بخشی از مقاله

چکیده

ایران با چالشهای بسیاری رو به رو است که برخی از آنها به سرعت در حال بدتر شدن هستند. مواجهه صحیح با این چالشها، نیازمند آگاهی، شجاعت و پذیرش اجتماعی برای راه حلهای دشوار است. انجمن پویاشناسی سامانهها به عنوان نهادی نزدیک به جامعه دانشگاهی و به عنوان نهادی که مجهز به ابزارهای تفکر سیستمی است، مسئولیتی تاریخی بر عهده دارد. این مقاله، ضمن تبیین این فرصت و مسئولیت تاریخی، اهدافی را پیشنهاد میکند و به عنوان نمونه موردی، مسئله صندوقهای بازنشستگی را مورد بررسی اجمالی قرار میدهد.

هدف از این مطالعه موردی، تبیین لزوم مواجهه سیستمی با چالشهای پیش روی کشور است. وضعیت صندوقهای بازنشستگی به عنوان مشتی نمونه خروار، نشان میدهد که چگونه ممکن است قانونگذاران، دولت، و مردم، در یک همکاری جمعی و معیوب، ساختاری ایجاد کنند که آسایش امروز را به فاجعه فردا ترجیح میدهد.

واژههای کلیدی: تفکر سیستمی، صندوقهای بازنشستگی، ابرچالشها، انجمن پویاشناسی سامانهها

مقدمه

دانشگاهها در سیر تکاملی خود تاکنون چند مرحله را پشت سر گذاشتهاند. در ابتدا مأموریت اصلی دانشگاه، آموزش و تربیت نیروی انسانی متخصص بود آنگاهپژوهش و تولید علم - عمدتاً از طریق نوشتن مقاله - نیز به مأموریت آموزشی افزوده شد در مرحله بعدی، تربیت نیروی انسانی کارآفرین و ارتباط با صنعت، مورد تأکید قرار گرفت و تجاریسازی فناوری و دانش، نقش محوری پیدا کرد در آخرین مرحله، جایگاه و نقش دانشگاهها، تلاش برای ساختن جامعهای آگاه، ثروتمند و دارای رفاه اجتماعی از طریق تربیت نیروهای ارزشمند، تولید علم و دانش برای توسعه و ارتقای فرهنگ جامعه و افزایش سرمایه اجتماعی است.

دانشگاه برای مسائل واقعی جامعه، راه حل ارائه میکند. دانشگاه نسل 4 تعهد بیشتری را پذیرفته و به دنبال ارتقاء آگاهی و فرهنگ جامعه و افزایش سرمایه اجتماعی است. دانشگاههای کشور ما هنوز این دو نقش را ایفا نکردهاند. متأسفانه انگیزهای برای تلاش در این جهت نیز ندارند و تقصیر را متوجه صنعت و جامعه میدانند که برای حل مشکلات خود به دانشگاه مراجعه نمیکنند! بیشتر پژوهشهایی که در دانشگاهها صورت میگیرد، معطوف به عمل نیستند و مسائل واقعی جامعه را مورد بررسی قرار نمیدهند.

از طرف دیگر، کشور با چالشهایی رو به رو است که مواجهه اصولی با آنها نیازمند دیدگاه سیستمی است. هر مسئله دارای ذینفعان متعدد با آگاهیها و منافع متفاوت و حتی متضاد است. برخی از این مسائل آن قدر تشدید شدهاند که چندی است آنها را در گروهی به نام ابربحران و ابرچالش قرار دادهاند: بیکاری، بحران منابع آب، مسائل زیستمحیطی، ناپایداری صندوقها

انجمن ایرانی پویاشناسی سامانهها

بازنشستگی، عدم توازن در بودجه دولت، و مشکلات نظام بانکی. پرداختن به این چالشها مستلزم راه حلهایی است که تحمل آنها برای اجتماع ساده نیست؛ مستلزم تحمل رنج جراحی و دوران نقاهت است. روز به روز به تعداد مدیرانی که معتقدند حل برخی مسائل اصلی کشور، نیازمند تصمیمهای سخت است، افزوده میشود. در ادامه این بخش به چند مورد از آنها اشاره میشود.مسعود نیلی ضمن مرور ابربحرانها، پارادایم رفاه مبتنی بر اضمحلال منابع را از عوامل مهم این بحرانها معرفی کرد .

او برای رسیدن به یک فهم مشترک درباره مسائل قابل حل و غیر قابل حل کشور، نیاز به یک گفتوگوی ملی آگاهانه و به دور از هیجانات سیاسی را ضروری دانست: نمیتوان از سیاستمداران انتظار داشت که با این رویکرد مقابله کنند و بخشهای خصوصی مانند اتاق - بازرگانی - باید در این زمینه متمرکز شوند چرا که بدون تغییر پارادایم اصلی که این مسائل از دل آن بیرون آمده نمیتوان به نتیجه رسید ... باید حول محور پذیرش اشتباه در سالهای گذشته وفاق ملی به وجود آیند اما متاسفانه برعکس آن وفاق ملی بر سر سیاستهای موجود وجود دارد.

حسامالدین آشنا، معاون فرهنگی رئیس جمهور، در جمع اتاق فکرهای استانی، الزامات و وظایفی را برای نخبگان برشمرد که برخی از آنها عبارتند از:حل مسائل، نیازمند آگاهی عمومی گسترده بر سر علل و منشأ پیدایش آنهاست. مسأله ابداً مشخص کردن مقصرها نیست، بلکه فرایندهای قاصر و منجر به کاستیها باید شناسایی شده و ائتلاف اجتماعی برای دنبال کردن اصلاحات تقویت شود.نخبگان باید پیچیدگیهای هر مسأله را تحلیل کرده و مانع از آن شوند که سادهانگاران و کاسبان سیاسی با ارائه وعدههای سادهانگارانه مردم را از واقعیت پیچیده و راهکارهای دشوار دستیابی به توسعه بیخبر بگذارند و بر پیچیدگیهای مسائل کشور بیفزایند.

نخبگان باید به درستی نشان دهند که دیگر فرصت اشتباه کردن نداریم. دیگر نمیتوانیم در قبال مسائلی نظیر آب، محیط زیست، بیکاری، امنیت، توسعه علمی، آسیبهای اجتماعی، سیاست فرهنگی، سیاست قومی، سیاست بهداشت و سلامت، راههای آزمون و خطا برویم و بر عقلهای تکگو و پوپولیست اتکا کنیم.عیسی کلانتری، رئیس سازمان محیط زیست، انجمنهای علمی را در قبال سیاستگذاریها مسئول دانست کشور به شرایط ورشکستگی آبی رسیده است از انجمنهای علمی انتظار می رود که هر جا دستگاه های اجرایی و قانونگذاری اشتباه کردند، سکوت نکنند و آن را اصلاح کنند.

امروز گرفتار بسیاری از مشکلات هستیم که بنا به دلایلی انجمن های علمی سکوت کرده اند و منجر شده تا بزرگترین گرفتاری ها را داشته باشیم اگر از 40 سال پیش تاکنون انجمن های علمی ساکت نمی ماندند و ناظر بودند، امروز به ورشکستگی آبی نمی رسیدیم معدود افرادی بودند که در این 36 سال نسبت به این موضوع اعتراض کردند و بقیه انجمن های علمی وابسته به آب سکوت کردند و دولت ها و مجالس فکر کردند که راه درستی می روند.

تفکر سیستمی به ما آموخته است که حق با عیسی کلانتری است. نخبگان نمیتوانند شانه از زیر بار این مسئولیت تاریخی خالی کنند و تنها دیگران را مقصر بدانند. اگر چه در وضعیت کنونی نیز با چالشهای بسیاری مواجه هستیم؛ اما حفظ همین وضعیت موجودنیز شدیداً به حداقلی از درآمد نفت وابسته است. اگر به هر دلیلی، قیمت یا فروش نفت به میزان قابل توجهی از سطح فعلی کاهش یابد، برخی چالشها به خطراتی بالفعل تبدیل خواهند شد.

انجمن پویاشناسی سامانهها به عنوان نهادی که هویت دانشگاهی دارد و اعضای کلیدی آن، جامعه دانشگاهی هستند، میتواند در جهت تحقق دانشگاه تلاش کند و ترویجکننده رویکرد سیستمی به مسائل باشد. هدف اصلی این مقاله ارائه پیشنهاداتی به انجمن پویاشناسی سامانهها برای ایفای این نقش است.

طی چند دهه گذشته، مرتباً مشکلات را با راه حلهای مقطعی و بدون آیندهنگری، رفع کردهایم. اکنون عوارض آنها نمایان شده است:مشکلات کیفی تولید داخل را با تعرفه رفع کردهایم؛ اکنون هم قاچاق کالا داریم هم بیکیفیتی تولیدات داخلی.بیکاری را با توسعه کشاورزی تسکین دادهایم؛ اکنون با کم آبی و مشکلات زیستمحیطی مواجهیم. برای رفع کمبود منابع مالی، از منابع صندوقهای بازنشستگی و بانکها مصرف کردهایم؛ اکنون به دو مورد از ابرچالشهای کشور تبدیل شدهاند.

برای ایجاد رفاه اضافه بر توان واقعی اقتصاد، به صندوقها فشار آوردهایم.کمبود آب را با برداشت آبهای زیرزمینی و احداث سدهای فراوان رفع کردهایم. فرونشست زمین و بی آبی و خشک شدن تالابها و ... سراغمان آمده.تقاضای رفاه را با فشار بر منابع پاسخ دادهایم. دیگر منبعی باقی نمانده.برای تسکین بیکاری، آموزش عالی را بیحساب و کتاب توسعه دادهایم. اکنون با سیل بیکاران تحصیلکرده مواجهیم.در الگوی تراژدی مشاعات، وقتی منابع مشترک شروع به نزول میکنند، حجم فعالیتها افزایش می یابد تا سهم بیشتری کسب کنند و سقوط منبع مشترک را تسریع می کنند.

راه حلهای مقطعی برای کسب رأی،نسلهای جوانتر را در اداره کشور، مشارکت ندادهایم؛ اکنون مدیران جوانی نداریم که آمادگی برای برعهده گرفتن مسئولیتها را تمرین کرده باشند. پایین بودن سرمایهگذاری؛ استهلاک سرمایه ها و فناوریها ترجیح منافع محلی بر منافع کل سیاست جایگزینی واردات و خودکفایی در همه چیز، عوارضی ایجاد کرده است این مثالها نشان میدهند تا چه حد نیازمند نگرش بلندمدت و سیستمی هستیم.

راه حلهای کارشناسی

در دنیای واقعی با یک مسئله مواجه نیستیم بلکه با یک نابسامانی مواجهیم تمایل به تجزیه کلها به اجزاء تشکیلدهنده آنها، موجب می شود وقتی با یک نابسامانی مواجه میشویم، آنرا به تعدادی مشکل مجزا تفکیک کنیم و سعی کنیم برای هر یک راه حل جداگانه ارائه کنیم. این رویکرد، مشکلاتی به دنبال دارد. فرض کنید فردی بیمار است و مشکلات زیر را دارد: تب، سرفه، ریزش آب بینی. بیماری را به چند مشکل، تجزیه و راه حلهای جداگانه ارائه میکنیم : برای تب، استامینوفن مصرف کنید؛ برای سرفه، دیفنهیدرامین مصرف کنید؛ برای ریزش آب بینی، آنتیهیستامین مصرف کنید. معمولا راه حل اساسی در مصرف آنتیبیوتیک است که در تجزیه نابسامانی به مشکلات جداگانه، از آن غفلت شد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید