بخشی از مقاله

چکیده:

باتوجه به عصر امروز که عصر ارتباطات وجهانی شدن،رقابت وتغییر می باشد وسازمان ها برای بقای خود وحفط مزیت در عرصه ی جهان به راهبرد های نوین برای مقابله با تغییرات سریع و شگرف دراین عرصه نیاز دارد که مدیریت دانش یکی از این راهبرد هاست که سازمان به منظور اعمال مدیریت صبح تغییرات وتبدیل به فرصت های طلایی برای بقا و توسعه ی سازمان به آنها مجهز می شود.باتوجه به تعریف مدیریت دانش که توانایی تبدیل داده ها به اطلاعات ومعنی اطلاعات به دانش تعبیرشده،بسیاری ازسازمان ها به دنبال پیاده سازی سیستم مدیریت دانش در سازمان خود هستند ودر عین حال نگران اینکه سیستم مذکور را در سازمان خود پیاده کرده ودرنتیجه مدیریت دانش در سازمان آنها با شکست مواجه شود.

دراین مقاله جهت دستیابی به موفقیت ابتدا ضمن تعریف مدیریت دانش سعی می شود چالش ها وموانع موجود در پیش روی سازمان ازجمله - منابع انسانی،رقابت،ایجادساختارجدید درسازمان - بیان گردد که هر سازمان بتواند به شناسایی این چالش ها اقدام به رفع موانع موجود بر سر راه خود بکند و قبل از هر اقدام عجولانه زمینه کاهش موانع و موفقیت سیستم مذکور را بوجود بیاورد.ضمن آنکه روش تحقیق حاضر کتابخانه ونتایج حاصل از تحقیق در سایت های اینترنت وبا مطالعه کتب ومقالات بدست آمده است.

مقدمه:

دانش - دانسته یا مبتنی بر تجربه - یک منبع کلیدی در هر سازمانی است. انسان هرچه بیشتر بداند بهتر می تواند عمل کند. دیگر دورانی که در آن فقط پول، زمین و نیروی بازو به عنوان سرمایه شناخته می شدند، به سر آمده است. در دنیای امروز، دانش نه تنها به عنوان یک سرمایه محسوب می شود؛ بلکه به عنوان مهمترین سرمایه نیز برای سازمان ها تلقی می شود. لذادرعصر دانایی که در آن دانش بسان مهم ترین سرمایه محسوب می شود، سازمان ها نیازمند رویکرد مدیریتی متفاوت نسبت به مسائل سازمان و کارکنان هستند.

حفظ و نگهداری کارکنان سازمان ها و پرورش ظرفیت یادگیری آنان نقش تعیین کننده ای در موفقیت و کسب مزیت رقابتی برای سازمان دارد. لذا همانند مدیریت منابع فیزیکی مانند پول، مدیریت دانش نیز باید بخشی از سیاست های استاندارد سازمان باشد.دور نمای تاریخی از مدیریت دانش امروزی، به این مطلب اشاره دارد که مدیریت دانش یک خواسته قدیمی بوده. دانایی شامل دانستن و دلایل دانستن بوسیله فلاسفه غربی به صورت مدون شاید هزار سال قبل ایجاد شده باشد. همچنین فلاسفه شرقی یک مشارکت هم اندازه در تدوین دانایی داشتند، اگرچه بیشتر تأکید آنها بر دریافت هدایت های روحانی و زندگی مذهبی بود و بسیاری از این تلاشها به سمت بدست آوردن دریافتهای مجرد و فرضی از آنچه که دانایی مورد بحث قرار می دهد مربوط می گشت.

حتی برخی دیگر از این هم فراتر رفته اندو معتقدند که تلاشها و نیروهای انسان های اولیه در محیط نا آشنای زندگی خود برای فهم روابط و بقا، نمونه های عملی از جستجوی دانایی و هدایت آن دانایی به سود خود است.اول از همه، مدیریت دانش باید افراد را به اطلاعات مرتبط کند، و این ارتباط شامل فرآیندها و تشویق هایی است که برای افراد نیاز است تا نه تنها به هم اعتماد کنند و از اطلاعات موجود استفاده کنند، بلکه تجارب و اطلاعاتشان را به پایگاه اطلاعاتی جهانی توزیع کنند. دوم اینکه، افراد باید به افراد مرتبط شوند.

آنها باید قادر به یافتن همدیگر بوده و به راحتی کمک مورد نیاز را جستوجو کرده و دریافت کنند و سپس آن تجارب را منتشر کنند این امر به افراد این احساس را می دهد که آنها همه روزه در تحقق اهداف سازمان شریک اند. افزایش بهره وری، تسریع در یادگیری، اتخاذ تصمیمات بهتر و سریع تر، افزایش توانایی برای توسعه، تقویت نوآوری و ایجاد انگیزه برای کارکنان. رشد دانش در زمانهای اخیر بسیار سریع بوده، به گونه ای که در قرن بیستم، هشتاد درصد یافته های فناوری و دانش و نیز نود درصد تمام دانش ها و اطلاعات فنی، در جهان تولید شده است و هر پنج سال و نیم، حجم دانش دوبرابر می شود.

این درحالی است که عمر متوسط آن، کمتر از چهار سال است. به این ترتیب، این تحول باعث ایجاد نگرش جدیدی در مدیریت کسب و کار با نام "مدیریت دانش" شده است.امروزه دانش به عنوان " منبعی" ارزشمند و استراتژیک و نیز یک "دارایی" مطرح است و ارائه محصولات و خدمات با کیفیت مناسب و اقتصادی، بدون مدیریت و استفاده صحیح از این منبع ارزشمند، امری سخت و بعضاً ناممکن است.

در این نگرش، دانش همچون منبعی ارزشمند در کنار منابع کار، زمین و سرمایه - که پیشتر در اقتصاد مورد توجه بود - به عنوان دارایی پرمایه مطرح شده است. رد چنین ساختاری، دیگر صنعت، محور نیست بلکه محور همان دانش است که در آن، دانشگران - یا دانشکاران، دانشوران - به کار مشغول اند.در راستای شناسایی وچگونگی مدیریت دانش، اندیشمندان مختلف به ارائه وبررسی مدل های مختلفی درعرصه مدیریت دانش پرداخته اند.برخی ازاین مدلها بطورمتمرکزفعالیتهای مدیریت دانش مانند خلق یا انتقال راموردمطالعه قرارمی دهند وبرخی دیگرچرخه مدیریت دانش رابطور کلی موردتوجه قرارداده و فعالیت های مختلف مرتبط با دانش در آن گنجانیده شده است.بااین حال تاکنون مدل مدیریت دانشی که مورد توافق همگان باشد موجود نیست.

مدیریت دانش چیست :

مدیریت دانش یک مدل کسب و کار نظام یافته داخلی است که به تازگی در حیطه علوم و سازمانها پدیدار شده و یک طیف وسیع علمی را با تمام منظرهای آن مورد رسیدگی قرار می دهد . این طیف وسیع می تواند ، تولید دانش ، تدوین قوانین می و مشارکت علمی را شامل شده و نهایتاً به ارتقاء فراگیری و نوآوری منجر شود . مدیریت دانش ناظر بر کیفیت و چگونگی به کارگیری اطلاعات توسط افراد برای حل مسائل ، منابع اطلاعاتی مناسب برای تبدیل به دانش و چگونگی ذخیره دانش برای استفاده توسط کاربران خاص می باشد . سازمانهای امروزی در حال تلاش برای یافتن روش هائی هستند که به آنها در تحصیل ، سازماندهی ، انتقال و به کارگیری موثر دانش در کل سازمان کمک کند . - واعظی وحبیبی ،نشریه مدیریت -

تعاریف زیادی از مدیریت دانش ارائه شده است از جمله :

-مدیریت دانش استفاده خلاق و موثر و کارامد از کلیه دانش ها و اطلاعات در دسترس سازمان به نفع مشتری و در نتیجه به سود خود سازمان - مک دانلد ،1381،ص - 2

-مالهوترا در تعریف مدیریت دانش بیان می کند :"مدیریت دانش ، فرایندی است که بواسطه آن سازمانها در زمینه یادگیری - درونی کردن دانش - کد گذاری دانش - بیرونی کردن دانش - ، و توزیع و انتقال دانش ، مهارتهایی را کسب می کند . - ابطحی ، صلواتی ،1385،ص - 34

-تعریف اسوان - 1999 - از مدیریت دانش یکی از بهترین تعاریف قلمداد می شود ، چرا که این تعریف اهداف را تشریح و مدیریت دانش را در جایگاه سازمانی مناسب قرار می دهد :"مدیریت دانش هر گونه فرایند یا عمل تولید ، کسب ،

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید