بخشی از مقاله

چکیده

برنامه ریزی وتوسعه نقش محوری درپیشرفت کشور دارد، سابقه برنامه ریزی درایران بیش از60سال است ودراین مدت11برنامه ملی توسعه تدوین شده است. این برنامه ها مبتنی برالگوها ونظریه هایی است که علاوه برشرایط وزمینه های بیرونی،دیدگاه سیاستگذاران رانیز درباره توسعه بازتاب می دهد. در واقع آنچه مورد نیاز جامعه کنونی ما می باشد مبتنی بریک برنامه ملی راهبری است که برپایه اصول خاصی مدون باشد متاسفانه افراد درجامعه ایرانی تصمیم گیرنده اند چنانچه برنامه راهبری در کشور باشد همه سیاستگذاران می بایست در چهارچوب ان عمل نمایند نه اینکه بخواهند نظریات ودیدگاه های خودرا کارآمدترازآن بدانند فلذا سخن کوتاه ودراین نوشتار به بررسی ابعادمختلف برنامه ریزی وتوسعه بابهره گیری ازتجارب کشورها وتطبیق ساختاری آن با ایران خواهیم پرداخت.

واژگان کلیدی: برنامهریزی، توسعه، الگو،برنامه

مقدمه

مفهوم برنامه ریزی را می توان محصول دوران روشنگری دانست. این مفهوم ابتدا درموضوعاتی نظیر طراحی وساخت وساز ساختمآنها،تاسیسات و... مورد استفاده قرارگرفت؛ اما با گذشت زمان این مفهوم با جای دادن مبانی اقتصادی،اجتماعی،سیاسی وفرهنگی درکنارخودمنجربه تحولی جدید درمفهوم برنامه ریزی شد وبعدها به آن برنامه توسعه نام نهادند. ضرورت سازماندهی برنامه های توسعه ازیک سو وازسوی دیگر اجرای صحیح استراتژی های توسعه مدون دوعامل مهم وتاثیرگذاربرای مجریان این مهم است؛ بنابراین باید تلاش نمود باتوجه به فرامین مقام معظم رهبری مبنی برطراحی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مشتمل بر حرکت دوعنصر توسعه وپیشرفت درکنارهم شاهدشکوفایی هرچه بهترایران اسلامی باشیم.

.1  تعریف توسعه

توسعه در - - فرهنگ علوم سیاسی - - به شرح زیر تعریف شده است:

.1 بهبود رشد و گسترش همه شرایط و جنبه های مادی و معنوی زندگی اجتماعی؛

.2 گسترش ظرفیت نظام اجتماعی، برآوردن احتیاجات محسوس یک جامعه، امنیت ملی، آزادی فردی، مشارکت سیاسی، برابری اجتماعی، رشد اقتصاد، صلح و موازنه محیط زیست، مجموعه ای از این نیازها را تشکیل میدهد؛

.3 فرآیندی که کوششهای مردم و دولت را برای بهبود اوضاع اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در محل هماهنگ کند و مردم آن سامان را در زندگی یک ملت ترکیب کند و همگی را برای مشارکت در پیشرفت ملی توانا سازد - آقا بخشی، - 1374

.2 گذری برروندبرنامهریزی درکشور وتجربه کشورها

در برنامه اول،تخصیص منابع به این نحو بود که بعد از کسر کردن برخی هزینههای معین،مابقی بین استآنها و شهرستآن ها تقسیم می شد. به گونه ای که نصف هزینه ها برای عملیاتی بود که بدون رعایت موقعیت جغرافیایی - به صورت ملی - در هر جای کشور بنابه مصالح عالی انجام می شد و بقیه به نسبت احتیاج استآنها بین آنها سرشکن می شد.برنامه دوم دوم به لحاظ پوشش جغرافیایی شامل طرح های ملی بود که هدف آن افزایش تولید، بهبود صادرات، تهیه مایحتاج درون کشور و... بود. در عین حال در آن زمان به برنامههای منطقه ای هم توجه می شد که البته تهیه و تدوین این برنامهها کل بر عهده متخصصان خارجی بود. افق منطقه ای در قالب طرح هایی بود که در این مناطق اجرا می شد.

در برنامه سوم برنامهریزی به صورت ملی بود. برنامههای عمرانی استآنها باید با نظر مسئولان محلی - استانداران و فرمانداران کل - تهیه می شد. در این سال ها - 1343-1334 - به دلیل زلزله قزوین به طرح های عمرانی این منطقه و نیز دیگر مناطق کشور عنایت بیشتری شد.برنامه چهارم نیز به صورت ملی تهیه شده بود. با توجه به اتمام روند اصلاحات اراضی، گسترش شرکت های تعاونی روستایی و عمران روستایی از جمله اهداف مهم برنامه بود. توجه دولت در راستای سیاست جایگزینی واردات، به سرمایه گذاری در صنایع سرمایه بر معطوف شد که اکثر این سرمایه گذاری ها در مراکز استآن ها - مراکز استآن های مهم - مانند تبریز،اصفهان، اراک و... صورت گرفت.برنامه پنجم در سطوح ملی و منطقه ای بود و در آن توسعه منطقه ای مد نظر قرار گرفت. در این برنامه سازمان برنامه مکلف شده بود برنامه های عمرانی استآن ها و فرمانداری های کل یا مستقل را با توجه به نظرات نمایندگان آن مناطق در مجلسین و استانداران و فرمانداران مزبور تهیه کند.

.1-2 تجربه کشورهای منتخب

در فرانسه برنامه ملی تهیه نشده است و برنامهریزی از نوع متعارف بیشتر به استآنها - که در فرانسه »منطقه« نامیده می شوند - یا گروهی از استآن ها موسوم به »مناطق بزرگ« منتقل شده است. بدین ترتیب که با دعوت از رؤسای شوراهای منطقه ای برنامه های منطقه ای تهیه می شوند. تهیه برنامه های آمایش سرزمین، هم به صورت ملی و هم به صورت استانی،شهرستانی - دپارتمان - یا محلی - مجموعه ای از شهرداری ها - کمون ها - - همچنان ادامه دارد.در هلند برنامه ها با پوشش مناطق و کل کشور تهیه می شوند. در بلژیک شروع برنامهریزی ابتدا با تهیه طرح های توسعه ای منطقه ای همراه بود و بعدها با استفاده از الگوی یکپارچه منطقه ای ملی ادامه یافت.

در کره جنوبی برنامه به صورت ملی و فراگیر - شامل همه مناطق - تهیه می شده است، اما در سال 1997 دولت برنامه های ملی را تعطیل و بر نقش بیشتر بازارها تأکید کرد. در عین حال برخی دولت های محلی نیز به تهیه برنامههای خاص خود در قالب مناطق اقدام می کردند. در سال 2003 با تصویب »قانون توسعه ملی متوازن« برنامه ریزی توسعه با توجه به ویژگیهای منطقه ای توسط دولت های محلی دنبال شده است.در هند به دلیل ساختار فدراتیو حکومت، برای تهیه برنامه رایزنی های زیادی با ایالات یا دولت های منطقه ای انجام می گیرد. دولت مرکزی و دولت های ایالتی نقشی مکمل دارند و در عین تهیه برنامههای ملی، برنامههای ایالتی نیز تهیه میشود و گاهی برنامههای ایالتی بر حسب شهرستآنهای ایالات نیز سرشکن می شدند.

در ترکیه برنامه به صورت ملی تهیه می شود، هر چند برنامههای منطقه ای هم تهیه شده اند، اما به دلیل عقب ماندگی شدید آناتولی شرقی - شامل 13 استان - و نا برابری های منطقه ای، دو برنامه منطقه ای یکی برای آناتولی شرقی و دیگر برای منطقه دریای سیاه شرقی نیز تهیه شده است.در چین برنامه ها به صورت ملی و فراگیر بودند، اما در طول زمان با شروع اصلاحات به مروراز حالت فراگیر و کمی خارج و فقط به مناطق و تعیین راهبردها و رهنمود های کلی و هدف های ارشادی پرداخته شد.در نهایت در شوروی سابق علاوه بر تهیه برنامه ملی برای کل کشور،برنامه به صورت منطقه ای و حتی استانی هم تهیه می شده است؛ به عبارت دیگر،برنامه ریزی در مقیاسی گسترده،فراگیر - شامل همه مناطق - و مرکزی انجام می شد، با وجود این در کنار برنامه های سراسری و فراگیر گاهی برنامه های خاص بخشی یا منطقه ای تهیه و جایگزین بخش مربوطه در برنامه کلی می شدند. تنها در دوره خروشچف - 1965-1957 - با تبدیل رویکرد بخشی به نظام منطقه ای تغییر مهمی را در نظام برنامهریزی به وجود آمد.

.2-2 تجربه ایران

بعد از انقلاب اسلامی در برنامه اول ابتدا اهداف کلی برنامه تدوین شده و از روی آنها برای بخشهای مختلف در قالب هدف گذاری مقادیری تعیین می شد؛ مثلاً در راستای هدف رشد اقتصادی، هدف گذاری رشد برای بخش کشاورزی تعیین می شد و سپس برای نیل به این حد از رشد، برای زیر بخش های آن مثل دام و طیور، جنگداری و... برنامههایی تعریف می شد.در برنامه دوم، همانند برنامه اول در ابتدا اهداف کلی برنامه تدوین می شد و با توجه به آن ها اهداف جزئی و بعد اهداف بخشی و در نهایت از روی اهداف بخشهای مختلف - مثل بخش آب،ساختمان و... - طرح ها تدوین می شد.ویژگی برنامه سوم نسبت به برنامه های قبل این است که در آن بخش های مختلف اقتصاد هم برنامه ریزان معتقدند که سندی بلند مدت برای چشم انداز اقتصاد کشور تهیه گردیده که بر مبنای آن برنامه چهارم به عنوان گام نخست تدوین شده است.

بدین ترتیب به نظر میرسد حرکت در مسیری که خواسته های بلند مدت مصوب بر آنها تاکید دارد، از مهمترین ویژگیهای برنامه چهارم باشد.راهبرد برنامه، استفاده از منابع نفتی برای توسعه است و در این راه ایجاد نوعی ثبات در به کارگیری مقادیری از درآمدهای نفتی که سالیانه به درون اقتصاد ملی می ریزد، مد نظر بوده است.نظام برنامه ریزی برنامه چهارم توسعه، با توجه به تغییرات ماهوی مرتبط با آن نسبت به برنامه ریزی های گذشته - برنامه ریزی جامع - و تحول آن به صورت »برنامه ریزی هسته های خط دهنده« که متکی به پروگرام های اجرایی میباشد، تنظیم گردیده است.در فرانسه برنامه درر ابتدا برای بخش هاس پایه و اقدام های پایه تهیه می شد و بر اساس الگوهای ریاضی فراگیر بود. از برنامه ششم - 1975-1971 - به بعد روش برنامه های لغزانو روش بودجه اقتصادی در تهیه برنامه مورد استفاده قرار گرفت. برنامه ریزی ابتدا در طرح ها بوده است، سپس جامع شده شامل موضوعات مختلف به همراه جزئیات بیشتر و در حال حاضر راهبردی می باشد و تنها راهبردهای برنامه ذکر می شود. آمایش سرزمین در سطح ملی، به صورت تهیه طرح های راهبردی خدمات گوناگون بوده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید