بخشی از مقاله

بررسي بافت محله جلفاي اصفهان و ارائه راهکارهايي جهت حفاظت و
ايجاد تعادل و توازن ميان کالبد قديم و جديد
چکيده
محله جلفاي اصفهان در محدوده مرکزي حوزه جنوب رودخانه زاينده رود واقع گرديده است و سابقه آن به دوران شاه عباس اول مي رسد و به علت خصوصيات فرهنگي مذهبي و اجتماعي اش از ساير محلات متمايز است و مي توان تبلورش را در کالبد و فضاي محله مشاهده نمود.امروزه اين محله نيز همچون ديگر بافت هاي تاريخي بر اثر تغييرات زمانه دچار تحول - مشکلات و معضلات بيشماري گرديده است . بسياري از بخشهاي آن تخريب گرديده و بافت موجود دچار بحران هويت کالبدي - فضايي اجتماعي و فرهنگي گرديده است که به برنامه ريزي مناسب در جهت از بين بردن هرگونه فرسودگي يا تضاد و هماهنگي و بازگرداندن کليت حاکم بر اين محله به صورتي که بتواند به عنوان بافتي زنده و مستحکم به حيات خود ادامه دهد احتياج دارد. در اين مقاله به وضعيت محله جلفا در شرايط کنوني و چگونگي طرح هاي مرمتي اجرا شده در آن بررسي خواهد شد.
مقدمه
امتداد رودخانه زاينده رود حوزه جنـوب شـهر اصـفهان را از شـمال آن تفکيـک مينمايـد
.بافت تاريخي با ارزش جافا به عنوان تنها گستره شامل مجموعه اي از ابنيه با ارزش تاريخي مي باشد که شامل مزيت هاي مکاني فضايي اجتماعي و فرهنگـي متعـددي بـه خصـوص در صنعت توريسم است که به دليل پراگندگي تک بناهاي تاريخي بر جاي مانـده مفهـوم "بافـت تــاريخي " مخــدوش و ناحيــه جلفــا بــا" بحــران هويــت کالبــدي _فضــايي اجتمــاعي و فرهنگي "مواجه گرديده است هر چند طرحهاي متعددي در اين بافت اجرا شـده و يـا در حـال اجرا ميباشد که بـه دليـل عـدم برخـورداري از ديـدگاه کـلان و همـه جانبـه در مـواردي بـر مشکلات موجود افزودهاند .با در نظر گرفتن تمام اين شرايط بافت جلفا بافتي مناسـب جهـت توسعه صنعت توريسم اصغهان محسوب ميگردد.که با در نظر گـرفتن مـواردي بـه تعـادل و توازني ميان اين بافت با ديگر بافتهاي شهري مدرن شهري رسيد
بافت هاي شهري ايران
اصولاً در شهرهاي تاريخي ايران ٣ گونه بافت شهري به چشم مي خورد: بافت حاشيه اي شهرها که بافتي کاملاً خودرو و خالي از تمهيدات مناسب زيست محيطي بهمراه مسکنهاي کوچک و غير استاندارد است به چشم مي خورد. در مقابل ، بافتهاي جديد شهري با معماري پرزرق و برق و گاه پرخرج که مطابق با انواع الگوهاي روزگار ساخت خود، که به دور از هرگونه تفکر کالبدي - فضايي يا تعلق به ويژگيهاي فرهنگي - تاريخي و حتي بدون در نظر گرفتن شرايط اقليمي حاکم بر شهرها و گونه شناسي تاريخي آنها که هسته هاي مرکزي شهرها را تشکيل داده اند، مشاهده مي گردد. اين عوامل باعث گرديده که رونق ، سرزندگي و کارايي پيشين اين بافتها از دست رفته و دچار افسردگي کالبدي گردند.
بر اين اساس اکثر محله هاي قديمي شهرها به صورت مخروبه درآمده اند و به دليل عدم پاسخگويي شبکه ارتباطي و خدمات مورد نياز بهداشتي ، آموزشي ، ورزشي ، تفريحي و فرهنگي و ...، اين بافتها قادر به رفع نيازهاي عصر خود نبوده و باعث عدم رغبت مردم به زندگي در اين بافتها مي گردد. سيماي حجمي اين مناطق نيز دستخوش تغيير شده و گاه ساختمانهاي چند طبقه در مجاورت بناهاي ارزشمند، هويت بصري محدوده را کاهش داده و توانايي آن را از بين برده است . در اين بين محلۀ جلفا نيز از اين امر مستثني نبوده است .
ساختار کالبدي جلفا
محله جلفا، خود به دو بخش جلفاي جديد و قديم تقسيم مي شود که جلفاي قديم از نظر جغرافيايي پهناي شهرک نوآباد از رودخانه زاينده رود تا چهارسو (سنگتراشها) و درازاي آن خيابان نظر مي باشد و محلات آن عبارتند از: ميدان بزرگ ، ميدان کوچک ، کوچه شيرکخانه ، چهارسوق هاکوپچان (محلۀ حصيرباف ها)، قاراکل (قينان ) که در آن کليساهاي وانک ، مريم مقدس و بيت الهم قرار دارد و در ميدان کوچک کليساي گريگور واقع شده است .
چهارسو محلۀ ديگري است که در ميان محله هاي ارمني نشين قرار گرفته است . و در آن کليساهاي يوحنا، هوانس ، مگرپيچ و دير راهبه ها قرار دارد. قاراکل کوچکترين محلۀ جلفاي قديم است و محلۀ جلفاي جديد مشتمل بر چهار محلۀ ايرواني ها، نخجواني ها، کوي شمس آباد و شيخ بنا مي باشد و ساکنين آنها از دو آبادي شمس آباد و شيخ بناي اصفهان که به آن جا مهاجرت کرده اند، تشکيل شده است .
تاريخ شکل گيري جلفا
سابقۀ شکل گيري محله جلفا به زمان حکومت شاه عباس اول در حدود ٤٠٠ سال پيش باز مي گردد که شاه عباس صفوي جهت حمايت از ارامنه در مقابل حملات و تعدي دولت عثماني ، آنها را به اصفهان کوچاند. شاه عباس در سال ١٦٠٣ ميلادي خود را به تبريز رساند, سپس به سوي نخجوان پيشروي نمود و شهر جلفا و سپس ايروان را فتح نمود و تمام ارمنيان را از رود ارس گذرانده و به ايران کوچاند. اين منطقه در دوران شاه عباس کبير و بويژه شاه عباس دوم در اوج رونق خود بود. داراي ٣٠ هزار نفر جمعيت بوده و پايان حکومت شاه سلطان حسين آغاز دوران افول شکوه و رونق جلفا بود. در دوران حملۀ افاغنه اولين آسيب ها به کالبد و فضاي اين منطقه وارد شد و به عنوان نخستين مقطع تاريخي تخريب جلفا، بخش اعظم کاخ هاي تجار ارمني ويران گرديد و از وسعت جلفا و تعداد محلات آن کاسته شد.
رونق مجدد جلفا در دوران زنديه
کريم خان زند درصدد آن بود تا وضعيت جلفا را ساماني دوباره بخشد. کريم خان ارمنيان را دوست مي داشت و از اين رو مي خواست تا جلفا دوباره رونق خود را بازيابد و مثل گذشته از ساکنانش پر شود. آن زمان در جلفا خانه هاي بي صاحب زياد شده و ويراني در آنها رخنه کرده بود. از اين رو لازم آمد دربارٔە آنها فکري شود تا مبادا پناهگاه دزدان و راهزنان شود. معين گرديد که هر کس که مايل است و در حد توان خودش ميسر مي باشد آنها را صاف و بجايش باغ ايجاد کند. بدين ترتيب در دوران زنديه ارامنه دمي آسودند اما بسياري از خانه هاي جلفا در اين دوران تخريب و به باغ تبديل شد.
رکود و افت جلفا در دوران قاجاريه
در دوران قاجاريه شهرک جلفا بار ديگر رکود تجارت و کاهش شديد جمعيت را تجربه نمود که در آن زمان فقط سه هزار ارمني در جلفا ساکن بودند و افول اين منطقه به گونه اي بود که در نقشه سيد رضا خان (١٣٠٢ هـ.ش ) خيابان نظر، که خيابان ارتباطي محلۀ جلفا مي باشد، به عنوان مفصل ارتباطي امامزاده محمد واقع در غرب جلفا، خيابان شاهزاده محمد ناميده شد. بر اين اساس مي توان گفت تنها در دوران صفويه است که اين منطقه از ويژگيهاي شهري برخوردار است . همچنين مورخين و جهانگردان در دوره هاي بعد از جلفا به عنوان قضيه نام برده اند.
جلفا در دوران معاصر
در ابتداي قرن حاضر يا دوران معاصر، محدودٔە جنوب زاينده رود، در زمره مناطق حاشيه اي شهر اصفهان محسوب مي شد و تنها منطقۀ مسکوني آن جلفا و چند روستاي پراکنده واقع در غرب محدوده بود. در دوران پهلوي به دليل کاهش فشار بر ارامنه جمعيت ارامنه به شدت افزوده شد(حدود ٦١٦١ نفر در سال ١٣٤٥) و به تدريج به عنوان يکي از محلات معتبر اصفهان به شمار آمد و با افزايش فضاي تردد شهري در طول دهه هاي اخير حوزٔە جنوب عرصه اصلي افزايش تراکم ساختماني ، ارتفاع ابنيه و قيمت زمين و مسکن شد که در آن ساخت و سازهاي بي هويت صورت گرفت و بخش اعظم باغات و خانه هاي بارزش تاريخي جلفا که تا اين زمان مصون مانده بودند، نابود گرديد. در حقيقت دهۀ ٧٠ به بعد دومين مقطع تخريب گسترده بافت تاريخي جلفا محسوب مي گردد و بي توجهي ارگان هاي اجرايي و عوامل دروني باعث انهدام آن گرديده است .
استخوان بندي منطقۀ جلفا
استخوانبندي تاريخي شهرک جلفا
جلفاي تاريخي در دوران صفويه در اراضي باير و دشت هاي کشاورزي و باغات جنوب زاينده رود مستقر شده بود و طراحي آن بر اساس باغ شهر و باغ راه بوده است . ستون فقرات جلفاي اصفهان خيابان نظر بود که دو دروازٔە شاهمريمانيان و سرفرازيان در پيرامون ميدان بزرگ (جلفا) و ميدان کوچک قرارداشت و تا قبل از دوران قاجاريه ، جلفا فاقد حصار و بارو بوده است . در پيرامون خيابان نظر، ميدان بزرگ و ميدان کوچک قرار داشتند که با توجه به قدرت ابنيه پيرامون ميدان جلفا شکل گيري اين ميدان مربوط به اوايل دوران پهلوي است , ولي مسلماً فضاي باز يا محل تجمع در ميدان فصلي جلفا وجود داشته که از عملکرد اجتماعي برخوردار بوده است و به دليل ارتباط محلات حاشيه رودخانه با خيابان نظر, گذرگاه هاي شمالي - جنوبي که به دهگانه معروف بود از جانب رودخانه به خيابان نظر کشيده شدند. جلفاي قديم شامل پنج محلۀ ميدان بزرگ , ميدان کوچک , چهارسو, قاراکل و هاکوپ جان

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید