بخشی از مقاله

نقش فناوري اطلاعات و ارتباطات در کارفريني زنان ايران
خلاصه
يکي از معيار هاي توسعه هر کشور، بررسي ميزان مشارکت زنان در توليد ناخالص ملي و سطح بلوغ اجتماعي و سياسي آنان است و از آنجا که نيمي از جمعيت هر جامعه اي را زنان تشکيل مي دهند، بحث اشتغال و کارافريني زنان پر رنگ تر ظاهر مي شود. هدف مقاله حاضر بررسي تاثير فناوري اطلاعات و ارتباطات بر کارافريني زنان در ايران مي باشد. اين مقاله مروري و از نوع کتابخانه اي بوده و بر اساس مطالعات ثانويه صورت گرفته است . نتيجه حاصل از اين مطالعه نشان مي دهد که ميزان کارافريني زنان در کشور با بهره گيري از فناوري اطلاعات و ارتباطات بسيار پايين مي باشد. در پايان با بيان پيشنهادات، راهکارهايي براي جلب مشارکت بانوان در زمينه اشتغال از طريق فناوري اطلاعات و ارتباطات توصيه مي شود.
کلمات کليدي: فناوري اطلاعات و ارتباطات، کارآفريني زنان، مشارکت زنان

١. مقدمه
چالش اشتغال يا بيکاري، علاوه بر اينکه از مهمترين مسائل اجتماعي روز جهان به شمار مي رود، با توجه به رشد جمعيت در دو دهه اخير، ميتوان آن را از مهمترين چالش هاي اجتماعي چند دهه آينده نيز به حساب آورد. حل اين مساله در کشور ما با شرايط حادتري روبرو است ، بر اساس آمار سالانه ٢٧٠ هزار دانش آموخته دانشگاهي وارد بازار کار مي شوند، اما ظرفيت بازار جوابگوي اين تعداد نيست .[١] با اين حال علي رغم اينکه در کشورهاي پيشرفته دنيا از اواخر دهه ١٩٧٠ به موضوع کارآفريني توجه جدي شده بود، در کشور ما تا شروع اجراي برنامه سوم توسعه ، توجه چنداني به کارآفريني نشده بود و مشکل بيکاري و پيش بيني حادتر شدن آن در دهه ١٣٨٠ موجب شد که در زمان تدوين برنامه سوم توسعه ، موضوع توسعه کارآفريني مورد توجه قرار گيرد. [٢] سه دليل مهم کشورها براي توجه به مقوله کارآفريني ، توليدثروت، توسعه فناوري و اشتغال مولد است .[ ٣] اما رهيافتها و دلايل و اصول پشتيباني از خود اشتغالي و کارآفريني زنان متفاوت است . در رهيافت رشد، زنان به عنوان يک منبع نامحدود رشد براي اقتصاد به عنوان يک کل تأييد مي شوند. در منطق ايجاد شغل ، حمايت از کارآفريني زنان به استراتژيهاي وسيعتر نبرد با عدم اشتغال متصل مي شود. در منطق فقرزدايي ، بر خود اشتغالي به عنوان يک ابزار بقاي اقتصادي براي زنان و خانواده هاي آنها تأکيد مي شود.[ ٤]درعرصه جهاني ، زنان خلاق و مبتکر به عنوان کار آفرينان، منشأ تحولات بزرگي در زمينه هاي صنعتي ، توليدي وخدماتي شده اند و نقش آنان به عنوان موتور توسعه اقتصادي، قهرمانان ملي و توسعه صنعتي ، محرک ومشوق سرمايه گذاري، عامل ايجاد اشتغال، گزينه اصلي انتقال فناوري و عامل رفع خلل و تنگناهاي بازار، درجوامع تبيين يافته است .
درکشورهاي رو به توسعه ، زنان اميد اول براي ارتقاء خانواده ها و رشد و توسعه کشورهاي خود محسوب مي شوند. زنان به دلايل متعددي نظير بيکاري و کاهش دستمزدها و نارضايتي از شغل قبلي واردکارآفريني مي شوند[٣] امروزه بيش از يک سوم کسب و کار هايي که در محيط رسمي اقتصاد دنيا فعاليت مي کنند در محدوده کارافريني زنان قرار دارند.[ ٥]همچنين ارتقاء کارافريني زنان نقش مهمي در کشور هاي جنگ زده ايفا مي کند.
حضور فزاينده زنان نسبت به مردان در دانشگاه ها و فارغ التحصيلان تحصيلات تکميلي در بازار هاي نوظهور (شامل کشور هاي BRIC، يعني برزيل ، روسيه ، هند و چين ) نشان دهنده مجموعه اي از منابع استعداد در حال رشد و يک فرصت بزرگ براي کسب و کار ها و توسعه است [٦]در کشور ما باتوجه به آمارهاي رسمي اخير، سهم اشتغال زنان فقط ١١ درصد است و نرخ بيکاري در ميان زنان خصوصا نيروي تحصيل کرده افزايش قابل توجهي داشته است . بطوري که بر اساس آمار اعلام شده در سايت اتاق بازرگاني و صنايع و معادن اصفهان، از ٢٤ ميليون شاغل در کشور تنها ٥ ميليون نفر آنها زن هستند و از٣,٥ ميليون بيکار کشور، يک ميليون و ٢٠٠هزار نفر آنها زن هستند و در آينده با درخواست ٢,٥ برابري زنان براي حضور در بازار کار مواجه خواهيم شد. [٧]
بنابراين به دليل آنکه زنان ، بخش قابل توجهي از نيروي کار جامعه را فراهم مي کنند، کارکرد کارافرينانه آنان براي رشد توليد يا فروش، افزايش سرمايه ، رفاه کارکنان، قدرت رقابت و صادرات، به توسعه اقتصادي جامعه کمک مي کند. پس جوامعي که خواهان توسعه همه جانبه هستند، بايد امکان رشد و شکوفايي استعدادها را براي همه اعضاي خود از جمله زنان شاغل ، فراهم سازند.[ ٨]کسب و کار هاي کوچک بانوان بخش مهمي از اقتصاد را بخصوص در عصر اطلاعات شامل مي شود. همزمان با آن، موانع سازماني و سيستمي ، عدم تساوي حقوق مرد و زن، هنجار هاي فرهنگي – اجتماعي مانع کارافريني زنان مي شود. اين عوامل همچنين باعث بوجود آمدن موانع ديگري براي بانوان در جهت دسترسي به منابع مالي و زمان با وجود نقش هاي چندگانه آنها، امکان جابجايي فيزيکي و دسترسي آنها به آموزش، تحصيلات و مهارت هاي لازم شود.[ ٩]تحولات جهاني نشان ميدهدکه درقرن اخير فناوري اطلاعات و ارتباطات (ICT) مهم ترين زمينة فعاليت کشورهاي پيشرفته که پيشگامان بهره گيري از کار آفريني و توسعة فناوري مي باشند، گرديده است . [١٠] ICT مي تواند به بانوان در جهت فائق آمدن بر برخي از اين موانع کمک کند و فرصت هاي ايجاد کسب و کار را در اختيار آنها قرار بدهد. بر اساس مطالعه اي که براي اولين بار بين UNCTAD و ILO با حمايت مالي دولت سوئد صورت گرفت ، ابعاد مختلف ICT در توسعه کارافريني زنان، فاکتور هاي اصلي و چالش هاي مختلف توانمندسازي زنان کارافرين از طريق ICT مورد بررسي قرار گرفت .
نتايج حاکي از آن بود که برنامه ها و سياست هاي موثرتري براي حمايت از کارافريني زنان در کشور هاي توسعه يافته نياز است ، همچنين توسعه ظرفيت ها و مهارت هاي زنان کارافرين نيز بايد مورد توجه قرار گيرد.[٩]در ايران نيز تلاش هايي در زمينة توسعة فناوري اطلاعات و ارتباطات انجام شده است که برنامة تکفا از جملة مهم ترين آن ها مي باشد.[١١] در نتيجه باتوجه به ضرورت توسعه سهم زنان در اقتصاد ملي و با توجه به اهميت موضوع، پژوهش حاضر با هدف بررسي تاثير فناوري اطلاعات در توسعه کار آفريني زنان انجام گرفته است . در مقاله حاضر ابتدا به تعريف کارافريني پرداخته شده و سپس با بيان فرهنگ کار در ايران و نيز موانع کارافريني بانوان ايراني به بررسي کارافريني در عصر اطلاعات و مزاياي کسب و کار و تجارت الکترونيک براي فائق آمدن بر مشکلات کارافريني بخصوص براي زنان ايراني پرداخته شده است .
٢. تعريف کارافريني
در قرن شانزدهم ميلادي واژه فرانسوي کارافريني اولين بار براي افرادي بکار برده شد که در ماموريت هاي نظامي خود را به خطر مي انداختند. بعدها اين واژه به کساني اطلاق شد که مخاطره يک فعاليت اقتصادي را مي پذيرفتند و آن را سازماندهي ، تقبل و اداره مي کردند.[١٢] در اصل واژه کارافريني از کلمه فرانسوي (Entreprendre) به معناي متعهد شدن نشات گرفته است . بنابراين اقتصاددانان نخستين کساني بودند که به تشريح کارافرين و کارافريني پرداختند .[١٣] اصطلاح کارآفرين در معنا و مفهوم فعلي را اولين بار " ژوزف شومپيتر" به کار برد. اين اقتصاد دان که او را پدر علم کارافريني مي نامند بر اين باور بود که رشد و توسعه اقتصادي در يک نظام، زماني ميسر خواهد بود که افرادي در بين ساير آحاد جامعه با خطر پذيري، اقدام به نوآوري کرده و با اين کار روشها و راه حل هاي جديد جايگزين راهکار هاي ناکارامد قبلي شود. "پيتر دراکر" معتقد است که کارافرين کسي است که فعاليت هاي اقتصادي کوچک و جديد را با سرمايه خود شروع کند. "رابرت رونستات" کارفريني را روند پويايي در جهت افزايش و ايجاد سرمايه مي داند. "رابرت هيسريچ " کارافريني را فرايند خلق چيز نو، با صرف وقت و تلاش بسيار و پذيرش خطرات مالي ، روحي و اجتماعي براي بدست اوردن منابع مالي ، رضايت شخصي و استقلال مي داند. "ويليام باي گريو" معتقد است که کارافرين کسي است که يک فرصت را در ميابد و براي پيگيري آن فرصت يک سازمان راه اندازي مي کند و فرايند کارافريني تمام وظايف ، فعاليت ها و عملياتي را که با درک فرصت و ايجاد يک سازمان به منظور پيگيري آن فرصتها ارتباط ميابد، شامل مي شود.[١٢]همچنين پروفسورلاوي، زنان کار آفرين را چنين تعريف مي کند: " زن کار آفرين کسي است که به تنهايي يا با مشارکت يا با ارثيه اي، کاري را با خلاقيت و نوآوري به راه انداخته يا پذيرفته و با پذيرش مسئوليت هاي اجتماعي و اداري و مالي و ريسک هاي مالي ، فرآورده هاي تازه اي عرضه کرده تا در بازار خريد و فروش بر رقيبان چيره شود.[٣] ديده بان جهاني کارافريني (GEM) ١ شاخص هاي کارافريني را در سه حوزه طبقه بندي مي کند و براي هر يک از انها شاخص هايي را در نظر مي گيرد. اين شاخص ها در شکل ١ نشان داده شده است .[١٤]

شکل ١- شاخص هاي کارافريني [١٤]
در جدول ١ ميزان و رتبه شاخص هاي مربوط به اشتياق کارافرينانه در ايران در سال ٢٠١٢ نشان داده شده است .
جدول ١- شاخص اشتياق کارافرينانه ايران (٢٠١٢) [١٥]

در شاخص کارافريني نوپا، محصول، بازار جديد که از آن با عنوان کارافريني نوآورانه ميتوان نام برد، رتبه ايران در ميان ٦٧ کشور، ٦٦ است .
به عبارت ديگر ميتوان چنين اظهار کرد که ٩٠% از کسب و کار هاي جديدي که توسط کارافرينان راه اندازي مي شود، نوآورانه و دانش بنيان نبوده و چندان از فناوري هاي سطح بالا برخوردار نمي باشند و به همين دليل سطح بالايي در رشد اقتصاد کشور ندارند. اين وضعيت لزوم توجه به نوآوري و استفاده از تکنولوژي هاي سطح بالا را در کسب و کار هاي کوچک دو چندان مي کند[١٥]
٣. موانع کارافريني زنان و فرهنگ کار در ايران
در جامعه اي مانند ايران با وجود عناصر مثبت بسيار در فرهنگ آرماني ديني که در آن به کار ارزش بسيار داده مي شود و نيز با وجود سنت امامان در ارج نهادن به کار و تاکيد بيشتر در ارزش اکتسابي تا انتسابي ، هنوز باور هايي در جامعه وجود دارد که اخلاق کار و به تبع آن کارافريني را تضعيف مي کند. علاقه به ثروت هاي بادآورده در برخي افراد، استقبال اکثريت نيروي کار از تعطيلات، بهره وري پايين نيروي کار، تمايل به مشاغل واسطه گري در مقابل مشاغل توليدي از اين جمله اند. همچنين نوسانات اقتصادي در دوره هاي گذشته و دست يافتن به پول هاي بادآورده در جريان اين تغييرات، پول را به کالايي تبديل کرده که دستيابي به آن با زرنگي ، شانس و اقبال و اطلاع از اوضاع امکان پذير خواهد بود نه بواسطه کار و تلاش. [١٢] علاوه بر مصائب موجود بر سر راه کارافرينان، در رابطه با کارافريني بانوان مشکلات ديگري نيز در جامعه وجود دارد که از جمله آنها ميتوان به عوامل فرهنگي ، اجتماعي و اقتصادي و فناورانه اشاره کرد. در بين اين عوامل ، موانع محيطي با ميزان همبستگي ٠,٣٢٤ مهمترين عامل در بين ساير موانع شناخته شدند و بعد فناورانه ، که يکي از شاخص هاي محيطي محسوب مي شود، ٠,١٥٧ از عوامل موثر بر کار افريني زنان را تشکيل مي دهد. در بعد اجتماعي ، هنجار هاي رايج در زمينه تقسيم کار و وجود نوعي مرز بندي طبيعي ميان کار زنان ( خانه داري ) و مردان ( امور بيرون منزل)، همچنين مسأله تعدد نقش زنان به طوري که انتظار انجام مسئوليت هاي متفاوت زنان در قالب همسر، مادر، خانه دار و شاغل ، آن ها را دچار تنش و نوعي تضاد نقش و فشار هاي ناشي از آن مي کند. [٣] همچنين سطح دسترسي متفاوت و کمتر زنان به سرمايه هاي اجتماعي که نقش مهمي در موفقيت کارافرينان دارد، مي تواند از موانع کارافريني زنان به حساب بيايد.[ ١٦] در بعد اقتصادي، در حالي که زنان در آسيا به طور متوسط ١٣-١٢ ساعت بيش از مردان کار مي کنند، به دليل بدون مزد بودن کار خانگي ، همچنان درسطح نازل درآمدي قرار مي گيرند. ارتقاء مقام ها تنها بر اساس شايستگي ها صورت نمي پذيرد، به طوري که بين سالهاي ٦٥-٥٥ از کل مردان شاغل تنها ٦% تحصيلات عاليه داشته اند، درحاليکه ١٨% زنان شاغل ، تحصيلات عاليه داشته اند و جاي شگفتي است که از کل زنان تحصيل کرده تنها ٥% به سمت هاي بالاي اداري و مديريتي رسيده اند. [٣] همچنين دسترسي به منابع مالي و دريافت وام جزو موانع اوليه براي توسعه کسب و کار زنان کارافرين محسوب مي شود.[ ٦] از بعد فرهنگي نيز، تبعيض هاي جنسيتي در اشتغال و آموزش زنان هميشه مطرح بوده است و فرهنگ اقتدار گرا و مرد سالار همواره رواج دهنده باورهاي سنتي و کليشه هاي جنسيتي بوده و از ابتدا، تربيت و اجتماعي شدن دختران، درنظرگرفتن خويش به عنوان جنس دوم و تضعيف اعتماد به نفس و تعميق حس حقارت، خود کم بيني توانايي هاي زنان را در پي داشته است .
همچنين کمبود آگاهي زنان در ابعاد حقوق فردي، خانوادگي و اجتماعي ، حرفه اي و عدم شرکت در تشکل هاي صنعتي حرفه اي و فعاليت هاي اجتماعي ، فرهنگي و سياسي ، به استمرار ساخت نا برابرکمک مي رساند. باورهاي فقهي ديني نيز بي تأثير دراين مسأله نيست ، احکام موجود در زمينه ارث، نفقه ، اجازه خروج از کشور در بعد اقتصادي و نيز احکامي چون شهادت، ديه ، قضاوت، طلاق و حق حضانت در بعد خانوادگي اجتماعي بي شک تأثير منفي در پيشرفت و شکوفايي همه جانبه زنان دارد. قوانين ناظر بر اشتغال از جمله قانون اشتغال نيمه وقت زنان، مقررات در زمينه مرخصي زايمان و ماده ٥ مصوبه ١٣٧١ شوراي عالي انقلاب که محدود کننده حيطه اشتغال زنان است ، هيچ کدام کمکي به افزايش مشارکت اقتصادي اجتماعي زنان نکرده است .[٣] در دسته بندي ديگري که بانک جهاني انجام داده است موانع توسعه کارافريني زنان و محدوديت هاي جنسيتي به شرح شکل ٢
ذکر شده است .[ ١٧]

شکل ٢- موانع توسعه کارافريني زنان و محدوديت هاي جنسيتي [١٧]
٤. کارافريني در عصر الکترونيک
در جامعه اطلاعاتي سرعت تغييرات بسيار بالا است ، از اهميت کار يدي کاسته شده و دسترسي به اطلاعات و دانش با استفاده از ابزار هاي فن آوري اطلاعات رايانه ، شبکه هاي متنوع محلي و جهاني و اينترنت به همراه توسعه نرم افزار ها و سخت افزار هاي مورد نياز عصر اطلاعات داراي اهميت است .
چهار انقلاب بسيار مهم در اين دو دوران به وقوع پيوسته است که هر يک دستاوردهاي عظيمي را به همراه داشته است : انقلاب ديجيتال (انتشار اطلاعات از طريق سيستم هاي ارتباطي مختلف )، انقلاب اينترنتي (پست ، روزنامه ، مجله ، تلفن ، راديو و تلويزيون همگي در اينترنت جاي گرفته اند.) انقلاب کارافريني (انقلاب در عرصه کسب و کار و تغيير در ماهيت و نوع کسب و کار) و انقلاب جهاني شدن (جهاني شدن، دريچه اي به سمت کارافريني جهاني است ). در عصر حاضر، اطلاعات و ارتباطات دو قدرت مهم ميباشند که هم خود ارزش دارند و هم ارزش بوجود مي آورند. اطلاعات و ارتباطات دو ابزار اساسي مورد نياز هر فعاليت کارآفريني است . يکي از اهرم هاي توسعه اقتصادي مدرن، بهره گيري از صنعت ارتباطات و فن اوري اطلاعات است . [١٢]کارآفريني در فناوري اطلاعات پهنه وسيعي براي فعاليت دارد[ ١٣] و در هر يک از سطوح سخت افزار، نرم افزار، اطلاعات، ارتباطات، و همچنين کاربردهاي آن ها فرصت هاي بسياري براي کار آفريني اطلاعات بوجود مي اورد. به علاوه کار آفريني در اين حوزه بسيار راحت تر و عملي تر از کار آفريني در ساير حوزه ها مي باشد. زيرا فناوري اطلاعات و ارتباطات يکي از مهم ترين فناوري هاي پيشرفته و نويني است که از يک سو خود حاصل کار آفريني هاي نوآورانه و توسعة اقتصادي مي باشد و ازسوي ديگر با توجه به ابعاد و حيطة گسترده اش توانسته است زمينه ساز فرصتهاي بديعي براي کارآفريني و نوآوري گردد و به اقتصاد نوين جهاني رونق ببخشد[١١] فن اوري اطلاعات و ارتباطات باعث بوجود امدن شبکه اجتماعي وسيعي شده است که روز به روز در حال گسترش مي باشد. سرعت ؛ دقت ، حجم و کيفيت بالا باعث تبادل، ايجاد و ذخيره سريع اطلاعات شده است . فن اوري اطلاعات باعث کاهش قيمت کالا و خدمات، ارتقاي کيفيت و دسترسي به اطلاعات، صرفه جويي در زمان و مکان، حفظ محيط زيست و بالا بردن سطح رفاه اجتماعي شده است و به دليل تاثير تکنولوژي اطلاعات بر کسب و تجارت در چند سال اخير، تنوع مشاغل ايجاد شده است که اغلب آنها حاصل خلاقيت و کارافريني است . تکنولوژي اطلاعات فرصت يکسان براي کارافرينان ايجاد کرده تا با حداقل سرمايه و در اندک زمان، نسبت به گذشته به خلق کسب و کار بزرگ به صورت مجازي بپردازند.[ ١٢] فناوري اطلاعات را ميبايست قويترين صنعت در اشتغالزايي دانست .
فروشگاههاي تجارت الکترونيک و بانکهاي سرويس دهنده خدمات پول الکترونيک در تقويت پتانسيل تجارت الکترونيک در کشور و رشد کارآفريي ن ديجيتالي مؤثرهستند. [١٨] واژه هايي نظير کسب و کار الکترونيک و تجارت الکترونيک که در سايه فناوري اطلاعات و ارتباطات شکل گرفته است ، مرزهاي جديدي را براي کسب و کار هاي مختلف بوجود آورده است و شناخت مزاياي بکارگيري آنها عزم کشور ها را براي ورود هر چه سريعتر به اين عرصه جدي نموده است : جهاني نمودن تجارت، حذف يا کاهش محدوديت هاي زماني و مکاني ، افزايش درصد فروش از طريق ارائه جهاني محصولات براي فرهنگ ها و سليقه هاي مختلف ، کاهش قيمت محصول از طريق حذف واسطه هاي اضافي ، دسترسي آسان به اطلاعات، توانبخشي شرکت هاي کوچک براي رقابت با شرکت هاي محلي ، ايجاد فرصت و امکان براي افراد مختلف جهت شروع فعاليت هاي اقتصادي.[١٢] بنابراين باتوجه به آنچه گفته شد، کار آفريني ، لازمه توسعه فن آوري و توسعه فن آوري بستر کار آفريني است .[١٣]
٥. ارتباط بين فناوري اطلاعات و کارافريني زنان در ايران
با توجه به آمار منتشر شده از سوي مرکز آمار ايران، نرخ اشتغال زنان در ايران در سال ١٣٩١ برابر ١١ درصد نسبت به مردان ٥٤,٨ اعلام شده است که اين ميزان بسيار پايين است و وضعيت شغلي زنان کارفرما ١,٤ درصد درمقابل مردان ٥ درصد است و نيز کارکنان مستقل زن ٢٧,٧ در مقابل مردان ٤٢,٣ بيان شده است که نشان دهنده پايين بودن ميزان کارافريني زنان در کشور است . حال با در نظر گرفتن اينکه ٨١,٥ درصد از زنان ايران نسبت به نرخ ٩٠,٤ مردان باسواد هستند و اينکه حدود ٩٩,٢ درصد از بانوان باسواد ايراني بيکار هستند درميابيم که فرصت سرمايه گذاري براي ايجاد اشتغال زنان در ايران بسيار وسيع است .[١٩] بازار ICT فرصتهاي شغلي خوبي را ارائه و فراهم ميکند؛ اما سهم زنان در اين قسمت ، هنوز پايينتر از حد متوسط است و نرخهاي

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید