بخشی از مقاله

مقايسه شيوع افکار خودکشي و اختلالات رواني در سربازان وظيفه
مقدمه : ورود به سربازي منجر به تغييرات عمده اي در زندگي فردي،خانوادگي و اجتماعي سرباز مي شود و مقطع بسيار حساسي بشمار مي رود.قرار گرفتن در چنين شرايطي غالباً با فشار و نگراني توام بوده و مي تواند عملکرد و سلامت رواني افراد را تحت تاثير قرار دهد.اين دوره جديد در زندگي با همه مزاياي که دارد،با استرس هاي زيادي هم همراه است . يکي از مهمترين دغدغه ها در دوران سربازي،حفظ سلامت جسمي و رواني سربازان مي باشد.
هدف : هدف اين مطالعه مقايسه افکار خودکشي و اختلالات رواني در ميان سربازان وظيفه دو يگان نظامي بود.
روش : در اين مطالعه علي – مقايسه اي،١٠٢ نفر از سربازان يگان زندان مرکزي مشهد و ١٠٢ نفر از سربازان يگانهاي حفاظت زندانهاي استان مازندران به روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند. يافته ها: داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحليل شد و نتايج نشان مي دهد در نمره کلي اختلالات رواني و افکار خودکشي ميان سربازان دو يگان تفاوت معناداري وجود دارد؛همچنين به جزء روانپريشي،افسردگي و وسواس در ساير خرده مقياس ها ميان دو يگان تفاوت معناداري وجود نداشت .و ميان وضعيت اقتصادي،محل سکونت خانواده سربازان و تجربه رفتارهاي پرخطر با شيوع اختلالات رواني ارتباط معناداري ديده نشد،اما ميان وضعيت اقتصادي خانواده با شيوع خودکشي ارتباط معناداري مشاهده گرديد.
بحث و نتيجه گيري: بهداشت رواني در يگان هاي نظامي به لحاظ اهميت حفظ و ارتقاي سلامت جسماني و رواني پرسنل نظامي و بهره روري و افزايش توان رزمي نيروهاي مسلح از اهميت غير قابل اجتنابي برخوردار هستند.بنابراين ارايه برنامه هاي آموزشي در خصوص ارتقاي سلامت رواني، آشنايي خانواده سربازان با ويژگي دوره جواني و سربازي در بين آنها امري ضروري به نظر مي رسد و ضرورت بهره گيري از روش هاي درماني پيش از پيش احساس مي شود.
کليد واژه ها: اختلالات رواني،خودکشي،سربازان وظيفه .


مقدمه :
وقتي يک جوان ، وارد خدمت سربازي مي شود، صفات و خصلت هايي ويژه خود دارد؛ امّا پس از اتمام اين دوره ، بسياري از آن صفات ، دچار تحوّل و دگرگوني مي شوند. طبيعي است که يک جوان ، متناسب با ويژگي هاي محيط خدمت خود، نگرش و شـناخت و تفکّـرات متفـاوتي نسـبت بـه دوران پيش از سربازي پيدا مي کند. با توجّه به جنبه هاي مختلف دوران خدمت ، اين نگرش ها و تفکّرات (اعم از مثبت و منفي)، در ابعاد روحي، تربيتي و اجتماعي يک جوان ، خواه ناخواه ، تأثير خواهند گذاشت (حسينيان ،١٣٨٧).در دوران سربازي،جوانان از استان هـاي مختلـف بـا فرهنـگ هاي متفاوتي و از خانواده هاي گوناگون دور هم جمع مي شوند و مرحله جديدي از زندگي و مسئوليت پذيري خود را آغـاز مـي کننـد.ورود بـه سربازي منجر به تغييرات عمده اي در زندگي فردي،خانوادگي و اجتماعي افراد مي شود و مقطع بسيار حساسي بشمار مـي رود.قـرار گـرفتن در چنين شرايطي غالباً با فشار و نگراني توام بوده و مي تواند عملکرد و سلامت رواني افراد را تحت تاثير قرار دهد.اين دوره جديد در زندگي با همـه مزاياي که دارد،با استرس هاي زيادي هم همراه است .اين استرس هاي زندگي نظامي،در کنار سختي هاي و خطرات بالقوه دوره آموزشـي و کـار نظامي،به عنوان عوامل آشکار کننده به يکباره بر سرباز وارد شده و با توجه به استعداد و زمينه قبلي ممکن است منجر به مشکلات انطباقي شده و شاهد بروز برخي از رفتارهاي و نابهنجاري هايي در سربازان باشيم (فارسي و همکاران ،١٣٨٥).اختلال روانـي، «اهميـت بـاليني» دارد. -DSM IV-TR براي هر اختلال ، مدتي را مشخص مي کند که طي آن ، نشانه ها براي تشخيص اختلال بايد وجود داشته باشند. بنابراين ، فکر يـا خلـق زودگذر، رفتار گاه و بي گاه عجيب ، يا احساس زودگذر بي ثباتي يا سردرگمي، اختلال رواني را تشـکيل نمـي دهنـد.زماني تشخيص اختلال رواني گذارده مي شود که ناراحتي به قدري شديد باشد که عواقب جدي به بار آورد. بـراي اينکـه اختلالـي «اهميـت بـاليني» داشته باشد بايد براي مدتي پيوسته وجود داشته و به قدر کافي موثر باشد که زندگي فرد به نحو چشمگيري تحت تاثير قرار گيـرد (مـک ري١ و همکاران ، ٢٠٠٤).فرماندهان و مسئولين نظامي پيوسته در پي يافتن پاسخ به اين سوال هستند که "چگونه مي توان ماموريت هاي نظامي را به نحو احسن در کوتاه ترين زمان ممکن و با کمترين تلفات و با دقت ،هوشياري و اعتماد بالنفس انجام داد؟" بدون ترديد مي تـوان گفـت داشـتن آمادگي جسماني و رواني مطلوب وايده آل و حفظ و نگهداري آن در سـطح مسـاعد از عناصـر زيـر بنـايي پاسـخ بـه سـوال بالاسـت (فکوريان و همکاران ،١٣٩١).
با توجه به آنکه حرفه نظامي جزو مشاغل سخت و پر استرس به حساب مي آيد،سلامت رواني پرسنل براي انجـام وظـايف سـازماني و ارتباطـات خانوادگي ضروري به نظر مي رسد (متيني صدر و همکاران ،١٣٨٨).نظاميان به علت زندگي دسـته جمعـي و انجـام ماموريـت هـاي دور از محـل زندگي و رفتارهاي پر خطر در معرض خطر ابتلا به بيماري هاي مختلفي قرار دارند (قرباني و همکـاران ،١٣٨٦).يافتـه هاحـاکي از آن اسـت کـه تعداد زيادي از سربازان در معرض خطر ابتلا به مشکلات رواني قرار دارند. در بررسي آنها مشخص گرديـد در ميـان سـربازان يکـي از واحـدهاي نظامي ميزان اضطراب و بي خوابي ٤٦,٥ درصد و افسردگي ٦٢,١ درصد بوده است (فارسي و همکاران ،١٣٨٥).شيوه زندگي نظاميان بـر سـلامت رواني نظاميان تاثير گذار است (Anonymouse،٢٠٠٩،به نقل از رسولي و اسلامي،١٣٩٢).سـلامت روانـي ارتبـاط نزديکـي بـا علمکـرد شـغلي دارد.اين ارتباط در مورد افراد شاغل در يگان هاي نظامي اهميت بيشتري پيدا مي کند.زيرا تجارب جنگ هاي متعدد بشر در طول تـاريخ نشـان داده است که يکي از عوامل اصلي در پيروزي يگان هاي نظامي در ميادين جنگ ،وجود کارکناني است که از سطوح بالاي سلامت رواني برخوردار باشند.بنابريان بررسي سلامت رواني کارکنان نظامي از اهميت قابل ملاحظه اي برخوردار است ؛زيرا شناسايي به موقـع افـراد در معـرض خطـر و اقدام در جهت درمان به موقع آنها،اولين گام در جهت افزايش سلامت و در نتيجه کارايي مي باشد.اما وجود کارکنان مبتلا به بيماري هاي رواني که در سطح يگان هنوز شناسايي نشده اند نتنها مي تواند عملکرد يگان و ماموريت آن را با مشکل مواجه سازد،بلکه همچينـين مـي توانـد همـه ساله هزينه هاي گزافي را بر نيروهاي مسلح يک کشور تحميل نمايد.از طرف ديگر نتايج پژوهش هاي ديگر حاکي از آن است پرسـنل نظـامي از ابتلا به اختلالات رواني مصون نيستند و به خاطر استرس هاي بيش از اندازه شغلي،بيشتر از جمعيت عادي به اختلالات رواني مبتلا مي شوند(راه نجات و همکاران ،١٣٩٠).
از ميان مسائل و آسيب هاي اجتماعي،خودکشي يکي از معضلات عصر حاضر شناخته شده ،تغيير ساختاري و جوانتر شدن افراد جواني کـه اقـدام به خودکشي مي کنند،نيز بر مشکلات افزوده است . در اين شرايط ،جامعه نه تنها نيروهاي مولد خود را ازدست مي دهد،بلکه بايد به دليل بيماري ها،معلوليت ها و آسيب هاي رواني- اجتماعي ناشي از اين معضل ،هزينه هاي نگهداري و ارائه ي مراقبت هاي خاص را نيز براي سال هاي طولاني بپذيرد.از سوي ديگر،خودکشي به سلامت روان اعضاي خانواده قربانيان آسيب مي زند،تاثيرات منفي بر زندگي اجتماعي بـه جـاي مـي گـذارد و احتمال وقوع آن را در محيط خانواده و اجتماع افزايش مي دهد(عليوردي نيا و همکاران ،١٣٩٠).تحقيقات مختلف بـر نقـش عوامـل گونـاگون در خودکشي جوانان و نوجوانان تاکيد کرده اند.يکي از عوامل مهم در ميزان خودکشي نوجوانان جنسيت است و به نظر مي رسد که نـه تنهـا افکـار مربوط به خودکشي در پسران بيشتر از دختران است بلکه ميزان اقدام به خودکشي و خودکشي موفق نيز در پسران بالاتر از دختران اسـت ،علاوه بر جنسيت ،عوامل اقتصادي و بي کاري،درآمد کم ،وضعيت زناشويي و وجود تاريخچه خانوادگي توام با خودکشي،مهاجرت ،قوميت ،رفاه اجتمـاعي و محل زندگي افراد،در گرايش به خودکشي تاثير گذارند.عوامل خانوادگي مثل طلاق يا جدايي والدين ،خشونت والدين در خانه ،بيماري رواني والدين و نيز اختلالات روانپزشکي مختلف همچون افسردگي،اختلالات سلوک،سوء مصرف مواد،اختلالات خوردن ،اختلال شخصيت مرزي،و اسـکيزوفرني نيز از جمله موارد ديگري هستند که نمي توان تاثيرگذاري آنها را بر ميـزان خودکشـي نوجوانـان و جوانـان و نيـز نـوع رفتارهـاي آنـان ناديـده گرفت (محمـدي و همکـاران ،١٣٩٠).خودکشـي در ميـان سـربازان حادثـه اي تصـادفي نسـيت ،بلکه در نتيجـه جريـاني از انديشـه ها،رفتارها،موقعيت ها و روابط بين فردي شکل مي گيرد،که اغلب ممکن است ريشه در قبل از شروع دوران سربازي داشته باشند.بنابراين اقدام به خودکشي در سربازان نبايد به عنوان رخدادي لحظه اي در نظر گرفته شود،بلکه فرآيندي است که طي زمان توسعه يافته و به مرحله وقوع و بروز مي رسد.اقدام به خودکشي هميشه از فکر کردن در خصوص آسيب رساني و از بين بردن خويش آغاز و سپس به مرحله طرح و نقشـه ميرسـد و در پايان در صورت مهيا بودن شرايط به صورت حادثه به اجرا در مي آيد.در ايران آمار دقيقي از سربازاني که اقدام به خودکشي مي کننـد وجـود ندارد.طبق نتايج مطالعه اي بـين سـال هـاي١٣٨٠تـا ١٣٨٢ در خصـوص بيمـاران بسـتري در اثـر خودکشـي در يکـي از بيمارسـتانهاي شـهر تهران ،١٨.٦%افراد هيچ گونه سابقه نظامي گري نداشتند و بقيـه بـه شـيوه هـاي مختلـف شـرايط نظـامي گـري را تجربـه کـرده بودنـد.در ايـن ميان ،سربازان وظيفه با ٥٥.٩% بيشترين نرخ خودکشي را به خود اختصاص داده بودند(متيني صدر و همکاران ،١٣٨٨).
ياکوبي و همکاران (٢٠١٣) در پژوهشي عنوان کردند که در سربازاني که وضعيت اقتصادي و اجتماعي پـائين تـر و سـطح تحصـيلي پـائين تـري دارند،شيوع اقدام به خودکشي بالاتري دارند و همچنين ٧٧ درصد از اين سربازان اختلالات رواني متوسط تا شديد،٨,٦ درصد اختلالات شخصيت و ٤٤,٨ درصد اختلالات خلقي داشتند. افسردگي با افکار خودکشي همزمان به نظر مي رسد(گودوين و همکاران ،٢٠١٣).
روان شناسان اخيرًا در بررسي اختلالات رواني و انحرافات اجتماعي به اين نتيجه رسيده اند که بسياري از اختلالات و آسيب ها، ريشـه در نـاتواني افراد در تحليل صحيح و مناسب از خود، موقعيت خويش ، عدم احساس کنترل و کفايت شخصي براي رويارويي بـا موقعيـت هـاي دشـوار و عـدم آمادگي براي حل مشکلات و مسائل زندگي به شيوه اي مناسب دارد؛ بنابراين با توجه به تغييرات و پيچيدگيهاي روز افـزون جامعـه و گسـترش روابط اجتماعي، آماده سازي افراد به خصوص نسل نوجوان و جوان براي رويارويي با موقعيت هاي دشوار امري ضروري به نظر ميرسد (طارميان ،
.(1378
با توجه به اهميت سلامت روانـي در عملکـرد و تـوان رزمـي سـربازان و ضـرورت شناسـايي افـراد در معـرض خطر،جهـت پيگشـيري از شـيوع اختلالات ،بنابراين در پژوهش حاضر،بر آن هستيم تا اختلالات رواني و افکار خودکشي را در دو يگان نظامي مـورد مقايسـه قـرار دهيم ؛همچنـين عوامل مرتبط با آن را در ميان سربازان مشخص سازيم .
روش پژوهش :
طرح کلي پژوهش حاضر از نوع طرح هاي مقايسه اي است ، اما از آنجا که بررسي مقايسه اي اختلالات رواني و افکار خودکشي به تفکيک سربازان دو يگان نظامي است ، از اين رو طرح علي – مقايسه اي و پس رويدادي محسوب مي گردد.
جامعه آماري: همه ي سربازان وظيفه اي است که در يگان هاي نظامي و انتظامي استان خراسـان رضـوي و اسـتان مازنـدران مشـغول خـدمت هستند و جامعه در دسترس سربازان وظيفه اي است که در يگان حفاظت زندان مرکزي مشهد و زندانهاي استان مازندران خدمت مي کنند.
نمونه آماري:
١٠٢ نفر از سربازان زندان مرکزي مشهد و ١٠٢ نفر از سربازان زندانهاي استان مازندران به روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند.
ابزار گردآوري داده ها و اعتبار و روايي آن :
پرسشنامه جمعيت شناختي :
اين پرسشنامه شامل برخي مشخصات جمعيت شناختي مانند سن ، جنسيت ، ميزان تحصيلات و وضعيت تأهل و .... ميباشد.
پرسشنامه سنجش اختلالات رواني ٢٥ SCL :
اين پرسشنامه داراي ٢٥ سوال بوده و هدف آن ارزيابي نشانه هاي اختلالات رواني است . طيف پاسخگويي آن از نـوع ليکـرت اسـت . در پـژوهش نجاريان و داوودي (١٣٨٠) مشاهده شد که اين پرسشنامه با فرم اصلي آن (٩٠-SCL) همبستگي کاملا معني دار دارد و در نتيجه يک ابـزار روا براي سنجش نشانه هاي اختلالات رواني مي باشد.
همچنين پايائي پرسشنامه يا قابليت اعتماد آن با استفاده از روش اندازه گيري آلفاي کرونباخ محاسبه شد. معمـولاً دامنـه ضـريب اعتمـاد آلفـاي کرونباخ از صفر (٠) به معناي عدم پايداري، تا مثبت يک (١+) به معناي پايائي کامل قرار ميگيرد و هر چه مقدار بدست آمده به عدد مثبت يک نزديکتر باشد قابليت اعتماد پرسشنامه بيشتر ميشود. آلفاي کرونباخ براي پرسشنامه کوتاه شده اختلالات رواني برابر بـا ٠.٩٧ بدسـت آمـد کـه نشانگر پايايي عالي اين پرسشنامه است .
پرسشنامه سنجش افکار خودکشي بک (Beck Suicid) :
مشتمل بر ١٩ سوال است ،که به منظور آشکار سازي رفتار و افکار منتج به خودکشي در طول يک هفته اي که گذشته مـورد اسـتفاده قـرار مـي گيرد.مقياس بر اساس يک طيف ليکرتي از ٠-٢ تنطيم شده است .
اين تست داراي اعتبار و روايي بالائي است .پايايي آزمون با استفاده از روش آلفاي کرونباخ ضرائب ٠.٨٧ تا ٠.٩٧ بدست آمـد و اعتبـار آزمـون بـا استفاده از روش فوق ٠.٩٥ محاسبه گرديد.
روش تجزيه و تحليل داده ها:
جهت تجزيه و تحليل داده هاي آماري و جهت پاسخگويي به سوالات پژوهش از نرم افزار ١٨ SPSS در دو سطح آمار توصيفي و آمار اسـتنباطي استفاده شد. در سطح آمار توصيفي از فراواني، درصد، ميانگين و انحراف استاندارد و در سطح آمار استنباطي از تحليل کوواريانس اسـتفاده شـده است .
يافته ها:
جدول ١: توزيع فراواني پاسخگويان به تفکيک سن :

جدول ٢ : توزيع فراواني پاسخگويان به تفکيک تحصيلات :

جدول ٣ : توزيع فراواني پاسخگويان به تفکيک وضعيت تاهل :

جدول ٤ : توزيع فراواني پاسخگويان به تفکيک وضعيت والدين :

جدول ٥ : توزيع فراواني پاسخگويان به تفکيک تجربه رفتارهاي پرخطر:

بر اساس جدول ٥ ،٠,٤٩ درصد از سربازان مواد مخدر،٩,٨ درصد سيگار،١١,٢٧ درصد مشروبات الکلي،٦,٨٦ درصد رابطه جنسي نامتعارف (به غير از ازدواج ) و ٧١,٥٧ درصد از سربازان تجربه رفتار پر خطري را نداشته اند.
جدول ٦ : آماره هاي توصيفي مربوط به متغيرهاي اختلالات رواني

بر اساس يافته هاي جدول ٦ ،١٠ درصد از سربازان شکايات جسماني،١٨ درصد وسواسي – اجباري،١٠ درصد حساسـيت بـين فـردي،٨ درصـد افسردگي،١١ درصد اضطراب ،٣ درصد ترس مرضي،٢٠ درصد افکار پارانوئيدي،٣ درصد روان پريشي و ١٧ درصـد از سـربازان سـاير اخـتلالات رواني را دارند.
فرضيه : ميزان اختلالات رواني در ميان سربازان وظيفه زندان مرکزي مشهد در مقايسه با سـربازان وظيفـه زنـدانهاي اسـتان مازنـدران بـه طـور معناداري تفاوت دارد.
به منظور مقايسه دو گروه سربازان وظيفه زندانهاي مشهد و استان مازندران ، ابتـدا نرمـال بـودن متغيرهـا بـا آزمـون کولمـوگروف - اسميرنف بررسي شد. در تمامي مقياسهاي اختلالات رواني، سطح معناداري کمتر از ٠.٠٥ بيانگر نرمال نبودن مقياس بود. بنابراين براي مقايسـه دو گروه از آزمون ناپارامتري من - ويتني استفاده شده است .
جدول ٧ : مقايسه دو گروه سربازان مشهد و مازندران در مقياس اختلالات رواني:

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید