بخشی از مقاله

چکیده

یکی از مسائل مهم در روابط خارجی بین کشورها مسائل فرهنگی و هویتی است که بسیاری از حساسیتهای آن جنبه امنیتی دارد. دولتها ضمن علاقمندی به توسعه وگسترش حوزه نفوذ نسبت به حفظ آرمانها، باورها و هویت فرهنگی و اجتماعی خود بشدت حساس میباشند. در جمهوری اسلامی ایران هم تحقیقات قابل توجهی درباره ابعاد مختلف امنیت صورت پذیرفته است، اما کمتر به روابطبینالملل بویژه روابط بین همسایگان از دیدگاه امنیت فرهنگی توجه شده است. این مقاله بهدنبال شناسایی و تبیینچالشهای امنیت فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و همسایه غربی آن عراق جدید است.

بر این اساس پرسشهای اصلی و فرعی مقاله حاضر بدین شرح است: در پرسش اصلی با مطالعه چیستی امنیت فرهنگی جمهوریاسلامیبه؛شناسایی چالشهایی که چه بسا قابلیت تبدیل شدن به فرصت ویا تهدید ناشی ازتحولات فرهنگی-اجتماعی همسایگان - عراق جدید - دارند خواهیم پرداخت؟ و از آنجا که مطالعه و بررسی چالشهای امنیت فرهنگی جمهوری اسلامی در ارتباط با عراق جدید با رویکرد امنیت هویتمحور صورت میگیرد. فرضیه ما این خواهد بودکه؛ برخی از چالشهای موجود قابلیت تبدیل شدن به تهدید را دارند و برخی دیگر در همان سطح بالقوه باقی خواهند ماند. این تحقیق ازنوع کاربردی- توسعهایی بوده و با بهرهگیری از روشهای اسنادی و کتابخانهایی پاسخ پرسشهای این تحقیق راپیگیر خواهیم بود.

واژگان کلیدی: جمهوری اسلامی، امنیت فرهنگی، عراق جدید، همسایگان، چالش های امنیت فرهنگی

-1 مقدمه
شواهد تاریخی حاکی از آنست که؛ روابط ایران وعراق به گذشته های دور باز میگردد. و همواره دریک حوزه فرهنگی مورد مطالعه و بررسی قرار میگرفتند. با ظهور اسلام روابط میان دو سرزمین درابعاد مختلف فرهنگی، زبانی، ادبی، منطقهای بر پایه هویت دینی و تعالیم خاتمالانبیاء - ص - محمدرسولاالله بسیارگستردهتر شد و موجبات توسعه و تحکیم روابط فرهنگی دو ملت فراهم گردید. مرور اسناد تاریخی گواه آن است که هرچند در مقاطعی تعاملات فرهنگی دو طرف به واسطه شرایط و محذوریت-های سیاسی و امنیتی در دهههای گذشته کاهش یافته، اما هیچگاه قطع نشده است. و بعبارتی دیگر قدمت دیرینهای تاریخی و فرهنگی ایران و عراق، و تبادل علم و دانش میان این دو کشور، برای توسعه فرهنگی و احساس عدم تهدید بین دو کشور بسیارمؤثر بوده است.

و تاسیس دولت جدید عراق در سالهای اخیر فرصت تازه ایی ایجاد کرده است تا با بازخوانی روابط تاریخی بین دوکشور شاخصههای امنیتی مورد توجه طرفین مدنظر قرار بگیرد. اما برای رسیدن به هدف مذکور موانعی هم دارد و آن اینکه؛ شناخت و آگاهی ما از ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی همسایگان خود در دهههای اخیر محدود به مبادی رسمی شده است ونسبت به ارزشها و باورهای فرهنگی و اجتماعی از آگاهی کمی برخوداریم. این کاستی و کمبودها بگونهایی است که ایران به عنوان کشوری فعال و اثرگذار در منطقه نتوانسته است، با بهرهگیری از ظرفیتهای مشترک با همسایگان به دنبال ایجاد چارچوبهای روابط فرهنگی پایدار درون منطقهای پیش برود.

چراکه تعارف، آشنایی و روابط عمیق میان ملتهای ایران وکشورهای همسایه، از مسیر ادراک صحیح آرمانها و باورهای فرهنگی و اجتماعی و برسمیت شناختن هویتملی طرفین میگذرد. و این همان چیزی است که روابط ملتهای همسایه را درمقابل تبلیغات و دسیسههای بیگانگان مصون میسازد و از وقوع حوادث تلخ در روابط ایران و همسایگان همچون وقوع جنگ هشت ساله با رژیم بعث عراق جلوگیری میکند. و بالطبع این روند بر امنیت فرهنگی جمهوری اسلامی هم که پر جمعیتترین کشور شیعه جهان است تاثیرگذار است.ازسوی دیگر حساسیتهای فرهنگی وهویتی در روابط خارجی بین کشورها دربسیاری ازموارد جنبه امنیتی دارد،و دولتها ضمن علاقمندی به توسعه وگسترش حوزه نفوذ خود، نسبت به حفظ آرمانها، باورها و هویت فرهنگی واجتماعی خود بشدت حساسمیباشند.

در جمهوریاسلامی ایران هم تحقیقات قابل توجهی درباره ابعاد مختلف امنیت صورت پذیرفته است، اما کمتر به روابط بینالملل بویژه روابط بین همسایگان از دیدگاه امنیت فرهنگی توجه شده است. منظور از این مطالعه و تحقیق؛ شناخت چالشهای امنیت فرهنگی جمهوری اسلامی ناشی در ارتباط با عراق جدید است، که هویت ملی جامعه دوکشور را متاثر میکند. دوره زمانی انجام این تحقیق؛ پس از پایان اشغال عراق توسط امریکا ژوئن2004میباشد، که البته آثار و تبعات فرهنگی تاسیس عراق جدید بر امنیت فرهنگی جمهوری اسلامی در ظرف زمانی مذکور محدود نمیشود، و همچنان استمرار دارد. لذا هدف اصلی این تحقیق؛ بررسی چالشهای امنیت فرهنگی جمهوری اسلامی با همسایه غربی و شناخت فرصتها و تهدیدات ناشی ازآن، بوده.

و یافتن درک صحیح برای فرصتهای پیش رو و ظرفیتهای ارتقاء رابطه فرهنگی بین دوکشور ایران وعراق اهداف فرعی تحقیق را شامل میشود. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات کاربردی، توسعهای است. و روش تحقیق آن توصیفی-تحلیلی است. چیستی امنیت فرهنگی جمهوری اسلامی؟ و چالشهای آن درعراق جدید؟ سوال اصلی مقاله میباشد. لذا با تحلیل و دستهبندی چالشهای موجود، با رجوع به کتب و اسناد کتابخانهایی، مدارک و استنادات سایتهای الکترونیکی مربوطه پیگیر پاسخ سوال مطروحه خواهیم بود. و از آنجا که مطالعه و بررسی چالشهای امنیتفرهنگی جمهوری اسلامی در ارتباط با عراق جدید با رویکرد امنیت هویتمحور صورت میگیرد. فرضیه ما این خواهد بود که؛ برخی از چالشهای موجود قابلیت تبدیل شدن به تهدید را دارند. وبرخی از آنها در همان حد باقی خواهند ماند. بدیهی است این مقاله دستمایه بنیادینی برای انجام تحقیقات بعدی خواهد شد.

-2 مبانی نظری

بطورکلی، فرهنگ مجموعه عادتها، باورها، اعتقادات، اخلاقیات و ارزشهایی استکه به عنوان یک عامل مشترک درمیان مردم یک کشور جایگاه ویژهای دارند. و هرگونه تهدیدی از این ناحیه ذیل موضوع یکی از ابعاد مهم امنیت ملی یعنی امنیت فرهنگی قرار میگیرد. این مفهوم ایجابی است وصرفاً از طریق نبودن تهدید محقق نمیشود و به همین دلیل از دیگر حوزههای مطالعات امنیتی که بر مفاهیم سلبی استوارند متمایز میشود. - فرست:3، - 2004 برخلاف آنچه در امنیت سیاسی مورد توجه قرار میگیرد یعنی حفظ ثبات سازمانی دولت و نظام حکومتی، امنیت فرهنگی معطوف به مؤلفههای هویتی جامعه وهویت ملی است و نه اقتدار وحاکمیت دولت. و امنیت دولت و حکومت تنها به عنوان مقدمه ولازمه امنیت جامعه موضوعیت ومشروعیت دارد. - دهقانیفیروزآبادی: 1387، . - 95

و با این رویکرد میتوان امنیت فرهنگی را شرایطی دانست که طی آن یک ملت بتواند ضمن حفظ هویت فرهنگی خویش و بدون برخورد با موانع بشری، مسیر تکاملی خود را بپیماید. - دهقانی فیروزآبادی:84،. - 83-1392 با توجه به ماهیت موضوع مقاله که بر ابعاد غیرفیزیکی امنیت و بر امنیت فرهنگی معطوف میباشد. میبایست از چارچوب نظری بهرهگیری نماییم که امکان بررسی این بُعد از امنیت ملی بر اساس آن وجود داشته باشد. بههمین خاطر مکتب نظریه امنیتی کپنهاک بعنوان چارچوب نظری انتخاب میشود. صاحبان این مکتب تلاش مینمایند مسائل امنیتی را از حیطه موضوعات نظامی خارج نمایند، و دایره شمول آنرا گسترش دهند.

باری بوزان و همکارانش با برداشتی موسع از امنیت، امنیت را به پنج بخش نظامی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی تقسیم میکنند و مرکز ثقل و محور امنیت در سطوح بین المللی،منطقهایی، دولتی، و اجتماعی، امنیت ملی می دانند. و البته امنیت فرهنگی و اجتماعی را بر سایر مؤلفههای امنیت ترجیح میدهند و آن را مؤثرترین ابزار برای درک دستور کار امنیت جدید میدانند. - عبدالهخانی: 133،1382. - 130 و از آنجاکهمعمولآً مهمترین تهدیدات دولتها شامل تهدید قلمروهای فیزیکی و عقیدتی آنها است، به همین دلیل است که وجود مرزهایی غیر از مرزهای
جغرافیایی برای این واحدهای سیاسی به خوبی درک میشود - بوزان: 78،. - 1378 که لذا در تاسیس عراق جدید، تأثیرات مثبت ومنفی چالشهای آن بر برخی از جنبههای مثلث اجزای امنیت یعنی ایده، نهاد و پایگاه مادی دولت جمهوری اسلامی، در قالب چارچوب تئوریک مذکور قابل بررسی و ارزیابی است.

امنیت فرهنگی در جمهوری اسلامی

با انقلاب اسلامی تحولی چشمگیر در مقوله امنیت در ایران به وقوع پیوست که ناشی از درک متفاوت از زندگی وانسان شناسی متمایز آن بود. پس از انقلاب، عملا دولت از بیطرفی خارج شد، و حوزههای بیشتری از زندگی شهروندان را شامل گردید. امنیت را در حوزههای عینی و ذهنی متحول کرد. و برجستهسازی هویت اسلامی و بازگشت به خویشتن بعنوان مرجعیت اصلی برای امنیت فرهنگی در آرا و نظرات نظریهپردازان جمهوری اسلامی طرح شد. در واقع انقلاب اسلامی پدیدهایی بود برای ایجاد تحول بنیادین در سیستم حکومتی که خارج ازحیطه نظام سرمایهداری غرب و سوسیالیسم شرق که رخداد. این انقلاب به دلیل ویژگی-های معنویتگرایی و عدالتگرایی خود روابط سلطهآمیز و ناعادلانه موجود کشورهای قدرتمند و استعمارگر را برکشورهای ضعیف مورد نقد و نفی قرارداد، و نگرش دنیا محورانه و مادیگرایانه حاکم بر نظام بینالملل را به مبارزه طلبید و عناصرجدید غیرمادی را به عنوان چارچوب جدید نظام بینالملل مطرح نمود. - ملکوتیان: 20، - 1388

از همین رو برای فهم امنیت فرهنگی و مرجعیت آن درجمهوری اسلامی ناگزیر از پرداختن به آراء واندیشه امام خمینی - ره - بنیانگذاراین نظام هستیم. مطالعات صورت گرفته پیرامون نظریات امام خمینی نشان میدهد، که ایشان بیشترین تأکیدش بر بعد هویت فرهنگی برای حفظ و ارتقاء امنیت است. و در مبارزه با استعمارگران، همیشه بر ابعاد هویتی بویژه هویت انسانی تأکید می-ورزید و میگفت؛ اینها نیروهای انسانی ما را از بین بردند، نگذاشتند رشد بکند. در خود کشور ماجوری کردندکه محتوای انسان رااز بین بردند، یک صورتی گذاشتند و محتوا را گرفتند. طوری کردند که اعتماد ما هم به خودمان تمام شد. استقلال فکری ما را، استقلال روحی ما را، از دست ما گرفتند. این بدتر ازآن استقلال بودکه کشور ما استقلال نداشت - صحیفه امام،ج - 23 :8

درعین حال، امام - ره - برآزادی اندیشه تأکید داشت و بر این باور بود که پرورش انسانها درفضایی آزاد شدنی است. از نظر ایشان، درجامعه وحکومت اسلامی، همه افراد آزادند هرگونه عقیدهای داشته باشند - صحیفه امام،ج - 435 : 4 و تاکید میکنندکه درنظام تازه تاسیس یعنی؛» در جمهوری اسلامی ایران هر فردی ازحق آزادیبیان و عقیده برخوردار خواهد بود - «صحیفه امام،ج - 135: 5امام خمینی - ره - بعنوان رهبرانقلاب اسلامی و پایهگذار نظام جمهوری اسلامی یکی از آرمانهای انقلاب اسلامی را بازگشت بهاصل خویشتن» هویت ملی« میدانست که با اندیشه دینی و امنیت فرهنگی نسبت نزدیکی پیدا میکند. ایشان همچنین حفظ اسلام را یکی دیگر از مراجع امنیت فرهنگی عنوان میکند. بطوریکه به نظر وی چنانچه بعد اعتقادی و فرهنگی در جامعهایی قوی باشد، تهدیدات به آن جامعه اثرگذار نخواهند بود. و حتی اگر امنیت فیزیکی افراد مخدوش شود، آنها احساس ناامنی نکرده، و هدف وغایت نهایی جامعه اسلامی و تعالی انسانها را همچنان پیگیری میکنند. لذا بگفته امام - ره - ؛ »ماخودمان را باید فدا کنیم برای اسلام،

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید