بخشی از مقاله

چکیده

محیط پویا، پیچیده و تحولات گسترده در عرصههای مختلف اجتماعی، تغییرات در ساختارهای سازمانی را اجتنابناپذیر ساخته است. به همین علت در این تحقیق سعی شد تا با بررسی محیط سازمانی و تعیین تناسب آن با استراتژی سازمانی در دانشگاه پیام نور، الگوی سازمانی مناسب در این دانشگاه طراحی و ارائه شود.

این بررسی، بهصورت پیمایشی و بر پایه 400 پرسشنامه، اطلاعات آن گردآوری شده است. اطلاعات جمعآوری شده با استفاده از نرم افزار sppss19 تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاکی از آن است که دانشگاه دارای ساختاری با رسمیت شدید، پیچدگی بالا و تمرکز زیاد، محیطی پیچیده و متغیر و استراتژی تدافعی و انفعالی است. همچنین روابط بین متغیرها نشان داد که بین محیط با تمرکز و پیچیدگی در جهت معکوس و استراتژی با تمرکز و پیچیدگی در جهت مثبت رابطه وجود دارد.

رابطه مثبت استراتژی با رسمیت بالا و تمرکز زیاد در دانشگاه پیام نور، نشان میدهد که دانشگاه پیام نور فاقد استراتژی تحلیلگر و آیندهنگر است و بیشتر گرایش به سمت استراتژی تدافعی و انفعالی دارد. با توجه به محیط غیرقابل پیشبین و متغیر در دانشگاه پیام نور دوری گرفتن از استراتژی تدافعی و بهکارگیری استراتژی تحلیلگر و آیندهنگر برای این دانشگاه بهمنظور عملکرد درست و اثربخش بسیار حائز اهمیت است. نتیجه اینکه برای بهکارگیری استراتژی تحلیلگر و آیندهنگر، دانشگاه پیام نور نیازمند طراحی سازمانی با ساختار ارگانیکی است.

مقدمه

دنیای امروز پر از پیچیدگیهای است که سازمانها را در زمینه رشد و تعالی با مشکلات عدیدهای رو به رو ساخته است و مدیران را به عنوان برنامهریزان، سازماندهندگان و رهبران قافله بشریت با چالشهای فراوان رو به رو کرده است - دال، .1 - 2009 یکی از عوامل موثر در موفقیت سازمانها، چگونگی طراحی و تدوین استراتژی مناسب سازمانی است و در محیط متغیر و متحول، مدیران باید به طور مستمر استراتژی سازمانی خود را با شرایط محیطی تطبیق داده و اصلاحات لازم را در آن به عمل آورند.

به قول ویلیامس - 2002:133 - 2 شرایط اجتماعی مدرن از نظر تغییر استثنایی هستند. اکثر سازمانها حداقل به صورت نظری پذیرفتهاند که باید یا تغییر کنند یا بمیرند. ایدههای تغییر معاصر تأکید می کنند که مدیران باید در کار کردن با تغییرات سازمانی برنامهریزی شده، ماهر باشند. تغییرات و پیچیدگیهای محیط کاری،سازمانها را وادار کرده تا تواناییهای خود را در پاسخگویی به تغییرات محیطی افزایش دهند.

از طرفی دگرگونیهای اجتماعی، فناوریهای پرشتاب و چالشزا و تکوین رسالتهای جدید در سازمانها، ضرورت انعطافپذیری و آمادگی برای رویارویی با شرایط جدید را امری اجتنابناپذیر ساخته است. طبق یک تحقیق در انگلستان،94 درصد سازمانها تغییر سازمانی برنامهریزی شده را در سال 1997 تجربه کردهاند - اوگبونا و ویلکینسون، . - 2004 بنابراین در عصر ما برای بقا و پیشرفت و حتی حفظ وضع موجود میباسیت جریان نوجویی و نوآوری را در سازمان تداوم بخشید.

سازمانهای مختلف با محیطهائی با درجات مختلف از عدم اطمینان محیطی روبرو هستند. عدم قاطعیت محیطی یک متغیر مهم در طراحی ساختار سازمانی است. عدم قاطعیت محیطی به عدم توانایی برای تعیین احتمالات با درجهای از اطمینان درباره چگونگی تأ ثیر عوامل محیطی بر موفقیت یا شکست واحد تصمیم گیری در انجام نقش آن اشاره دارد. عدم قاطعیت محیطی همچنین به تنوعی از نیروهای خارجی اشاره دارد که یک سازمان باید با آنها تعامل برقرار کند

معنی واژهی - محیط - نامحدود است و شامل همهی چیزهایی میشود که در خارج از سازمان قرار دارند. در اینجا تنها، جنبههایی از محیط مورد توجه است که بر سازمان مورد مطالعه اثرگذار است. از این رو در این پژوهش محیط را تمام عواملی که در خارج از مرز سازمان وجود دارند و بر تمام یا بخشی از سازمان اثرات مستقیمی میگذارند، تعریف میکنیم. محیط سازمانی تأثیر عمدهای بر استراتژی سازمانی دارد و تدوین و بکارگیری استراتژی سازمانی، تأثیر مستقیم بر توانایی سازمان در انجام وظایف دارد .

در تحقیقاتی که به تازگی انجام شده، بسیاری ازبحثهای مربوط به محیط نامطمئن تحلیل شده است . نتیجه پژوهشهای مزبور نشان داده است که محیط سازمانها سه رکن اصلی دارد. آنها عبارت اند از : ظرفیت، ناپایداری و ابهام . مقصود از ظرفیت یک محیط، توان بالقوهای است که موجب رشد سازمان میشود. محیطهای غنی و رو به رشد سرشار از منابع هستند و میتوانند به هنگام نیاز، سازمان را یاری کنند . در حالی که اگر محیط مزبور فاقد تواناییهای لازم باشد ، نمیتواند چنین فرصتی را به سازمان بدهد . اگر محیطی به شدت دست خوش تغییر و تحولات پیش بینی نشده قرار گیرد، میگویند که آن یک محیط »پویا « است.

وجود چنین محیطی باعث میشود که مدیریت سازمان نتواند میزان احتمال راهحل های مورد نظر را به صورتی دقیق پیش بینی کند. در انتهای دیگر طیف، محیطی قرار میگیرد که بسیار پایدار و باثبات است . اگر سازمانی در محیطی فعالیت کند که از توان بالقوه چندان بالایی برخوردار نباشد، یا دست خوش تغییرات شدید گردد - بسیار پویا باشد - و میزان واگرایی یا عدم تجانس آن زیاد باشد - دارای پیچیدگی باشد - ، در آن صورت بسیار بیثبات و ناپایدار خواهد بود. زیرا چنین محیطهایی اجازه نمیدهند تا سازمان مرتکب اشتباهاتی شود، آینده برای آنها قابل پیش بینی نیست و نمی توان اجزای ضد و نقیضی که محیط را تشکیل میدهند کنترل کرد و آنها را تحت نظر قرار داد

اگر محیط آرام و قابل پیشبینی باشد استراتژی تدافعی و تحلیلنگر مناسب است. اما اگر محیط ناآرام باشد و به سرعت تغییر کند، قابلیت پیش بینی کمتر خواهد بود و سازمان باید استراتژی تحلیلگر و آیندهنگر داشته باشد تا توانایی انطباق با تغییر ات مجیطی را پیدا کند

استراتژی 6 به معنای اعمالی است که سازمان برای پاسخ یا پیشبینی تغییرات محیطی طراحی میکند. در واقع استراتژی تعیین کننده شیوه رسیدن سازمان به هدفهایش است. مدیران ساختار سازمانی را برای نیل به اهداف ایجاد میکنند. پس قاعدتاً ساختار بایستی از استراتژی تبعیت کند و وقتی استراتژی تغییر میکند، ساختار نیز باید تغییر کند

استراتژی مناسب باید بتواند عامل بقای سازمان و زمینه رشد سازمانی را در جهت موفقیت سازمانی فراهم نماید

ماهیت تدوین استراتژی عبارت است از مرتبط کردن یک سازمان با محیط اطرافش. بنابراین آنچه در شکلگیری استراتژی سازمان تأثیر بسزایی دارد محیط و عوامل کلیدی حاضر در آن میباشد

مایلز و اسنو ضمن تحقیق در مورد انواع سازمانهای مختلف دریافتند که ، سازمانها به منظور کاهش تاثیرپذیری منفی از محیط و افزایش بهرهمندی از فرصتها عمدتاً، از یکی از چهار نوع استراتژی تطبیقی استفاده میکنند. ایشان سازمانها را بر حسب نوع استراتژی تطابقیشان با چها نام مدافعان، آیندنگرها، تحلیلگران و منفعلان دستهبندی کردهان د:

سازمان مدافع9 ؛ سازمانی با ثبات است که مسئله کارآفرینی خود را با هدفگیری قلمروی ثابت و محدود حل میکنند. این سازمانها را همواره یک خطر اساسی تهدید میکند . آن خطر از احتمال وقوع تغییر ناگهانی در بازار خاص و ناتوانی آنها در پاسخگویی سریع به آن دگرگونی ناشی میشود - هاشمی، 1393، ص - 3-2 در این استراتژی چنانچه یک حرکت و تحول اساسی صورت بگیرد که مدیریت آن را پیش بینی نکرده و با آن همگام نگردد حیات و بقاء سازمان بهخطر میافتد.

آیندهنگرها یا پیشگامان: 10 روش تطابقی سازمانهای نوع دوم یا مهاجمان یا آینده نگرها در مقایسه با مدافعان در سر دیگر طیف قرار دارد. آنها برخلاف مدافعان ، همواره برای استفاده از فرصتهای جدید تلاش میکنند. موفقیت آینده نگرها متکی بر ایجاد و تولید محصولات جدید و حفظ ظرفیت سازمان برای بررسی دامنه وسیعی از شرایط ، روندها و حوادث محیطی است . از اینرو آ ینده نگرها در خصوص نیروی انسانی، محیط سازمان را از جهت یافتن فرصتهای بالقوه مورد کنکاش قرار داده و در این زمینه سرمایه گذاری فراوانی

تحلیلگران:11 این سازمانها ترجیح میدهند تا بطور نسبی از دو مزیت آینده نگرها و مدافعان برخو ردار باشد ، در واقع هم تا حدودی از ریسک بیش از حد آینده نگرها اجتناب می ورزند و هم در پی افزایش منافع سازمان میباشند..

انفعالیها: 12 در مورد مدافعان، آیندهنگرها و تحلیلگران میتوان این نظر را داشت که استراتژی اثربخشی را اتخاذ نمودهاند . اما نمیتوان این نظر را در مورد انفعالیها نیز مطرح کرد چراکه آنها از برای رویارویی با مسائل، برنامهریزی نمیکنند. بلکه در برابر تغییرات به وقوع پیوسته واکنش نشان میدهند و حتی در این راه نیز از ثبات برخوردار نیستند و هر بار به گونهای تصمیم میگیرند. به همین دلیل عملکرد آنها ضعیف است ، همواره سردر گم هستند و نمیدانند پس از انجام کار فعلی به چه اقدامی باید بپردازند . این سازمانها با رفتن مدیر ارشد سازمان، راهبرد دیگری را درپیش میگیرند و مدیر جدید دلایل مدیر قبلی در اتخاذ برخی روشها را نمیداند و دچار سردر گمی میشود. در واقع آنها از اینکه چگونه راهبرد تطابقی مدافعان یا آینده نگرها را پیش بگیرند بیاطلاعاند.

در جدول زیر رابطه میان استراتژی های مختلف، محیط و ساختار سازمانهای بکارگیرنده نشان داده شده است که میتوان از آن به عنوان دلیل عدم موفقیت بسیاری از سازمانها در پیاده سازی موفقیت استراتژیهای مأخوذه یاد کرد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید