بخشی از مقاله
چکیده:
فرایند شهر نشینی ، مدرنیزاسیون و جهانی شدن منجر به تشدید مهاجرت جمعیت از روستا به شهر گردیده است.در حالیکه ایران هنوز در سطح جهان بعنوان یک کشور روستایی وابسته به کشاورزي شناخته می شود که اکثریت جمعیت جهان در روستا زندگی و امرار معاش می کنند از این رو توسعه روستایی و بررسی موانع ساختاري آن در جهت توسعه متوازن ملی مهم است.
در ایران برنامه ریزي روستایی بعنوان بخشی از فرایند توسعه در مقایس ملی و نیز به منظور تحلیل تحولات اجتماعی ، سیاسی و اقتصادي از چند دهه قبل مطرح بوده و بخشی از سیاست هاي توسعه را تشکیل داده است. ولی تحقق اهداف توسعه روستایی نه تنها به اتخاذ رویکردهاي مناسب توسعه اقتصادي، اجتماعی و فیزیکی متکی است بلکه نیازمند استفاده از رویکردي موثر در فرایند برنامه ریزي توسعه ، تهیه و اجراي طرح توسعه در سطوح ملی، منطقه اي و محلی نیز می باشد.
زیراعدم وجود رابطه منطقی بین این سطوح، عدم مشارکت مردم و سازمان هاي دولتی، فقدان مدیریت یکپارچه موجب بروز نارسایی در نظام برنامه ریزي روستایی می شود. همانطورکه با وجود سابقه بیش از 50ساله برنامه ریزي توسعه در ایران، نظام برنامه ریزي توسعه ملی و روستایی داراي نارسایی هایی است. در حالیکه پایه و اساس دست یابی به توسعه در سطوح مختلف نیازمند برنامه ریزي دقیق و کارآمد است. لذا هدف از این تحقیق تاکید و توجه به برنامه ریزي روستایی، مفاهیم و اصطلاحات مرتبط با برنامه ریزي روستایی واشاره به چالشهاي موجود در قالب تحقیق کتابخانه اي می باشد.
مقدمه
توسعه روستایی مفهومی با سابقه است ، هرچند که مفهوم آن از لحاظ محتوا و کارکرد در راستاي سازماندهی توسعه در نواحی روستایی، طور مداوم تغییر کرده است.اهمیت توسعه روستایی در کشورهاي کمتر توسعه یافته بیشتر به دلیل نقش مهم نواحی روستایی در اقتصاد آنها می باشد.از آنجا که هدف اصلی توسعه روستایی کاهش فقر است. برنامه هاي توسعه روستایی باید به منظور افزایش تولید و بهبود بهره وري ، توسعه منابع انسانی و گسترش فرصتهاي اشتغال طراحی شود و روند توسعه نیز نباید بنیانهاي محیطی را تخریب کند
برنامه ریزي بطور کلی نوعی تفکر درباره مسائل اجتماعی و اقتصادي است که نتیجه آن بصورت منطقی و علی موجب بهبود زندگی انسانها خواهد شد. در واقع برنامه ریزي علم اداره و کنترل سیستم ها به منظور بهبود زندگی انسانها تلقی می شود. برنامه ریزي روستایی برخلاف برنامه ریزي هاي ناحیه اي و شهري در سالهاي اخیر مطرح گردید و حال اینکه برنامه ریزي هاي ناحیه اي و شهري از دیرباز از عهد باستان مورد عنایت حکام و سلاطین و امپراطوریان و حتی جامعه شناسان بوده است زیرا توسعه و گسترش شهرها به موازات حفاظت و امنیت آنها پیوسته مورد توجه قرار می گرفته و حال اینکه روستاها اغلب فراموش می شده اند.
بعد از انقلاب صنعتی با پیشرفت تکنولوژي و افزایش جمعیت نیاز به مواد اولیه براي صنعت و غذا براي جمعیت روز به روز بیشتر از پیش در جهان احساس می گردید و عموما روستاها بعنوان منابع اصلی تولید این مواد چهره نمائی می کردند. از این رو بر اساس این نیازها روستا مورد توجه قرار گرفته و براي بهره مندي هرچه بیشتر از این منابع و تولیدات در روستاها علم به خدمت گرفته شد. در چنین شرایطی بوده که برنامه ریزي در روستا به منظور تامین نیاز منابع و مواد غذایی عنوان گردید
مفهوم توسعه و توسعه روستایی:
واژه توسعه در زبان فارسی معادل - development - انگلیسی به کار رفته که به معناي پیشرفت و بسط، ترقی و نمو نیز تعریف شده است. بطور کلی با توسعه موضوعات زیر مطرح می شود:
-1 افزایش مستمر درآمد سرانه
-2 افزایش بازدهی تولید
-3 کاهش فقر
-4 عدالت اجتماعی
-5 تغییر در عادات و آداب و رسوم
-6 نوسازي و نوآوري
بنابراین توسعه داراي بار معنایی وسیع و نظامی جامع و چندبعدي به لحاظ ساختارها و زیر ساختهاي اقتصادي ، اجتماعی، فرهنگی و کالبدي می باشد. ولی توسعه روستایی و برنامه ریزي روستایی مربوط به آن ، مجموعه اي از سیاستها و خط مشی هاي اجتماعی ، اقتصادي و کالبدي را شامل می شود که در واقع وجود توسعه روستایی را در دراز مدت در بر می گیرد. چنین راهبردهایی در شرایط توسعه روستایی و اقلیم متنوع آن مستلزم نگرش جامع به امر توسعه است
تاریخچه برنامه ریزي:
اگرچه تاریخچه برنامه ریزي با وقوع انقلاب روسیه آغاز و پس از آن نامهاي اقتصادي به نظامهاي با برنامه و بدون برنامه تقسیم می شود ، ولیکن اوج گرایش به برنامه ریزي بویژه در کشورهاي اروپایی در سالهاي پس از جنگ جهانی دوم دیده می شود که نمونه ي بارز آن اجراي طرح مونه در فرانسه بود. که این طرح به دلیل موفقیت هاي حاصله سرمشق بسیاري از کشورها ، از جمله کشور ما قرار گرفت
مفهوم برنامه ریزي:
امروزه برنامه ریزي یک واقعیت پذیرفته شده در زندگی اقتصادي – اجتماعی اکثر کشورهاي معاصر د حال توسعه است . بدون شک برنامه ریزي فعالیتی است که بشر از آغاز بدان مشغول بوده است زیرا هیچ اقدامی نیست که براي رسیدن به هدف خاصی طرح ریزي شده مگر آنکه شامل برنامه ریزي باشد. اصولا دلیل تهیه برنامه ، محدود بودن پول و وقت است به عبارتی به دلیل اینکه از یک سوي منابع محدودند و براي رفع نیازهاي ما کافی نیستند و از سوي دیگر نیازهاي ما نامحدود و متنوع هستند دست به برنامه ریزي می زنیم و ابتدا در صدد رفع نیازهاي ضروري از قبیل خوراك ، پوشاك ، مسکن ، بهداشت و آموزش برمی آییم .
برنامه ریزي چیزي تعریف می شود که محصور است و در اختیار مهندسان و تکنسینها قرار دارد و نیز ابزاري که در خدمت توسعه است. هرگاه توسعه به مثابه هدف در نظر گرفته شود ، برنامه ریزي در مقام نوعی فرایند و عمل ، به ساز و کار و ابزاري براي تحقق توسعه بدل می گردد . برنامه ریزي بطور کلی نوعی تفکر درباره مسائل اجتماعی و اقتصادي است که نتیجه آن بصورت منطقی و نوعی موجب بهبود زندگی انسانها خواهد شد.
به عبارت دیگر می توان برنامه ریزي را علم اداره و کنترل سیستم ها به منظور بهبود زندگی انسانها تلقی نمود. علم برنامه ریزي بطور جدي و فعال در قلمرو جغرافیا مطرح است. به همین جهت جغرافیدانان می توانند به عنوان یکی از موجه ترین عاملان دربرنامه ریزي ها ، عمل نمایند. زیرا برنامه ریزي ناحیه اي ، برنامه ریزي شهري و برنامه ریزي روستایی شاخه هایی از جغرافیاي انسانی را تشکیل می دهند