخت و همت خود را صرف کشف جهان رویاها و خوابها نمود. او معتقد بود بهترین مجلاي روان بشر، در رویاها و خوابهاست و آثار ادبی، مهمترین تولیدات بشر هستند که از روي آنها میتوان به بررسی روان جمعی بشر پرداخت.

در تجزیه ضمیر ناخودآگاه، وي به سنخ- هاي روانی یکسانی دست یافت که بعدها آنها را آرکی تایپ نامید. شاید بتوان گفت که مهمترین دستاورد یونگ در مطالعات روانشناسانهاش و تأثیر آن بر متون ادبی، ابداع مفهوم »آرکی تایپ» Archetype «کهن نمونه«، »کهن الگو«، »نمونه مثالی«، »صورت ازلی« باشد. البته خود یونگ هم نقدهاي روانکاوانهاي بر روي متون ادبی انجام داد. وي تحلیلهایی از »کمدي الهی«دانته، و »فاوست« گوته، و»شبان« هرماس ارائه میکند. - یونگ، :1382، - 148 همچنین وي برخی از آثار شاعران و نویسندگان بنام را نقد و بررسی کرده است. در کتاب »انسان امروزي در جستجوي روح خود« از شاعر آلمانی »اشپیتلر« برنده جایزه نوبل میگوید.

یونگ با مطالعه بر روي صدها بیمار و تعبیر رویاهاي افراد گوناگون و همچنین مطالعه و پژوهش بر روي ادیان، متون مقدس و اسطورههاي ازلی توانست دریابد که روان بشر داراي یک سري الگوهاي تکرار شوندهاي است که در طول تاریخ به صورتهاي مختلف آشکار شدهاند. این صورتهاي ازلی تکرار شونده یا آرکی تایپها خود را در نقاشیهاي اولیه انسان، اسطورهها، افسانهها، متون مقدس، متون عرفانی و اشعار استعلایی نمایش میدهند. وي توانست نمونههایی از این آرکی تایپها را در قرآن و کتاب مقدس بررسی کند.1

همچنین مطالعه متون بوداییان و گنوسیها وي را ترغیب به باور به این اعتقاد کرد که در این آثار - که همه برآمده از جان ناآگاه بشري هستند- میتوان کهن نمونهها را یافت. براي نمونه کتابهایی که یونگ درباره ماندالا و صورتهاي رویایی و تأویل آن نگاشت، نمونهاي از تبیین کهن نمونهها در متون بودایی بود. وي ماندالا را نمایشی از »خودself « میدانست.2 او در کتابی با عنوان »نمادپردازي ماندالا« به این حقیقت پرداخت. یونگ معتقد بود که کهن نمونهها به همان میزان در میان افسانهها و قصهها وجود دارند که در متون عرفانی و کتابهاي مقدس.3 زندگی عبارت است از محقق ساختن یک کل. محقق ساختن خویشتن. زندگی بسته به سالکان این طریق است که آن را درك میکنند و زندگی بدون آنها قابل درك نیست. هنر و ادبیات درك این مفهوم را ممکن میسازند. .1 براي نمونه میتوانید تأویل یونگ را از داستان موسی و خضر در کتاب چهار صورت مثالی مطالعه فرمایید. -Mandala Symbolism by Carl Gustav Jung٢

.3 مري لوییز فون فرانتس - 1915-1998 - 3 یکی از شاگردان و همکاران بسیار نزدیک یونگ بود، در سلسله سخنرانی هایی که در موسسه یونگ در زوریخ انجام داد شش افسانه از افسانههاي پریان را از منظر نقد کهن نمونهاي مورد مطالعه و بررسی قرار داد. وي در سخنرانی هاي خود نشان داد که چگونه می توان کهن الگوها را در سیر فرایند فردیت در این داستانها یافت. ولادیمیر پراپ - 1850-1970 - 3 روس هم متأثر از الگوهاي ازلی یونگ از الگوهاي تکرار شونده در قصه هاي پریان روسی سخن گفت. وي اثبات کرد که قصههاي عامیانه ریشه در ناخوداگاه آدمی و ژرفاي فرهنگ دارند و مدام تعبیر و تفسیر نو میپذیرند. مود بودکین - 1875–1967 - 3 که یکی دیگر از شاگردان یونگ بود در سال 1934 کتابی را با عنوان"الگوهاي کهن نمونه اي در ادبیات"3 تألیف کرد.

وي در این کتاب به بررسی صور خیال اشعار شاعرانی چون شکسپیر، کالریج، میلتون، دانته، الیوت و نویسندگانی چون دي اچ لارنس، چارلز مورگان، ویرجینیا وولف، از منظر روانکاوي پرداخت و نشان داد که چگونه نمونه هاي ازلی را می توان در میان اشعار شاعران و نویسندگان برجسته ادبیات از گذشته تا امروز یافت. نورتروپ فراي در تحلیل نقد Anatomy of Criticism در جستجوي کهن نمونهها در اسطوره ها برآمد و دریافت که بسیاري از نمادهاي اسطورهاي و یا موقعیتها و شخصیتهاي اسطورهاي را می توان کهن الگویی نامید. ژوزف کمبل اسطوره شناس نام آور هم از تأثیر یونگ برکنار نبود. او مجموعه آثار یونگ را در کتابی با عنوان همه جا با یونگ3 جمع آورد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید