بخشی از مقاله
مديريت جهادي ازمنظرمديريت اسلامي وضرورت بررسي آن
چکيده
دراين نوشته که به صورت مقاله تهيه شده است ،مديريت اسلامي براي مديريت جهادي درحکومت اسلامي به عنوان الگويي کامل مطرح گشته است .درضمن مفاهيم وتعاريف مديريت اسلامي ومديريت جهادي ازديدگاه برخي صاحب نظران ونويسندگان مورداشاره قرار گرفته است .همچنين به ضرورت بررسي مديريت جهادي از جهت تحقق سخنان مقام معظم رهبري واجراي الگويي ايراني - اسلامي پيشرفت وترويج فرهنگ زندگي جهادي به صورت مختصراشاره شده است وبه وجوه کلي تفاوتهاي مديريت جهادي ومديريت غربي پرداخته شده است . به نظرنگارنده ،مديريت جهادي (اسلامي)درسطحي بالاترازمديريت غربي به مسائل مديريت ومحورآن ( انسان )توجه دارد.
درپايان ،مؤلفه هاي مديريت جهادي از منظر مديريت اسلامي مطرح شده است ؛ازجمله مهمترين اين مؤلفه ها:خدامحوري
وتقواگرايي،تواضع ،حسن خلق ،استقامت همگاني وکاروتلاش ،برخوردمنصفانه ودرک ديگران ،هوشياري نسبت به پيرامون (محيط اجتماعي وفرصتها وتهديدها) مي باشند که ازمنبع وحياتي ومتون ديني تبيين گرديده است .
کليدواژه ها:
مديريت اسلامي،مديريت جهادي،فرهنگ ،مديريت علمي.
مقدمه
مديريت به شکل هاي مختلف و متفاوت در طول تاريخ و جود داشته و به صور گوناگون ، زمينه پايداري و دوام و قوام تمدن ها و حکومت ها را فراهم ساخته است .وبايدتوجه داشت شيوه رهبري مديريت درهرتمدني بستگي به ساخت فرهنگي آن تمدن دارد.
لذامديريت با توجه به ارزش هاي حاکم بر جوامع و زيربناي اعتقادي و فلسفه اجتماعي آن تعريف ميشود. به زعم دکتر کيمبل وايلز؛ مديريت و رهبري آموزشي داراي معاني و مفاهيم مختلفي است و هر کس بر حسب تجارب و احتياجات و مقاصد خود؛ براي آن مفهومي در نظر مي گيرد( وايلز، ١٣٧٦)
روشن است که اصول حاکم برجوامع غربي رانمي توان مطلق پنداشت وياکاربردتمامي آن اصول رادرجوامع مختلف مجازدانست .اگرچه به کارگيري تئوري هاي غربي مديريت که باآموزه هاي الهي تعارضي ندارد،وبه جهت رفع حاجات علمي مي باشد،خالي ازاشکال است ،منتها اصل برتدوين اصول مديريت برمبناي ارزش هاي الهي است .که ماآن راعلم مديريت اسلامي مي ناميم .
با پيروزي انقلاب اسلامي ايران و حضور يک حکومت مذهبي که زمينه هاي نظري اداره امور حکومتي در آن بر پايه ارزش هاي ديني و مذهبي استوار بوده و اعمال حکومت تحت تأثير نگرش الهي انسان قرار گرفته است ، مديريت جهادي به عنوان يکي از وجوه اداره حکومت و فرايندي که بايد تحت تأثير نگرش تازه و جديد ارزشي حاکم بر کل جامعه قرار داشته باشد مورد توجه قرار گرفته است .
در چند دهه گذشته جنبشهاي پر تحرک و پويايي در قلمرو مديريت پديد آمده که هر يک به سهم خود به افزايش دامنه دانش و بينش مديران ياري به سزايي داده اند. مديريت جهادي که با پيروزي شکوهمند انقلاب اسلامي پايه ريزي شد و در دهه کنوني به رشد و رسايي در خور توجهي رسيده است ، بر پايه مفروضاتي استوار است که با ارزشهاي والاي انساني سازگاري کامل دارد. مديريت جهادي کوششي است دور برد، برنامه ريزي شده و پايدار که بر پايه يک راهبرد سراسري استوار است و ميکوشد تا با تشخيص منطقي و منظم دشواريها و با بسيج همه نيروها و منابع موجود، به اجراي يک برنامه دگرگوني دست بزند.
از فرمايشات مقام معظم رهبري مد ظله در خصوص جهاد و نهادهاي انقلابي که فرموده اند « شروع نوآوري و حرکت و حساسيت ورود در ميدان ابتکار ، نکته اي است که در اول در امثال جهادي و نهادهاي انقلابي پديد آمد و محور حرکت شد».
و در بيانات ديگر فرموده اند « روحيه حرکت عمومي و اين دلسوزي و ورود به صحنه کار و ابتکار و حرکت و جوشش جهادي همان روحيه سنگرسازان بي سنگر جهاد سازندگي است که روي بولدوزر نشسته تا خاکريز زده و اين روحيه را بايد حفظ کرد و با اين فرهنگ و با کار علمي و نظم تشکيلاتي به نحو شايسته در حد خودکفائي و استقلال قدم برداشت .
همچنين از نظر رهبري، غفلت از روحيه جهادي موجب ميشود تا نتوانيم در مقابل انبوه مشکلات ، کاري را پيش ببريم و از موقعيت ها و فرصت ها بهره ببريم . امام خامنه اي ميفرمايد: «گاهي اوقات غفلت از روحيه جهادي و ايثار داشته ايم » (بيانات مقام معظم رهبري در جمع مسئولين ١٦. .١٣٩٠).
لذابراي تحقق اين برنامه هاومحقق شدن فرموده مقام معظم رهبري درسال اقتصاد وفرهنگ باعزم ملي ومديريت جهادي نيازشديد نظام اسلامي به مديراني که متخلق به اخلاق اسلامي ومسلح به دانش مديريت باشند بسيار زياداست ،مديراني که بهترين استفاده را درتحقق آرمانها واهداف بنمايند و نيروها وامکانات را در مسير اهداف مقدس وارزشمند به کار گيرند.ودرانجام کارهامديريت اسلامي الگوي آن ها باشد.
انقلاب اسلامي که داعيه رهبري جهان اسلام را پس از قرنها و با زحمات زيادي به لطف و خواست خداوند متعال پيدا کرده اند ، به علم مديريت براي تنظيم و پيشبرد آرمانهاي مقدس اسلام و سنت رسول الله (ص ) کمتر از نياز به علوم ديگر نيست ، بويژه در زماني که همه نيروهاي اسلامي و علاقمند ما براي يک جهش بزرگ بسيج شده اند ( ملک مدني،٥:١٣٥٦).
از طرف ديگر رويارويي کشور ما با استکبار جهاني ايجاب مي کند هر چه سريعتر به دانشهاي جديد دست يابيم و به ارزشهاي بسيار عميق و پر محتواي اسلام تمسک جسته و آن دو را در هم آميخته و با توجه به رعايت تمام شئونات و دستورالعملهاي شريعت و مديريت اسلامي بتوانيم ترفندها و نيرنگ هاي شيطاني را که براي شکست ما طرح مي کنند ، خنثي کنيم . در چنين شرايطي ، مديران بايد براي پشتيباني دقيق سياست ها و ترفندهاي اهريمنان و راههاي مقابله با آنها آمادگي داشته باشند(عسگريان ،٦٦:١٣٦٦ ).
به همين جهت درمقاله حاضرنويسنده بامراجعه به آموزه هاي وحياني اسلام وسخنان رهبري، ضرورت مديريت جهادي بررسي شده وباکندوکاودر مديريت اسلامي ،مؤلفه هاي آن تبيين گرديد.
سوالات پژوهش
١.دلايل ضرورت بررسي مديريت جهادي چيست ؟
٢.مؤلفه هاي مديريت جهادي ازمنظراسلام کدامند؟
روش پژوهش
پژوهش حاضرازنوع تحقيق توصيفي-تحليلي است ودرگرو پژوهشهاي کيفي قرار مي گيرد.
مديريت اسلامي چيست ؟
نويسندگان و صاحب نظراني که در قلمرو مديريت اسلامي و ديدگاه هاي اسلام درمورد مديريت قلم زده اند هر يک به فراخور برداشت و ذهنيت هاي خود از اسلام ، مباني اخلاقي و سيره پيامبر (ص ) و معصومين (ع ) به طور مستقيم و يا غيرمستقيم تعاريف و يا توضيحاتي را ارائه داده اند که نوعي مفهوم مديريت اسلامي از آن مستفاد ميشود. با توجه به اين که دامنه ي اين برداشت ها و تعريف هاکه بيشتر بر محور ارزش ها و مباني اخلاقي مکتب اسلام و سيره پيشوايان دين قرار داشته اند) گسترده و از نظر نوع نگاه نيز (در عين نزديک به هم بودن متنوع است .
عسگريان مديريت ازديدگاه اسلام رادرمسيرنزديکي به خداوندمي داندبدين معني که درکليه سطوح آن زهدوتقوي پيشه مي شود،سعي دربخشش وارشادفزوني مي يابدوجلب رضايت اکثريت مي شود ( عسگريان ،٥٢:١٣٧٠ ).افجه اي نيز مديريت اسلامي رامقوله اي مکتبي مي داندووظيفه مکتب نيزازنظراوارايه راه حل هايي است که بامفهوم عدالت خواهي سازگاراست (افجه اي،٢٢:١٣٧٧ ).
همچنين مديريت دراسلام قبل ازاينکه رياست مداري باشد ،خدمتگزاري است ومديردراين مذهب بايد درجهت خدمت به خلق خدا ، اقامه ي عدل وداد و رفع تبعيض و بي عدالتي قيام نمايد . مديرنبايد مسند مديريت را وسيله افتخارو نردبان نخوت قرار دهد زيرا آن دسته از مديراني که مديريت يک تشکيلات را زمينه ي تجلي خصلت هاي نارواي شيطاني ميدانند و اين ميدان را بهترين عرصه براي تاخت وتاز غرورها و شيطنت هاي خود به حساب مي آورند ، هرگز مديراسلامي وانساني نيستند .اينگونه مديران هيچ گاه قادر به خدمت نخواهند بود ،زيرا آنان مديريت را براي خدمت به ديگرانتخاب نکرده اند بلکه آنرا وسيله اي براي ارضاي اميال شخصي ونفساني خويش نموده اند و اينکه در روايات ازرياست به شدت انتقاد شده است اشاره به اين گونه مديريت است (نظرنيا، ١٣٨٦).
ضرورت و اهميت مديريت در اسلام :
مديريت يکي از ارکان زندگي اجتماعي است ; زيرا در اجتماع ، منافع و مقاصد افراد و سرنوشت اشخاص با يکديگر ارتباط و اشتراک پيدا مي کنند . ضرورت مديريت در زندگي اجتماعي تا آنجاست که حتي بسياري از حيوانات که بصورت اجتماعي زندگي مي کنند براساس فرمان غريزه ، مديري را برمي گزينند . حال انسانها که بصورت اجتماعي زندگي مي کنند، بطريق اولي نيازمند سازماندهي، برنامه ريزي و سيستمي هستند که بتواند آنها را به اهدافشان رهنمون سازد . مديريت و راهکارهاي آن و تربيت مديران لايق از اهم مباني فکري ديني محسوب مي شود . انسان نمي تواند به گونه اي ناموزون و همچون وصله اي ناهمرنگ در جهان هستي زندگي کند . او به همان اندازه که از نظام ، تشکيلات و مديريت فاصله گيرد با شکست و ناکامي روبرو خواهد شد و محکوم به فناست . (مکارم شيرازي، ٢١:١٣٧٠).
در نظام اداري و اجتماعي اسلامي، مديريتها از امامت ريشه مي گيرند; در واقع بايد گفت : مشروعيت مديريت در جامعه ديني ناشي از پيوندي است که با امامت دارد . هرگاه اين رابطه قطع گردد، کليه حرکتها مشروعيت و خاصيت خود را از دست مي دهند .
آنچه که بايد بدان اشاره کرد، اين است که مشکل جامعه ما مشکل «کمبودها» نيست ، بلکه مشکل «ضعف بعضي از مديريتها» است که هرگاه با الهام از مباني معنوي اسلام اصلاح گردد، بسرعت مي توان بر مشکلات فايق آمد .
مفهوم شناسي فرهنگ و مديريت جهادي
فرهنگ جهادي يک مفهوم کلي است که از جمله مصاديق آن دين محوري، ولايت مداري، ايثار و خودگذشتگي، مردم گرايي، ارزش مداري، انعطاف پذيري، خودباوري، نوآوري، پويايي، ماموريت پذيري و... مي باشد. نظريه و عملکرد فرهنگ و مديريت جهادي در مرتبه نخست بر جنبه هاي انساني و اجتماعي سازمان توجه دارد و به ضرورت هدف سازماني آن در کوششهاي هماهنگ شده و هدفمند گروهي از افراد نهفته است . فرهنگ و مديريت جهادي براي بهتر کردن کار افراد و سازمان از رويکردهاي ديگري ياري مي گيرد، به ساختار وطرح سازماني نظر مي دوزد، فن شناسي و پيرامون سازماني را تحت بررسي قرار مي دهد. توجه بنيادي فرهنگ و مديريت جهادي به جنبه هاي انساني سازمان است ، سازماني که به صورت يک نظام اجتماعي در نظر گرفته مي شود و به چيزي درباره سازمانها و بهتر کردن آنها اشاره دارد. فرهنگ و مديريت جهادي را مي توان عمل ، فراگرد، پي آمد يا حالتي دانست که پديد مي آيد و اين به نوبه خود به معني پيش بردن ، روان سازي رشد، متحول کردن فرصتها،کامل کردن ، برتري بخشيدن يا بالا بردن چيزي است .
جهاد از مادّه جهد به معناي مشقّت است (معجم مقاييس الّلغه ، ج ١، ص ٤٨٦)«جهد» و در اصطلاح شرع ، عبارت است از بذل جان ، مال و توان خويش در راه اعتلاي کلمه اسلام و اقامه شعائر ايمان . ( جواهرالکلام ، ج ٢١، ص ٣ ).
بنابراين ، جهاد در اصطلاح قرآني و فقه اسلامي، تنها جهاد با اسلحه و نظامي نيست ، بلکه همه اشکالي که موجب ميشود تا اسلام اجرايي شود و در ميان مردم و جامعه تحقق يابد، جهاد است و مجاهد کسي است که با هر آنچه در توان دارد در همه زمينه ها از جمله نظامي، اقتصادي (نساء.٩٥؛ انفال . ٧٢)، جهاد علمي ( فرقان .٥٢) و مانند آن از مال و جان بگذرد و تلاش کند تا هدف اسلام برآورده شود.
مديريت ميتواند در اشکال گوناگوني خود را نشان دهد؛ اما زماني ميتواند دستاوردهاي بزرگ مورد انتظار را تحقق بخشد، که اين مديريت با صبغه جهادي همراه باشد. اينکه رهبر معظم انقلاب ، بر مديريت جهادي در تحقق اهداف سال تاکيد ميکند، از آن روست که اين عزم ملي را مسئولان جهادي بايد چنان مديريت کنند تا به شکل درست و در راستاي اهداف قرار گيرد.
مغايرت مديريت جهادي با مديريت غيراسلامي
مديريت درعلوم انساني رابطه بسيارنزديکي بافرهنگ دارد به گونه اي که بااندک تأملي مي توان نقش فرهنگ رادرجاي جاي آن مشاهده کردبه همين دليل فرهنگ هاي گوناگون براي خودمديريت هاي متفاوتي رااقتضا مي کند.علاوه براين بامراجعه به منابع ديني مي توان به گزاره هايي دست يافت که حاوي يک سري دستورالعمل ها وتوصيف هاي مديريت جهادي است اين دستورالعمل هابايدها ونبايدهاي مديريتي هستندکه مديران مسلمان بافراگيري وپايبندي عملي به آن ها وظيفه ي ديني خويش راادا مي کنند.
مديريت ازديدگاه صاحب نظران غربي،درواقع به کاربردن مجموعه اي ازتکنيکها وروشهاي ابزاري است تامديروسازمان رابه اهداف تعيين شده برسانند.اين امرفي نفسه چندان بدومذموم نيست .درواقع هنگامي که بحث حفظ شأن ومرتبت انسان هاورشدآن هادرمسيرالهي ودراولويت اول قرارگيردوسازمان اسلامي جاي سازماني رامي گيرد،وجوه تفاوت دوديدگاه به صورت عمده پديدار مي شود.همچنين ازنظراسلام ،چگونگي به کارگيري قابليت هاي پيروان ونيل به هدف ،نحوه ي اعتلاورشدمعنوي کارکنان وحرکت آن هابه سوي خداوند نيز اقلام تعيين کننده ومهم است که مقدم بررسيدن به هدف است .درواقع مديروکارکنان تنهادرچاچوبي ازمحدوديت هاکه ارزش هاي الهي واسلامي براي آنان تعيين کرده اند،مجازبه ارايه دستورورهنمودهستند.
دراين ميان ،تفاوت اصلي مديريت جهادي با ساير نظام هاي مديريت ، پيش فرض ها و مباني فکري آن مقتبس از مديريت اسلامي است .
براي مثال ، کسب سود در مديريت اسلامي و ساير نظام هاي مديريت داراي اهميت مي باشد. ولي در ساير نظام ها حصول حداکثر سود به عنوان هدف اصلي مطرح است ، در مديريت جهادي سود به عنوان وسيله محسوب مي شود. البته کسب سود حتي در مقياس وسيع و کلان مذموم نيست و اگر از طريق قانوني، شرعي و با تلاش به دست آيد جزء عبادات و فضيلت ها محسوب مي شود. بنابراين مديريت جهادي را نبايد در مقابل ساير نظام هاي مديريت قرار داد، بلکه مديريت اسلامي بر شانه هاي مباني فکري انديشه اسلامي از ساير نظريه هاي مديريت استقبال مي کند و بهره برداري مي نمايد.
فرهنگ مديريت جهادي با مصرف گرايي، اشرافيگري و شيوه هاي تکنوکراتي که مولود فرهنگ سرمايه داري است مغايرت دارد. تفکر سرمايه داري جامعه را به سمت مصرف گرايي و انحراف از مسير آرمان هاي انقلاب و عدالت سوق مي دهد. اين نکته اي بود که وفاداران مديريت جهادي از آن دوري مي کنند.
ضرورت بررسي مديريت جهادي
١-تحقق شعارمقام معظم رهبري
مديريت جهادي در منظومه فکري رهبر معظم انقلاب در حکم الگوي مطلوب مديريتي براي نظام اسلامي است ؛ الگويي که قابلي هاي لازم براي تحقق اهداف و آرمان هاي انقلاب اسلامي را دارا بوده و واجد آن توانايي ها و ارز هايي است که از يک نظام مديريتي کارآمد اسلامي انتظار داريم .
از سوي ديگر، تأکيد مکرر بر مفهوم نويني به نام «مديريت جهادي» را ميتوان در تداوم الگوسازي و گفتمان سازي رهبر معظم انقلاب اسلامي به عنوان ترسيم کننده افق حرکتي انقلاب و نيروهاي انقلابي دانست .
همچنين رهبر معظم انقلاب در ديدار سال گذشته با مسئولان مديريت شهري تهران ، با تأکيد بر نقش روحيه و مديريت جهادي در پيشرفت هاي شهري تهران ، مديريت جهادي را در ابعادي وسيع تر، تنها راه برو رفت از مسائل کنوني کشور و رفع تهديدات دشمنان عنوان کرده بودند: «اگر مديريت جهادي يا همان کار و تلاش با نيت الهي و مبتني بر علم و درايت حاکم باشد، مشکلات کشور، در شرايط کنوني فشارهاي خباثت آميز قدر هاي جهاني و در شرايط ديگر، قابل حل است و کشور حرکت رو به جلو را ادامه خواهد داد.» (بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار با مسئولان مديريت شهري تهران ،١٣٩٢,١٠,٢٣) مبتني بر اين ديدگاه کار و تلاش ، نيت الهي و علم و درايت را بايد ٣ضلع اصلي مديريت جهادي از منظر مقام معظم رهبري عنوان کرد.پس وظيفه همگان به خصوص مسئولين اين است که درجهت تحقق شعاررهبري ،تغييردرالگوها،انديشه هاوعملکردرابررسي وتبيين نموده وعملياتي نمايند. الگوسازي و مفهوم ساز هايي که پيش از اين نيز در قالب عناويني نظير«الگوي اسلامي -ايراني پيشرفت »، «اقتصاد مقاومتي» و... شاهد آن بوده ايم . مفهوم «مديريت جهادي» در قالب يک الگوي بومي مديريتي متعلق به انقلاب اسلامي و برآمده از تجارب اين انقلاب ، آن هنگام ميتواند از چارچوب يک اصطلاح مفهومي فراتر رفته و جنبه عيني و انضمامي به خود بگيرد که مباني، زمينه ها و مولفه هاي آن از زواياي گوناگون مورد بحث و دقت قرار گرفته باشد. تلاش در جهت تبيين صحيح و اصولي اين الگو که لازمه عملياتي شدن آن است را ميتوان ازجمله وظايف همه نخبگان ، کارشناسان و رسانه ها در شرايط کنوني دانست . مطمئنا اين فرايند تبيين و تفسير نيز تنها هنگامي از صحت و اعتبار برخوردار است که در چارچوب منظومه و گفتمان فکري رهبر معظم انقلاب اسلامي، به عنوان واضع اين مفهوم ، صورت پذيرد.
٢. اجرايي تحقق الگوي ايراني ـ اسلامي پيشرفت
بنا به تعبير مقام معظم رهبري « اگر مديريت جهادي يا همان کار و تلاش با نيت الهي و مبتني بر علم و درايت حاکم باشد، مشکلات کشور، در شرايط کنوني فشارهاي خباثت آميز قدرت هاي جهاني، قابل حل است و کشور حرکت رو به جلو را ادامه خواهد داد.» بر اين اساس مديريتي جهادي همتي مردانه مي طلبد و داستان پر فراز و فرودي دارد. بي شک مهمترين روش براي پياده سازي و معرفي اين سبک به جامعه ، عمل به آن و حمايت توسط مديران کشور است که بايد تک تک براي رسيدن به اين مهم برنامه ريزي کنند و نيازي به نيروي کنترل کننده نداشته باشند، چرا که در سايه برنامه ريزي صحيح و پياده سازي توسط مديران ، اين سبک مديريتي از طريق عمل آن ها در جامعه تسري مي يابد و تبديل به سبک حاکم شود. در الگوي «مديريت جهادي» نهادستيزي و تجربه ستيزي به اسم انقلابي گري و آرمانگرايي و عدالت طلبي هيچ جايگاهي ندارد. اجتناب از سياست زدگي به معناي ارجحيت منافع و مصالح ملي بر منافع فردي و جناحي از ديگر شاخصه هاي مديريت جهادي است . مديريت جهادي غايت خود را اثبات «کارآمدي دين در اداره جامعه » ميبيند و کارگزار اجرايي تحقق «الگوي ايراني ـ اسلامي پيشرفت » است
همت جهادي، مديريت جهادي. با حرکت عادي نميشود پيش رفت ؛ باحرکت عادي و احياناً خواب آلوده و بيحساسيت نميشود کارهاي بزرگ را انجام داد؛ يک همت جهادي لازم است ، تحرک جهادي و مديريت جهادي براي اين کارها لازم است . بايد حرکتي که ميشود، هم علمي باشد، هم پر قدرت باشد، هم با برنامه باشد، و هم مجاهدانه باشد (بيانات مقام معظم رهبري ).
با توجه به اين تعريف و با توجه به نام گذاري سال جديد بوسيله مقام معظم رهبري، مشخص مي شود معظم له مديريت جهادي در عرصه هاي اقتصادي و فرهنگي را مورد توجه خاص قرار داده اند. و اين بدان معناست که در اين دو عرصه مشکلات و موانع حادي وجود دارد که مي بايست با يک مديريت مبارز و جهادي اين موانع و مشکلات را از سر راه پيشرفت نظام مقدس جمهوري اسلامي برداشت . قطع به يقين مي توان اين نام گذاري را در راستاي اجراي سياستهاي کلي نظام در خصوص « اقتصاد مقاومتي» تبيين نمود.
از نظر رهبري، غفلت از روحيه جهادي موجب ميشود تا نتوانيم در مقابل انبوه مشکلات ، کاري را پيش ببريم و از موقعيت ها و فرص ها بهره ببريم . امام خامنه اي ميفرمايد: «گاهي اوقات غفلت از روحيه جهادي و ايثار داشته ايم » (بيانات مقام معظم رهبري در جمع مسئولين
.( 390.5.16
در چنين شرايطي که «مديريت جهادي» از يکسو با علم و دانش روز بشري و از سوي ديگر با مفهوم جهاد در، بار معنايي انقلابي و ارزشي آن ، ارتباطي ارگانيک دارد، ميتواند به عنوان منطقيترين و کارآمدترين الگوي مديريتي براي تحقق آرمان ها و اهداف انقلاب و نظام اسلامي مورد توجه و تاکيد قرار گيرد .
٣.ترويج فرهنگ زندگي جهادي توسط مديريت جهادي
بعدازانقلاب اسلامي وفرمايشات رهبربزرگ انقلاب ،جهادگران بااقتباس ازروحيه ي انقلابي وهشت سال دفاع مقدس وبابهره مندي ازتجربيات انقلابي وجهادي شيوه اي رادرپيش گرفته اندکه به روش جهادي معروف است .اين روش زندگي دستاوردهاي زيادي