بخشی از مقاله

چکیده

کارآفرینی از فعالیتهایی است که میتواند به نوعی برطرف کننده بسیاری از چالشهای عمده - همچون بیکاری، درآمد پایین، عدم تنوع اقتصادی و .. - در مناطق روستایی بوده و در سایر جنبههای زندگی انسانی روستاییان نیز تأثیر مثبت داشته باشد. کارآفرینان از عوامل اصلی و راهبردی توسعهی اقتصادیاند که با استفاده از تجربیات روشهای کهنه و حذف ناکارآمدی های آنها و جایگزینی شیوههای کارآمد و نو به نظام اقتصادی پویایی و حیات میبخشند؛ بنابراین میتوان به این نتیجه دست یافت که کارآفرینی روستایی راهکاری جدید در نظریههای توسعهی برای توانمندسازی و ظرفیتسازی در مناطق روستایی با هدف کاهش شکاف شهر- روستا، ایجاد برابری اقتصادی، اجتماعی، محیطی و نهادی است و ابزاری مهم در رسیدن به توسعهی پایدار به شمار میآید.

تحقیق حاضر به بررسی نقش و جایگاه کارآفرینی در فرآیند توسعهی پایدار روستایی در نواحی مرزی میپردازد. روش انجام تحقیق، توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات از روش مطالعات اسنادی و کتابخانهای و همچنین مطالعات میدانی استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از این است که از جمله راهکارهای مهم توسعهی و توسعهی پایدار روستایی در بخش خاو و میرآباد؛ ایجاد اشتغال و مهمترین ابزار آن کارآفرینی است که کارآفرینی باعث کاهش بیکاری، افزایش بهرهوری افراد و منابع و درنتیجه سبب افزایش درآمد مردم و جامعه میشود و منجر به پایداری و توسعهی پایدار روستایی در نواحی مرزی میگردد.

-1 مقدمه

نواحی روستایی به دلیل شرایط خاص اکولوژیکی، اقتصادی - اجتماعی با مسائل و مشکلات متعددی مواجهاند که فقر و محرومیت از مهمترین آنها محسوب میشود و با توجه به نقشهای متعددی که روستاها در فرآیند توسعهی ملی بهویژه در زمینهی تأمین مواد غذایی بر عهده دارند، رشد و توسعهی این نواحی اهمیت و ضرورت زیادی دارد. بهطورکلی مشکلات و معضلات روستاها در نقاط مختلف جهان ناشی از دو مسئلهی اساسی است؛ یکی کمبود امکانات اجتماعی - ضعف زیرساختها - و دیگری کمبود درآمد - ضعف اقتصادی - است که کمبود درآمد روستاییان ناشی از افزایش جمعیت روستاییان - مقدار مطلق - ، بیکاری - کامل، فصلی - ، بهرهوری پایین افراد و منابع، عدم جذابیت روستاها برای سرمایهگذاری، فقدان عقیده کارآفرینی، سطح پایین تحصیلات، نامناسب بودن فضای کسبوکار در روستاها است.

همهی مواردی که ذکر شد از عوامل تأثیرگذار بر توسعهنیافتگی روستاهاست که در مواقعی باعث تخلیهی روستاها و ناپایداری آنها میشود و برای آن باید چارهای اندیشیده شود. پژوهشهای مختلف نشان داده است که ازجمله مهمترین اهداف توسعهی اقتصادی چه در شهرها و چه در روستاها، ایجاد اشتغال بوده و مهمترین سازوکار اجرایی آن، کارآفرینی است. کارآفرینی باعث کاهش بیکاری، افزایش بهرهوری و منابع شده و درنتیجه افزایش درآمد مردم و جامعه را سبب میشود و توسعهی پایدار روستا را در پی دارد

امروزه توجه به روحیهی کارآفرینی بین روستاییان و ازجمله کشاورزان از مهمترین راهکارهای توسعهی روستایی محسوب میشود. اهمیت کارآفرینی در توسعهی روستایی ازآنجا ناشی میشود که فرد کارآفرین میتواند با شناسایی فرصتها و مشکلات موجود به ابداع راهکارهای نوین در جهت رشد و توسعهی همت گمارد

در بسیاری از کشورهای توسعهی یافته و درحالتوسعه، کارآفرینی روستایی بهعنوان راهبردی برای توسعهی اقتصادی و اجتماعی روستاها مطرح استمثلاً؛ در کشور سوئد اتحادیهی اقتصاد روستایی و جوامع کشاورزی یکی از سازمانهایی است که در زمینهی توسعهی کارآفرینی فعالیت میکند و هدف این سازمان، توسعهی کارآفرینی روستایی است همچنین در کشور چین، کارآفرینی از طریق خوداشتغالی نقش مهمی در توسعهی روستایی داشته است.

در ایران موضوع اشتغال روستاها و جلوگیری از بیکارشدن کشاورزان در برنامههای سوم تا پنجم عمرانی قبل از انقلاب مطرح شد

باوجود برنامهریزی از آن تاریخ هنوز بیکاری در روستا حلنشده، بلکه افزایش هم یافته که باعث توسعهنیافتگی و ناپایداری روستاها شده است. ازآنجاکه اقتصاد اکثر روستاهای ایران بر پایهی کشاورزی است، اشتغال و کسب درآمد در این بخش نیز با مشکل مواجه است و حتی با تبدیلشدن کشاورزیسنّتی به کشاورزی مدرنیته این مشکل دوچندان خواهد شد. در سال 1385 سهم شاغلان بخش کشاورزی از کل نیروی اشتغال اقتصادی کشور به رقم 23,4 در صد کاهش یافت. همچنین رشد سالیانه جمعیت در ایران 1,6 درصد است که چنین رشدی از جمعیت نیاز به ایجاد اشتغال را تشدید مینماید که این جمعیت باید وارد بازار کار شوند

در این شرایط ضروری است که برنامهریزان توسعهی روستایی از هماکنون اقدامات لازم جهت بهرهگیری بهینه از این نیروی کار را انجام دهند. در راستای کاهش اثرات منفی رشد سریع جمعیت و مهاجرت به شهرها، راهبرد صنعتیسازی شهری که توسط کشورهای غربی تجربه شد، در کشور ایران موفق نبود و حتی منجر به افزایش نابرابریهای منطقهای و شکاف روزافزون میان مناطق شهری و روستایی گردید. بدین ترتیب کارآفرینی میتواند از طریق ایجاد اشتغال، بهبود کیفیت زندگی، توزیع مناسب درآمد و بهرهبرداری بهینه از منابع، نقش مهمی در توسعهی روستایی داشته باشد

کارآفرینی میتواند فرصتهای جدید را برای کارآفرینان ایجاد کند تا درآمد و سرمایه خود را افزایش دهند، همچنین با ایجاد مؤسسات جدید و کسبوکارهای کوچک و متوسط، استانداردهای زندگی در جوامع روستایی را بهبود بخشد.

محدودهی موردمطالعهی این تحقیق، بخش خاو و میرآباد در غرب شهرستان مریوان و هممرز با کشور عراق است. این بخش با مساحت 338 کیلومترمربع، دارای 32 روستای مسکونی است. این بخش از سمت غرب با کشور عراق همسایه است. اقتصاد روستاهای این بخش در قالب اقتصادسنّتی روستایی قرار دارد. جامعهای کهلزوماً ایستا نیست، ولی تولید در سطح نازلی است که خودمعیشتی، از مشخصات بارز چنین اقتصادی به شمار میرود.

تولید روستاهای حوزهی مبتنی بر کشاورزیسنّتی است که نظام اجتماعی- اقتصادی جامعه روستایی را در حیطهی قدرت و نفوذ خود دارد. فعالیتهای رایج در این بخش شامل زراعت، دامداری، باغداری و قاچاق کالا است. اراضی کشاورزی منطقهی با توجه به وجود کوهستانهای بسیار و نیز عدم تطابق بارشها با فصل کشت،عموماً بهصورت کشت دیم است و تولید در سطح پایینی است. دامداری در این بخش نیز بهصورتسنّتی باقی مانده و تولیداتصرفاً در جهت تأمین نیازهای ساکنین روستاهای منطقه است.

از طرف دیگر به علت مرزی بودن منطقه و ریسک بالای سرمایهگذاری در آن، در فعالیتهای صنعتی و دیگر فعالیتها سرمایهگذاری صورت نگرفته است و موجب افزایش بیکاری در این منطقه شده است. همچنین به علت مشکلات معیشتی، روستاهایی در طول مهرومومهای مختلف با کاهش جمعیت و حتی تخلیه شوند. با توجه به مشکلات فوق، کارآفرینی روستایی، یکی از فعالیتهایی است که میتواند جهت کاهش بیکاری در منطقهی موردمطالعهی و افرایش اشتغال و درنهایت دستیابی به توسعهی پایدار بهخوبی به ایفای نقش بپردازد. این تحقیق بر آن است که تا به بررسی نقش کارآفرینی روستایی در توسعهی پایدار روستایی نواحی مرزی غرب کشور و بهعنوان نمونه به بخش خاو و میرآباد بپردازد.

-2 محدودهی موردمطالعهی

محدودهی موردمطالعهی این تحقیق، بخش خاو و میرآباد است. بخش خاو و میرآباد در غرب شهرستان مریوان در استان کردستان و هممرز با کشور عراق است. دارای یک دهستان به همین نام به مرکزیت روستای برده رشه است. بخش خاو و میرآباد با مساحت 338 کیلومترمربع و در سال 1385، دارای 40 آبادی است که از این تعداد، 32 روستای مسکونی و نیز دارای تراکم آبادی 10 روستا در 100 کیلومترمربع است. موقعیت این بخش را در شکل شمارهی 1 میتوان مشاهده کرد.

شکل -1 نقشهی موقعیت بخش خاو و میرآباد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید