بخشی از مقاله
مقايسه سبک هاي اسناد ، شادکامي و رضايت از زندگي در معلمان مدارس عادي و استثنايي
چکيده
هدف : اين پژوهش با هدف مقايسه سبک اسناد، شادکامي و رضايت از زندگي در معلمان مدارس عادي و استثنايي انجام گرفته است . روش : روش تحقيق توصيفي و از نوع علي- مقايسه ايي (پس رويدادي ) است . جامعه آماري اين پژوهش کليه معلمان مدارس عادي و استثنايي شاغل در شهرستان بابل در سال تحصيلي ٩٢-١٣٩١ ميباشند؛ از اين جامعه آماري تعداد ١٦٠ نفر از معلمان (٨٠ نفر از معلمان مدارس استثنايي و ٨٠ نفر از معلمان مدارس عادي ) به روش تصادفي طبقه ايي انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. براي جمع آوري اطلاعات از سه پرسشنامه منبع کنترل راتر،شادکامي آکسفورد (OHI) و رضايت از زندگي (LSS) استفاده شده است . جهت تجزيه و تحليل اطلاعات از آزمون تي مستقل استفاده شده است . يافته ها: تحليل نتايج نشان داد که سبک اسناد معلمان عادي و استثنايي متفاوت نيست ، ولي شادکامي در معلمان مدارس عادي و استثنايي متفاوت استو ميزان شادکامي در معلمان مدارس عادي بيشتر است . در رضايت از زندگي نيز تفاوتي بين دو گروه مشاهده نشده است و نتايج مقايسه معلمان زن ومرد مدارس استثنايي نشان داد که سبک اسناد معلمان زن و مرد استثنايي متفاوت نيست وليکن شادکامي در اين دو گروه متفاوت مي باشد واين تفاوت بسيار معنادار است و ميزان شادکامي در معلمان زن شاغل در مدارس استثنايي بيشتر است .
در مورد رضايت از زندگي نيز در معلمان زن و مرد مدارس ادسرتثناييمعلتفمااون ت مزشان هده مشدداره اس ست اکه ستثمنيازياين رضباييشت تر از زاندسگت ي.
کلمات کليدي : سبک هاي اسناد، شادکامي، رضايت از زندگي ، معلمان مدارس استثنايي
مقدمه
کار منبع مهمي براي امرار معاش و احراز موقعيت هاي اجتماعي است که در عين حال مي تواند به نارضايتي، تحليل بردن قواي جسماني و رواني منجر شود. شغل و حرفه براي افراد احساس هويت و جايگاه و شرايط خاصي را فراهم مي نمايد تا مهارت جديدي کسب ، و چالشي تازه ايجاد گردد و نيز موجبات پاداش اجتماعي و نياز به تعلق به گروه خاص برآورده گردد؛ از سوي ديگر کار مي تواند براي سلامت جسماني و رواني فرد خطرناک باشد، يعني علاوه بر خطرات بدني در اغلب محيط هاي کاري، فرد را دچار اضطراب ، محروميت ، درماندگي يا استيصال نمايد(هلسو، گرونهاک ، ٣، ٢٠٠٠). نظام آموزش و پرورش از بزرگترين کوتيستين و گسترده ترين سيستم هاي درون هر جامعه اي است که سرنوشت آن جامعه را در بلند مدت تعيين مي کند، در حقيقت خوشبختي يا بدبختي هر جامعه به آموزش و پرورش آن بستگي دارد .چنانچه آموزش و پرورش از نظر اهداف و ساختار و منابع درست طراحي شود، در درازمدت توسعه جامعه را تضمين خواهد کرد و به اثربخشي نزديک مي شود(ايماني ، ١٣٨٦). به نظر مي رسد که برخي شاغلين امروز به مرز نهايي مکانيزم هاي فردي، رواني و جسماني خود براي پاسخگويي به فشارهاي ناشي از تطبيق خود با محيط کار رسيده اند. از اين رو مطلوب است شرايطي فراهم گردد که معلمان از سلامت رواني کافي برخوردار باشند، فشارهاي رواني ناشي از محيط کار بر آنها در کمترين حد ممکن باشد تا فرسودگي شغلي باعث افت ميزان بهره وري نگردد.
ريتوانن ٤ و همکارانش (٢٠٠٥) الکترو ميوگرافي ماهيچه معلمان را در طول روزهاي کاري ونيز تعطيلات طولاني تابستان اندازه گيري کرد ودريافت که در معلمين با حجم کاري بالا، تنش رواني و نيز نشانگان روان تني بيشتري مشاهده مي شود که سطح آن در تعطيلات پايين تر مي آيد. کاسک و اوزوکي ٥(١٩٩٦) اظهار مي دارد که افسردگي، اضطراب ، بي خوابي، بدبيني، خستگي، هيجان ، ترک تدريس و نظاير اينها از جمله مواردي است که ٢٥ درصد معلمان بريتانيا از آن رنج مي برند و بيش از يک سوم فشارهاي زندگي معلمان ناشي از شغل آنهاست که اين امر بالا بودن فشارهاي حرفه اي معلمي و پايين بودن سطح سلامت دارد (به نقل از نوربخش و همکاران ، .(1384
اسناد ٦به زبان ساده بر نحوه تبيين علل رفتار ديگري يا خود انسان دلالت دارد و کاربرد آن در ادراک اجتماعي به مفهوم جستجو براي علل ، جهت تعبير و تفسير خويشتن يا ديگران است ( لوتانز، ١٩٩٤، ترجمه سرمد،١٣٧٢). اسناد در روانشناسي اجتماعي، يعني تمايل به ادراک انگيزه ها، خصوصيات ، مقاصد و تواناييهاي افراد ديگر بر اساس مشاهداتشان از رفتار آنها؛ به عبارت ديگر
، تمايلي است کم وبيش خودکار به تبيين اعمال ديگران (برونو ، ترجمه ياسايي ،١٣٧٠). نتايج تحقيقات نيک نشان و همکاران (١٣٨٨) نشان داد که آموزش سبک اسناد، سلامت عمومي دبيران باز نشسته شهر اصفهان را افزايش داده است . همچنين آموزش سبک اسناد در کاهش افسردگي، اختلال در عملکرد اجتماعي، اضطراب و بي خوابي، و نشانه هاي جسماني تاثير داشته است .
سليگمن ١ وهمکارانش در سالهاي اخير از ارتباط سبک هاي اسناد با مقاومت در برابر استرس هاي شغلي يا مشاغل استرس زا سخن گفته و معتقدند که افراد خوش بين (يعني آنهايي که داراي سبک اسناد دروني، کلي و پايدار در رويدادهاي مثبت هستند و در مقابل رويدادهاي منفي، سبک هاي اسناد بيروني، خاص و ناپايدار دارند ) مقاومت بيشتري در مقابل استرس هاي شغلي نشان مي دهند. بر عکس ، افراد بدبين ( يعني آنهايي که نقطه مقابل افراد خوشبين در تفسير رويدادها هستند) در رويارويي با استرس هاي شغلي چندان مقاوم نيستند.
علاوه بر اين ، سبک اسناد افراد بدبين آنها را در مقابل بيماريها آسيب پذير مي سازد. حال آنکه افراد داراي سبک اسناد غير در مانده (افراد خوشبين ) در برابر بيماري مقاوم بوده و با آن مقابله مي کنند(سليگمن و اسکولمن ؛١٩٨٦. به نقل از کديور ١٣٧٤). جديدترين يافته هاي پال ٢ و ديگران (٢٠٠٩) پيرامون اسنادها، شناخت ها و شيوه هاي مقابله نشان مي دهد که اسنادهاي دروني بيشتر با راهبردهاي مقابله ايي مشکل مدار ونتايج مثبت روانشناختي مرتبط با شغل و اسنادهاي منفي با راهبردهاي مقابله اي هيجان مدار و نتايج منفي روانشناختي مرتبط با شغل همراه هستند. آرجيل ٣ (٢٠٠١)
يک مفهوم سه جانبه از شادکامي ٤ ارائه داد که شامل : ميانگين سطح رضايت در طي يک دوره زماني مشخص ،فراواني و حد اثرات مثبت ،فقدان نسبي اثرات منفي است (فورنهام ٥ ، ٢٠٠٣).
اساسا بر طبق نظر يونانيان ، شادکامي، در دريافت لذت جسماني، احترام يا پول ، ريشه ندارد. اگر چه اينها ممکن است يک بخش کمک کننده ازيک نمونه بزرگتر عوامل مثبت باشند. شادکامي، يک کمال مطلوب کل گرا است ، آن بر کليت شخص صحبت مي کند(گاوين ٦، ماسون ٢٠٠٤،٧). به نظر فريش ٨(٢٠٠٦) افراد شاد، احساس امنيت امنيت بيشتري مي کنند، آسانتر تصميم مي گيرند، روحيه مشارکتي بيشتري دارند ونسبت به کساني که با آنها زندگي مي کنند بيشتر احساس رضايت مي کنند، سلامت رواني و جسماني آنها بيشتر است ، طول عمر بيشتري دارند واز نظر شغلي و اجتماعي، موفقيت هاي بيشتري کسب مي کنند.
رضايت از زندگي ١ در سلامت افراد، اقتصاد و توسعه کشورها نقش بسزايي دارد. لذا توجه به آن و بررسي عوامل موثر برآن بسيار ضروري به نظر ميرسد( کياني ، ١٣٨٧ ). رضايت از زندگي نشانگر آن است که پاسخ دهنده چگونه زندگي اش را در کل ارزيابي و برآورد مي کند و براي ارزيابي دامنه داري که فرد از زندگي اش به عمل مي آورد، متمرکز است . اصطلاح رضايت از زندگي مي تواند به عنوان همه حيطه هاي زندگي فرد در مقطع خاصي از زمان يا به عنوان يک قضاوت يکپارچه در مورد زندگي شخصي از بدو تولد تعريف شود (مايرز، ٢٠٠٠).
در آموزش و پرورش استثنايي، معلمي شغلي تخصصي و مشکل به شمار مي آيد. عواملي مانند نيازهاي متعدد دانش آموزان ، تفاوتهاي فردي آنان ، لزوم پاسخگويي به والدين و مربيان ، تغييرهاي سريع عقايد و انتظارات در مورد نقش معلم ، آموزش را بسيار پيچيده و مشکل ساخته است و آموزگاران آموزش استثنايي داراي شرايط کاري پرفشاري هستند. سطع و ماهيت فشار رواني تجربه شده بر حسب ويژگي هاي جمعيت شناختي آموزگاران مانند سن ، جنس ، وضعيت تحصيلي، طول تجربه در تدريس و وضعيت موجود در مدرسه فرق مي کند(کايرياکو و ساتکليف ، ١٩٨٧). ميچم و دوئينگ (٢٠٠٥) نشان دادند معلماني که دانش آموزان آنها در کلاس درس داراي مشکلات هيجاني و يا رفتاري هستند، تنش رواني بسيار زيادتري را تحمل مي کنند و سطوح بالاي تنش رواني سبب مي شود که آن ها نتوانند از تجارب مثبت زندگي از قبيل ورزش يا اوقات فراغت لذت ببرند.وي در مقاله خود نتيجه گيري ميکند معلماني که با مشکلات رفتاري دانش آموزان در کلاس درس به طور فعال برخورد و با رفتار دانش آموزان مقابله نمي کنند، بلکه آن را به مثابه چالش شغل معلمي مي پذيرند و نگاه متفاوتي نسبت به مشکلات رفتاري دانش آموزان اتخاذ مي کنند، به تنش رواني کمتري دچار هستند. مثلا براي معلمين مدارس استثنايي، سطوح هوش پايين تر دانش آموزان ميتواند يک موضوع چالش آور محسوب مي شود. اينچنگر٤ (٢٠٠٠) رابطه جنسيت و جهت گيري اجتماعي با استرس و رضايت شغلي در بين معلمان بين معلمان استثنايي را مورد بررسي قرار داد. نتايج پژوهش مشخص کرد که معلمان استثنايي زن جهت گيري نقش اجتماعي متوازن همراه با سطوح بالاتر رضايت شغلي و سطوح پايين تر استرس را داشتند. در حالي که معلمان مرد جهت گيري نقش اجتماعي نامتمايز همراه با سطوح پايين تر رضايت شغلي و سطوح بالاتر استرس را داشتند.
علي نياء (١٣٨٥) در پژوهشي با عنوان بررسي وضعيت بهداشت رواني (ميزان اختلال هاي رواني و ميزان شادکامي ) معلمان مدارس استثنايي استان مازندران و ارتباط آن با سخت رويي نشان داد که ميزان بهداشت رواني معلمان مرد مدارس استثنايي بيشتر از معلمان زن مدارس استثنايي است و ميزان شادکامي معلمان مرد مدارس استثنايي بيشتر از ميزان شادکامي معلمان زن مدارس استثنايي مي باشد. سري (٢٠٠٤) به بررسي رضايت و فرسودگي شغلي در ميان معلمان و سرپرستان مدارس استثنايي در ترکيه پرداخت . يافته هاي پژوهش نشان داد که در هر دو گروه رابطه معناداري بين رضايت و فرسودگي شغلي وجود نداشت ولي جنسيت با رضايت شغلي رابطه معناداري داشت و معلمان زن نسبت به معلمان مرد رضايت شغلي بيشتري داشتند. متين راد (١٣٧٦) پژوهشي را تحت عنوان بررسي تأثير کار با کودکان عقب مانده ذهني بر بروز نشانه هاي ناهنجاري رواني در معلمان تعليم وتربيت ويژه مدارس استثنايي انجام داد و نتايج نشان داد که شدت علائم مرضي عادي و استثنايي در معلمان مدارس عادي در مقايسه با معلمان عادي مدارس استثنايي بيشتر است تنها در گروه معلمان مدارس استثنايي هر چه سنوات خدمت کمتر بوده علائم مرضي شديدتري داشتند. با توجه به تحقيقات انجام شده ، در اين پژوهش نيز فرضيه هاي زير مورد آزمون قرار گرفته است . فرضيه هاي تحقيق : ١– سبک هاي اسناد معلمان عادي و استثنايي متفاوت است . ٢- شادکامي معلمان عادي و استثنايي متفاوت است . ٣– رضايت از زندگي معلمان عادي و استثنايي متفاوت است . ٤- سبک هاي اسناد معلمان زن و مرد مدارس استثناي متفاوت است . ٥– شادکامي معلمان زن و مرد مدارس استثنايي متفاوت است . ٦– رضايت از زندگي معلمان زن و مرد مدارس استثنايي متفاوت است .
روش
روش تحقيق پس رويدادي يا علي- مقايسه اي است .
جامعه آماري اين تحقيق شامل کليه معلمان مدارس عادي و استثنايي شهر بابل مي باشدکه در سال تحصيلي ٩٢- ١٣٩١ مشغول به کار بوده اند. طبق گزارش آموزش وپرورش بابل جامعه آماري معلمان استثنايي ١٠٠ نفر مي باشند. پس از مراجعه به جدول کرجسي و مورگان حجم نمونه مورد نظر براي جامعه ١٠٠ نفري معلمان مدارس استثنايي معادل ٨٠ نفرتعيين شد. وحجم نمونه معلمان مدارس عادي نيز ٨٠ نفر تعيين گرديد که به صورت تصادفي طبقه ايي مورد انتخاب قرار گرفتند. از آنجايي که
٦٠% جامعه آماري از معلمان زن و٤٠% معلمان مرد بودند
، ٤٨ زن و٣٢ زن در هر دو گروه جهت آزمون انتخاب شدند. در اين تحقيق از سه پرسشنامه استاندارد جهت گرد آوري اطلاعات استفاده شده است . پرسشنامه هاي استاندارد شده منبع کنترل راتر، شادکامي آکسفورد (OHI)
، رضايت از زندگي(LSS)
١- پرسشنامه منبع کنترل راتر: اين پرسشنامه داراي ٢٩ ماده است که هر ماده داراي يک جفت سوال ( الف – ب ) مي باشد. راتر ٢٣ ماده از مواد اين پرسشنامه را با هدف مشخص ، جهت روشن شدن انتظارات افراد درباره منبع کنترل تدوين کرده و ٦ ماده ديگر هدف آزمون را با لباس مبدل دنبال مي کند که اين ماده هاي خنثي، ساختار و بعد اندازه گيري شده را براي آزمودني مبهم مي سازد. سوالهاي ١ ، ٨ ، ١٤ ، ١٩ ، ٢٤ ، ٢٨ ، سوالاتي هسنتد که آزمودني را از مدار اصلي و هدف آزمون منحرف مي سازد. متوسط ضرايب پايايي اين مقياس با روش هاي تنصيف و کودر - ريچاردسون در بسياري از پژوهش ها بيشتر از ٠.٧٠ بوده است (بيابانگرد ، ١٣٧٠ ). در اين پژوهش نيز ضريب آلفاي کرونباخ ٠.٧٨ محاسبه شده است . تنها آزمودني هايي که نمره ٩ يا بيشتر بگيرند، واجد منبع کنترل بيروني و افرادي که نمره کمتر بگيرند، داراي منبع کنترل دروني خواهند بود
٢- مقياس شادکامي اکسفورد (OHI): آزمون شادکامي آکسفورد (OHI) داراي ٢٩ ماده است و ميزان شادکامي فردي را مي سنجد. داراي ٢٩ ماده مي باشد.
هر گونه پرسشنامه شادکامي داراي چهار گزينه است .
آرگايل و همکاران ، ضريب آلفاي ٠.٩٠ را بدست آورده اند. در پژوهشي که علي پور و نور بالا (١٣٧٨) در پژوهشي آلفاي کرونباخ ٩٢. ٠ و پايايي ٠.٩٢ ر ا براي اين پرسشنامه بدست آوردند. در اين پژوهش نيز ضريب آلفاي کرونباخ ٠.٩٠ محاسبه شده است . ٣- پرسشنامه رضايت از زندگي(LSS) : آزمون ١٢ پرسشي رضايتمندي از زندگي نخستين بار در سال ١٩٦١ توسط توبي هوينگ ١ ، هورست نوگارتن ٢ ساخته شد. هدف اين پرسشنامه بررسي ميزان رضايتمندي از زندگي مي باشد. در سال ٢٠٠٧ براي بدست آوردن ميزان اعتبار و روايي دقيق اين آزمون را ٢ بار در گروه سني ١٨ سال اجرا شد. ميزان اعتبار ٨٠% و روايي ٨٧% بدست آمد. در اين پژوهش نيز ميزان پايايي پرسشنامه ٠.٨٠ محاسبه شده جدول ١:سبک اسناد معلمان مدارس عادي و استثنايي متفاوت است .(کنترل دروني ) است . اين آزمون به روش ليکرتي و از ١= (کاملا موافق ) و ٢= (موافق ) و ٣= (نه مخالف ، نه موافق ) و ٤-(مخالف ) تا ٥= (کاملا مخالف ) نمره دهي مي شود.
جدول ٣ : شادکامي معلمان مدارس عادي واستثنايي متفاوت است
جدول (٣) نشان مي دهد که شادکامي معلمان مدارس عادي و اسنثنايي در سطح اطمينان (٠٠٥=α) متفاوت است بنابراين فرضيه صفررد و فرضيه پژوهش تأييد مي شود. مقايسه ميانگين ها هم نشان مي دهد که تفاوت معنادار بالايي در شادکامي اين دو گروه وجود دارد.
جدول ٤ : رضايت از زندگي معلمان مدارس عادي واستثنايي متفاوت است .
جدول (٤) نشان مي دهد که رضايت از زندگي معلمان مدارس عادي و اسنثنايي در سطح اطمينان (٠٠٥=α) متفاوت نيست بنابراين فرضيه صفر تأييد و فرضيه پژوهش رد مي شود. ميانگين ها هم نشان مي دهد که تفاوت آنها در رضايت از زندگي معنادار نيست .
جدول ٥ : سبک اسناد معلمان زن ومرد مدارس استثنايي متفاوت است (کنترل دروني).
جدول (٥) نشان مي دهد که سبک اسناد(دروني) معلمان زن و مرد مدارس اسنثنايي در سطح اطمينان (٠٠٥=α) متفاوت نيست بنابراين فرضيه صفر تأييد و فرضيه پژوهش رد مي شود. ميانگين ها هم نشان مي دهد که تفاوت آنها در سبک اسناد دروني معنادار نيست .