بخشی از مقاله
چکیده
بانکهای تجاری و مؤسسات مالی و اعتباری از یک طرف وجوه را از مردم به عنوان سپرده میگیرند و در قبال آن به آنها پاداش پولشان - بهره - میدهند - پساندازهای افرادی که مازاد وجوه دارند در اینگونه نهادها قرار میگیرد - . از طرف دیگر این سپردهها توسط این نهادها به دست افرادی که به این وجوه نیاز دارند انتقال خواهد یافت - وجوه مازاد سپرده شده در این نهادها در واحدهای دارای پس انداز قرار میگیرد - . مکانیزم این انتقال همان فراگرد اعطای تسهیلات میباشد که ورودی آن تقاضای مشتریان از بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری بوده و خروجی آن، اعطای وجوه به آنها میباشد و در این میان، بایست مدیریت پرتفوی اعتبارات صورت گیرد.
در تعیین سیاستهای مربوط به اعطای تسهیلات مؤسسات مالی، بایستی محورهای اصلی برنامه وام دهی، نحوه تخصیص تسهیلات اعتباری و نیز شیوه مدیریت مجموعه تسهیلات اعطایی مورد توجه قرار گیرند. مسئله پرتفو تسهیلات یک مساله بهینه سازی است نه تصمیم گیری به همین خاطر از روش های تصمیم گیری موجود نمی توان استفاده کرد و باید از روش های بهینه سازی به منظور حداکثر سازی سود تسهیلات استفاده نمود. مسئله انتخاب بهینه تسهیلات، یکی از مسائل کلاسیک ادبیات مالی است که بسیاری آن را پایه ی تئوری نوین مالی می دانند.
هرچند مسئله ابتدایی مارکویتز، یک مسئله درجه دوم است که می توان آن را با استفاده از روش های دقیق حل کرد، اما در مواردی که برخی از محدودیت های واقعی سبد تسهیلات، مثل محدودیت حداقل اندازه مبادله، وجود دارد، مسئله به یک مسئله ی برنامه ریزی عدد صحیح تبدیل می شود که حل این مسئله از طریق روش های دقیق با افزایش تسهیلات غیرممکن و بسیار پیچیده است و برای حل این مسئله الگوریتم های فراابتکاری نیاز است و به همین دلیل در اینجا از الگوریتم ژنتیک استفاده شده است. در این تحقیق از اطلاعات آماری تسهیلات در بخش های صنعت و معدن، بازرگانی، ساختمان، پیمانکاری، کالاهای بادوام، قرض الحسنه و کشاورزی در بانک مهر اقتصاد برای دوره زمانی 1390:1 تا 1394:9 به صورت ماهانه استفاده شده است. از این رو جنبه مجهول این تحقیق به دنبال پاسخگویی به پرسش زیر است:
براساس مدل بهینه ترکیب سبد تسهیلات اعطایی بانک مهر اقتصاد با استفاده از روش الگوریتم ژنتیک، بخش های مختلف اقتصادی چه درصدی از تسهیلات اعطایی را در بر می گیرد؟ در واقع هدف علمی این مطالعه تحلیل بررسی بخش های مختلف اقتصادی بر اساس مدل بهینه ترکیب سبد تسهیلات اعطایی بانک مهر اقتصاد با استفاده از روش الگوریتم ژنتیک می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که بخش های صنعت و معدن دارای بیشتری اولویت برای پرداخت تسهیلات در بانک مهر اقتصاد می باشد.
-1 مقدمه
تسهیلات اعطایی در سیستم بانکداری اسلامی در چهار گروه عمده در ارتباط با: وام دهی، مشارکت، مبادلات تجاری و تعهدات تقسیم بندی میشوند که به موجب قانون عملیات بانکی بدون ربا - بهره - برای هر کدام در یک یا چند بخش از فعالیتهای اقتصادی کاربرد تعیین گردیده است. گروه اول جنبه اعطاء قرض توسط بانکها را داشته و بانک در زمان اعطاء اینگونه تسهیلات به هیچ وجه عنوان بدنبال أخذ مبلغ اضافی، افزون بر اصل مبلغ وام یا قرض نمیباشد. چه در غیر اینصورت جنبه ربوی پیدا مینماید و فقط به میزان کار انجام شده مجاز به أخذ کارمزد میباشد.
گروه دوم از تسهیلات اعطایی که شامل مضاربه، مزارعه، مساقات، سرمایهگذاری مستقیم، مشارکت حقوقی و مشارکت مدنی میباشند جنبه مشارکت دارند. مثلاً مشارکت در تأمین تمام سرمایه بصورت نقدی و کار بطور مستقل برای امر تجارت - مضاربه - و یا سرمایه، چه بصورت نقدی و یا غیر نقدی و کار بطور نسبی - مشارکت مدنی، مشارکت حقوقی و سرمایهگذاری مستقیم - ، سرمایه بصورت زمین و یا باغات - درختان - و کار - مزارعه و مساقات - .
گروه سوم از تسهیلات اعطایی جنبه مبادلات تجاری را داشته و اعطاء تسهیلات پس از انعقاد قرارداد همراه با نقل و انتقال مالکیت خواهد بود و در یکی از قالبهائیکه مورد تأیید فقه اسلامی بوده، مطابق قوانین و مقررات موضوعه انجام میپذیرد. با توجه به ماهیت اینگونه معاملات، در هنگام انعقاد قرارداد و یا مبادله، بانک مجاز است سود خود را بصورت قطعی محاسبه و در ابتدا به قیمت تمام شده بیفزاید و چنانچه مبادله بصورت نسیه باشد، قیمت فروش نسیه طبق ضوابط تعیین شده میتواند بیشتر از قیمت فروش نقدی باشد.
گروه چهارم از تسهیلات اعطایی بطور معمول انجام عملی معین در مقابل اجرتی معلوم مانند جعاله و یا پذیرش تعهد مشخصی بنا به درخواست متقاضی میباشد که در قالب عقد ضمان و با أخذ وثائق و کارمزد طبق ضوابط مربوط صورت می پذیرد
ریسک اعتباری یکی از شایعترین علل ورشکستگی و انحلال بانکها و مؤسسات اعتباری است. در راستای حفظ جامعیت و یکپارچگی بازارهای مالی بینالمللی و کاهش ریسک های مالی بینالمللی، یکسری استانداردها و رویهها که نقش کلیدی و اساسی در مذاکرات و تعاملات مالی بینالمللی دارند، تهیه و تنظیم شدهاند که یکی از مهمترین اهداف آن را میتوان نزدیک کردن دیدگاه های ملی کشورهای مختلف در حوزه مدیریت ریسک دانست.
اساس مدیریت مطلوب ریسک اعتباری را میتوان در شناسایی دقیق و به موقع ریسکهای ذاتی و اصلی موجود در فرآیندها و فعالیتهای مربوط به اعطای تسهیلات خلاصه نمود. روشهای اندازهگیری، ارزشیابی و نیز فعالیتهایی که برای کاهش و مقابله با این ریسکها به کار گرفته میشوند، عموماً تعاریف روشنی از سیاستهای مدیریت ریسک در
سازمان ها را ارائه میکنند. علاوه بر این، پارامترهایی که بواسطه آنها ریسک اعتباری کنترل میشود نیز از این طریق مشخص میگردد. در حقیقت بواسطه وجود اینگونه کنترلهاست که محدودیت های ناشی از سیاستهای اتخاذ شده در پذیرش ریسکها مورد بررسی قرار گرفته و در نتیجه آن، کفایت تنوع بخشی و متنوعسازی پرتفوی وامها در جهت کاستن ریسکهای مزبور تضمین میشود
مسئله پرتفو تسهیلات یک مساله بهینه سازی است نه تصمیم گیری به همین خاطر از روش های تصمیم گیری موجود نمی توان استفاده کرد و باید از روش های بهینه سازی به منظور حداکثر سازی سود تسهیلات استفاده نمود. مسئله انتخاب بهینه تسهیلات، یکی از مسائل کلاسیک ادبیات مالی است که بسیاری آن را پایه ی تئوری نوین مالی می دانند.
هرچند مسئله ابتدایی مارکویتز، یک مسئله درجه دوم است که می توان آن را با استفاده از روش های دقیق حل کرد، اما در مواردی که برخی از محدودیت های واقعی سبد تسهیلات، مثل محدودیت حداقل اندازه مبادله، وجود دارد، مسئله به یک مسئله ی برنامه ریزی عدد صحیح تبدیل می شود که حل این مسئله از طریق روش های دقیق با افزایش تسهیلات غیرممکن و بسیار پیچیده است و برای حل این مسئله الگوریتم های فراابتکاری نیاز است و به همین دلیل در اینجا از الگوریتم ژنتیک استفاده شده است. از این رو جنبه مجهول این تحقیق به دنبال پاسخگویی به پرسش زیر است:
براساس مدل بهینه ترکیب سبد تسهیلات اعطایی بانک مهر اقتصاد با استفاده از روش الگوریتم ژنتیک، بخش های مختلف اقتصادی چه درصدی از تسهیلات اعطایی را در بر می گیرد؟
-2 مبانی نظری و پیشینه تحقیق
-1-2 بهینه سازی
منظور از بهینه سازی یک سامانه کمینه یا بیشینه کردن تابعی است که این تابع معیاری از عملکرد سامانه می باشد. این عمل در نهایت به بهبود کارایی سامانه می انجامد. در طراحی آیرودینامیکی این تابع می تواند ضریب برآ، ضریب پسا، نسبت ضریب برآ به ضریب پسا و یا تابع دیگری باشد. با این وجود، این روش نیز شامل یک فرآیند سعی و خطا است و در بسیاری از موارد به سامانه بهینه منجر نمیشود.
به طور کلی می توان از سه مرحله مهم برای بهینه سازی یک سامانه نام برد:
مرحله اول درک سامانه و متغیرهای مختلفی است که بر روی آن تاثیر می گذارند.
مرحله دوم انتخاب تابعی به عنوان معیار عملکرد سامانه است. این معیار به متغیرهای سامانه وابسته است و تاثیر زیادی روی کارآیی سامانه دارد. مرحله سوم انتخاب مقدار متغیرهای سامانه است و این انتخاب به گونه ای است که سامانه بهینه می شود.
در مرحله اول طراح باید درک صحیحی از سامانه، نحوه عملکرد آن، متغیرهای مختلف تاثیر گذار بر سامانه و تاثیر متقابل متغیرها بر روی یکدیگر داشته باشد. در مرحله دوم باید معیار عملکرد سامانه تعریف شود. در مرحله سوم، طراح با استفاده از یک روش بهینه سازی مناسب به جستجوی مقادیر بهینه برای متغیرهای طراحی می پردازد. انتخاب روش بهینه سازی به عواملی نظیر خطی بودن مساله، تعداد متغیرهای طراحی، تعداد توابع هزینه و مقید یا غیر مقید بودن مساله بستگی دارد. منظور از تابع هزینه تابعی است که معیاری برای کارایی سامانه می باشد.
-2-2 سبد تسهیلات اعطایی
تسهیلات اعطایی بانک ها به طرح ها و پروژه ها صنعتی و بازرگانی را می توان در دو مورد ریالی و ارزی بررسی نمود. بانکها در دو شکل خصوصی و دولتی مبادرت با ارائه خدمات می کنند که به طور معمول شکل و نوع تسهیلات آنها مشابه بود و تفاوت آن در نحوه پرداخت و سود و نرخ بهره آنها می باشد - که در بخش بانک های دولتی نرخ ها و مدت پازپرداخت ها و شرایط براساس نمونه بانک صادرات می باشد که با اکثر بانکها مشابه بوده در ضمن نرخ های یادشده متغیر بوده است - .
-3-2 پیشینه تحقیق
حجازی و خادمی - 1392 - در پژوهشی با عنوان »تأثیر عوامل اقتصادی و ویژگی های شرکت ها بر ساختار سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به این نتیجه دست یافتند که بین ساختار سرمایه شرکت ها با نقدینگی و تورم رابطه منفی و بین ساختار سرمایه با ساختار دارایی ها، اندازه شرکت و رشد اقتصادی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
آذر و همکاران - 1391 - در پژوهشی با عنوان »کاربرد روش تخمین مجموعه ی غیر مرجح در انتخاب پرتفوی بهینه - مطالعه ی موردی: بورس اوراق بهادار تهران - « بیان می کنند که: در اکثر مسائل تصمیم گیری چند معیاره داشتن اطلاعاتی در مورد اهمیت نسبی هر یک از معیارها ضروری است. در این گروه از مسائل، وزنها اهمیت نسبی و ارجحیت هر شاخص - معیار - را نسبت به سایر معیارهای تصمیم گیری می سنجند.
در این تحقیق برای ترسیم مرز کارای میانگین -واریانس از روش تخمین مجموعه غیر مرجح استفاده می شود. روش تخمین مجموعه غیر مرجح، تکنیکی جهت ایجاد مجموعه نقاط غیر مرجح می باشد که در آن اطلاعات ترجیحی در مورد ارزش نسبی اهداف - وزنها - به کار نمی رود. این نکته به عنوان مزیت اصلی این روش است که در این مقاله با استفاده از این تکنیک، سعی در انتخاب پرتفوی بهینه برای سرمایه گذار شده است.
صباغیان طوسی و مسعودی مقدم - 1391 - در پژوهشی با عنوان »مدل میانگین - واریانس - چولگی برای انتخاب سبدسهام به وسیله ی منطق فازی« بیان می کنند: مطالعات تجربی بسیاری نشان داده اند که بازگشت پرتفولی و عموماً نامتقارن است و سرمایه گذاران سبد سهام، بازگشت نامتقارن تر را وقتی میانگین و واریانس دو پرتفولیو با هم برابرند، ترجیح می دهند.
به منظور اندازه گیری میزان عدم تقارن بازگشت سبد سهام فازی، در این مقاله مفهوم چولگی به عنوان سومین گشتاور مرکزی تعریف شده است و خواص آن مورد مطالعه قرار گرفته است. در ادامه مدل میانگین -واریانس فازی و مدل میانگین واریانس چولگی ارائه شده و تفاوت تغییرات آنها بیان شده است و به منظور حل مدل ارائه شده، الگوریتم شبیه سازی فازی طراحی شده استنهایتاً. به منظور روشن شدن ایده ی مدل و کارایی الگوریتم ارائه شده، چند مثال عددی آورده شده است.
ژورگیو - 2014 - 1 مسئله تخصیص دارائی در چارچوب روش میانگین واریانس را مورد مطالعه قرار داد. در این راستا وی یک الگوی نظری بهینه سازی سبد سرمایهگذاری را مشخص کرد و برای مجموعهی داده-های تابلویی دوره زمانی مارس 1990 تا مارس 2013 بکار برد. در بخشی از این مقاله وی الگوی جدیدی از برآورد بازدهی دارائیها پیشنهاد کرد که آنرا با سه الگوی بازدهی تاریخی دارائیها، الگوی قیمتگذاری دارائیهای سرمایهای و بازدهی برآورد شده بر مبنای متغیرهای بنیادی بنگاهT ترکیب کرده و در مسئله بهینه سازی سبد سرمایهگذاری بکار برده است.
تونگ - 2011 - 2 تصمیمگیری در خصوص بهینهسازی سبد تسهیلات را به شکل یک مسئله دو سطحی طراحی و مورد بررسی قرار داد. در سطح بالا، مدیران اصلی بانک قرار دارند که باید با مدنظر قراردادن سطح مشخصی از ریسک، در خصوص توزیع سرمایه بانک میان شعب تصمیم بگیرند. در سطح پایین هر شعبهی بانک باید در سطح مشخصی از ریسک درباره سبد تسهیلات شعبه تصمیمگیری کند. این مسئله به صورت یک مسئله بهینه-سازی دو سطحی الگوسازی و فرموله شده و روشی بر پایه روش مونت کارلو برای حل آن ارائه و در انتها نتایج مثال-های عددی برای تأیید روش ارائه شده است.
لین و لیو - 2009 - 3 با پیشنهاد الگوی جدیدی با استفاده از الگوریتم ژنتیک، انتخاب سبد بهینه با تعداد زیادی از معامله در حداقل زمان را حل کردند. نتایج این پژوهش نشان داد که سبد سرمایهگذاری به دست آمده با استفاده از الگوریتم ژنتیک پیشنهادی، بسیار به مرز کارای مارکوویتز نزدیک است. هم چنین این الگو میتواند مشکل انتخاب سبد بهینه را در حداقل زمان حل کند.