بخشی از مقاله

نقش کارآفرینی کشاورزی در توسعه نواحی روستایی

چکیده
خلاقیت و نوآوری از ارکان اصلی توسعه پایدار است. در همین راستا، از طریق کارآفرینی روستایی به ویژه در بخش کشاورزی، میتوان بـا شناسایی مزیتها، محدودیتها، ضعفها و قوتهای جوامع روستایی بر اساس برنامهریزی راهبردی مناسب، به توسعهی اقتصادی روستایی در کنار سایر ابعاد کمک کرد. ایـن پـژوهش کـه از نـوع توصـیفی و مطالعات کتابخانهای است، به بررسی نقش کارآفرینی کشـاورزی در توسعه روستایی میپردازد. تبیین و توصیف این مطالعه کیفی نشـان میدهد که متنوعسازی اقتصاد روستایی تنها با القا از بیرون محقـق نمیشود، مگر این که کارآفرینان محیطهای روستایی، خود فرصتها و منابع بالقوه و بالفعل را بشناسند و با استفاده بهینه از آنها تنـوع اشتغال و اقتصاد را برای محیطهای روستایی به ارمغان بیاورنـد؛ بـه همین جهت ایجاد مزیتهای جدید اقتصادی، افزایش رفاه انسـانی، جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهرها و برقراری سازگاری بـین فعالیت و فضای زندگی در نواحی روستایی از اهداف راهبردی توسعه روستایی است که میتواند از طریق کارآفرینی روستایی و کشاورزی دست یافتنی گردد.

واژه های کلیدی
کــارآفرینی، کــارآفرینی روســتایی، کــارآفرینی کشــاورزی، توســعه روستایی

مقدمه
امروزه توسعه روستایی در کشورهای در حال توسعه بـا چـالشهـای متعددی مواجه است چرا که، راهبردهای گذشـته در زمینـه توسـعه روستایی کاملاً موفقیت آمیز نبوده و نتوانستهاند مسائلی همچون فقر، اشتغال، بهداشت، امنیت غذایی و پایـداری محـیط زیسـت را تـأمین کنند. این راهبردها در توزیع منافع حاصل از رشد و توسعه نیز موفق نبوده و سبب ایجاد مشکلات متعددی در این کشورها شده است.[1] این مسئله باعث شده است که در دهههای اخیر رویکرد کارآفرینی به عنوان یکی از راهبردهای توسعه روستایی مورد توجـه قـرار گرفتـه و نظریه پردازان، برنامهریزان و مجریان دولتی درصدد برآیند تا با ارائه راهکارها و روشهای جدید، از معضـلات و مسـائلی کـه ایـن نـواحی گریبانگیر آن هستند، بکاهنـد.[2] بـه طـوری کـه، از دیـدگاه اغلـب صاحب نظران، این راهبرد به عنوان موتور توسعه اقتصادی روسـتایی

معرفی شده و عامل مؤثری در متحول سازی و پویایی اقتصاد محلـی بـه شــمار مــیآیــد.[3] امــروزه در همــهی جوامــع، ایجــاد و تقویــت کارآفرینی کم و بیش مـورد تأکیـد اسـت و دیـدگاههـا و روشهـای مختلفی بـرای ارتقـای آن ارائـه شـده اسـت .[4] بـه عبـارت دیگـر، کارآفرینی؛ یعنی، تمایل به اعمال ریسکهای حساب شده در زمینهی شغلی و نیز مالی و سپس، انجام هر کاری برای ایجاد مزیت و امتیـاز ممکن.[5] به طور کلی، یکـی از عوامـل مـؤثر در توسـعه روسـتایی، کارآفرینی است؛ زیرا، کارآفرینی میتواند با خلق فرصتهـای جدیـد اشتغال و درآمد نقش مؤثری در بهبود وضعیت اقتصـادی و معیشـتی روستاها داشته باشـد. بـه همـین دلیـل سـنجش میـزان کـارآفرینی روستاییان و تلاش برای توسعه و تقویت کارآفرینی در فرایند توسـعه روستایی، از طریق فراهم نمودن زمینـههـای اولیـهی آن، از اهمیـت ویژهای برخوردار اسـت.[6] تحقیقـات فراوانـی در زمینـه کـارآفرینی روستایی و کشاورزی انجام گرفته که در زیر بـه آنهـا پرداختـه شـده است.

رضوانی و همکاران (1387)، در پـژوهش خـود نشـان دادن کـه جذب نیروی انسانی جوان، متخصص و مـاهر بـه نـواحی روسـتایی و فعالیتهای کشاورزی می تواند بـه عنـوان راهکـار اصـلی و ایجـاد و تقویت کارآفرینی این نواحی در راستای توسـعه پایـدار بسـیار مـؤثر باشد.[6]

فاضل بیگی و همکاران (1388)، در پژوهش خود به ایـن نتیجـه رسیدند که سیاستهای تقویت ظرفیت فرهنگ تعاون و نظام تعـاونی یک جامعه (ازجمله مهاجرتها و انگیزههای اسـتفاده از فرصـتهـا)، تأثیر به سزایی در ارتقای سطح فعالیتهای کارآفرینی خواهد داشت. در این باره دولتها باید پشتیبانیهای لازم را از جنبـههـای مختلـف اقتصادی- که هادی و حامی افـزایش سـطوح فعالیـتهـای تعـاون و کارآفرینی هستند- به عمل آورند.[7]

افتخاری و همکاران (1389)، در پـژوهش خـود بـه ایـن نتیجـه دست یافتند به دلیل توانمندیها و ظرفیتهای بالای منطقه، آستانه نوآوری و خلاقیـت در بخـش کشـاورزی منـاطق روسـتایی نیازمنـد بازنگری و ارائه سیاستهای مناسب برای رفع محدویتها و اسـتفاده از توانهای موجود روستایی و کشاورزی است.[8]

سینگ (2002) ، به بررسی »نهادینه شدن کارآفرینی روستایی از طریق سازمان های غیر دولتی« پرداخته و معتقد است که مشـکلات

جمعیت و بیکاری در روستاهای هند، نهادینه کردن فرایند و مفهـوم کارآفرینی روستاییی را مطرح ساخته است. سازمانهای غیر دولتی و تجربه مؤسسه توسعه کارآفرینی، استفاده از آمـوزش بـه عنـوان یـک استراتژی، نتایج بسیار مثبتی به همراه داشتهاند و برای دسـتیابی بـه آن، توسعه سرمایهگذاری روستایی را یک راه حـل اساسـی مـیدانـد

.[9]

ک.شتی (2008) در تحقیق خود تحت عنـوان »سـرمایهگـذاری کوچــک بــرای توســعه ســازمانی (کســب و کــار) کوچــک) در ایالــت کارناتاکای هند« با دیدگاه جامع و رویکرد یکپارچه نسبت به توسـعه شرکتهای کوچک، به بررسی تأثیر سرمایهگذاریهای کوچک بـرای کاهش فقر در کشورهای در حال توسعه پرداخته است. نتـایج حـاکی از آن است که نهادهای سرمایهگذاری، تعاونیها، بانکهای تجاری و .. در این راه کمک زیادی نمودهاند اما سرمایهگذاریهای کوچک تـأثیر بسیار کمی بر زندگی افراد فقیـر روسـتایی داشـته اسـت. وی وجـود اعتبارات را به تنهایی کافی نمیداند بلکه نیاز به یک رویکرد جامع از اعتماد و خدمات را ضروری میداند.[10]

فلومار و همکاران (2010) در مقالهای تحت عنوان »عوامل مـؤثر بر کارآفرینی صنعتی روستایی در بین کشاورزان در بنگال غربی روش معادلات ساختاری« به برررسی عوامل مؤثر بر کارآفرینی صـنعتی در میان کشاورزای بنگال غربی پرداخته است. نتایج حـاکی از آن اسـت که همه کارآفرینان از حمایت مالی خانواده برخوردار نیسـتند و بـازار سرمایه میتواند این شکاف را پر کند که این امر از طریق راه انـدازی مؤسسات مالی و همچنین ارتقاء برنامـههـای آموزشـی و در منـاطق روستایی همراه با معافیت مالیاتی امکانپذیر باشد.[11]

روششناسی تحقیق
این پژوهش از نوع توصیفی و کیفی میباشد و از مطالعات کتابخانهای و منابع اینترنتـی در حیطـههـای کـارآفرینی، کـارآفرینی روسـتایی، توسعه روستایی و کارآفرینی کشاورزی استفاده شده است.

مبانی نظری کارآفرینی

واژهی کارآفرینی، تاریخ پرباری در پس خود دارد. ابتـدا اقتصـاددانان بودند که به این مفهوم توجه کردنـد و سـپس بـه حـوزهی مـدیریت تسری یافت.[12] در کشورهای غربی، واژه کارآفرینی از سـال 1970 مطرح شـد.[13] در دهـهی 1960 و 1970، ایـن واژه در مطبوعـات اجتماعی رونق بیشتری یافت و در دهههای 1980 و 1990 کاربردی جهانی پیدا کرد.[14] در قرن 20 میلادی ژوزف شومپیتر، کـارآفرین را نیروی محرکه و موتور توسـعه اقتصـادی و کـارآفرینی را اصـلاح و تغییر الگوی تولید دانست، به زعم وی ویژگی تعیین کننده کارآفرین، انجام کارهای جدید و ابداع روشهای نوین در انجام کارهـای جـاری است.[15] واژهی کارآفرینی از کلمـه فرانسـوی "Entreprendre" به معنای متهد شدن نشأت گرفتـه اسـت. بنـا بـر تعریـف واژه نامـه وبستر: کارآفرین کسی است که متعهد مـیشـود مخـاطرههـای یـک

فعالیت اقتصادی را سازماندهی و اداره آن را تقبـل کنـد[16] و ابـزار تولید را برای ترکیب و تولید محصولات قابل عرضه به بازار، خریداری کند.[17] از نظر پیتـر دراکـر، کـارآفرین کسـی اسـت کـه فعالیـت اقتصادی کوچک و جدید را با سرمایه خود شروع کنـد .[ 18] امـروزه در اکثر کشورهای مختلف توجه خاصی به افراد موفـق و کارآفرینـان میشود و تقویت نوآوریها و موفقیتها و ایجاد بسـتر مناسـب بـرای این امر از ابزارهای پیشرفت اقتصادی کشورها و به ویژه کشورهای در حال توسعه به شمار میآید؛ زیرا فعالیت کارآفرینی با اثر بخشی بـالا منجر به توسعه اقتصادی (ایجاد اشتغال، نوآوری در فعالیتها، رقابـت پذیری و غیره) میشود.[19] در همین رابطه دیویـد مـک کلـه لنـد معتقد است که عامل عمده در عقب ماندگی اقتصادی در کشـورهای در حال توسعه مربوط به عدم خلاقیتهای فردی اسـت. بنـابراین در جوامع روستایی، افراد موفق در مقـام کـارآفرین، مـیتواننـد عوامـل مختلف تولید را گرد آورند و با تلاش و کوشـشهـای خلاقانـه خـود فعالیتها را به موفقیت سوق دهند. بدیهی است که انگیـزه فعالیـت-های کارآفرینی نفع شخصی است، امـا ایجـاد فضـای مناسـب بـرای کارآفرینی در سطح محلی (روستا)، منافع منطقهای و ملی را نیـز بـه دنبال دارد. بـه همـین جهـت امـروزه اکثـر صـاحب نظـران توسـعه روستایی معتقدند که بـرای تحقـق توانمندسـازی جامعـه روسـتایی، تصمیم گیری و مـدیریت روسـتایی بایسـتی در داخـل خـود جامعـه محلــی صــورت گیــرد و عوامــل بیرونــی نقــش تســهیل گــر را ایفــا کنند.[20]

کارآفرینی روستایی
کارآفرینی روستایی در اصل هیچ تفـاوتی بـا مفهـوم عـام کـارآفرینی ندارد. فقط شـرایط خـاص منـاطق روسـتایی از جملـه بـالاتر بـودن خطرپذیری، کمبود امکانات و ضعف مـدیریت در ایـن نـواحی باعـث میشود که زمینههای کارآفرینی در این نواحی متفاوت با سایر نواحی

و فعالیتها باشد. به هر حال کارآفرین روستایی بـه دنبـال شناسـایی فرصتهای جدید، نـوآوری و خلاقیـت در فعالیـتهـای کشـاورزی و غیرکشاورزی، کاربری اراضی و استفاده بهینـه، متنـوع و نوآورانـه در راستای توسعه روستایی است.[6] مناسـب تـرین تعریـف کـارآفرینی روستایی این گونه تشریح میگردد: »نیرویی که سایر منـابع را بـرای پاسخگویی به تقاضای بیپاسخ بازار بسیج میکند«، »توانایی خلـق و ایجـاد چیـزی از هیچــی« و »فراینـد خلـق ارزش بــه وسـیله انتــزاج مجموعه واحدی از منابع برای بهـرهگیـری از یـک فرصـت.« چنـین تعریفی از کارآفرینی با هر نوع ساختمندی عوامل تولید مرتبط بوده

و مانع بروزی فناوریهای نوآورانه نمیگردد. این تعبیر از کـارآفرینی میتواند به عنوان محرک اولیه در توسعه در نظر گرفته شود و دلیـل فزونی نرخ رشد اقتصادی در ملـتهـا، منـاطق و اجتماعـات مشـوق کارآفرینی را در قیاس با ملتهـا، منـاطق و اجتماعـاتی کـه نهادهـا، سیاســتهــا و فرهنگشــان تضــعیف کننــده کــارآفرینی اســت بیــان نماید.[21] از دیدگاه برخی از محققان کارآفرینی روسـتایی، فراینـد پویای ایجاد ارزش افزوده تعریف میشود که توسط افرادی با خصیصه

ریسکپذیری بالا و پیشرو در کاربرد نوآوری و براساس نفـع شخصـی حاصل میشود .[22] گروهـی دیگـر از محققـان نیـز معتقدنـد کـه، کارآفرینی روستایی با قوه تفکر خلاقانه، بهرهگیری سـازمان یافتـه از منابع موجود، شناسایی فرصتها و توانایی پذیرش ریسک در ارتبـاط است. این گروه از صاحب نظران معتقدند که شکلدهی فعالیـتهـای اقتصادی کوچک مقیاس و جدید با سرمایه فردی-گروهی آغـاز مـی شود[18] و به شناسایی فرصتهای سودآور و کشف نشده در جامعه به عنوان پایه توسعه فعالیتهای جدید کمک میکند .[23]

ریگان (2002) کارآفرینی روستایی را فراهم کننده زمینـه اشـتغال، افزایش درآمد و تولید ثروت، بهبود دهنده کیفیـت زنـدگی و کمـک کننده به افراد محلی برای مشارکت در اقتصاد میداند .[24] ورتمن، (2002) کارآفرینی روستایی را ایجاد سازمان جدید برای ایجاد تولید یا خدمت جدید و یا استفاده از فناوری جدیـد در محـیط روسـتایی، میداند.[25] سرمایهگذاری و کارآفرینی محرکهای رشـد اقتصـادی در مناطق روستایی است. توسعه روستاها در مقایسه با گذشته، پیوند گستردهتری با مفهوم کارآفرینی یافته است. در حال حاضر مؤسسات و اشخاص صاحب نظر در توسعه روسـتایی، ایجـاد کـارآفرینی را بـه عنوان شیوهای مداخله جویانه در توسعه میدانند که قادر است رونـد توسعه روستاها را تسـریع کنـد. در ایـن شـیوه، بـه ضـرورت ارتقـای کارآفرینی در روستاها نیز توجه میشود؛ به گونهای که سـازمانهـای توسعه، کارآفرینی روستایی را همانند پتانسیلی برای ایجـاد فرصـت-های وسیع شغلی تلقی مینمایند، سیاستمداران آن را بـه عنـوان راه حل کلیدی جلوگیری از آشفتگی روستایی شناخته، کشـاورزان آن را به عنوان ابزاری برای بهبود درآمدهای کشاورزی در نظر میگیرنـد و زنان آن را به عنوان امکان کار در مجاورت منزلشان تلقی مـیکننـد که این شیوه؛ استقلا، عدم وابستگی و کاهش نیاز شـدید آنـان را بـه حمایتهای جامعه موجب میشود.[26] با وجود چـالشهـای پـیش روی بخشهای سنتی روستایی، موفقیت در آینده اقتصـاد روسـتایی به طور ناگسستنی با ظرفیتها و توانهـای روسـتایی مـرتبط اسـت. کارآفرینی با شناسایی فرصتهای کسب و کار جدید، شغل و درآمـد را در مناطق روستایی ایجاد میکند. بنابراین میتـوان نتیجـه گرفـت که کارآفرینی روستایی راهکاری جدید در نظریـههـای توسـعه بـرای توانمندســازی و ظرفیــت ســازی در منــاطق روســتایی در راســتای دستیابی به توسعه پایـدار باشـد.[8] دابسـون و دیگـران (2002) در مطالعــه خــود بــرای طراحــی فعالیتهــای کــارآفرینی و جمــعآوری اطلاعات درباره سازمانها، برنامهها و فعالیتهـای حمایـت کننـده از کارآفرینی در مناطق روستایی به این نتیجـه رسـیدند کـه 4 فـاکتور اصلی لازم برای حیاتبخشی به روح کارآفرینی در منـاطق روسـتایی عبارتند از:.[27]

- ایجاد فعالیت متناسب با نیازهای شناسایی شده جامعه محلی

- تولیدات کافی متناسب با مقیاس، منابع و مهارتهای محلی

- تمرکز بر کارآفرینی

- یادگیری مداوم از طریق تغییر آموزههای قبلی.

کارآفرینی روستایی، دارای عناصر پایهای است که تمرکز عمده آنهـا بر فراهم کردن زیرساختهای اساسـی روسـتا و خـدماتی اسـت کـه کاهش فقر و تسریع زمینههای رشد اقتصادی روسـتا را فـراهم مـی-سازد. بر این اساس، کارآفرینی در بخش روستایی میتواند نظمی نـو برای کار در مناطق روستایی ایجاد کند که از چندین جنبـه اهمیـت دارد: اول آن که معقولانه است، یعنـی افـراد و گـروههـای کـاری در محیط روستا توانایی کنترل بیشتری بر کـار خـود خواهنـد داشـت و برای استفاده از آن در جهت رفع نیازهای خود از جمله نیاز به رشد و توسعه سالم فرصتهای بیشتری به دست خواهنـد آورد. دوم آن کـه انسانیتر است، یعنی کار افراد و گروهها نه تنها در زمینه امـوری کـه با اهداف آنان بیگانه است مورد استفاده قرار نمیگیرد، بلکـه موجـب استثمار و زیان دیگران نیز نخواهد شد. سوم آن که، با محیط زیسـت سازگارتر است. به این ترتیب کـار محـیط طبیعـی و زیسـت انسـانی هماهنگ خواهد بود و طبیعت را تخریب نخواهد کرد.[28]

انواع کارآفرینی
کانتیلون یکی از اولین نظریهپردازان اقتصادی درباره کارآفرینی است که در یک تقسیمبندی ساده، کلیه عاملین اقتصادی را در سـه گـروه طبقهبندی میکند: زمینداران، کارآفرینان و اجارهداران. اگر بخـواهیم یک تقسیمبندی نهادی از انواع کارآفرینی را داشته باشیم میتوان آن را به دو دسته کارآفرینان فردی و سازمانی تقسیمکرد.

کارآفرینی فردی یا مستقل: فرآیندی اسـت کـه در آن کـارآفرین میکوشد تا فعالیت کارآفرینانهای را به طور مستقل بـه ثمـر رسـاند. این نوع کارآفرینی میتواند به دو صـورت انتفـاعی یـا اجتمـاعی(غیر انتفاعی) باشد. به عبارت دیگر، کارآفرینی فردی فرآیندی است که در آن فرد با اتکا به منابع مالی و ویژگیهای شخصـیتی ماننـد فعالیـت، ریسکپذیری و اهل عملبودن، اقدام به کاری جدید مینماید و آن را تا رسیدن به موفقیت هدایت میکند.

کارآفرینی گروهی: مجموعهای از افراد خلاق و نوآور میباشـد کـه توسط فرد پیشرو تشکیل یافته و کوچکترین جزء کار آفرینـی در راه توسعه میباشد به عبارت دیگر، بستری فراهم میکند تا تمـام گـروه بتواند در نقش کارآفرینی به انجام فعالیت کار آفرینانههای فـردی یـا گروهی بپردازند کارآفرینی شرکتی: مـیتوانـد بـه دو صـورت کـارآفرینی سـازمانی

(فراکارآفرینی) یا سازمان کارآفرینانه باشد.

کارآفرینان سازمانی: مشخصات کارآفرینان سازمانی تا حدودی بـر حوزه سازمان و مکانی که آنها در آن مشغول به کارند، شکل میگیرد. کارآفرین سازمانی با تولید و معرفی محصولات، خدمات و فرآیندهای جدید سازمان یا شرکت را برای کسب رشـد و سـود بیشـتر توانمنـد میسازد. آنها بیشتر متوجه محیط درونی سازمان، فرآیندهای کارآمد، همسازی نیروی انسانی با وظایف، آموزش و راهنمایی به افراد و پدید آورنده فرآیند نوآوری در سازمان و پیشتاز و حامی توسعه محصولات جدید هستند.[29]


کارآفرینی و توسعه روستایی
نواحی روسـتایی بـه دلیـل شـرایط خـاص اکولـوژیکی و اقتصـادی-اجتماعی با مسائل و مشکلات متعدد و متنوعی مواجه اند کـه فقـر و محرومیت از مهمترین آنها محسوب میشود. با توجه بـه نقـشهـای متعددی که روستاها در فرایند توسعه ملی به ویژه در زمینهی تأمین مواد غذایی بر عهده دارند، رشـد و توسـعهی ایـن نـواحی اهمیـت و ضرورت زیادی دارد.[ 6] امـروزه، برنامـهریـزان از جملـه اقتصـاددانان برنامهریز روستایی به این نتیجه رسیدهاند که تشویق روستاییان برای گرایش به کارهای تجاری به شیوه کـارآفرینی مناسـبتـرین راهبـرد برای پاسخگویی به چالشهای به ویژه اقتصادی در مناطق روسـتایی است. فلسفه بنیادی این نظریه بر ایـن پایـه اسـتوار بـود کـه چنـین فعالیتهایی هم با ایجاد شغل، نوعی خود اشتغالی را در سطح جامعه محلی به وجود میآورد و هم از ایـن رهگـذر، روسـتاییان مـیتواننـد تولیدات خود را صادر (روانه بازار) کنند.[30]

به طور کلی مشکلات و معضلات روستاها در نقاط مختلف جهـان ناشی از دو مسألهی اساسی است: یکی کمبـود امکانـات اجتمـاعی و ضعف زیرساختی و دیگری کمبود درآمد و ضعف اقتصـادی. از جملـه امکانات اجتماعی میتوان بـه خـدمات بهداشـتی، آموزشـی، بیمـه و تأمین اجتماعی، خطوط ارتباطی (حمل و نقل و مخـابرات)، امنیـت، آب آشامیدنی، سوخت، برق و مانند آن اشاره کرد. اگرچه بسـیاری از دولتها برنامههای گسترده و پرهزینهای را برای بهبود این زیرساخت ها انجام دادهاند مانند دولت ایران، اما بررسیها نشان میدهد که این امر خود به تنهایی نتوانسته معضلات زندگی روستایی را حـل کـرده، آنان را از فقر برهاند و سیل مهـاجرت از روسـتا بـه شـهر را کـاهش دهد.[6] در دهههای اخیر، تجربیات توسعه روسـتایی در کشـورهای مختلف جهان نشان میدهد که این مهم با تزریق سـرمایه و فنـاوری تحقق نمییابد، بلکه عوامل بسیاری در ایـن قضـیه دخیلنـد. امـروزه توجه به روحیهی کارآفرینی بین روستاییان و از جملـه کشـاورزان از مهمترین راه کارهای توسعهی روستایی محسـوب مـیشـود. اهمیـت کارآفرینی در توسعه روستایی از آنجا ناشی میشود که فرد کارآفرین میتواند با شناسایی فرصتها و مشکلات موجود، به ابداع راهکارهـای نوین در جهت رشد و توسعه همت گمارد. بـدین ترتیـب کـارآفرینی میتواند از طریق ایجاد اشتفال، بهبود کیفیت زندگی، توزیع مناسـب درآمد و بهرهبرداری بهینه از منابع، نقش مهمی در توسعهی روستایی داشته باشد.[31] اگـر چـه کـارآفرینی تنهـا راهکـار اشـتغالزایـی و افزایش درآمدهای مردم روستایی نیست، اما اقتصاددانان ایـن امـر را مهمترین عامل توسعه اقتصادی روستاها دانسته و سیاستمداران آن را یک راهبرد کلیـدی بـرای جلـوگیری از اغتشاشـات و نـاآرامیهـا در روستاها میدانند. همچنین کشاورزان و روستاییان آن را ابزاری برای بهبود درآمد خویش و زنان آن را امکانی بـرای اشـتغال در مجـاورت محل سکونت خود که مـیتوانـد خودکفـایی، اسـتقلال و کاسـتن از نیازهای اجتماعی آنان را در پـی داشـته باشـد مـیداننـد .[32] زیـرا زمینههای استفاده از کارآفرینی در نواحی روستایی بسیار گسـترده و متنوع است. در واقع این نواحی، محیط بکری برای بـروز کـارآفرینی

محسوب میشوند. فعالیتهای مربوط به بخـش کشـاورزی از جملـه زراعت، باغداری، پرورش انواع دام و طیور، زنبور عسل و فعالیتهـای جنگلداری، آبخیزداری و حفظ منابع طبیعی، حفـظ محـیط زیسـت، توسعه صنایع روسـتایی، گردشـگری روسـتایی، مسـکن روسـتایی و بهسازی محیط روستاها مهـمتـرین زمینـههـای بـروز کـارآفرینی در نواحی روستایی است. در واقع کلیه اقدامات و فعالیتهایی کـه مـی-تواند به طور مستقیم یا غیر مستقیم به ایجاد اشتغال و افزایش درآمد و بهرهبرداری مطلوب و پایدار به طور کلی به بهبود کیفیت زندگی در نواحی روستایی یـاری رسـانند در قلمـرو کـارآفرینی روسـتایی قـرار دارد.[6] رابطه بین کارآفرینی و توسعه اقتصادی از زمانهـای پـیش مورد بحث بوده اسـت. حتـی در گذشـته اقتصـاددان بـزرگ جـوزف شومپیتر پدیدهی کارآفرینی را به عنوان انجام ترکیبات جدید توصیف نموده است. جانسون و همکارانش معتقدنـد کـارآفرینی یـک مفهـوم چند وجهی پیچیدهای است که امروزه توجه زیادی را به خـود جلـب کرده است و بیشـتر صـاحب نظـران توافـق دارنـد کـه کـارآفرینی و کارآفرینان سهم بسـزایی در توسـعه اقتصـادی دارنـد.[33] بنـابراین کارآفرین روستایی فردی است که برای ماندن در مناطق روسـتایی و کمک به تأمین بهداشت و سلامت محلی آماده ی فعالیت است.[21] آنچه در مجموع میتوان برای تعریف مقوله کـارآفرینی روسـتایی بـه کار برد عبارتست از: به کارگیری نوآورانهی منابع و امکانات روستا در راستای شکار فرصتهای کسب و کار. امروزه در بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، کارآفرینی روستایی به عنوان راهبردی برای توسعه اقتصادی و اجتماعی روستاها مطرح است. مثلاً در کشور سوئد اتحادیهی اقتصاد روستایی و جوامع کشاورزی یکی از سـازمان-هــایی اســت کــه در زمینــهی توســعه کــارآفرینی روســتایی و ایجــاد محیطــی بهتــر در شــهرها و حومــهی آنهاســت. در کشــور چــین کارآفرینی از طریق خود اشتغالی نقش مهمی در توسـعهی روسـتایی داشته است. طبق بررسیهای انجام شده در سالهای 1998-1995، خود اشتغالی سریعترین رشد بخش غیرکشاورزی در روستاهای ایـن کشور بوده و حدود سی میلیون نفر از این طریق مشغول به کار شده-اند.[34]

عوامل مؤثر بر توسعهی کارآفرینی روستایی

کارآفرینی به عنوان یک پدیدهی مهم اجتماعی تحـت تـأثیر عوامـل مختلفی قرار دارد. برخی صاحب نظران شـرایط اقتصـادی را موجـب کارآفرینی دانسته و معتقدند که کـارآفرینی نیـروی اصـلی توسـعهی اقتصادی محسوب شده و تغییر و نوآوری، رشد و تولید خدمات را بـه همــراه دارد .[17] در مقابــل روان شناســان بــا بررســی ویژگــیهــای شخصــیتی و بــا تفــاوت قائــل شــدن بــین کارآفرینــان، مــدیران و غیرکارآفرینان، به بررسی ویژگیهای روان شناختی کارآفرینان مـی-پردازند. از مهمترین ویژگیهای مورد توافق آنان میتـوان بـه توفیـق طلبی، تمایل به پذیرش مخاطره، تحمل ابهام، استقلال طلبی، مرکـز کنترل درونی، انرژی زیـاد، انگیـزه و تعهـد اشـاره کـرد. امـا جامعـه شناسان کارآفرینی را یک پدیده اجتماعی در نظر گرفته و به بررسـی

 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید