بخشی از مقاله

طراحی فضاهای شهری با تأکید بر ویژگی های کالبدی شهر ( نمونه موردی : محله جلفای اصفهان)

چکیده

دگرگونی ها و پیشرفت جوامع در دو سده اخیر به شکل جدیدی از روابط اجتماعی و فرهنگی در معنای عام انجامیده و شهر به عنوان تبلور کالبدی این دگرگونی ، ماهیتی دوباره یافته که در آن روابط کالبدی و فضایی نیز مفهومی جدید از مقوله شهروندی را مطرح میکند.کالبد یکی از مهم ترین عناصر استخوان بندی شهر بوده و در جهت دهی به ذهنیت شهروندان در سیما و منظر شهر نقش بسزایی را ایفا میکند. درطول تاریخ، انسان هویت ساز متوجه به یک کانون و یک مرجع بوده تا اینکه در دوران مدرن در پی رویکردی انسان محور کانون توجه به انسان معطوف می شود و محیط از آن جهت که تجلی کالبدی باورها و ارزش های فرهنگی جامعه است می تواند در تأثیر گذاری فضای شهری موثر باشد.در این جا سوألی مطرح می شود که براستی در تعامل موجود بین کالبد شهر و فضای شهری رابطه ای دو سویه موجود چگونه است و چه مراتبی دارد؟ در جهت پاسخگویی به این سوال بین ویژگی های کالبدی شهر و تحلیل و تأثیر کالبد شهر بر فضای شهری و برعکس آن پرداخته می شود و به منظور مشخص تر شدن موضوع محله جلفا که یکی از محله های اصلی و قدیمی اصفهان محسوب شده به عنوان نمونه موردی انتخاب و ضمن بررسی کالبد بر روحیات رویکرد به باز طراحی آن پرداخته هدف از ارزیابی مسائل فضای شهری محله جلفا ، شناسایی عوامل تأثیر گذار و دستیابی به کلیدی ترین پتانسیل های موجود در محله جلفا و تبیین راهکارهایی جهت ارتقاء کیفیت کالبدی بافت محله جلفا می باشد روش تحقیق در این پژوهش ترکیبی (توصیفی- تحلیلی) یوده و نتایج حاصل از بررسی ها کتابخانه ای و عملیات میدانی شامل مشاهده ، مصاحبه و پرسشنامه و روش تجزیه و تحلیل داده ها کمی- کیفی و ابزار آن سوات،دلفی و ...


واژههای کلیدی: فضای شهری ،کالبد شهر، محله جلفا اصفهان

-1 مقدمه

اگر بپذیریم که شکل و کالبد شهرها متأثر از هویت، فرهنگ و تمدن شهروندان و ایجادکنندگان آن است، قطعا ً به این نتیجه می رسیم که ویژگیهای مختلف بر یک جامعه همان عواملی هستند که شکل کالبدی شهرها را در گذر زمان و در فضای حضور و تعامل انسانها با محیط، ساخته اند. در اینجاست که زشتی و زیبایی این شاکله و ساختار کالبدی، قطعا ًتظاهری از ارزشها و نقصانهای فرهنگ و تمدن یک جامعه و تعاملات آن جامعه با محیط و با یکدیگر است. با توسعه ارتباطات میان فرهنگها و رشد انتظارات شهروندان در شهرها، بیش از صد سال است که جریانی متفاوت با آنچه گفته شد یعنی تأثیر کالبد شهر بر فرهنگ شهروندان را مشاهده می کنیم. بسیاری از کشورهای توسعه یافته و به تأکید، درحال توسعه در دنیایی با رقابت شدید، چنین مسیری از توسعه را در بسیاری از شهرهای خود برنامه ریزی کرده یا به جبر، آگاهانه یا نا آگاه تجربه کرده اند . به طور کلی

1

می توان محیط شهر را مجموعه ای به هم پیوسته از مکان ها در نظر گرفت که با شبکه ای از راه ها و انواع مختلف حرکت به هم مربوط می شود. از این نظر فضای شهری به طور عمده در طراحی فضاها و معابر شهری تحقق پیدا می کند. در شهرهای امروزی با گسترش وسایل حمل و نقل ماشینی، نقش فضاهای سواره به شدت افزایش یافته و در نتیجه تغییر کیفی در ترکیب و نقش فضاها به وجود آورده است. اختلاط انواع فضاهای ایستا و پویا وانواع حرکت سواره و پیاده یکی از خصوصیات و تضادهای شهرهای معاصر است که علاوه بر مسائل کالبدی و زیست محیطی، مسائل جدیدی را در مورد شکل گیری فضا و سیمای شهرها و نحوه انعکاس ذهنی آنها به وجود آورده است. درواقع به دلیل تنوع فضاها وتنوع وسایل حرکت وتنوع سرعت سفر در شهر ، شرایط مختلفی برای فضای شهری به وجود میآید که از نظر آثار روانی و زیبا شناختی بسیار تعیین کننده است و باید به بررسی آن پرداخت که در اینجا به تاثیراتی که کالبد شهر بر فضای شهری می گذارد پرداخته می شود. متأسفانه در شهرهای امروزی با گسترش شهر ها و مهاجرت توده وسیعی از جمعیت به شهرها، دستخوش رشد فیزیکی سریع شده که این عوامل شناسایی و بررسی میشود.

-2تعاریف و مفاهیم:


طراحی شهری :

طراحی شهری به عنوان فعالیتی که به محیط انسان ساخت و سکونتگاه های انسانی شکل داده و انسجام می بخشد ، از ابتدای پیدایش (حدود 40 سال پیش) تاکنون همواره از اهمیت روز افزونی برخوردار بوده است . با وجود این بررسی منابع متعدد نشان می دهد که در مورد تعریف طراحی شهری هنوز هم وضوح و اتفاق نظر کاملی وجود ندارد. بنابراین اگرچه در اهمیت و ضرورت طراحی شهری در شهرهای امروزی هیچ گونه شک و تردیدی وجود ندارد لیکن ارائه تعریغی جامع و مانع برای این حرفه مشکل است(. [1] ( Moudon . 1992 ; Sternberg . 2000

کالبد:

در ادبیات طراحی شهری ، واژه شکل (فرم) شهر را می توان مترادف کالبد شهر دانست . کوین لینچ در کتاب سیمای شهر ، فرم شهر را به صورت » مظاهر جسمی و روئیت پذیر شهر« تعریف کرده است )[2] لینچ،1374،.(90 در کتاب تئوری شکل خوب شهر ، این مفهوم بیشتر تشریح می شود »:شکل مجتمع زیستی که معمولاً به نام محیط زیست کالبدی خوانده شده است ، به طور کلی به مفهوم الگوی فضایی عناصر کالبدی بزرگ ، بی حرکت و دائمی در شهر، نظیر : ساختمان ها ، خیابان ها ، تجهیزات ، تپه ها ، رودخانه ها و شاید هم درختان می باشد )[3] «لینچ ، 1376، .(58 برخی از صاحب نظران دیگر نیز کالبد شهر را مترادف عناصر مصنوع و بی جان (ساختمان ها ) دانسته اند : » شکل شهر که رکن اساسی طراحی شهری به حساب می آید در حقیقت ظرفی است که امکان می دهد فعالیت های شهری در آن به وقوع بپیوندد. از نظر بعضی ها مثلاً جغرافی

دانان ، شکل شهر فقط مورفولوژی شهر است . به این معنی که شکل شهر در بر گیرنده بافت فیزیکی ، عملکردهای اداری و صنعتی و مجموع ساختمان هایی است که معرف فضایی پدیده های شهری هستند )[4] «بحرینی ، 1377 ،.(57

فضای شهری و ابعاد آن:

فضاهای شهری ویژگیهای کالبدی و کارکردی متفاوتی در دوره های مختلف و بسترهای جغرافیایی و فرهنگی متفاوت به خود گرفته اند و از این روی تعاریف گوناگونی نیز از آنها به عمل آمده است. نگاهی به این تعاریف و دیدگاهها برای استخراج ابعاد مختلف یک فضای شهری نشان از دو عامل فرم (کالبد) و ماهیت (عملکرد) فضاهای شهری است.


2

کالبد و فعالیت در دوره باستان یکی است، اما در اواخر قرن هجدهم متفاوت از یکدیگر است. در این دوره شهر و فضاهای شهری کانون اندیشه ها، عواطف و احساسات بشری است. و از اواسط قرن بیستم تاکنون مفهوم فضای شهری به گونه دیگری است:

"فضای شهری به ترکیبی اطلاق می شود که از فعالیت ها، بناهای مختلف فرهنگی، اجتماعی، اداری، تجاری و مانند آن و عناصر و اجزای شهری به صورتی آراسته، هماهنگ و واجد نظم و زیبایی و بالطبع با ارزش های بصری تشکیل می گردد و از نظر فیزیکی دارای بدنه ای محصور کننده می باشد. بعبارتی فضای شهری جزئی از یک شهر است که بعنوان عرصه عمومی، تجلی گاه فعالیتهای شهری است."

بدین ترتیب در حال حاضر هرگونه فضایی را نمی توان فضای شهری قلمداد نمود؛ چرا که فضای شهری دارای ویژگیهایی ارتباطی بوده و بخشی از ارگانیسم زنده شهر است که با شرایط اجتماعی، اقتصادی و فنی در حال تغییر، مرتبط است و در غیر این صورت بجز حفره ای در میان ساختمانها و سایر اجزای شهری نخواهد بود.

با این تعاریف فضای شهری امروزی حاصل نگرش توام به هر دو بعد فرم (کالبد) و عملکرد (محتوا) ست و ضرورتاً "فضای شهری را نه فقط باید از طریق ویژگیهای زیبایی شناختی آن بلکه باید از طریق تحلیل مشخصه های محتوای آن مورد بازشناسی قرار داد." بنابراین در بررسی و تحلیل تاثیرات آن نیز این دو فاکتور ملاک عمل خواهد بود )[5] جانشاهی م ،1390،ابعاد فضاهای شهری امروز و تاثیر آن بر وجوه مختلف شـهر).

کالبد و منظر فضاهای شهری:

فضاهای شهری گرهها و مسیرهائی هستند که ضمن محصور بودن، باید از فعالیت و سرزندگی نسبی هم برخوردار باشند. چنین فضاهائی لزوماً باید دارای ویژگیهای خاص فیزیکی و ادراکی باشند تا بتوانند سرزندگی را در خود پدید آورده و حفظ کنند. (LanBentley) در واقع پدیدهئی است که خود را بهصورت عینیتی باورپذیر به استفاده کنندگانش مینمایاند.طراحی شهری دانشی است که ارتقاء کیفیت محیط را براساس ادراک و رفتار مردم، کارشناسان و مدیران برنامهریزی میکند . آفرینش و ساخت یک فضای شهری باید با عملکردها و فعالیتهای انسانی هماهنگ باشد و از لحاظ فیزیکی همهشرایط لازم برای حضور انسانها را دارا باشد. این تأکیدی بر تعریف منظر شهری بهمثابه عینیتی است که مستقل از انسان وجود دارد و توسط او درک میشود. منظر یک فضای شهری شامل کلیهاطلاعات موجود از آن فضا است که توسط حواس دریافت شده، در فرایند ادارک پردازش میگردد. منظر بهعنوان فرستنده، در برگیرنده اطلاعات گوناگونی است که میتوان آنها را به دو دسته عناصر فیزیکی کالبدی و عوامل انسانی تقسیم کرد.

کالبد فیزیکی منظر خود از سه موضوع جداره، بام و زمین تشکیل شده است بنابراین بعد فیزیکی سیمای شهر خود شامل سه لایه است:سیمای جداره،سیمای بام،سیمای زمین بعد دیگر سیمای شهر جنبه ادراکی آن است. طبق تعریف، سیما تصویری است که از راه ادراک و پردازش منظر در ذهن پدید

میآید. حضور مردم و نحوه فعالیت و عملکرد آنها در فضای شهری به همان اندازه سیمای جداره، بام و زمین بر فضای شهری تأثیرگذار است. از اینرو سیما و منظر فضاهای شهری باید از هر دو جنبه ادراکی و فیزیکی گریسته شود [6](mirzai,2008,Availablefrom:http://www.iranshahrsaz.comlshowthread.phptid=1350).


نمودار :1 کالبد و منظر فضاهای شهری


3

مأخذ: (ماهنامه شهر و ساختمان ، (1382

سیمای بام :(Roof Scape)

سیمای بام از دید ناظر دربرگیرنده سیمای مجموعه عناصری است که میان خط آسمان (Sky line) ـ مرز جدائی ـ کالبد جداره با آسمان و خط پایه (Cornishline) ـ مرز بالائی جداره قائم ـ جای دارد )[7]ماهنامه شهر و ساختمان ، .(1382


سیلوئت (دورنما):

سیلوئت شهری عبارت است از منظر خط آسمان در متن افق و تفاوت آن با خط آسمان در این است که با استفاده از سیلوئت، تجمعهای ارتفاعی و تأکیداتی که بر عناصر خاص وجود دارد، اغتشاش، نظم و یا جهتدهی مناظر بررسی میشود(ماهنامه شهر و ساختمان ، .(1382

خط آسمان :(Sky line)

خط آسمان، مرز جدائی بالای جداره و آسمان از نظر ناظر است. خط آسمان از مهمترین عناصر سیمای شهری بهشمار میرود و دربرگیرنده ،هویت سیما و منظر در هر محل است (ماهنامه شهر و ساختمان ، .(1382


سیمای جداره:

سیمای کالبد فضای شهری از همجواریها، محصوریت و زمینه تأثیر میپذیرد یک بدنه افزون بر تقسیمات عمودی (محدوده ساختمانها) محدودههای عمودی نیز دارد. بدنه یا به یک گذر میرسد که نبش پدید میآید و یا با زاویه به بدنه دیگری برخورد میکند که در این حالت کنج پدید میآید. بدنهها از سوی دیگر محدود به زمین و آسماناند. فصل مشترک سطح بدنه با آسمان، خط آسمان و محل برخورد آن با کف، خط زمین است که جملگی محدودههای افقی یک بدنه را تشکیل میدهند(ماهنامه شهر و ساختمان ، .(1382


4

محصور بودن فضاهای شهری:

محصور بودن یک فضا با توجه به نسبت پهنا به بلندای آن تعریف میشود. کاهش یا افزایش این مقدار، حس بسته بودن یا گشودگی را در یک فضا پدید میآورد(ماهنامه شهر و ساختمان ، .(1382


جداره و زمینه:

یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار در جدارهها و بدنههای شهری نحوه همجواری بناها در کنار یکدیگر است(ماهنامه شهر و ساختمان ، .(1382

نبشها:

تقاطعها همواره از نقاطی هستند که باعث تمرکز فعالیتها و افراد در نقاطی خاص میشوند و معمولاً شکلگیری آنها متفاوت از سایر جدارهها و براساس جلب توجه افراد است. از اینرو ساختار فیزیکی آنها از لحاظ تأکیدهای بصری و نشانهئی باید انتظارات لازم را برآورده کند(ماهنامه شهر و ساختمان ، .(1382


سیمای زمین:

زمین معرف منظر بستر فضای شهری و مجموع عناصر طبیعی و مصنوعی جای گرفته بر آن است(ماهنامه شهر و ساختمان ،
.(1382


تأثیر عملکرد و فعالیت در سیما و منظر فضاهای شهری:

افزون بر کالبد فیزیکی شهر، آنچه سیمای فضاهای شهری را کامل میکند حضور و فعالیتهای آنها در این فضاها است. (GordenCullen) حضور افراد از قشرها و ر ردههای سنی گوناگون باعث پیدایش منظر دیگری از شهر میشود که بیگمان کالبد فیزیکی بهتنهائی نمیتواند چنین سیمائی را پدید آورد. این در حالی است که عوامل فیزیکی تنها میتوانند فضا را برای حضور افراد مطلوب کنند. بهطور مثال وجود یک اثر ارزشمند میتواند باعث حضور شمار زیادی گردشگر و جهانگرد در محل شود که در پی آن فعالیتهای گوناگونی شکل میگیرد. بنابراین افزون بر عوامل زیبائی شناختی کالبد، وجود عملکردهائی که باعث سرزندگی و حضور افراد در فضاهای شهری و حیطه عمومی میشوند، نیز اهمیت زیادی دارد. نفوذ بعضی فعالیتها از داخل مغازهها به درون فضای شهری خود عامل مؤثری بر سرزندگی فضای شهری است. بهعنوان نمونه میتوان به رستورانهائی اشاره کرد که محل نشستن مشتریان در فضای بیرونی آن قرار دارد و به این ترتیب زندگی درون رستوران در بیرون آن نیز جریان پیدا میکند(ماهنامه شهر و ساختمان ، .(1382


-3 ارتباط بین مولفه ها:

تاثیر فضاهای شهری بر وجوه مختلف یک شهر:

یک شهر از عوامل و اجزای مختلفی تشکیل می گردد که این عوامل در قالب دو گروه کلی قابل تقسیم بندی است: الف) عناصر کالبدی شهر نظیر ساختمانها و زیرساختهای شهری ب) عوامل فرهنگی و اجتماعی یک شهر، نظیر مناسبات فرهنگی، سیاسی و ... ویژه آن شهر


5

از طرفی فضای شهری نیز بعنوان یکی از عناصر هویتی یک شهر که بر تمامی عوامل و عناصر یک شهر تاثیر گذار است عنصری تک بعدی نبوده و دارای دو فاکتور حیاتی خود بعنوان فرم و کارکرد است. حال بدیهی است که با چنین نگرشی به شهر و فضاهای شهری می توان تاثیرات متقابل شهر و فضاهای شهری بر یکدیگر را نیز نتیجه همین دو عامل دانست:

الف) تاثیر فضاهای شهری بر سیما و توسعه کالبدی شهر ب) تاثیر فضاهای شهری بر وجوه فرهنگی و اجتماعی یک شهر

( جانشاهی م ،1390،ابعاد فضاهای شهری امروز و تاثیر آن بر وجوه مختلف شـهر).


تاثیر فضاهای شهری بر سیما و کالبد یک شهر:

شهر فضایی است که تحرک، تداوم و توسعه از مشخصات بارز آن به شمار می آید و ناگزیر از تحرک و توسعه در فضای مکانی است. فضاهای شهری بدلیل جوانب فیزیکی و کالبدی خود، نوعی فضای نمادین، اداراکی، مادی و حقیقی است که که با شهر و کالبد شهر پیوندی عمیق دارد و بنابراین یک فضای شهری فضایی است که عنصری هویت بخش از یک شهر تلقی می شود؛ بطوریکه اغلب شهرهای بزرگ را می توان بواسطه فضاهای شهری آن بازشناخت. فضاهای شهری که بر اساس قواعد زیبایی شناسی شکل گرفته و در کل سیما و ظاهری زیبا به منطقه تحت نفوذ خویش می دهند می توانند بعنوان عناصر کلیدی و محور های توسعه یک شهر مد نظر قرار گیرند و یا بعنوان عنصری مونومانتال از یک شهر بر منظر و سیمای شهر تاثیرگذار باشند. در حالت کلی فضاهای شهری را در دو قالب مدرن و تاریخی (یا حداقل با پس زمینه ای تاریخی) می توان گروه بندی نمود. اغلب این فضاها علاوه بر اثرات کالبدی مستقیم که بر سیمای یک شهر بر جای می گذارند، می توانند بواسطه جذب گردشگر و فعالیتهای اقتصادی درون خود نیز بعنوان عامل پویایی و تحرک در شهر به شمار آیند؛ بطوریکه برخی شهرها بعنوان شهرهایی زنده و پویا و برخی بدلیل عدم وجود فضاهای شهری که خود موجب عواملی چون زندگی شب و فعالیتهای جمعی و

... می شود، شهرهایی بی روح و کم تحرک جلوه می کنند( جانشاهی م ،1390،ابعاد فضاهای شهری امروز و تاثیر آن بر وجوه مختلف شـهر).


تاثیر فضاهای شهری بر وجوه فرهنگی و اجتماعی یک شهر:

نقش کارکردی فضاهای شهری بعنوان مکان فعالیت های عمومی و عرصه تعاملات شهری، از دیرباز تا کنون همواره وجود داشته است؛ بطوریکه فعالیتهای مردم هر عصر را می توان توسط فضاهای شهری آنها بازشناخت و یا بالعکس فضاهای شهری را بواسطه فعالیتها و علایق شهروندان معرفی نمود؛ بنابراین رابطه تنگاتنگی میان توسعه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی یک شهر و فضاهای شهری آن وجود دارد.

به اعتقاد بسیاری از اندیشمندان، بالاترین مرحله بلوغ فرهنگی، اجتماعی شهروندان یک شهر در فضاهای شهری بوقوع می پیوندد؛ همانجایی که علاوه بر فرم و کالبد دارای مفهومی وسیعتر با عنوان محتواست. دکتر حمیدرضا پارسی عناصر محتوای فضای شهری را فعالیتها و حیات مدنی می داند. فعالیتهای انسانی در عرصه اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، ضامن بقای زندگی جمعی و حس شهروندی است که بواسطه فضاهای شهری گسترش و تجلی می یابد؛ بعبارتی فضای شهری مکانی است که مناسبات چهره به چهره، تظاهرات سیاسی و حتی جشن های عمومی در آنجا برگزار می شود و بواسطه حضور همین فعالیت ها می تواند مفاهیمی چون مشارکت شهروندی، جامعه مدنی و ... را در بر گیرد. حیات مدنی یا مدنیت نیز چیزی جدای از مردم، مشارکت آنان و روابط انسانی، اجتماعی آنها نیست که نماد سازنده آن فضای شهری است. از طرفی همانگونه که رنگ، نور، فرم و جریان حاکم بر یک فضای معماری می تواند در نحوه نگرش به آن فضا و حتی احساس شادی یا غم ساکنین آن فضا تاثیر بگذارد، فضای شهری نیز بر مخاطبین خود که اساس شکل دهی به یک شهر می باشند، تاثیر گذار است. فضای شهری باز عموما القا کننده آزادی و حقوق

6

شهروندی است؛ جایی که احساس جوشش و خروش در آن وجود دارد، نمی توان آهسته و بی تفاوت بود و بدون شک چنین است که بسیاری از فضاهای شهری، خود موجب جنبشهای سیاسی، فرهنگی و ... بوده اند( جانشاهی م ،1390،ابعاد فضاهای شهری امروز و تاثیر آن بر وجوه مختلف شـهر).

جدول:1 بررسی نظریات اندیشمندان در رابطه با فضای شهری

لوییس معتقد است فضای شهری باید هم از نظر طراحی و هم عملکرد نمود اهداف انسان ارگانیک باشد. شخصیتی
مامفورد متعادل که در رابطه با طبیعت و همه بخش ها و اجزای محیط زیست است. جامعه منشا اصلی فرم معماری است و تنها بر اساس عملکردی زنده است که فرم زنده نیز خلق می شود. وی غار را اولین مفهوم فضای معماری برای انسان اولیه می داند. وی مساله عصر حاضر را در ایجاد محیط زیست جدیدی می داند که مردم را قادر سازد تا در شهرها زندگی کنند. وی از شهرهای یونان و دوران باستان این گونه ستایش می کند ، فرد در همه زمینه های اجتماعی مشارکت داشته و در نتیجه ضمیر و روان افراد ابعاد وسیعی پیدا می کرده است. عادت به مشورت و ارتباط چهره به چهره در فضای شهری روح همکاری جمعی را تقویت می گرداند.
راب کریر " راب کریر " از شهرسازان قرن معاصر است ، وی فضای شهری را جزیی از ساخت شهر می داند که محصور بوده

که توانایی و خصوصیات هندسی ، کیفیت زیبایی شناسی و الگوی خاص عملکرد آن موجب شده که فضای خارجی در شهر به عنوان فضای شهری خوانده شود و دو عنصر اصلی فضای شهری خیابان و میدان هستند. میدان اولین نحوه استفاده از فضای شهری بوده است ، که از اجتماع بناها در اطراف فضایی باز ایجاد شده و خیابان حاصل گسترش مجموعه بناهایی است که در اطراف فضای قابل دسترسی به میدان قرار گرفته اند. به نظر وی مفهوم سنتی فضاهای شهری در شهرسازی مدرن از میان رفته است و فقدان این فضاها علت اصلی چهره نازیبای شهر مدرن است.
راپاپورت وی اساس شکل گیری محیط های زیستی را در فرهنگ مردم جستجو می کند و تفاوت محیط کالبدی را ناشی
از تفاوت فرهنگ ها می داند. تعریف یک فضا در فرهگ های مختلف بستگی به وجود و یا عدم وجود عناصر خاص دارد. عناصری که به فضا سازمان می دهند سه دسته اند :

-1 عناصری که شکل آن ها ثابت است و یا به تدریج تغییر می کند ، مانند : راه ، دیوار و یا ساختمان. -2 عناصر غیر ثابت مانند : علائم ، گیاهان و مبلمان شهری.

-3 عناصر متحرک که شامل مردم ، فعالیت ها و روابط آن هاست.
" راپاپورت " فضای شهری را به عنوان محیط اجتماعی که در بردارنده مجموعه ای از ارتباطات است مطرح می سازد و شناخت فضای شهری را از طریق شناخت فرم بصری و اهمیت اجتماعی آن امکان پذیر می داند. ارتباطی که استفاده کنندگان در فضا برقرار می کنند ، اهمیت عناصر و فضاها را تحت تاثیر قرار می دهد.
کامیلوسیته " کامیلوسیته " از شهرسازان قرن معاصر است که به شهرسازی هنری می اندیشد. وی به ارزش هنر و زیبایی در
شهرسازی دوران گذشته اشاره می کند و معتقد است که جذابیت شهرهای مدرن که به طور مکانیکی شکل گرفته از دست رفته است. زندگی مردم از فضاهای شهری محو شده ، بنابراین باید محیطی ایجاد کرد که از نظر جسمی و روانی برای نیازهای شهروندان کارایی داشته باشد. به این ترتیب " سیته " هنر شکل سازی را به هنر فضا تبدیل می کند و معتقد است شهر باید حداقل چند میدان و خیابان اصلی داشته باشد ، که برای ساکنین آن لذت بخش و افتخار آفرین باشد ، روح شهریت را زنده کند و احساسات پاک و بزرگ را در جوانان پروش دهد. وی ایجاد فضاهایی را که با ترکیب ساختمان های عمودی و یادمان ها ، یک کل هماهنگ و پیوسته را به وجود می آورد برای خوشایند شهروندان وجذب عاشقان فرهنگ و هنر از نقاط مختلف ضروری می داند. محصور بودن فضا ، حس استمرار فضایی از طریق پیوستگی میان ساختمان هاست ، به طوری که فرد از یک نقطه معین در فضای شهری کمترین و یا هیچ شکافی را در دیواره فضای پیرامون خود نبیند. این گسستگی یا شکاف می تواند خیابان باشد ، که در این مورد " سیته " استفاده از طاق نما ، ستون بندی ، ایجاد دروازه در مدخل میدان و

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید