بخشی از مقاله
چکیده
تهاجم فرهنگی یکی از مهمترین تهدیدهای نرم فرهنگی اجتماعی نظام جمهوری اسلامی ایران به شمار میآید که لزوم مقابله با آن، بارها از سوی مقام معظم رهبری طرح شده است. از سوی دیگر طی سالهای اخیر مسئله طراحی و تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت نیز بارها مورد تاکید ایشان قرار گرفته است و به نظر میرسد طرح و تدوین این الگو بتواند انقلاب اسلامی را در برابر چالش هایی نظیر تهاجم فرهنگی مصون نماید.
بر این اساس مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و همچنین استفاده از منابع کتابخانه ای و مشاهدات تجربی قصد دارد به این سوال اساسی پاسخ دهد که که »ضرورتهای طرح الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت برای مقابله با تهاجم فرهنگی به مثابه یک تهدید نرم چیست؟« در پاسخ به این سوال، فرضیه بحث چنین تبیین شده که »الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در قالب الگوی مقاومت میتواند بر ارزشها و آرمانهای اصیل اسلامی تاکید و قدرت نرم خود را در فضای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بازتولید نماید و به مقابله با تهاجم فرهنگی به مثابه یک تهدید نرم بپردازد.«
مقدمه
پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل یک حکومت دینی در عصری که فرهنگ جدایی دین از سیاست بر جهان حاکم بود، عرصهی نوینی را پدید آورد که نظام جهانی و قدرتهای بزرگ را به مقابله با آرمانها، ارزشها و اصول آن وا داشت. زیرا انقلاب اسلامی نه تنها قیامی برای رهایی از استیلای فرهنگ غربی و کسب استقلال، آزادی و عدالت در جامعه بر مبنای ایدئولوژی اسلامی در قالب استقرار نظام جمهوری اسلامی محسوب میشد، بلکه طرح مکتب اسلام به عنوان یک ایدئولوژی انقلابی و تشکیل حکومت دینی نیز به عنوان نفی فرهنگ سرمایهداری و کمونیستی و نهایتا ارائه یک الگوی جدید سیاسی برای کشورهای اسلامی و تحتسلطه جهان به شمار میآمد. از این رو از زمان پیروزی انقلاب اسلامی، تلاشهای بیشماری جهت استحاله فرهنگی اجتماعی نظام جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته است.
در این بین با توجه به آرمانها و ارزشهای حاکم بر انقلاب اسلامی، میتوان »تهاجم فرهنگی« را از جمله مهمترین تهدیدهای نرم فرهنگی اجتماعی نظام جمهوری اسلامی ایران به شمار آورد. زیرا در فرایند عملی شدن این تهدید، میزان زیادی از آرمانها و ارزشهای انقلاب اسلامی به فراموشی سپرده خواهد شد. این در حالیست که طی سالهای اخیر، مباحث مختلفی از سوی مقام معظم رهبری در خصوص مقابله با تهاجم فرهنگی مطرح شده است. علاوه بر این در سالهای اخیر، ایشان توجه ویژه ای به بحث تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به منظور مقابله با چالشها و مشکلات پیش روی نظام و طرح چشم اندازی مناسب برای کشور داشته اند.
با توجه به اهمیت و ابعاد مختلف این الگو، مقاله حاضر در صدد پاسخگویی به این سوال اساسی است که »ضرورتهای طرح الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت برای مقابله با تهاجم فرهنگی به مثابه یک تهدید نرم چیست؟« در پاسخ به این سوال، فرضیه بحث چنین تبیین شده که »الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در قالب الگوی مقاومت میتواند بر ارزشها و آرمانهای اصیل اسلامی تاکید و قدرت نرم خود را در فضای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بازتولید نماید و به مقابله با تهاجم فرهنگی به مثابه یک تهدید نرم بپردازد.« به منظور تبیین بهتر فرضیه، نخست به بررسی رابطه تهدید نرم و تهاجم فرهنگی پرداخته خواهد شد.
در این بخش، مفهوم و ابعاد تهدید نرم و همچنین تهاجم فرهنگی به مثابه تهدید نرم مورد بررسی قرار خواهند گرفت. پس از آن به بحث تهاجم فرهنگی غرب علیه ایران پرداخته خواهد شد و اهداف و روشهای تهاجم فرهنگی تهاجم فرهنگی غرب علیه ایران مورد واکاوی قرار خواهند گرفت. در بخش پایانی نیز به ضرورتهای تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به منظور مقابله با تهاجم فرهنگی پرداخته خواهد شد و دو الگوی مقاومت و بازتولید انقلاب اسلامی طرح خواهند گردید.
.1 رابطه تهدید نرم و تهاجم فرهنگی
ماهیت و میزان قدرت، نوع و شدت تهدید را مشخص میسازد و تنها بر اساس نوع و شدت تهدید میتوان به درک مناسبی از امنیت و اتخاذ راهکارهایی جهت حفظ و صیانت از خود مبادرت ورزید. بر این اساس در هر زمان متناسب با قدرت، مقولههای تهدید و امنیت نیز دگرگون میشوند. به همین سبب ضرورت امنیتسازی ایجاب میکند که کشورها درک واقعی و درستی از ماهیت تهدید داشته باشند. به نحوی که هر چه میزان تهدیدها فراگیر و پیچیدهتر باشند، برای مقابله با آنها نیز باید از روشهای فراگیر و پیچیدهتری بهره جست. در این بین روشهای بکار گرفته شده در تهاجم فرهنگی، از جنبههای گوناگون در قالب تهدید نرم قابل بحث و بررسی هستند. از این رو آگاهی از مفهوم و ابعاد تهدید نرم و همچنین ماهیت تهاجم فرهنگی حایز اهمیت است.
.1-1 مفهوم و ابعاد تهدید نرم
»جوزف نای« قدرت را دارای دو لایه سخت و نرم میداند. وی قدرت نظامی و اقتصادی را به مثابه »قدرت سخت« در نظر میگیرد که بر نظام پاداشها و تهدیدها یا سیاست معروف به »هویج« و »چماق« استوار است. از نظر نای، چهرهی دوم قدرت یا »قدرت نرم«، به معنای توانایی کسب خواستهها از طریق جذب ارزشی دیگران است و در آن، اجبار و پاداش کارایی چندانی ندارد. بر این اساس قدرت نرم بر پایهی توانایی شکل دادن به ترجیحات دیگران بدون تهدید و یا هزینه محسوس استوار است و از توان شکل دهی به ترجیحات و اولویتها با مقولههای نامحسوس و ناملموسی مانند جاذبههای شخصی، فرهنگی، ارزشها و نهادهای سیاسی و سیاستهای جذاب که مشروع و اخلاقی است، برخوردار میباشد.
در این چارچوب قدرت نرم از سه منبع »فرهنگی«، »ارزشهای سیاسی« و »سیاست خارجی مشروع و اخلاقی« یک بازیگر سرچشمه میگیرد. - - Nye , 2004: 5-11 در واقع قدرت نرم، روشی غیرمستقیم برای دست یابی به نتیجه دلخواه است و از این ایده ناشی میشود که اگر یک بازیگر بتواند ارزشهایی که دیگران مایل به پیروی از آنها هستند را ارائه دهد، آنگاه برای نفوذ و تسلط بر آنها هزینههای کمتری خواهد پرداخت.
از این رو اگر رفتار بازیگری بدون تهدید آشکار و یا وقوع تغیری به حرکت در جهت اهداف سایر بازیگران ترغیب شود، قدرت نرم در جریان خواهد بود. نکتهی مهم در تهدیدهای نرم، عدم مواجهه ی مستقیم است؛ زیرا در این نوع تهدید بر خلاف تهدیدهای سخت که به زد و خورد طرفین میانجامد، منبع تهدید از راه دور و با استفاده از عناصر داخلی و ابزارهای تبلیغاتی، تهدیدهای خود را عملی میسازد. به عبارت دیگر تهدید نرم، سیاست »فشار از بیرون« و »تغییر از درون« است که به اشکال مختلف به مرحلهی اجرا در میآید.
- بهمن، - 54-53 :1388 از این رو استفاده از تهدید نرم در شرایطی کاربرد پیدا میکند که تهدیدهای سخت صرف نتوانند تهدیدگر را به مقاصد خود رهنمون سازند. همچنین با توجه به هزینههای فراوانی که تهدید سخت در بر دارد، معولا با تمرکز بر ابزارهای قدرت نرم و استفاده ابزاری از مفاهیم عوام پسندانه مانند دموکراسی، آزادی و حقوق بشر، بستر ناآرامیهای داخلی به منظور تغییر رفتار یا رژیم فراهم میشود.