بخشی از مقاله

چکیده:

مقدمه :هدف از این مطالعه بررسی رابطه بین ویژگیهای جمعیت شناختی، ایده های خودکشی، و سبکهای دلبستگی در نمونه ای از دانش آموزان کرمانشاه بود . جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر و پسر دبیرستان های منطقه یک کرمانشاه که در سال تحصیلی96-95 شاغل به تحصیل بودند تشکیل داد. روش : با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای 125 نفر - 70 دختر و 55 پسر - از این جامعه به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارگردآوری اطلاعات شامل، پرسشنامه ویژگیهای جمعیت شناختی، پرسشنامه سبکهای دلبستگی - AAQ - و مقیاس ایده های خودکشی بک - BSSI - و پرسشنامه دلایل زندگی نوجوانان - RFL- A - بود. برای تحلیل داده های پژوهش از روشهای مختلف آمار توصیفی و آمار استنباطی - تحلیل واریانس، همبستگی و... - استفاده شد.

یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد -1 نوجوانانی که در شرایط اقتصادی- اجتماعی پایین نسبت به گروههای دیگربودند، دارای دلایل زندگی کمتری برای ادامه بقاء بودند و میل به خودکشی در آنها بیشتر از بقیه گروههاست -2 نوجوانان در شرایط اقتصادی- اجتماعی بالا، بیشتر دارای سبک دلبستگی نا ایمن هستند -3 نوجوانان پسر کمتر از نوجوانان دختر میل به زندگی دارند و ایده های خودکشی بیشتری دارند و -4 با افزایش سن و بالا رفتن تحصیلات ایده های خودکشی ضعیف و دلایل ادامه زندگی تقویت می شوند. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که در منطقه مورد بررسی، دلبستگی به مادر، سن و تحصیلات می توانند متغییرهای منشاء و پیش بینی کننده دلایل زندگی هستند. و نقش جنسیت در گرایش به خودکشی برخلاف الگوی جهانی است.

واژه های کلیدی : ویژگی های جمعیت شناختی، افکار خودکشی، دلبستگی، نوجوانان

مقدمه:

مطالعات مختلفی که به بررسی دلبستگی در میان نوجوانان پرداخته اند، از طریق مشاهده روابط صمیمی بین مادر و کودک در طی پیوندهای اولیه دوره کودکی رشد و توسعه پیدا کرده است. کودکان به سه شیوه به مراقبت کننده1 های خود در دوره کودکی دلبسته می شوند : ایمن2 ، دوسوگرا- مضطرب3 و اجتنابی - 4 اینثورث5 وبالبی6 ، . - 1989دلبستگی پیوند عاطفی هیجانی نسبتاً پایداری است که بین کودک و مادر یا افرادی که نوزاد در تعامل منظم و دائمی با آنهاست، ایجاد می شود - پاپالیا،. - 2007 دلبستگی عبارت است از پیوند عاطفی عمیقی که با افراد خاص در زندگی خود برقرار می کنیم طوری که باعث می شود وقتی با آنها تعامل می کنیم، احساس نشاط و شعف کرده و به هنگام استرس از اینکه آنها را در کنار خود داریم، احساس آرامش کنیم - بِرک،2001؛ترجمه سیّدمحمدی،. - 1386

دلبستگی در معنای کلی به پیوند عاطفی بین افراد اطلاق می شود و درواقع افراد برای ارضای نیازهای عاطفی خود به یکدیگر تکیه می کنند. بالبی از اصطلاح دلبستگی برای شرح پیوندهای عاطفی استفاده می کند که با افراد خاصی در زندگیمان احساس می کنیم - میکولینسر،. - 2003 دلبستگی در جریان چرخه های زندگی از مادر به نزدیکان و سپس به بیگانگان و بالاخره به گروه های وسیع تری تسری می یابد و به صورت عاملی مهم برای ساخت دهی شخصیت کودک در می آید - منصور و دادستان،. - 1388نظریه دلبستگی7 - بالبی،1980،1973، - 1969 معتقد است که پیوندهای عاطفی نخستین بین کودک و مادر - مراقب - در قالب الگوهای ذهنی8 درونسازی می شوند و به گستره وسیع روابط بین شخصی کودک در آینده تعمیم می یابند.

الگوی این روابط، یعنی سبک های دلبستگی، 9در طول زندگی نسبتاً پایدار خواهند بود - برترتون10،. - 1991پیرو نظریه بالبی، اینسورث، بلهار، واترز و وال - - 1978 سه سبک دلبستگی ایمن11، اجتنابی12 و دوسوگرا13 را در کودکی توصیف کردند. این سبک ها در مورد بزرگسالان نیز مورد تأیید قرار گرفته است - هازن و شاور،. - 1987میکولینسر، اُرباچ و ایوانِلی - - 1998 نشان دادند که سبک دلبستگی ایمن با سازگاری مناسب و انعطاف پذیری در برابر تجارب هیجانی از دیگران و دوری از مواجهه با استرس ها مرتبط است. لوپز، میچل و گورملی - - 2002 نیز نشان دادند که بین دلبستگی ناایمن بزرگسالان و شاخص های وسیعی از ناسازگاری و درماندگی روان شناختی ارتباط قوی وجود دارد.مبتنی بر نظر گنجی - 1376 - ، طبق شواهد، بیشترین اختلاف های والدین و فرزندان در دوره نوجوانی پیش می آید. و یکی از مسائل عمده این دوره مشکل مناسبات و روابط آنها با والدین است. همچنین یافته های پژوهشی حاکی از آن است که

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید