بخشی از مقاله
چکیده:
کانون فرهنگی باید به عنوان یک قرارگاه رفتاري پاسخگوي نیازهاي رفتاري ثابت و متفاوت گروه هاي مختلف مردمی باشد. هدف از این تحقیق ارائه راهکاري براي افزایش کیفیت فضاهاي فرهنگی به منظور افزایش تعاملات اجتماعی و متعادل نمودن حس تعلق خاطر به کالبد کانون فرهنگی همگام با حوزه رفتاري آن می باشد. روش غالب در این تحقیق روش مشاهده ساده و استفاده از پرسشنامه براي ثبت میزان تأثیرپذیري کانون فرهنگی در تعاملات اجتماعی مردم می باشد.
مقدمه
در تبیین و تخصیص دادن قوانین طراحی فرهنگسرا و معماري در خصوص فضاهاي عمومی چه بصورتکاملاً شهري و یا بصورت یک فضاي عمومی مدنظر است که باید هدف و نتیجه کار این باشد که عملیات طراحی با بالاترین مقدار حجم تعاملات اجتماعی و فرهنگی همراه باشد - .یزدانفر ,حسینی , زرودي - 1390تحقق اتفاقات اجتماعی نه تنها یک شرط کافی بلکه لازمه تمدن هایی است که بسوي پیشرفت و ارتقاء سطح فرهنگی،علمی و حتی اقتصادي پیش می روند .بحث تعاملات اجتماعی داراي عوامل گوناگون سبب شونده فراوانی است که یک فضا را از این نظر خوب یا بد معرفی می کند .
یکی از مهمترین رسالت هاي طراحان و معماران خلق رابطه اي متناسب بین انسانها و کالبد اطرافشان است، به همین دلیل باید درك صحیحی از نوع رفتار انسان ها در هر محیطی که با عث نوع خاصی از پیوند وي با محیط می شود را بدست آورد - - Waxman, 2004 کالبد اطراف در نگاه اول نوع محیط و قرارگاه رفتاري خیلی سطحی تعریف می شود که طراح باید آن را از جهات گوناگون مورد بررسی قرار دهد و سپس درصدد استفاده از آن بصورت الگوریتم هاي طراحی باشد . در سطح بالاتر این موضوع بحث نوع فرهنگ خاص و آداب و سنن قشر خاصی است که بیشترین استفاده از این فضاها را دارند .
این موضوع با بررسی هاي فراوان انجام محاسبات، گزارشات و حتی رجوع به کتب تاریخی میسر می گردد که در خصوص مردم و فرهنگ خاص منطقه تحقیق و نتایجی را اعلام کرده باشد .رعایت اصول استاندارد طراحی حتی بصورت صددرصد هم پاسخگوي این موضوع نیست که مخاطبان فضا نوع خاص رفتاري از لحاظ مذهبی و آداب و رسومی دارندنگارنده در این تحقیق با فرض بروجود مشکلاتی در نوع طراحی فضاهاي فرهنگی منطقه که باعث مورد رکود قرار گرفتن استفاده مخاطبان از این فضاها شده است تحقیق را پیش برده است اما با مواجه شدن با نتایجی که از مصاحبات، گزارشات و همچنین حضور مستقیم در این فضاها بدست آمد این موضوع مشخص گردید که حتی بحث هایی همچون فضاي سبزسازي، هندسه معماري، ارتفاع بناي فرهنگی اطراف آنچنان تأثیرگذار بر این موضوع نیستند و بحث اصلی نوع آداب و سنن و طریقه مذهبی-زندگی است که در این سیستم باعث تمایل نداشتن افراد از حضور در این فضاها گشته است .
درواقع در این منطقه طراحینسبتاً خوبی در خصوص فضاهاي عمومی صورت گرفته است اما بزرگترین مشکل توجه کامل نکردن به نوع فرهنگ خاص پیشینه زندگی افراد این منطقه است .در ابتدا ساختار این پژوهش براساس رویکرد کیفی و مقالات مروري که درصدد پررنگ کردن نقش عوامل استاندارد معماري در طراحی فضاهاي فرهنگی تعاملات اجتماعی است مدنظر نگارندگان قرار گرفته است .در ابتداي نوشتار بخش هاي نظري به موضوع تعاملات اجتماعی و فضاهاي اجتماعی پرداخت می شود، سپس به عواملی که باعث رونق بخشیدن به این موضوع می گردد اشاره می شود و بحث فرهنگ و نوع پیشینه زندگی بررسی می گردد که بدین واسطه شاکله ادبیات پژوهش گردهم می آید.
تعامل اجتماعی به معناي ایجاد رابطه بین دو نفر یا بیشتر استکه منجر به واکنشی میان آنها شود و این نوع واکنش براي هر دو طرف شناخته شده است .بنابراین روابط بدون معنا درزمره این تعریف قرار نمی گیرند .البته تعاریف دیگري نیز براي تعاملات اجتماعی وجود دارد به عنوان نمونه، تعامل اجتماعیو برقراري ارتباط، می تواند یک موضوع فیزیکی، یک نگاه، یک مکالمه و ارتباط بین افراد باشد که خود مستلزم تعریف رویدادها و فعالیت هاي متناسب و در نتیجه نقش پذیري مردم در فضا و عضویت آنها در گروه ها و شبکه هاي اجتماعی است - دانشپور و چرخچیان، 22 : 1386 - اما آنچه ما در جوامع امروزي شاهد آن هستیم کاهش سطح ارتباط افراد با یکدیگراست .چنانکه با افزایش اندازه، وسعت شهرها، سرعت، تراکم وغیره، مدنیت، شهروندي و روابط اجتماعی به عنوان اصول اولیه شهري، تضعیف شد.
به این ترتیب احساس جمعی اجتماع هاي محلی ووابستگی هاي احساسی به یک مکان در حال ناپدید شدن است - - Huffman, 2006 - شناخت کافی از انسان و نحوه ارتباطش با سایرین و چگونگی آن می تواند در شکل دهی محیط براي برقراري بیشتر تعامل و ارتباط مؤثر باشد .لذا در این روند با بررسی انسان به عنوان یک موجود اجتماعی که داراي سطوح کمی و کیفی مختلفی از تعاملات اجتماعی است، شناخت قرارگاه هاي رفتاري و مناسبت هاي اجتماعی و فعالیت هاي داراي ظرفیت هاي بالقوه براي کنش هاي اجتماعی و روابط معنادار، اهمیت پیدا می کند.افراد مختلف به سطوح مختلفی از تعامل اجتماعی تمایل دارند .تعریف سطح مطلوب تعامل، به طور ذهنی از گفته هاي مردم وبه طور عینی از موضع گیري هنجاري نسبت به زندگی خوب به دست می آید .