بخشی از مقاله
چکیده:
این مقاله به یک سؤال بنیادین در سیاستگذاری مبتنی بر شواهد میپردازد. آیا دانشمندان و خطمشیگذاران میتوانند با همدیگر کار کنند؟ در ابتدا یک سناریو مطرح میشود که در آن به بیان ذهنیتهای مختلف و موارد ضروری برای دانشمندان و خطمشیگذاران میپردازیم و سپس به بحث در زمینه موضوعات مختلف و راهحلهایی برای اینکه آیا و چگونه خطمشیگذاران و دانشمندان میتوانند با همدیگر کار کنند، میپردازیم. دانشمندان و خطمشیگذاران دارای اهداف، نگرش به اطلاعات، زبان، ادراک از زمان و مسیرهای شغلی متفاوتی هستند. موضوعات مهمی که کار کردن خطمشیگذاران و دانشمندان را تحت تأثیر قرار میدهد عبارتند از: عدم رابطه و اعتماد دو طرفه، دیدگاه های مختلف در تولید و استفاده از اسنادومدارک، پاسخگوییهای مختلف و اینکه آیا باید بین علم و خط مشی رابطهای وجود داشته باشد؟. راهحلهای پیشنهادشده عبارتند از: تأمین انگیزههای جدید برای تشویق دانشمندان و خطمشیگذاران برای کار کردن با همدیگر، استفاده از واسطههای دانش - دانشمندان ترجمهای - ، ایجاد تغییرات سازمانی، تعریف پژوهش در مفاهیم گستردهتر، تعریف مجدد نقطه شروع برای انتقال دانش، توسعه گستره پاسخگویی و در نهایت پذیرش پیچیدگی خط مشی گذاری. امید آن می رود که بحثوگفتگوی بیشتر در زمینه نظریه مشارکت، نیاز به انگیزهها، فهم مسائل ناسازگاری، نقش جامعه مدنی و سایر مفاهیم وابسته که به فرصتهای جدید برای پیشرفت بیشتر خط مشی و عمل کردن مدرک- بنیان منجر میشود.
واژگان کلیدی: خط مشی گذاران، دانشمندان، تحول سازمانی، نظام سیاستگذاری
.1 مقدمه
در عالم تئوری، بایستی خط مشی گذاری مبتنی بر شواهد، بهتر کار کند. دانشمندان شواهدی را تولید میکنند، سپس خطمشیگذاران برای تصمصماتشان از آنها استفاده میکنند. در عوض خطمشیگذاران، دانشمندان را با الزامات شواهد و منابعی برای پژوهش، تأمین میکنند.این رویکرد دارای یک حسی و عرفی میباشد. - 1و - 2در عالم عمل، مشکلاتی وجود دارد که خط مشی مبتنی بر شواهد، همیشه اجرایی نمیشود. - 3و - 4 برای مثال همیشه گزارش میشود که بسیاری از دانشمندان به میزان کار بست یافتههای پژوهشی معترضند و بسیاری از خطمشیگذاران در مورد غیرقابل استفاده بودن بسیاری از پژوهش ها معترض هستند. - - 5 این به خاطر این است که دانشمندان و خطمشیگذاران ذهنیتهای متفاوتی دارند: برای مثال، اهداف آنان، نگرشهای آنان نسبت به اطلاعات، زبانها، ادراک وقت و مسیرهای حرفهای متفاوت.
.2 بیان مسئله
این مقاله به یک سؤال بنیادین در خط مشی گذاری مبتنی بر شواهد می پردازد، یعنی این سؤال که آیا دانشمندان و خطمشیگذاران میتوانند با همدیگر کار کنند؟ در این مقاله دنبال این هستیم که راهنمایی های سودمندی برای بهبود شکاف بین تولید و استفاده از اطلاعات ارائه کنیم. امید می رود که پس از این مقاله و بر اساس راهنمایی های ارائه شده، ارتباط بین دانشمندان و خطمشیگذاران بهبود یابد.
.3 مدیریت تحول
تعاریف متعددی برا تحول سازمانی وجود دارد که با بیان برخی از آنها، به معنی مدیریت تحول پی خواهیم برد. تحول سازمان نوعی استراتژی بهسازی سازمان است که در اواخر دهه 1950و اوایل دهه 1960مطرح شد. اساس آن بر بینش ها و آگاهی های حاصله از پویایی های گروهی و تئوری و عمل مرتبط با تغییر برنامهریزی شده، استوار است. حوزه تحول سازمانی در راه تکامل خود به چهارچوبی منسجم از تئوری ها و کاربردها رسیده است که می تواند بسیاری از مسائل مهم انسانی موجود در سازمان را حل و فصل نماید - فرنچ و بل، 1380 ص - 13 تحول سازمان فعالیت یا تلاشی است: برنامهریزی شده، در سراسر سازمان، که به وسیله مدیریت عالی سازمان اداره میشود، و اثر بخشی و سلامتی سازمان را از طریق ، برنامههای تغییر برنامهریزی شده در فرآیندهای سازمان، با استفاده از علوم رفتاری افزایش می دهد. - کاتر، . - 1382
تحول سازمان فرآیندی است سازمانی برای درک و تحول همه فرآیندهای اصلی سازمان که ممکن است برای انجام یک ویفه یا تحقق اهدافی ایجاد شود به عبارت دیگر تحول سازمان فرآیندی است برای بهبود فرآیندها و این هدفی ایت کهاساساً تحول سازمان به قدمتی 25 ساله به دنبال آن بوده است. - عسگری، - 43 - - 1383حال براین اساس متوجه شدیم که عصر و دوران در حال تغییر است و اگر این تحولات مدیریت نشوند زیانهای اسف باری را بر جا می گذارد. ارتباط بین نظام سیاستگذاری و دانشمندان هم درعصرهای مختلف تاریخ محکوم به تغییر است ولی بایستی این تغییر نوعی مدیریت شود که به بهبود وضعیت جامعه نائل شویم.
.4 بیان یک سناریو در ارتباط خطمشیگذاران و دانشمندان
هدف دانشمندان این است که علم را پیش ببرند. فعالیت کلیدی آنها این است که مقالاتی را تولید کنند - مقالاتی که به بدنه دانش می افزاید. - . آنها به موضوعات گسترده مثل تصویر کلی جنبه های اجتماعی یا خط مشی کار خودشان، بی علاقه هستند. در جهان پژوهش، هدف عبارت است از: انتشارات، حق امتیازها و مقام های استادی. - - 7 در اصل دانشمندان یا انتشار میکنند و یا هلاک میشوند. آن ها برای انتشار، در ابتدا یک حفره پژوهش ایجاد میکنند که آنقدر عمیق و تنگ و تاریک است که بیگانگان - دانشمندان یا غیر دانشمندان - داده و تجربه کافی رای پر کردن آن را ندارند. پس یک کارشناس علمی کسی است که درباره کوچکترین چیزها، موارد زیادتری می داند، تا اینکه تقریبا در نهایت دانستن تقریبا همه چیز درباره هیچ چیز. رشته های تخصصی آنها به کاستی های در مطالعات اشاره دارد، مخصوصا مطالعاتی که توسط دیگران انجامشده است. ایده آل آنها این است که یک متخصص پرفسور بشوند. آنها به دنبال این هستند که با استفاده از مدل عقلائی به حقیقت برسند.
هدف خطمشیگذاران این است که حمایت عمومی را بدست آورند. فعالیت کلیدی آنها این است که آتش ها را خاموش کنند. - که آن هم مدیریت کردن بحران های سیاسی است. - آنها به موضوعات گسترده بسیار علاقهمند هستند، برای مثال، راه حل هایی که میتوانند برای یک طیف گسترده ای از مسائل پذیرفته شوند. صحت و صداقت سیاسی یک محرک کلیدی میباشد. در عالم خط مشی، هدف سه چیز است: خط مشی، اقدام و مردم. - - 7 به علت پیچیدگی خط مشی گذاری و تعداد بالای جلسات توجیهی، آنها فرصت اندکی برای ملاحظه نشریات اصلی علمی دارند. تخصص آنها در خواندن "نقاط گلوله ای"3 میباشد. ایده آل آنها این است که یک آقا یا خانم ثابت و مستقر باشند، به خصوص در میان بسیاری از مقامات. آنها با استفاده از یک مدل شهودی، به دنبال مصالحه و توافق هستند.
دانشمندان به زبان خودشان صحبت میکنند کهمعمولاً حداقل شامل چند حرف یونانی و علائم ریاضی می باشد. برای فهم غیر دانشمندان و دانشمندان در سایر رشته ها، غالبا بایستی زبان آنها ترجمه شودمعمولاً. دانشمندان در پایان نشریات پژوهشی خودشان یک جمله متعارفی قید میکنند:" به طور خلاصه، پژوهش ما نشان داد که تحقیقات زیادی مورد نیاز است." البته این جمله نشانگر دو چیز است اول اینکه برای تبرئه خودشان - "اگر این پژوهش کامل نیست، مرا مقصر ندانی" - و دوم اینکه برای خودش وعده میدهد - "اما اگر شما به من پول بیشتری بدهید من هم پاسخ های خوبی به شما خواهم داد." - .خطمشیگذاران نیز به زبان خودشان صحبت میکنند کهمعمولاً شامل کلمات اختصاری است که این کلمات هم بوسیله کلمات اختصاری دیگر شناخته میشوند. غالبا ارتباطات برای یک مخاطبین محرمانه میباشد و محرک آنها برنامههای سیاسی پنهان و غیر عمومی میباشد. آنها اغلب در پایان گزارش هایی که آماده کرده اند چندین امضاء دارند - یا بدون امضاء