بخشی از مقاله

نقش عوامل مدیریتی و ساختاري در نهادینه کردن فرهنگ ایمنی
چکیده :
امروزه بیماریها و حوادث ناشی از کار به یکی از نگرانیهاي اجتماعی جامعه کارگري و دست اندرکاران مسائل بهداشتی و ایمنی محیط کار تبدیل شده است و مهمترین سرمایه سازمانها که نیروي انسانی می باشد را تهدید می نماید.اعمال و رفتارهاي ناایمن که 80 درصد حوادث انسانی سازمانها را در بر می گیرد، نشأت گرفته از جو و فرهنگ ایمنی حاکم بر سازمانها می باشد. لذا بایستی در صدد تقویت و افزایش سطح فرهنگ ایمنی که همانا نظام باورها و ارزشهاي مشترك یک سازمان نسبت به ایمنی کار است باشیم تا رفتارها ایمن گردد. هدف از نگارش این مقاله بیان نقش عوامل مدیریتی و ساختاري در نهادینه کردن فرهنگ ایمنی است که برگرفته از پژوهشی با همین عنوان در بخشهاي تولیدي (بهره برداري) یکی از شرکتهاي بزرگ صنعتی مرتبط می باشد. پژوهش انجام گرفته به روش توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماري آن کلیه سرپرستان و کارشناسان شاغل در بهره برداري شرکت بوده و تعداد نمونه 150 نفر تعیین گردید که ضمن بررسی ادبیات و سوابق موضوع در رابطه با تحقیق اطلاعات لازم با استفاده از پرسشنامه مربوط به وضعیت کنونی فرهنگ ایمنی سازمان و نقش عوامل مدیریت وساختاري در نهادینه کردن فرهنگ ایمنی جمعآوري گردید.
با تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده مشخص گردید که ضعف ها و نقایصی در رابطه با فرهنگ ایمنی حاکم بر سازمان از لحاظ مدیریتی و ساختاري مطرح است بطوریکه در تعهد عملی مدیریت (جدي گرفتن ایمنی همانند تولید ، دقت نظر و پیگیري در رفع اشکالات غیر ایمن ، نوع نگرش مدیریت به ایمنی کار ، سرمایه گذاري در راستاي ایمنی کار و ...) کاستی ها و ضعف هایی مشاهده می گردد و همچنین در نظارت مداوم بر فرآیند ایمنی کار همانند تولید از طرف سرپرستان بخش ها اهتمام کافی صورت نمی پذیرد ضمن آنکه موقعیت مجموعه ایمنی سازمان از لحاظ ساختاري در جایگاه مناسبی قرار ندارد.
با توجه به نتایج بدست آمده از تحقیق ، جهت نهادینه شدن فرهنگ ایمنی میبایست ضمن تدوین نظام نامه جامع ایمنی ، تدوین منشور ایمنی شرکت ، بازبینی و بررسی مداوم دستورالعمل هاي ایمنی کار ، اثر بخش نمودن آموزشهاي ایمنی ، نظام ایمنی از حالت متمرکز خارج و به صورت غیر متمرکز طراحی و اجرا گردد. همچنین شناسائی و ارزیابی مخاطرات ، حمایت عملی مدیریت از ایمنی کار ، حضور مسئولین در بازدیدهاي ایمنی کارگاهها و همچنین برگزاري جلسات ایمنی قبل از کار توسط سرپرستان که مشخص گردیده است در ارتقاء و نهادینه شدن فرهنگ ایمنی مؤثر است به صورت پیوسته برگزار گردد پیشنهاد می شود.
کلمات کلیدي: ایمنی ، حادثه ، فرهنگ ایمنی ، عوامل ساختاري ، عوامل مدیریتی

مقدمه
نیروي کار هر کشور، به ویژه کشورهاي در حال توسعه بخش پر اهمیتی از سرمایه ملی دانسته شده و از پایه هاي توسعه اقتصادي و اجتماعی به شمار می روند. بی گمان اقتصادي شکوفا و صنعتی خودکفا بدون داشتن نیروي کار سالم و تندرست امکان پذیر نخواهد بود . از این رو حفاظت از تندرستی نیروي کار و بهسازي محیط کار از اهمیتی شایان توجه برخوردار است . آمار منتشر شده از طرف کشورها و مجامع مختلف بین المللی نشان می دهد در مراکز بزرگ و کوچک صنعتی هر سال میلیونها نفر به علت حوادث ناشی از کار، جانشان را از دست می دهند و یا دچار نقص عضو شده ، بیمار و یا از کارافتاده میگردند و این روند تلخ همچنان ادامه دارد.
پیدایش چنین معضلاتی نیاز شدید و اساسی به فراگیري و رعایت اصول ایمنی و بهداشت کار را نمایان ساخته و افراد را بر آن داشت تا درصدد چاره جویی هاي بنیادي و علمی و نهادین براي حفظ نیروي انسانی و تندرستی آن برآید. بر همین اساس مباحث ایمنی صنعتی و یا سیستم هاي ایمنی کار و همچنین تئوري هاي مختلف ایمنی مانند تئوري دومینو، تئوري چند دلیلی و ... شکل گرفت و در جوامع صنعتی واحدهاي ایمنی و بهداشت کار نقش برطرف نمودن معضلات و مشکلات ایمنی و بهداشتی محیط کار را بر عهده گرفته و درصدد کاهش حوادث آمدند. حال نکته قابل توجه این است که آیا تا کنون به این موضوع فکر کرده اید که علت بروز حوادث چیست و چگونه میتوان از به وقوع پیوستن آنها جلوگیري نمائیم و یا حداقل تعداد آنها را کاهش دهیم؟
بروز حوادث، ناشی از رفتار و شرایط ناایمن استعمدتاًًکه به رفتار نا ایمن بر میگردد که آیینه فرهنگ ایمنی آن سازمان می باشد و اگر فرهنگ ایمنی یک سازمان قوي باشد رفتارهاي سرزده از افراد آن ایمن تر و در نتیجه حوادث کمتر و به تبع آن خسارتهاي وارده به طور چشمگیري کاهش می یابد. پس می بایستی در صدد تقویت فرهنگ ایمنی حاکم باشیم که از جوانب مختلفی می تواند مورد تقویت و ارتقاء قرار گیرد.از عوامل تأثیرگذار بر ارتقاء سطح فرهنگ ایمنی سازمانی نقش عوامل ساختاري و مدیریتی می باشد و هدف از ارائه این مقاله بررسی میزان ارزیابی و اثربخشی نقش این عوامل در ارتقاء و نهادینه کردن فرهنگ ایمنی بوده تا راهکاري مناسب در این زمینه ارائه گردد.

-2 بیان مسئله و ادبیات موضوع :
صنعت فولاد یکی از خشن ترین صنایع جهان و مستعد براي بروز حادثه محسوب می شود که خطرات زیادي در گوشه و کنار آن افراد را تهدید می کند. فرآیند تولید فولاد با توجه به ماهیت خاص خویش به دلائل گوناگون اعم از وجود حرارت بالا (بالاي 1700 درجه) ،
وجود مواد مذاب ، وجود گازهاي قابل انفجار ، حمل و نقل ریلی ، حمل و نقل بارهاي سنگین ، انفجار ، وجود مکانیزمهاي در حال چرخش و حرکت ، وجود مواد شیمیائی مختلف ، سر وصداي بالا ، وجود مواد رادیواکتیو ، گردو غبار، مواد و مایعات سمی ، منابع تحت فشار، کار در ارتفاع و وجود عوامل استرس زاي کاري و محیطی همیشه آبستن حوادث و عوامل ایجاد حادثه اي میباشد که نیروي انسانی که مهمترین سرمایه شرکت محسوب می شود را تهدید می نماید.
مسئولین براي پیشگیري از حادثه دیدن افراد و وارد شدن خسارتهاي جبران ناپذیر به شرکت لازم است چاره اندیشی نمایند و با شدت و حساسیت بالا علل و عوامل بروز حادثه را شناسایی و ریشه یابی نموده و در جهت رفع آنها با رعایت قوانین و مقررات ایمنی و کنترل عوامل و پارامترهاي مشخص و تعریف شده و در نهایت ایجاد و ترویج فرهنگ ایمنی بکوشند.
مقاله حاضر برگرفته از پژوهشی است که در یکی از شرکت هاي مهم تولید فولاد کشور انجام گرفته و روش تحقیق پژوهشی از نوع پیمایشی می باشد. چرا که در این تحقیق وضعیت فرهنگ ایمنی موجود در کارخانه را ارزیابی شده و سپس رابطه بین عوامل مختلف مدیریتی ، ساختاري با نهادینه کردن فرهنگ ایمنی در شرکت را بررسی مینماید.
کلیه سرپرستان و کارشناسان شاغل در بهره برداري شرکت که به عنوان متولیان اصلی اشاعه فرهنگ سازمانی و به تبع آن فرهنگ ایمنی می باشند و می توانند نقش سازنده اي داشته باشند جامعه آماري این تحقیق را تشکیل می دهند و با روش نمونه گیري خوشه اي از بین ده بخش تولیدي که حدود پنجاه سرپرستی دارد ، سی سرپرستی به صورت اتفاقی (ساده) انتخاب و تعداد نمونه از طریق فرمول کوچران تعیین و دادهها به طریق کتابخانهاي و میدانی توسط مصاحبه بسته و پرسشنامه جمعآوري گردید.
به منظور درك صحیح موضوع در ابتدا مفاهیم و اصول اساسی ایمنی تعریف می شود تا خواننده بهتر بتواند با ادبیات موضوع آشنا گردد.
ایمنی : ایمنی در فرهنگ لغت به معنی امنیت ، آسایش و سلامتی آمده است ولی از نظر علمی ایمنی میزان یا درجه فرار از خطر میباشد.((1 ،ایمنی به طور کلی در یک جمله به معنی حفظ انسانها و دارائیها در برابر تهدیدها می باشد.
خطر : به شرایطی اتلاق می شود که پتانسیل رساندن آسیب و صدمه به کارکنان، خسارت به وسایل تجهیزات ، ساختمانها و از بین بردن مواد را دارد. (1)
شدت خطر : عبارتست از یک توصیف طبقه بندي شده از سطح خطرات بر اساس پتانسیل واقعی یا مشاهده شده آنها در ایجاد جراحت ، صدمه یا آسیب (1)
حادثه: واقعه برنامه ریزي نشده بعضاًو صدمه آفرین یا خسارت رسان است که انجام ، پیشرفت یا ادامه طبیعی یک فعالیت یا کار را مختلساخته و به دلایل مختلفی به وقوع می پیوندد. (1)

مخاطره: قرار گرفتن در معرض یک خطر مخاطره نامیده می شود و یا مخاطره عبارتست از قرار گرفتن در شرایطی که پتانسیل آسیبرسانی در آن شرایط نهفته باشد. وجود مخاطره ، در گرو وجود خطر است. (2)
ریسک : عبارتست از احتمال بروز پیامد ناشی از یک خطر و اندازه ریسک از یک رابطه ساده حساب میشود.((2
شدت زیان ناشی از آن × احتمال بروز خطر = ریسک
فرهنگ ایمنی : فرهنگ ایمنی عبارست است نتایج بدست آمده از ارزشها ، انگیزهها ، کاردانی فردي و گروهی و الگوهاي رفتاري که میزان تعهد روش کار و توانمندي برنامه هاي ایمن و بهداشتی یک سازمان را معین می کند و به تعریف دیگر به چگونگی استفاده از ابزار یا اجزاء سیستم ایمنی موجود در سازمان بر میگردد.
ساختار سازمانی : ساختار سازمانی ، راه یا شیوهاي است که به وسیله آن فعالیتهاي سازمانی تقسیم ، سازماندهی و هماهنگ می شوند.
سازمان ها ساختارهایی رابه وجود می آورندتا فعالیتهاي عوامل انجام کار راهماهنگ کرده واعمال اعضاء راکنترل نمایند . از متغیرهاي مهم در طراحی ساختار سازمانی می توان به اندازه سازمان،تمرکز و پیچیدگی و ... اشاره نمود که هر کدام به نوبه خودساختارسازمانی تحت تأثیر قرار می دهند.((3
بخش ایمنی و بهداشت هر سازمان باید به گونه اي در ساختار دیده شود که با توجه به حساسیت شغلی بتواند نسبت به جمع آوري اطلاعاتسریعاً اقدام نموده و نظارت و کنترل کافی انجام دهد و بتواندتصمیم گیري نموده و از گسترش حوادث پیشگیري نماید.
امروزه بیماریها و حوادث ناشی از کار به یکی از نگرانیهاي اجتماعی جامعه کارگري و دست اندارکاران مسائل بهداشت و ایمنی محیط کاردر جوامع صنعتی که صنعت فولاد نیز از آن مستثنی نبوده تبدیل شده است.
علاوه بر عوامل مربوط به فرهنگ ایمنی و بهداشت عدم اجراي قوانین و مقررات مربوطه و کمبود آموزش می توان فقدان برنامهریزي و توجه کافی به بهداشت حرفه اي و ایمنی کارگران را در اغلب واحدهاي صنعتی از جمله دلایل بالا بودن میزان حوادث و بیماریهاي ناشی از کار برشمرد. پرداختن به سلامتی کارگران و رسیدگی به مسائل رفاهی و آسایشی و همچنین بکارگیري راهکارهایی در جهت تطبیق وضعیت کاربا شرایط جسمی ، روانی آنها ، امروزه به عنوان یک امتیاز محسوب نگردیده بلکه یک وظیفه را تداعی می نماید و هر اندازه درصد رسیدگی به سلامت کارگران بالاتر باشد تأثیرگذاري بر روند رشد توسعه سازمانها و جامع بیشتر خواهد بود. بروز حادثه از ابعاد مختلف سازمانها را متحمل ضرر و زیان می نمایدکه در ذیل به آن اشاره میشود.

بعد انسانی : هرگونه حادثه هرچند جزئی سبب درد و ناراحتی شخص کارگر و افراد خانواده اش می شود همچنین بر دیگر کارگران نیز تأثیر گذار می باشد ودر صورتیکه حادثه شدید باشد و منجر به مرگ یا از کارافتادگی و قطع عضو گردد ، این مسأله اهمیت بیشتري پیدا میکند که عواقب آن می تواند موارد زیر باشد:
- فرد حادثه دیده دچار ناراحتی و رنج و درد زیادي خواهد شد .
- فرد حادثه دیده خود را سرزنش کرده و دچار افسردگی و ناراحتی روحی و روانی می شود.
- سایر همکاران فرد حادثه دیده دچار ناراحتی شده و در محیط کار جو روحی نامساعدي حاکم می شود.
بعد اقتصادي :حادثه به هر صورت و شدتی که باشد براي کارگر، کارفرما و جامعه زیانهاي اقتصادي در بردارد که این خسارتها به صورت مستقیم (پرداخت مستقیم پول ) و یا غیرمستقیم (توقف خط تولید ، بیکاري کارگران ، کاهش راندمان کار و ...) بایستی پرداخت شود .
بعد اجتماعی : پیشرفت و ترقی هر جامعه بستگی به نیروي کار افراد آن جامعه دارد لذامحصول کار هر کارگر نه تنها سرمایه امرار معاش زندگی خود و خانواده اوست بلکه سرمایه و پشتوانه اقتصادي یک جامعه نیز می باشد.
حال اگر فرد کارگر در اثربروز حادثه نتواند به فعالیت خود ادامه دهد باعث ایجاد تزلزل در وضع اجتماعی خواهد شد از جمله ممکن است مشکلات زیر پیش آید:
- به دلیل توقف یا اختلالی که پدید آمده رسیدگی به سفارشات نیز دچار آشفتگی خواهد شد.
- ممکن است این حادثه درنشریهاي نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفته و وجهه سازمان مخدوش شود.
با توجه به مطالب فوق به سه دلیل عمده بایستی به ایمنی اهمیت داده شود :
-1 به عنوان انسان نمی توانیم بپذیریم که افراد جان خود را از دست بدهند و یا در عملیاتی صدمه و آسیب ببینندمخصوصاً اینکه تقریباً میتوان از بروز اکثر حوادث جلوگیري کرد.
-2 جامعه انتظار دارد که هر کار بصورت ایمن انجام بگیرد و اگر چنین حاصل نشود مقامات قانونی به منظور بالا بردن سطح استاندارد وارد عمل خواهند شد و ما باید جوابگو باشیم.
-3 ایمن بودن محیط کار براي کسب و کار بسیار مفید می باشد. (4)
سازمانها همانند افراد داراي شخصیت می باشند و لذا قالب شخصیتی سازمان را فرهنگ سازمانی گویند و به عبارت دیگر نسبت فرهنگ به سازمان مانند نسبت شخصیت به فرد است . همانگونه که براي ایجاد بالندگی در افراد جامعه باید در زمینه هاي شخصیتی آنها کاوش صورت گیرد به همین عنوان براي ایجاد بالندگی سازمانی که منجر به بالندگی جامعه میگردد ، باید در فرهنگ تفحص شود، در واقع میتوان گفت فرهنگ ؛ کلید تعالی سازمان است.
فرهنگ سازمانی بر تمام جنبه هاي سازمان از جمله تعیین استراتژیها ، وظایف مدیریت، تغییر یا تحول سازمانی ، رضایت شغلی ، افزایش ایمنی و بهداشت شغلی ، عملکرد کارکنان و مدیران و خلاصه به همه ابعاد وجودي سازمان تأثیر می گذارد.همچنین ثابت شده است که ایجاد هر تغییري هر چند کوچک بایستی مورد تأئید فرهنگ سازمانی باشد . با توجه به اهمیت تأثیر فرهنگ سازمانی بر سازمان ، مدیران همواره باید به دنبال شناسائی ، تغییر و توسعه فرهنگ سازمانی باشد تا از این طریق بررفتار فردي کارکنان در سطح سازمان تأثیر گذاشته و دستیابی به اهداف سازمان را براي خود و دیگران تسهیل نماید.
فرهنگ ایمنی نیز که جزئی از فرهنگ سازمانی محسوب می شود بایستی در راستاي ایجاد محیطی ایمن و بهداشتی تغییر نموده و رفتار ایمن و نوع نگرش به ایمنی در سطح سازمان را ارتقاء بخشد.فرهنگ ایمنی قوي در سازمان می تواند عامل تعیین کننده اي جهت کاهش حوادث نیروي انسانی در شرکت باشد عوامل مدیریتی و همچنین جایگاه بخش ایمنی از نظر ساختاري نقش بسزائی را در حاکم کردن فرهنگ ایمنی قوي که نتیجه آن کاهش و حوادث و ایجاد محیطی ایمن براي پرسنل است برعهده دارند. براي بررسی نقش عوامل فوق و نیز میزان تأثیرگذاري آنها در فرهنگ ایمنی پنج فرضیه تدوین گردیده و با آزمون آنها و تحلیل نتایج حاصله راهکارهایی ارائه میگردد.

-3بررسی فرضیه هاي پژوهش :
-1-3 فرضیه اول : تعهد عملی مدیریت در ارتقاء فرهنگ ایمنی مؤثر میباشد:
اکثر مدیران نسبت به ایمنی منفعلانه عمل کرده و توجه لازم به تولید ایمن را ندارند. براي بررسی این فرضیه سؤالاتی مطرح گردید که تأثیر و اهمیت آنها را مطرح مینماید :
- جدي گرفتن ایمنی کار نسبت به تولید توسط مدیران و سرپرستان
- توجه و تأکید به استفاده از وسایل حفاظت فردي توسط مدیران و سرپرستان
- دقت نظر و تحلیل فنی اشکالات و حوادث ایمنی از طرف مدیریت بخشها
- حضور به موقع در محل و بررسی سریع علل حوادث با شدت بالا توسط مدیران ارشد و مدیران میانی
- پیگیري وتسریعدررفع نواقص بخشوهمچنین علل حوادث مطرح شدهدرجلسات بررسیحادثه توسط مدیران
- میزان تفویض اختیار به کارشناسان ایمنی کارخانه از طرف مدیریت عالی کارخانه
-2-3 فرضیه دوم :نظارت مداوم مدیران و سرپرستان از فرآیند ایمنی در نهادینه کردن فرهنگ ایمنی مؤثر است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید