بخشی از مقاله

چکیده

ما در عصری زندگی میکنیم که با تحولات چشمگیری در عرصه فناوری که به انقلاب علمی و تکنولوژیکی تعبیر شده است رو به رو است. این تحولات که به سرعت توسعه مییابند، هم توان و تخصص نیروی انسانی را متحول نموده و هم امکانات فنی و تولیدی موسسات مختلف آموزشی و خدماتی و تولیدی را تحت تاثیر قرار داده اند.

با گسترش استفاده از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات در نظامهای آموزشی و به خصوص رشد بی سابقه و گسترده شبکه اینترنت در سالهای اخیر رویکردی تحت عنوان یادگیری الکترونیکی و آموزش الکترونیکی در مدارس شکل گرفته است. این رویکرد که با تاسیس مدارس هوشمند یا مدارس مبتنی بر فناوری مطرح گردیده، تغییراتی را در سیستم رایج نظام آموزشی بر جای گذاشته است.

این مقاله به دنبال آن است ضمن بیان اهمیت و ضرورت تحول در نظام آموزشی ، به بررسی مولفه های شکل دهنده این تحول پرداخته و در نهایت چالش هایی که نظام آموزش و پرورش در این زمینه با آن روبه روست را مورد بررسی قرار دهد. وپیشنهادهایی برای بهبود آن ارائه دهد.

مقدمه:

قرن بیست و یکم قرن بیداری دانشگاهها و نهادهای آموزشی و پرورشی نسبت به پتانسیلهای موجود علوم انسانی، برای پیشرفت و بهسازی جامعه و فرهنگ سازی و تجدید حیات علوم انسانی در عرصهی پهناور آموزش و زندگی است. زیرا آموزش برای زندگی است و خوب زیستن در جامعهای پویا، انسانی، صلح آور، آرام بخش و هدفمند امکان پذیر است.

آموزش و پرورش همواره در بطن یک اجتماع ایجاد میشود. آموزش و پرورش و موسسات آموزش عالی در معرض تغییرات محیطهای بیرونی قرار میگیرند و تنها تحت تاثیر تغییرات منطقهای خود نیستند. این همان چیزی است که جوامع کوچک قرون وسطایی و جوامع صنعتی را به جوامع باز و فرا صنعتی قرن بیست و یک تبدیل نموده است.

دنیای ما روزی شبیه دنیای مورچهها بود و حتی هدفمان هم یکی بود. ولی دنیای امروز بسیار فرق کرده است. نیازها، مشاغل، روشها و ابزارها همه فرق کرده اند. دیگر تنها دانه جمع کردن برای زندگی و پیشرفت کافی نیست.

امروز دانش عاملی راهبردی برای موفقیت فرد، سازمان و جامعه به شمار میرود. دانش، قدرت امروز ملتها به حساب میآید و ارزش آن هم مبتنی بر توانمندی، کاربرد و تولید دانش جدید است. از طرف دیگر، دانش و معرفت آدمی، در اینترنت و پایگاههای اطلاع رسانی مشخصی عرضه میشود و هرکسی میتواند در برابر پرداخت بها و گاهی به رایگان از آنها بهره مند شود. بنابراین عصر ما دورهی تولید دانش است و هر ملتی که بتواند دانش تولید کند، در عرصهی جهان حرف اول را میزند.

به کلام دیگر، ما باید نظام آموزشی خود را از ارائه دانش، به کاربرد و تولید دانش سوق دهیم تا دانشآموزان از هم اکنون با شیوههای تولید دانش آشنا شوند و به آن عادت کنند. کاربرد این رویکرد در فرایند یاددهی و یادگیری، خود به خود موجبات بازنگری و تغییر در بسیاری از مولفههای نظام آموزشی را به وجود میآورد که به تبع آن، تحول بنیادی و عظیمی در بخشهای گوناگون آموزش و پرورش ایجاد میشود. مجموعه این گونه تغییرات و تحولات است که میتواند مدارس ما را از یادگیری سطحی، تقلید صرف و مصرف گرایی علمی به تولید دانش و سازندگی بنیادی که آرزوی ملی و اعتقادی ماست، برساند

تحول در نظام آموزشی

آموزش و پرورش معاصر با فعالیتهای تکنولوژیکی که شامل انواع نظامهای ادراکی، ابزارها و وسایل میشود؛ ارتباط تنگاتنگی دارد. تکنولوژی اطلاعاتی جدید به تنهایی مفید نخواهد بود مگر اینکه طبق فرایندهای آموزش و پرورش جهانی تنظیم شوند. تاریخ آموزش و پرورش مملو از تطبیقهای فراوان با یک تکنولوژی است. اما امروزه به خصوص در دهه اخیر، تکنولوژی اطلاعاتی مدرن به طور وسیعی در زمینههای مختلف آموزش و پرورش به کار گرفته شده است

پیاژه که یک فیزیولوژیست است بیان میکند که پدیدهها به تدریج ایجاد میشوند و باید آگاه باشیم که هر تغییری در جهان واقع، محرکی برای ایجاد یک تغییر در ذهن است؛ بنابراین، هیچ تحولی را نباید از فرایند آموزش و پرورش مستثنی کرد. تغییر مقیاسها در آموزش و پرورش مستلزم تغییر در شیوه ارتباطات است.

مراحل تحول در نظام آموزشی

جودیت سندهولز و همکاران وی - 9111 - مراحل تحول در نظام آموزشی را بر اساس تجارب خود با ادغام تکنولوژی و فناوریهای مختلف در برنامههای آموزشی، در پنج مرحله توصیف کرده اند: ورودٌ، قبولٍ، سازگاریَ، تخصیصُ و ابداعِ.

"ورود: در این مرحله، آموزش و مدار فعالیتها، معلم است. برخی از فناوریهای آموزشی شامل تخته سیاه، کتاب درسی، کتاب کار و اورهد هستند. وقتی کار با فناوری رایانه در محیط سنتی شروع میشود، اغلب معلمان با مشکلاتی مانند مدیریت منابع مواجه میشوند.

پذیرش: در این مرحله، معلمان دغدغه بیشتری درباره تلفیق فناوری با فعالیتهای کلاسی دارند. در واقع فناوری برای این به کار میرود که به بچهها بیاموزند، از آن چگونه بهره مند شوند و فعالیتهای عمومی مانند کار با صفحه کلید و استفاده از واژه پرداز، مورد تاکید قرار میگیرد.

سازگاری: در این مرحله، فناوریهای جدید با فعالیتهای کلاس درس تلفیق و سازگار میشوند. البته سخنرانی، کارنشسته و از بر خواندن هنوز بر فعالیت کلاس حاکم است. اما بین سی تا چهل درصد دانشآموزان از واژه پرداز، بانک اطلاعات، برخی برنامههای تصویری و مجموعههای آموزش به کمک رایانه استفاده میکنند. تولید، تم اصلی است و دانشآموزان سریعتر تولید میکنند. معلمان رفته رفته استفاده از رایانه برای صرفه جویی از وقت را یاد میگیرند.

تخصیص: این مرحله، مرحله مهمی است. تخصیص شخصی ابزارهای فناورانه به دانشآموزان و معلمان، تحول در کاربرد فناوری را تسریع میکند. نگرش شخصی معلمان به فناوری، معیار تحقق این مرحله از تکامل آموزشی است. معلمان سودمندی فناوری را درک میکنند. تعاملات بیشتری میان دانشآموزان مشاهده میشود و دانشآموزان اغلب با رایانه کار میکنند. آموزش مبتنی بر پروژه، مشارکت و همیاری در این مرحله دیده میشود.

ابداع: در این مرحله معلمان الگوهای جدید آموزش و راههای ارتباط با دانشآموزان و دیگر معلمان را تجربه میکنند. معلمان، دانش را چون پدیدهای که کودکان باید بسازند و نه پدیدهای که باید انتقال یابد، تصور میکنند. آموزش بین رشتهای و مبتنی بر پروژه، آموزش تیمی و آموزش انفرادی گام به گام از نشانههای این مرحله هستند. تعاملات کلاس نیز تغییر میکند و نظام حمایتی مداومی به کمک دیگران و از طریق ایمیل و اینترنت تاسیس میشود."

مولفه های تحول در نظام آموزشی:

-1  فناوری اطلاعات و ارتباطات - ICT -

امروز ما در عصر فنآوری اطلاعات و ارتباطات به سر میبریم. فناوریهای جدید، به ویژه فناوریهای مربوط به عرصه اطلاعات و ارتباطات زمینه تحولات سریع و غیرقابل برگشتی در جهان فراهم آورده است. فناوری اطلاعات و ارتباطات - - ICT از تلفیق سه حوزه اطلاعات، کامپیوتر و ارتباطات پدید آمده است. بخش کامپیوتر به عنوان سخت افزار و تامین کننده تجهیزات و ادوات لازم؛ دادهها و اطلاعات، به عنوان مواد اولیه در درون شبکه عمل میکنند و ارتباطات مخابراتی، وظیفه برقراری ارتباط بین دو بخش دیگر را بر عهده دارد.

یکی از پیامدهای مهم و قابل توجه توسعه فناوری نوین اطلاعات و ارتباطات شکل گیری فضای جدیدی در بستر اینترنت است که به تعبیر برخی میرود تا عصری با عنوان عصر مجازی را خلق کند. امروزه با وجود فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی مختلف و پیشرفته، امکان برقراری سریع ارتباط و تبادل سریع اطلاعات بیش از گذشته میسر شده است. بسیاری درباره لزوم کاربرد فناوری در مدارس بر این باورند که توانایی کار با این فناوریها در آمادگی برای شروع زندگی شغلی و مشارکت اجتماعی دانشآموزان از اهمیت خاصی بر خوردار است. مفهوم ICT در آموزش و پرورش شامل سیستمهای جمع آوری اطلاعات، مدیریت، دستکاری، دستیابی و ارتباطات در اشکال مختلف است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید