بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش درسی علوم براساس نظریه آندرسون بر میزان پیشرفت درسی آزمایش های درس علوم دانش آموزان مقطع ابتدایی پایه پنجم صورت گرفت. این تحقیق از نوع کاربردی و به روش نیمه آزمایشی و با استفاده از روش نیمه آزمایشی و با استفاده از گروه کنترل ، آزمایش صورت گرفته است.

جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی در سال تحصیلی1394-95 مشغول تحصیل در سال 96-1395 می با شند که با ا ستفاده از روش نمونه گیری خو شه ای و باتوجه به نیمه آزمای شی بودن پژوهش، برای هر کدام از گروه های آزمایشی و گواه تعداد 50 شرکتکننده - 25 نفر در گروه آزمایش و 25 نفر در گروه کنترل - انتخاب شدند.برای گرد آوری داده از درس افزار درس علوم برا ساس نظریه آندر سون و پر س شنامه پی شرفت تحصیلی هارتر استفاده شد.

برای تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار 21-SPSS و با استفاده از روش تحلیل کواریانس به بررسی فرضیات پژوهش پرداخته شد. نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش با استفاده از نظریه اندرسون بر میزان پیشرفت تحصیلی در آزمایش ها در درس علوم در دانش آموزان تاثیر دارد.

مقدمه

در تمامی نظام های تعلیم و تربیت ، میزان پیشرفت درسی دانش آموزان شاخص موفقیت در فعالیت های علمی و آموزشگاهی است. امروزه پیشرفت تحصیلی دانشآموزان به عنوان یک شاخص مهم برای ارزیابی نظامهای آموزشی مورد توجه قرار گرفته است. علاوه بر این، پیشرفت تحصیلی همواره برای معلمان، دانشآموزان، والدین، نظریهپردازان، ومحققان تربیتی نیز حائز اهمیت بوده است. برای مثال، پیشرفت تحصیلی یادگیرندگان یکی از مهمترین ملاکهای ارزیابی عملکرد معلمان محسوب میشود.

برای دانشآموزان نیز معدل تحصیلی معرف تواناییهای علمی آنها برای ورود به دنیای کار و اشتغال و مقاطع تحصیلی بالاتر است. شاید به علت همین اهمیت باشد که نظریهپردازان تربیتی بسیاری از پژوهشهای خود را بر شناخت عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی متمرکز کرده اند.

پیشرفت تحصیلی از جمله موضوعاتی است که از ابعاد تربیتی، روان شناسی،به آن بسیار پرداخته شده است . یافتههای تحقیقات متعدد نشان داده است پیشرفت تحصیلی نه تنها از ساختارهای دانش و فرایندهای پردازش اطلاعات تاثیرمیپذیرد بلکه به عوامل انگیزشی از جمله باورها، نگرشها و ارزشها نیز مربوط میشود

در این پژوهش قصد داریم که به بررسی تاثیر آموزش علوم براساس نظریه آندرسون بپردازیم . علوم به کودکان کمک می کند تا بتوانند بهتردرک کنند. وقتی بچه ها درباره دنیای پیرامونشان کشف میکنند و یاد می گیرند، در حقیقت آنها درک بهتری را از وابستگی زندگی خود با محیط به دست می آورند؛ علوم، قدرت تفکر انتقادی را در بچه ها بالا می برد. کودک با سوال پرسیدن در مورد اشیا و توجه به دیدگاههای جدید، مانند یک دانشمند کوچک است که می تواند مهارتهای تفکری مستقل را به دست آورد و تبدیل به مصرف کننده ای دانا، عاقل و شهروندی که می تواند تصمیم های آگاهانه بگیرد، نماید؛ علوم مهارت های ارتباطی قوی را ترقی می دهد و در مورد همکاری ها و مدیریت های ناسازگار درس میدهد.

این قابلیت های همکاری می تواند خلاقیت را پرورش دهد و بچه ها را با جزئیات نقطه نظرهای متضاد، کارهای مستقل و گروهی آشنا سازد؛ علوم، مهارتهای تحقیق را درس می دهد. از طریق علوم بچه ها درباره فرضیه دادن، جمع آوری اطلاعات، امتحان فرضیه، نوشتن یک تحقیق اولیه، جستجو برای نمونه،صحبت کردن با دیگران در مورد یافتههایشان، نوشتن مقاله و ارائه آنها یاد می گیرند. این مهارتها برای موفق شدن در مدرسه و محیط کار ضروری هستند.

در این تحقیق آموزش درس علوم را براساس نظریه آندرسون بررسی می کنیم .براساس نظریه آندرسون دانش پیکره ای ثابت است که باید به آن دست یافت. یادگیری کسب واقعیتها، مهارتها، مفاهیم و راهبردها است؛که از طریق بکارگیری فعال راهبردها بوقوع می پیوندد.انتقال دانش از طریق هدایت یادگیرنده به سمت اطلاعات کاملتر و دقیق تر ، مدرس یک راهنما و راهبردهای مناسب را به عنوان الگو ارائه می دهد

در نظریه آندرسون حیطه شناختی به طور کلی به یادگیری مطالب وکسب شناخت و معرفت دربارهی آن ها مربوط می شود نتایج حاصل از آموزش های شناختی به مهارت های ذهنی از قبیل بازشناسی،یادآوری، فهمیدن، توانایی کاربرد آموخته ها، تجزیه و تحلیل، ترکیب وارزشیابی منتهی میگردد.سلسله مراتب آموختنیهای حیطه شناختی از روند آسان به مشکل پیروی می کند و دامنه ی آن از یادگیری سطحی تا درک بسیار عمیق از مطالب، متغیر است.

در نظریه آندرسون حیطه ی شناختی از شش طبقه یا سطح تنظیم شده و هر طبقه بالاتر مستلزم کسب مهارت های شناختی طبقه یا طبقات - سطح یا سطوح - پایینتر است.بنابراین با توجه به مطالب ارائه شده این سوال مطرح می شود که آیا تاثیر آموزش علوم براساس نظریه اندرسون بر پیشرفت درسی دانش اموزان مقطع ابتدایی تاثیر گذار است؟

بیان مساله

پیشرفت درسی و مسایل مربوط به آن یکی از دغدغه های اصلی نظام آموزش و پرورش کشورهاست چرا که مسئولین وتصمیم گیرندگان سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در سراسردنیا توسعه و پیشرفت جامعه شناسان را در توسعه و پیشرفت نظام آموزشی می دانند و این توسعه و پیشرفت از طریق پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در مدرسه و کلاس درس عملیاتی می گردد. سالهای متمادی است که محققان و پژوهشگران تعلیم و تربیت و روانشناسان اجتماعی، مطالعات فراوانی در مورد عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان انجام داده اند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید