بخشی از مقاله
چکیده
سوره مبارك »نور« راهبرد بیبدیلی است در راه تثبیت و نهادینهسازي فرهنگ حجاب و عفاف در جامعه اسلامی. این سوره طی دو فصل مجزا مباحث مربوط را در دو قالب ارائه احکام و تبیین فلسفه احکام بیان شده در فصل اول، به صورت هدایتی و ریشهاي ارائه میدهد. فصل اول سوره در شش گام مخاطب را در این مسیر پیش میبرد.
گام اول: بیان حد زنا و به تبع آن نحوه مشخص کردن اثبات این جرم در جهت پیشگیري از فساد مخل فرهنگسازي حجاب و عفاف در گامهاي بعدي.
گام دوم: مقابله با سیستم تشکیلاتی اشاعه فحشا و ارائه راهکار در این زمینه.
گام سوم: بسیج ثروتمندان جامعه در راه تسهیل ازدواج جوانان.
گام چهارم: تعریف حریم خصوصی در جهت پیشگیري از ایجاد زمینه فساد.
گام پنجم: اقدام ریشهاي در جهت تعریف صحیح حجاب و عفاف در جامعه اسلامی .
گام ششم: آسیبزدایی از فرهنگ حجاب و عفاف با دستور به آحاد جامعه در مورد به ازدواج درآوردن جوانان حتی در صورت فقر. پس از بیان راهکارهاي عملیاتی فرهنگسازي در جامعه، در فصل دوم با بیان فلسفه این احکام در این زمینه بینش ایجاد میکند . با این بیان که احکام الهی و بالاخص احکام حجاب و عفاف بیان شده در این سوره، از سنخ نور خدا هستند و هر کس به آنها عمل نماید و مطیع محض خدا و رسول باشد به نور خواهد رسید. اگر این نوع سبک زندگی در سطح اجتماع به ظهور و بروز برسد در آن صورت است که خدا به وعدهاش که استخلاف مؤمنین در عالم است تحقق میبخشد. پس سوره مبارك نور آمده است تا با تثبیت فرهنگ حجاب و عفاف در جامعه اسلامی راهبردي اجتماعی براي رسیدن به نور و تحقق آرمان برپایی دولت عدل الهی بدهد.
مقدمه
سؤال مهمی که ذهن هر مسلمان دغدغه مند را به خود مشغول میسازد این است که در جامعه اسلامی راهکار مؤثر مقابله با مفاسد اخلاقی چیست؟ درمان این درد که بسیاري از خانوادهها را درگیر کرده و در سبک زندگی اسلامی ایشان تغییرات جدي ایجاد کرده است چه میباشد؟ این سؤال مهمی است که در برابر آن نباید سادهانگاري کرد. اگر قرار بود این معضل مهم اجتماعی با ایدهپردازيهاي شخصی افراد حل شود تاکنون باید به کلی از بین رفته باشد، ولی متأسفانه آنچه که در خارج از فضاي ذهنی ما به وضوح قابل رؤیت است بدتر شدن روز به روز این ناهنجاريها در بدنه بیرونی اجتماع و به تبع آن اثرات و عوارض اجتنابناپذیر آن در بافت درونی افراد و خانوادههاست.
در صورتی که اگر مبناي فکري مدیریت فرهنگی جامعه و آحادش بر اساس راهبردهاي عملیاتی و مؤثر قرآن کریم باشد خواهیم دید که چگونه این معضل به ظاهر حل نشدنی و تومور سرطانی به ظاهر درمان نشدنی از ریشه درمان میگردد. 1400 سال پیش سورهاي بر پیامبر نور و رحمت - - نازل شده است که توانسته با یک سیر منسجم هدایتی جامعه اسلامی را از هرزگی و ظلمت جدا کرده و به سوي طهارت و نور رهنمون سازد. سوره مبارك »نور« یک سند الهی براي تثبیت فرهنگ عفاف و حجاب در اجتماع مسلمین است. اما چرا باید این سند در اختیار عموم مردم قرار گیرد؟ چون اجراي آن مستلزم همدلی و همکاري جمعی مؤمنین است. اگر فکرها و دل ها در مسیر نور قرار نگیرد و هرکس جایگاه خود را در عمل به این سوره نیابد چگونه مفاهیم بلند این سوره باید در جامعه تحقق پیدا کند؟
بدیهی است که براي عملیاتی کردن آموزههاي اجتماعی قرآن هادي، همه باید درگیر شوند؛ سیستم قضایی، انتظامی، تک تک افراد ... . اینطور نیست که اگر چند نفر سوره نور را بفهمند مشکل جامعه حل شود ! بلکه آحاد جامعه اسلامی مسئولیت دارند ولو به اندازه همدلی در این امر مشارکت داشته باشند که اگر دیگران خواستند به راهبردهاي قرآن لباس عمل بپوشانند غافلانه در برابر ایشان جبههگیري ننمایند.
اگر راهبردهاي این سوره مبارك در جامعه فرهنگسازي شده و عملی گردد قطعاً گامی بزرگ در جهت رسیدن به نور و ظهور دولت کریمه عدل الهی خواهد بود. امید اینکه این نوشتار بتواند فصل جدیدي در ارائه راهکارهاي مؤثر در زمینه نهادینهسازي و آسیبزدایی همهجانبه از فرهنگ حجاب و عفاف در جامعه ایجاد نماید، در محضر نورانی سوره مبارك »نور« مینشینیم و دلهاي خسته اما عطشناکمان را تقدیمش میکنیم تا خود هدایت ما و جامعه اسلامی ما را بهدست گرفته و به سمت نور حقیقی عالم رهنمون سازد. انشاءاالله
بسم االله الرحمن الرحیم
طلیعه سوره:
آیه اول سوره طلیعه است براي محتواي هدایتی کل سوره و سوره را به دو بخش اساسی تقسیم مینماید. میفرماید: این سورهاي است که نازلش کردیم و واجب کردیم احکام آن را؛ یعنی بخش اول سوره بیان احکام تربیتی است. و در ادامه میفرماید: و نازل کردیم در آن آیات روشنگر را تا شما که مؤمنین ساکن جامعه اسلامی هستید متذکر به آن شوید. پس بخش دوم سوره هم دادن بینش و روشنگري و بیان فلسفه احکامی است که در بخش اول سوره بیان میگردد - ر.ك: رضایی اصفهانی، 1387، ج14، ص. - 116
بخش اول:
این بخش در شش گام جامعه و مردمش را در جهت تثبیت فرهنگ حجاب و عفاف پیش میبرد و شامل احکام و آسیبشناسیها و راهکارهاي مورد نیاز در این زمینه است.
گام اول: بیان حد زنا و اتهامزنی به زنا بدون آوردن شاهد - آیات - 10–2
در گام اول به بیان حد زنا و مجازات هرزگی و بیبندوباري میپردازد. این شروع خیلی تأملبرانگیز است! شاید اگر ما بخواهیم براي این معضل راهکار بدهیم اول از مسائل تبلیغاتی و نرم آغاز کنیم تا سپس در مراحل بعدي به برخوردهاي جدي برسیم؛ اما در عین ناباوري میبینیم که خدا بلافاصله پس از بیان مقدمه در نهایت شدت و غلظت حکم زناکاران و ورودکنندگان به خط قرمزهاي خدا را تفویض مینماید؛ و این مسئله شاید به این خاطر است که در مقام درمان یک بیماري خطرناك مسري که ممکن است کل جامعه را آلوده کند ابتدا یک اقدام اورژانسی لازم است.
انسانی که دارد میمیرد را نمیشود تحت درمان طولانیمدت قرار داد. اگر بیعفتی به جایی رسید که در غالب زنا بروز پیدا کرد نمیشود از کارهاي ریشهاي شروع کرد. ابتدا باید ته ماجرا بسته شود و مردم عاقبت بیعفتی را ببینند تا بعد در یک سلسله اقدامات ریشهاي به کلی معضل حل شود. نکته دیگر اینکه اجراي حدود الهی در این زمینه علیرغم ظاهر خشن آن، چون حکیمانه است، جدا از اینکه مایه قبولی توبه گنهکار است، عامل بازدارنده براي بقیه افراد جامعه نیز میباشد - ر.ك: طباطبایی، 1374، ج15، ص. - 114
اما آیا این حد براي مجازات این گناه کافی است؟ خیر، چون در ادامه آیات می فرماید: زناکار فقط باید با مثل خودش یعنی زناکار یا مشرك ازدواج کند و حق ازدواج با انسان پاك را ندارد. چرا که گناهی انجام شده که طبق برخی از روایات، عرش الهی را به لرزه در میآورد - ر.ك: قضاعی،1361، ص - 235 و پردهاي فروریخته که قابل برگشت نیست و باید چنین فردي در قرنطینه بماند تا مبادا بیمارياش به دیگران سرایت کند.
ببینید ما این گناه را چگونه تصور میکنیم و خدا چطور! گاهی انسان نگران میشود از تساهل و تسامحی که در جامعه در برابر این گناه وجود دارد. معلوم میشود که مسئله خیلی مهم است که خدا رتبه اجتماعی چنین کسی را در حد مشرك تنزل داده است - ر.ك: حسینی همدانی، 1404، ج11، ص. - 329 خدا با وجوب حد زنا میخواهد جلوي انجام این گناه را بگیرد، حالا اگر اثبات این گناه آسان باشد ممکن است عدهاي از این قضیه سوءاستفاده کنند لذا بلافاصله پس از بیان حد زنا حکم شیوه اثبات آن را نیز که آوردن چهار شاهد است را بیان مینماید تا حکم لوث نشده و نقض غرض نگردد.
نکته مهمی که باید ذیل این آیات مد نظر داشته باشیم این است که خدا با تأکید فرموده که اگر چهار شاهد بر این مدعی نیاورید خودتان باید شلاق بخورید! یعنی کسی حق ندارد بدون سند متقن کسی را به این گناه متهم نماید. آنقدر این مطلب مهم است که فرموده نه یک شاهد یا دو شاهد بلکه چهار شاهد باید گواهی دهند تا حد بر کسی واجب گردد - صادقی تهرانی، 1388، ج3، ص - 421متأسفانه. یکی از آیاتی که شاید اصلاً به نآ عمل نمیشود همین آیه است. امروزه با وجود شبکههاي مجازي و تسهیل ارتباطات انسانی به وفور شاهد این هستیم که بعضاً فقط با یک عکس یا یک تکه فیلم که براحتی میشود بر خلاف واقع تدوین کرد، افراد متهم میشوند و تا بیایند تکذیبیه بفرستند یا از خود دفاع کنند، تهمت در سطح وسیع پخش میشود و آبروي اشخاص بازیچه هواپرستی عدهاي ناآگاه به مبانی دینی اسلام میگردد.
گناه تهمت به زنا آنقدر در پیشگاه خداي متعالی بزرگ است که فقط به شلاق کفایت نمیکند و چنین فردي دیگر در مجامع اسلامی شهادتش پذیرفته نیست و از عدالت ساقط است؛ مگر اینکه توبه کند و گناه خودش را اصلاح نماید. ادامه آیات این سیاق مربوط به این است که اگر مردي نسبت به همسرش چنین ادعایی داشته باشد باید چه کند؟ که حکم لعان را بیان کرده و راهکار دفع غرضهاي شخصی را نیز بیان مینماید. ولی خاصیت این عمل این است که تا ابد از هم جدا میشوند و دیگر مفهوم پاك »خانواده« نمیتواند با این تهمت ادامه پیدا کند.