بخشی از مقاله
چکیده
در مطالعه حاضر سعی بر آن شده تا به بررسی مفهوم طرح ریزی در مشاوره ی مسیر شغلی پرداخته شود. طرح ریزی مسیرشغلی به عنوان بخش مهمی از رفتار شغلی است که به این موضوع می پردازد که فرد به چه میزان به مهارت خود در برنامه ریزی و طراحی یک مسیرمناسب شغلی برای رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده اعتقاد دارد. در این مقاله به بررسی ماهیت طرح ریزی مسیر شغلی، عواملی که در طرح ریزی مسیرشغلی و حرفه ای دخالت دارد، طرح ریزی مسیرشغلی و مدل رشدی و عوامل کلیدی طرح ریزی مسیرشغلی مورد بررسی قرار می گیرد و در نهایت مطالعات و تحقیقاتی که پیرامون این متغیر صورت پذیرفته و سپس نتیجه گیری بیان می گردد.
مقدمه
در دنیای مدرن امروز مردم در سراسرجهان نیاز دارند که درمورد شغل انتخابی خود به تفکر بپردازند وشغلی که متناسب با شرایط زندگی شان است را انتخاب کنند ودرآن مشغول به فعالیت شوند. این تصمیمگیری برای برخی افراد ساده وبرای برخی دیگر مشکل است. براساس نظریه های مشاوره مسیرشغلی1 هرچه افراد سریعتر درگیر مهارتهای شغلی یعنی خودآگاهی2، کشف3 وطرح ریزی4 شوند سریعتر میتوانند درمسیرشغلی و زندگی خود حرکت کرده و برموانع پیش رو غلبه کنند.
به طورکلی بلوغ مسیرشغلی5 مستلزم رشد در تمام مراحل تکامل است. فردی که از نظر حرفهای بالغ است تواناییها، علاقه های و رغبت هایش را می شناسد و نسبتا از خودش راضی است. با گسترش زندگی شغلی اش برای گزینههای متعددی که پیش می آید برنامه ریزی کرده و از فنون کشف راه حلهای مختلف برای سازش با موانع پیشرفتش استفاده میکند و اینگونه احساس می کند که می تواند مسیر زندگی شغلی اش را کنترل کند - گینزبرگ6، آکسلارد7 و هرما8، 1951، نقل از زندیپور، . - 1366
پیشرفت علم و صنعت، پیچیدگی و دگرگونی دائم دردنیای مشاغل و تقاضاهای روزافزون برای ورود به برخی حرفهها تصمیم گیری و انتخاب حرفه ای را امری دشوار ساخته است. درضمن رشد سریع تکنولوژی مشاغلی را ایجاد نموده که تقاضاها و شرایط متفاوتی نسبت به زمان گذشته دارد، و این امر سبب رشد عمومی آموزش جهت کسب مهارت هاو دانش های لازم به منظور رسیدن به شرایط عمومی مورد نیاز شغلی است که به نوبه خود تصمیم گیری شغلی را دشوارتر میسازد - لوهنز، 2005، نقل از لطیفی، . - 1388
برای اینکه فرد بتواند به این میزان از رضایت برسد توجه به مهارتهای مسیرشغلی ضروری به نظر میرسد، درسایه مهارت های کسب شده فرد به راحتی می تواند مشکلاتی که در مسیرزندگی اش وجود دارد را حل کند، ولی موضوعی که اهمیت ویژه ای دارد باور فرد به این مهارت هاست، یعنی در زمینه خودآگاهی، کشف وطرح ریزی مسیرشغلی فرد این اعتقاد را داشته باشد که میتواند این مهارتها را شناخته و درسایه آن وظایفش را به خوبی انجام دهد. با توجه به مطالب بیان شده طرح ریزی مسیر شغلی یکی از ابعاد باوربه مهارت های مسیرشغلی می باشد که در این مقاله به مطالعه آن پرداخته می شود.
طرحریزی مسیر شغلی
طرح ریزی روشی برای بیان هدفها، شناسایی راه حل های مختلف و انتخاب و تصمیم گیری برای یک راه حل مفید در رابطه با شغل انتخابی است - به نقل از گریبنز و یوستین9، . - 1972 طرح ریزی مسیر شغلی یک فرآیند پیوسته و مستمر ارزیابی خود و اهداف می باشد که تأثیر مهمی روی توانایی یک فرد برای پیشرفت کردن در فرصت های ایجاد شده و رشد در شغل مورد نظر دارد. فرآیند طرح ریزی مسیر شغلی باید یک قسمت جدایی ناپذیر رشد حرفه ای یک فرد باشد. علاوه بر این، مهارتهایی برای درگیری در طرحریزی شغلی مورد نیاز است.
طرح ریزی مسیر شغلی اتفاقی نیست که یک دفعه صورت گیرد، بلکه بیشتر یک فرآیندی است که در طول زمان اتفاق می افتد و شامل تجارب مهارت های موجود فرد و توانایی هایی برای گسترش یک حرفه و پیشرفت در آن میباشد. علاوه بر این، طرحریزی مسیر شغلی میتواند نقش مهمی در هر مرحله از شغل فرد ایفا کند - دونر و ویلر1، . - 2001 شناسایی عوامل زیر در طرحریزی مسیرشغلی و حرفهای حائز اهمیت خاصی میباشد:
توانایی ذهنی: احراز هر شغل به میزان معینی از رشد و توانایی ذهنی نیازمند است. به طور کلی توانایی ذهنی برای انتخاب، آمادگی و اشتغال ضرورت تام دارد. اگر فرد کم هوش، شغلی را برگزیند که انجام آن به هوش و توانایی زیاد دارد چنین فردی در کارش دچار محرومیت خواهد و از عهده انجام کارش به خوبی بر نخواهد آمد. همچنین اگر فرد باهوش، شغلی را انتخاب کند که به هوش و توانایی ذهنی کمتری نیاز دارد در این حالت فرد از شغلش خسته خواهد شد و رضایت کافی از شغلش نخواهد داشت - شفیع آبادی، . - 1391
توانایی: توانایی اشاره دارد به این که فرد چگونه می تواند فرآیندهای چندگانه را با هماهنگی برای رسیدن به یک هدف خاص به گونه ای موثر انجام دهد. این امر از کارهای نسبتا ساده مانند هماهنگی دست و چشم گرفته تا کارهای پیچیده چون فرآیندهای تصمیم گیری ذهنی را شامل می شود. بنابراین این عامل به هوش مربوط می شود ولی از آن متمایز است - وهابی، . - 1376
شخصیت: شخصیت هر فرد مجموعه ویژگی های یکتا و یگانه است که مختص آن فرد می باشد. مجموعه ساخت شخصیتی، افراد را از یکدیگر متمامیز میسازد. برخی از عوامل سازنده شخصیت عبارت است از استعدادها، طرز تلقیها، رغبت ها، خصوصیات جسمانی، نیازها و خلق و خوی فرد. تحقیقات متعددی تأثیر شخصیت را در انتخاب نوع شغل مورد تأیید قرار داده است. اهمیت خویشتن پنداری که بخشی از شخصیت فرد است در انتخاش شغل توسط سوپر مطرح شده و کومز و اسنیک نیز تأثیر خویشتن پنداری را در پیدایش رفتارهای خاص مورد بحث و بررسی قرار داده اند. می توان گفت نوع شخصیت در انتخاب نوع شغل اهمیت به سزایی دارد. هالند از جمله کسانی است که تأثیر نوع شخصیت را در انتخاب نوع شغل بسیار مهم می داند و معتقد است افرادی که مشاغل مشابهی را بر میگزینند تا حدودی ساخت شخصیتی مشابهی دارند - شفیع آبادی، . - 1391
عوامل محیطی: عوامل محیطی نظیر فرهنگ خانواده و طبقه اجتماعی و وضع جغرافیایی در انتخاب شغل فرد موثر میباشند - شفیع آبادی، . - 1391
عوامل جمعیت شناختی: شامل عوامل زمینه ای چون جنس، سن و تحصیلاتی می باشد که معمولا به عوامل فردی در زندگی یک شخص بر می گردد، مثل ترتیب تولد، شغل والدین و نوع مدرسه ای که می رفته است و از عوامل روانشناختی که به اعتقادات و ارزشها بر میگردد، متمایز است - وهابی، . - 1376
رغبت: براساس تعریف ارائه شده در فرهنگ لغت وبستر رغبت عبارت است از تحریکی احساساتی که با توجه و علاقه زیاد نسبت به چیزی توأم باشد. رغبت زمانی ایجاد میشود که انسان چیزی را دوست بدارد، آن شی را مورد توجه قرار دهد و مشاهده کند، یا درباره آن بیندیشد و سرانجام از آن لذت ببرد. به عبارت دیگر، میتوان گفت که رغبتها همان ترجیح و دوست داشتنیهای انسان در لحظه معینی از زمان میباشند - شفیع آبادی، . - 1391