بخشی از مقاله


نگرش سیستمی در جامعه شناسی بازنگری مفهومی

چکیده :

رویکرد سیستمی حاصل تفکر میان رشته ای برای پاسخ به نیازها و مسایلی است که در تک شاخه های تخصصی علم قابل حل و پاسخ گوی نیستند. جامعه شناسی خود شاخه ای از علم است که به خاطر موضوع مورد بررسی اش یعنی انسان و جامعه ی بشری نگرشی جامع داشته و ناچار به کمک گرفتن از دیگر شاخه های علمی مثل روانشناسی ، اقتصاد ، آمار ، پزشکی ، و ... است . لذا در نگرش همه جانبه نگر و کل گرایانه ی خود ( منظور کل گرایی در استفاده از شاخه های مختلف علمی است ) با نگرش سیستمی قرابت و وجه اشتراک دارد . و از آنجا که همواره جامعه ی بشری به شکل یک سیستم ، چه در کلیت خود و چه در ساختارهای زیرمجموعه اش ، نگریسته شده ( چه آگاهانه و چه ناآگاهانه ) بنابراین بررسی و کاربرد رویکرد سیستمی در جامعه ی شناسی امری بدیهی به نظر می رسد. اما مسأله ی اساسی تر در تحقیق پیش رو بازنگری در مفاهیم بنیادی رویکرد سیستمی است. از آنجا که علم از مفهوم آغاز می شود ، لذا تعریف صحیح مفاهیم در پیشبرد نظری و عملی هر علم امری عقلانی و لازم است. این پژوهش (در یک تحقیق کتابخوانی و اینترنتی ) علاوه بر بررسی پیشینه ی نگرش سیستمی در جامعه شناسی درصدد ارایه ی نگرشی نو در رویکرد سیستمی و بازنگری در مفاهیم بنیادی آن برای ارایه ی طرحی نو در طراحی سیستم های خرد و کلان جامعه است. در بخش دیگر مقاله در حین همان بازنگری در مفاهیم یک بررسی تطبیقی نیز بین رویکرد سیستمی در تفکر امانیستی و تفکر تئوئیستی ارایه شده است . در نهایت نتیجه ی تحقیق بر وجود نگرش سیستمی (به شکل آگاهانه و یا نا آگاهانه) در جامعه شناسی کلاسیک و معاصر ، صحه گذاشته و نیز در بازنگری مفاهیم اساسی تفکر سیستمی و بررسی تطبیقی نگرش سیستمی در امانیسم و تئوئیسم ، تعریفی جدید بر مبنای مفاهیم قرآنی و در حوزه ی ترانس فیزیک در پارادایم تئوئیسم ، از سیستم ارایه شده است، که می تواند مبنای طراحی سیستم در سطح خرد و کلان جامعه جهت برطرف کردن کاستی ها و مشکلات سیستم های فعلی و نیز گامی مؤثر در تولید علم بومی

– اسلامی باشد . لازم به ذکر است که تفاوت نگرش سیستمی در تفکر امانیستی و تئوئیستی در مفاهیم است نه روش طراحی سیستم .

 

یادداشت : در بررسی پیشینه و سابقه ی تحقیق پیرامون موضوع پژوهش پیش رو مقاله ها و پژوهش ها بسیاری از علاقمندان و صاحب نظران این حوزه ی پژوهشی دیده می شود . از جمله ؛

- کتاب » جامعه شناسی سازمان ها « ، نوشته ی سیاوش گلابی

- مقاله ی » تفکر سیستمی و نگرش سیستمی در اسلام « ، دکتر فریدون وردی نژاد

- مقاله ی » جامعه شناسی سیستمی « ، ( در دو بخش ) ، علی طایفی

...

اما همه ی این پژوهش ها حتی مقاله ی تفکر سیستمی در اسلام ، نگرش سیستمی در چارچوب نظری رویکرد سیستمی حاصل از تفکر فلسفی غرب و بر اساس تعریف سیستم بر مبنای رابطه انجام گرفته اند. و در هیچ یک بازنگری مفهومی (آنچه مدنظر این تحقیق است) از سیستم ارایه نشده است. و تنها مورد مشاهده شده در تعریف جدید و بازنگری مفاهیم رویکرد سیستمی دیدگاه و نظر حسن عباسی ، استاد علوم استراتژیک ، در سلسله درس – گفتارهای » کلبه ی کرامت « که به صورت نرم افزار و نیز از طریق سایت اندیشکده ی یقین ارایه شده است که این پژوهش نیز از همین منبع استفاده نموده است.

کلید واژه ها :

سیستم ، جامعه شناسی ، امانیسم ، تئوئیسم ، ارتباط ، نظم

مقدمه :

رویکرد سیستمی حاصل تفکر میان رشته ای برای پاسخ به نیازها و مسایلی است که در تک شاخه های تخصصی علم قابل حل و پاسخ گوی نیستند.

جامعه شناسی خود شاخه ای از علم است که به خاطر موضوع مورد بررسی اش یعنی انسان و جامعه ی بشری نگرشی جامع داشته و ناچار به کمک گرفتن از دیگر شاخه های علمی مثل روانشناسی ، اقتصاد ، آمار ، پزشکی ، و ...

است . لذا در نگرش همه جانبه نگر و کل گرایانه ی خود ( منظور کل گرایی در استفاده از شاخه های مختلف علمی است ) با نگرش سیستمی قرابت و وجه اشتراک دارد . و از آنجا که همواره جامعه ی بشری به شکل یک سیستم ، چه در کلیت خود و چه در ساختارهای زیرمجموعه اش ، نگریسته شده ( چه آگاهانه و چه ناآگاهانه ) بنابراین بررسی و کاربرد رویکرد سیستمی در جامعه ی شناسی امری بدیهی به نظر می رسد. اما مسأله ی اساسی تر در تحقیق پیش رو بازنگری در مفاهیم بنیادی رویکرد سیستمی است.

از آنجا که علم از مفهوم آغاز می شود ، لذا تعریف صحیح مفاهیم در پیشبرد نظری و عملی هر علم امری عقلانی و لازم است. این پژوهش (در یک تحقیق کتابخوانی و اینترنتی ) علاوه بر بررسی پیشینه ی نگرش سیستمی در جامعه شناسی درصدد ارایه ی نگرشی نو در رویکرد سیستمی و بازنگری در مفاهیم بنیادی آن برای ارایه ی طرحی نو در طراحی سیستم های خرد و کلان جامعه است.

در بخش دیگر مقاله در حین همان بازنگری در مفاهیم یک بررسی تطبیقی نیز بین رویکرد سیستمی در تفکر امانیستی و تفکر تئوئیستی ارایه شده است.

 

یادداشت : در بررسی پیشینه و سابقه ی تحقیق پیرامون موضوع پژوهش پیش رو مقاله ها و پژوهش ها بسیاری از علاقمندان و صاحب نظران این حوزه ی پژوهشی دیده می شود . از جمله ؛

- کتاب » جامعه شناسی سازمان ها « ، نوشته ی سیاوش گلابی

- مقاله ی » تفکر سیستمی و نگرش سیستمی در اسلام « ، دکتر فریدون وردی نژاد

- مقاله ی » جامعه شناسی سیستمی « ، ( در دو بخش ) ، علی طایفی

...

اما همه ی این پژوهش ها حتی مقاله ی تفکر سیستمی در اسلام ، نگرش سیستمی در چارچوب نظری رویکرد سیستمی حاصل از تفکر فلسفی غرب و بر اساس تعریف سیستم بر مبنای رابطه انجام گرفته اند. و در هیچ یک بازنگری مفهومی (آنچه مدنظر این تحقیق است) از سیستم ارایه نشده است. و تنها مورد مشاهده شده در تعریف جدید و بازنگری مفاهیم رویکرد سیستمی دیدگاه و نظر حسن عباسی ، استاد علوم استراتژیک ، در سلسله درس – گفتارهای » کلبه ی کرامت « که به صورت نرم افزار و نیز از طریق سایت اندیشکده ی یقین ارایه شده است که این پژوهش نیز از همین منبع استفاده نموده است.

یافته های تحقیق : ( شرح مقاله )

الف) سیستم و انواع آن :

برای ورود به هر مبحثی بهترین روش ارایه ی تعاریف پایه از مفاهیم اساسی آن مبحث می باشد . بنابراین ابتدا به تعریف مفهوم سیستم و دسته بندی های ارایه شده از سوی صاحب نظران و منابع مختلف می پردازیم ،

» سیستم مجموعه ای از عوامل با روابطی میان آنها و بین خصوصیات آنهاست که به هم مرتبط هستند و با محیط خویش نیز ارتباط دارند و یک کل را تشکیل می دهند. «

Hall , A.D. , R.E.Fagen , Definition of system , Modern systems research for the Behavioral scientists , Chicago , 1968 , p 81

» سیستم مجموعه ی منظمی از عناصر به هم وابسته است که برای رسیدن به اهدافی مشترک با هم در ارتباط و تعامل اند. ) « ذاکری، بتول ،تجزیه و تحلیل و طراحی مفهومی، انتشارات سازمان مدیریت
صنعتی، چاپ چهارم 1378، ص(27

» سیستم مجموعه ای از اجزا است که با ارتباط و همبستگی متقابل مجموعه ی واحدی را تشکیل می دهند و نقش معینی را ایفا می کنند . ) « لازلو ، اربین ، جهان از دیدگاه نظام گرا ، مترجم : سعید رهنما ، انتشارات سازمان مدیریت صنعتی ، چاپ اول 1355 ، ص ( 4 و ...

 

مشاهده می شود که در تمام تعاریف ارایه شده برای مفهوم سیستم حضور و وجود اجزایی که در ارتباط با یکدیگر هستند ، مشترک است و تفاوت چندانی بین تعاریف گوناگون برای سیستم وجود ندارد.

اما به لحاظ دسته بندی سیستم ها را از دیدگاه های مختلف می توان به دسته های متنوعی تقسیم بندی کرد ، از
آن جمله تقسیم بندی زیر است :

- 1 » سیستم های ساده و پیچیده : با توجه به میزان ارتباط و تعامل با محیط

-2 سیستم های اصلی و فرعی : به لحاظ مرزهای قراردادی برای سیستم ها

-3 سیستم های قطعی و احتمالی : با توجه به قطعیت و احتمال در پیش بینی نتایج عملکرد سیستم

-4 سیستم های طبیعی و مصنوعی : به لحاظ اینکه موجودیت سیستم حاصل برنامه ریزی و عملکرد آگاهانه ی انسان باشد یا خیر .

لازلو سیستم های طبیعی را به سه دسته ی دون ارگانیک ، مثل سیستم های فیزیکی ، ارگانیک ، مثل سیستم های زیستی و فوق ارگانیک ، مثل سیستم های اجتماعی تقسیم می کند. و سیستم های مصنوعی را به سیستم های فیزیکی مثل ماشین ، انسانی مثل سازمان و فیزیکی – انسانی مثل انسان – ماشین تقسیم می کند .

-5 سیستم های باز و بسته : به لحاظ تعامل استاتیک یا دینامیک با محیط « (رنگریز ، حسن ، تجزیه و تحلیل و طراحی سیستم اطلاعات مدیریت ، چاپ ششم ، 1389 ، ص 17 و 18 و ( 19

در طبقه بندی دیگری بودلینگ سیستم را بر اساس سطح پیچیدگی آنها به انواع زیر دسته بندی می کند
:

- 1 » سطح ساختارهای ایستا

-2 سطح سیستم های متحرک ساده

-3 سطح سیستم های سایبرنتیکی

-4 سطح سیستم های باز ، سیستم های خودکفا و سیستم های قادر به تولید مثل

-5 سطح سیستم های تکاملی رستنی نظیر گیاهان

-6 سطح سیستم های حیوانی

-7 سطح سیستم های انسانی

-8 سطح سیستم های اجتماعی ) « رضاییان ، علی ، تجزیه و تحلیل و طراحی سیستم ، انتشارات سمت ، چاپ پنجم ، 1380 ، ص ( 22

هر یک از دسته بندی فوق از یک منظر خاص سیستم ها را تقسیم بندی کرده اند ، اما در یک دسته بندی دیگر که استاد حسن عباسی ارایه نموده ، با نگرشی کلان که می توان دسته بندی های دیگر را نیز در آن جای داد ، آمده :

 

انواع سیستم :

- سیستم های فیزیکال (عینی ) شامل سیستم های ارگانیکی ، مکانیکی، سایبرنتیکی ، بیولوژیکی و اکولوژیکی

- سیستم های متافیزیکال شامل سیستم های لوژیکال ( زبانی ) ، متمتیکال ( کمیتی ) ، کمیکال ( کیفی )

- سیستم های ترانس فیزیکال ( غیبی ) شامل سیستم های فطری

ب) تفکر و نگرش سیستمی :

تفکر سیستمی به این معناست که پدیده ی مورد مطالعه ی محقق ، ( خواه یک سازمان باشد ، خواه جامعه ی انسانی ) به صورت یک سیستم دیده شود.

اصولاً پیشرفت علم بشر منوط به پیدایش علم جدیدی است که با علوم در دسترس قابل حل و اکتشاف نیست . با ظهور مسایلی که تنها با تکیه بر یک شاخه ی علم قابل حل و موشکافی نبودند. دانشمندان به این نتیجه رسیدند که نیاز به تلفیق علوم برای حل این گونه مسایل دارند و بدین ترتیب حوزه های بین رشته ای جایگاه خود را در پیشرفت علوم یافت. » اما جنبش واقعی مطالعات میان رشته ای هنگامی آغاز شد که دانشمندان دریافتند که بیشتر پدیده های مورد نظر آنها از ویژگیهای مشترک و نظام مند برخوردارند . بدین ترتیب این اعتقاد واقع ببینانه مطرح شد که بسیاری از مسایل جامعه را نمی توان با استفاده ازیافته های یک حوزه علمی حل کرد اما تفکر سیستمی که مبتنی بر تجسم ذهنی انسان است زمینه حل اینگونه مسایل را فراهم می سازد ». )کو هن، 3691، ص (4

» نگرش متفکران سیستمی به جهان بر مبانی چهار گانه زیر استوار است :

-1 تصور ارگانیک ، یعنی تصوری که ارگانیسم را در مرکز طرح ادراکی آدمی قرار می دهد .

-2 کل نگری ، یعنی هر پدیده به منزله موجودی زنده ، دارای نظم ، دارای روابط باز با محیط ، خود تنظیم و هدفمند در نظر گرفته می شود .

-3 مدل سازی ، یعنی متفکر سیستمی سعی می کند که به جای شکسن کل به اجزای قراردادی ، ادراک خود از پدیده های واقعی را بر پدیده های واقعی منطبق کند .

-4 بهبود شناخت . « (رضاییان ، علی ، تجزیه و تحلیل و طراحی سیستم ، انتشارات سمت ، چاپ پنجم ، 1380 ، ص(11

ج- نگرش سیستمی در جامعه شناسی :

با مطالعه و بررسی در سیر تحول جامعه شناسی به وضوح می توان نگرش سیستمی را در شکل گیری نظریه های گوناگون ان را مشاهده کرد . گرچه عده ای با این نظر مخالف بودند و ورود نظریه سیستمی را به جامعه شناسی بعد از ساختار گرایی می دانند ، اما با کمی دقت و تطبیق در مفاهیم می توان نگرش سیستمی به جامعه و مسایل آن را در حوزه نظری های جامعه شناسی حتی در ساختارگرایی مشاهده کرد.

 

لازم به ذکر است از انجا که جامعه شناسی علمی است که توسط متفکرین غربی پایه گذاری شده وتوسعه پافته است ، مبتنی بر مولفه های تفکر فلسفی غرب می باشد و در این نحله فکری جامعه به مثابه یک سیستم نگریستهمی شود و به تبع آن مسایل آن در یک نگرش سیستمی مورد بررسی قرار می گیرد . حال چه این رویکرد به صورت مستقیم در یک نظریه مورد استفاده باشد و چه غیر مستقیم تا آنجا که حتی قبل از پرداختن به نظریه های جامعه شناسانه – که تفاوتهایی در نوع نگرش به جامعه و تحلیل مسایل آن دارند – در تعریف خود جامعه شناسی و برخی مفاهیم فرا نظری این رشته که مورد توافق متفکرین این رشته می باشد ، می توان به خوبی تأثیر نگرش سیستمی را در این شاخه علمی دید :

» جامعه شناسی علمی است که روابط متقابل اجتماعی نسبتا پایدار( ساخت اجتماعی ) را در حالتهای ایستایی شناسی ( نگش سیستمی ) ، پویایی شناسی ( بسط سیستم ) و در سطوح مختلف افقی و عمودی جامعه شناختی مورد بررسی قرار می دهد.) « تنهایی ، حسین ، نظریه های جامع شناسی ، نشر مرندیز ، 1386 ، ص ( 12

» ساخت به روابط میان اجزا با یکدیگر و نیز اجزا با کل نظام اطلاق می شود که از پایداری نسبی برخوردار است «. (تنهایی ، حسین ، نظریه های جامع شناسی ، نشر مرندیز ، 1386 ، ص ( 22

» کارکرد : هر ساخت اجتماعی بنابر نیاز گروهی از مردم ، سازنده مجموعه و یا نظامی است که مهمترین وظیفه آن ارضای نیازهای اجتماعی و حفظ و بقای هن نظام می باشد.« (تنهایی ، حسین ، نظریه های جامع شناسی ، نشر مرندیز ، 1386 ، ص ( 23

نگاهی به تعاریف بنیادی فوق و قیاس آن با مفهوم سیستم و رویکرد سیستمی شاید نمود نگرش سیستمی در حوزه جامعه شناسی را کفایت کند ،جهت رو شنر شدن بحث و از انجا که شرح همه نظریه های امعه شناسی در این مجال مقدور نیست به برخی از مهمترین آراء و جامعه شناسان کلاسیک و جدید اشاره می شود:

از جمله نظریه پردازان کلاسیک که نظریه های آنها در پایه گذاری جامعه شناسی سهم به سزایی داشته می توان به کنت ، اسپنسر و دورکیم اشاره نمود.

» کنت نظام اجتماعی را بسان نظامها ( سیستم ها) ی ارگانیکی می انگاشت که درست به همان گونه ارگانیسم های زیست شناختی کار می کنند . اما در حالی که زیست شناسی به بررسی ارگانیسم فردی می پردازد ، جامعه شناس باید ارگانیسم اجتماعی را بررسی کند. ) « ریتزر ، جورج ، نظریه های جامعه شناسی در دوران معاصر ، ترجمه محسن ثلاثی ، 1384 ،ص( 121

کنت یک ساختارگرای انسجامی بود – از نظریه های ساختارگرایی گاه به عنوان نظریه سیستمی نیز یاد می شود – و از آنجا که جامعه را همچون یک سیستم می دید ، ایجاد آن را براساس روابطی که بر پایه نیاز اجزا و اهداف مشترک آنها و توسعه جامعه را در بسط این نظام سیستمی و سلامت و پایداری آن را در دوری از بی نظمی و حفظ نظم و آرامشدمی دانست » یکی از دلایلی که وی نظم و همههنگی اجتماعی را نشانه سلامت جامعه می داند به تأثیر نظریه اندام وارگی در این باره برمیگردد . در این نظریه هرچه روابط سیستمی میان اجزا موجود بیشتر باشد آن موجود از سلامت و دوام بیشتری برخوردار خواهد بود . لذا جامعه نیز همچون یک سیستم حیاتی زمانی بهنجار و طبیعی است که از نوع تغییر وتحول تند و بی ثباتی دور باشد «. (تنهایی ، حسین ، نظریه های جامع شناسی ، نشر مرندیز ، 1386 ، ص ( 53

 

»اسپنسر معتقد است به موازات رشد جامعهاجزای آن با یکدیگر ناهمانندی پیدا می کنند و این خود نمایانگر افزایش بعد ساختر است . اجزای ناهمانند فعالیت های ناهمانندی را همزمانبه عهده می گیرند این فعالیتها هر چند که متفاوت با یکدیگرند اما چنان به هم وابسته اند که انجام فعالیت هر کسی بستگی به فعالیت دیگری دارد . همین یاری متقابل موجب وابستگی متقابل اجزا می شود و این اجزای بهم پیوسته که به وسییله و برای دیگری زندگی می کند بر پایه همان اصل عامی که یک ارگانیسم فردی ر می سازد اما مجموعه ای را تشکیل می دهند . ) « کوزر، لوییس، زندگی و اندیشه بزرگان جامعه شناسی ، ترجمعه محسن ثلاثی ، 1382 ، ص ( 138

دورکیم به عنوان یک ساختارگرای انسجامی نگرش اندام واره ( ارگانیک) به جامعه داشت . وی جامعه را سیستم و کلیتی یکپارچه ساخته از اجزایی (انسان) که موجودیتشان در این ساختار معنا می یابد می دانست. ... » پس هر فرد تنها جزء کوچکی از یک نظام بسیار بزرگ است ، نظامی که کلیت و جامعیت آن بر خواص مجموع افراد آن برتری دارد.« (تنهایی، حسین ، نظریه های جامع شناسی ، نشر مرندیز ، 1386 ، ص ( 104

اما شاید بتوان گفت که بارزترین نمود نگرش سیستمی در جامعه شناسی در نظریات پارسونز مشهود است ، تا آنجا که »مطالعات نظریات پارسونز در مراحل گوناگون زندگی علمی او با عنوان کارکردگرایی ، کارکردگرایی ساختاری و نظریه سیستم ها معروفند. « (اندیشه های بنیادی در جامعه شناسی ، کیویستو ، پیتر ، ترجمه منوچهر صبوری ، 1386 ، ص ( 94

پارسونز در تصور سیستمی خود و در مکتب کارکردگرایی ساختاریش یک سیستم بزرگ اجتماعی را متشکل از چهار خرده نظام یا سیستم کوچکتر طراحی می کند که در برگیرنده کلیه وجوه حیات اجتماعی است.

این چهار خرده نظام که عبارتند از : خرده نظام فرهنگی ، خرده نظام اجتماعی ، خرده نظام شخصیتی و خرده نظام ارگانیک ، وظایف مشترک و اختصاصی را در سیستم بزرگ اجتماعی برعهده دارند – که البته در یک طراحی کلان تر این چهار خرده نظام در یک سیستم دو تایی اطلاعات – انرژی ، جای می گیرند. - وظایف مشترک خرده نظام ها که پارسونز از آن به عنوان تکالیف کارکردی هر نظام یاد می کند و تعریفی که وی از کارکرد ارایه می دهد به طور کامل بیانگر نگرش سیستمی پارسونز می باشد. و عبارتند از :

» یک کارکرد ، مچموعه فعالیتهایی است که در جهت برآوردن یک نیازیا نیازهای نظام انجام می گیرد. «

پارسونز با توجه به این تعریف معتقد است که چهار تکلیف است که برای همه نظام ها و خرده نظام ها ، ضرورت دارند؛

-1 تطبیق (سیستم با محیط و محیط با سیستم) - 2 دستیابی هدف ( تعیین هدف و دستیابی به آن به عنوان خروجی سیستم ) -3 یکپارچگی ( انسجام ) ( هر نظام باید روابط متقابل اجزای سازنده اش را تنظیم کند و به رابطه میان چهار تکلیف کارکردیش نیز سامان دهد -4 ( سکون یا نگهداشت الگو (پایداری ) ( هر نظامی باید از طریق خرده نظامهای اجتماعی کننده الگوهایی جهت پایداری نظام کلانترایجاد کند )(ریتزر، ...... ص (138

پارسونز در سطحی بالاتر نظامی دو وجهی از اطلاعات و انرژی را که در بر گیرنده نظام چهار گانه او نیز می باشند طراحی کرد . قابل توجه است که امروزه نیز طراحی سیستم به سمت سیستم های دو گانه اطلاعات و انرژی حتی در سطح جهانی ، پیش می رود .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید