بخشی از مقاله

چکیده-

در کنکور سراسری سال ۶۹۳۱ سهم شرکت کنندگان زن در گروه ریاضی که درصدی از آن منجر به تحصیل در رشته های فنی میگردد کمتر از ۰۲/۱ از کل متقاضیان بوده است که روند نزولی را نسبت به سال های قبل نیز داشته است. هم اکنون دانشجویان رشته های فنی مهندسی خانم چه حین تحصیل و چه در محیط کاری با مشکلات زیادی مواجه می باشند. شناسایی و رتبه بندی عوامل تاثیر گذار در بوجود آمدن این مشکلات یکی از ضرورتهای تحقیقاتی است که هدف این پژوهش می باشد. این تحقیق، از نظر روش انجام کار از نوع توصیفی پیمایشی و از نظر مکان میدانی می باشد. جامعه پژوهش را دانشجویان دانشگاههای سطح شهرتهرانوبرخیشاغلینمرتبطتشکیلمی دهد. بهمنظورسنجش متغیرهای تحقیق از ابزار پرسشنامه باسوالهای چهارگزینه ای خیر، کمی، زیاد و خیلی زیادوروش نمره گذاری لیکرت با طیف ۳-۲-۱-۰ استفاده شده است. پایایی پرسشنامه با آزمون آلفای کرونباخ ۹۸ درصد محاسبه گردید و روایی از طریق نظر خبرگان بررسی شد. نتایج نشان می دهد که اهم مشکلات موجود برای دانش آموختگان زنان رشته مهندسی به ترتیب اهمیت عبارت است از: سهمیه بندی جنسیتی در دانشگاهها، تعریف مردانه محیط های کاری، نبود ساز و کار مناسب جهت آموزش افراد پیش از انتخاب رشته های فنی و روحیات زنانه و نقش های آنها در خانواده و تعارض آن با مشاغل پر مسئولیت مهندسی.

کلمات کلیدی: زنان مهندس،مشکلات زنان شاغل، چالش زنان مهندس

۱    مقدمه

انسان نمیتواند حتی برای مدت کوتاهی روی یک پا مسافت طولانی را طی کند، یا تند راه رود بنابراین چگونه میتوان انتظار داشت که تنها نیمی از جمعیت یک کشور توسعه و پیشرفت آن را ضمانت کنند. امروزه نقش زنان چنان اهمیتی یافته است که بدون توجه به آن، روند توسعه به خوبی انجام نخواهد شد و اختلاف جنسیت نباید مانع برخورداری از امکان شرکت در فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شود. این موضوع تا به آنجا اهمیت پیدا کرده است که از دیدگاه سازمان ملل یکی از شاخصهای توسعه در کشورهای مختلف، میزان حضور زنان و نحوه ایفای نقش آنها در عرصه های گوناگون است ]۴۱.[ دراین میان فرهنگ حاکم بر جامعه بر نقش زنان در فعالیتهای اجتماعی تاثیر بسزایی دارد. موانع مهمی در سر راه زنان وجود دارد که مانع از حضور برابر آنها با مردان شده است و زنان نسبت به مردان فرصت کمتری برای اشتغال دارند، معمولا تعداد زنانی که میتوانند در سازمانی ترقی کنند و به درجه و سمت های بالا دست یابند کم است.

از آنجاکه زنان علاوه بر کار در بیرون، در منزل نیز وظایفی دارند، همین امر نقش آنها را در عرصه اشتغال و صنایع کم رنگ تر کرده است. لذا زنان ” ترس از موفقیت ” را تجربه می کنند، یعنی علاوه بر اینکه میخواهند در محیط شغلی و بیرونی موفق شوند، میترسند که موقعیت شغلی به معنای شکست در اهداف خانه و خانواده شان باشد. بعلاوه نرخ مدیریت زنان در سطوح عالی کمتر از ۳ درصد است که با توجه به دو برابر شدن تعداد زنان در مجلس جاری، این نرخ در کشور به ۶درصد رسیده است]۳.[ همچنین برخی تصورات کلیشه ای و ذهنیت های ایستا و ثابت که پایه های علمی ندارند و مردم به مردان یا زنان نسبت می دهند، ریشه بروز پاره ای از معضلات برای قشر زنان جامعه در محیط کاری میگردد]۲.[ پژوهش حاضر به بررسی ابعاد مشکلات و چالش های زنان دانش آموخته مهندسی میپردازد.

۲    بیان مسئله

زنان در کشورهای صنعتی عموما در صورت داشتن تحصیلات دانشگاهی از فرصت های اشتغال بیشتری برخوردار میشوند. با این وجود به نظر میرسد زنان نسبت به مردان کمتر علاقه مندند که تحصیلات شان را در رشته های مرتبط با تکنولوژی، مانند مهندسی ادامه دهند]۹.[ افزون بر آن بسیاری از زنانی که دانشگاه را پس از کسب اولین مدرک ترک می کنند عموما در شغل هایی که دستمزد پایینی دارند، استخدام میشوند و هزینه های دولت برای آموزش و پرورش زنان مهندس عملا بیهوده میگردد]۰۱.[ به عنوان نمونه بارز این مسئله در داخل کشور طبق آمار رسمی وزارت علوم، تعداد کل شرکت کنندگان کنکور سراسری سال ۶۹۳۱ به تعداد ۰۳۹ هزار نفر می باشد که از این تعداد فقط ۰۵۱ هزار نفر - ۰۵ هزار دختر و ۰۰۱ هزار پسر - در رشته ریاضی شرکت نموده اند که درصدی از آن منجر به تحصیل در رشته های فنی میگردد. معضلات پیش روی دختران برای آینده از دلایل عمده عدم اقبال آنان برای تحصیل در رشتههای فنی می باشد که هدف مورد بررسی این تحقیق میباشد.

۳    چالش های زنان دانش آموخته مهندسی

با توجه به بررسی هایی که در این زمینه به عمل آورده شد، مشکلات و چالش هایی که زنان بطور عام و زنان مهندس بطور خاص باآنها روبرو هستند تحت هفت عناوین : زنان و دانش ورزی، تفاوتهای جنسیتی در انتخاب رشته های تحصیلی، زنان به عنوان محققان دانشگاهی، موقعیت زنان به عنوان هیات علمی دانشگاهها، مخالفت با تحصیل دختران در برخی رشته های مهندسی، سیر نزولی متقاضیان رشتههای مهندسی، وضعیت حقوقی و قوانین دررابطه با زنان شاغل، به شرح ذیل مطرح گردید.

۳.۱  زنان و دانش ورزی

در موضوع مشارکت زنان در علم و تکنولوژی، آموزش کلید اساسی است]۱۱.[ روند جهانی آموزش نشان می دهد نرخ سواد و آموزش زنان به ویژه در کشورهای در حال توسعه، بهبود یافته است. شکاف میان زنان و مردان در خصوص سطح سواد، کاهش یافته است. نرخ باسوادی در میان بزرگسالان زن در کشورهای توسعه یافته در مقایسه با مردان که ۹۸ درصد است، حدود ۹/۵۷ درصد گزارش شده است. بدیهی است این درصد چالش های زنان دانش آموخته برای زنان جوان بیشتر بوده و حدود ۵۸ درصد است این نسبت برای مردان جوان ۵۹ درصد است. این ارقام بیان گر دسترسی ساده و راحت زنان به آموزش است ]۸.[ اما از میان زنانی که به تحصیلات متوسطه روی میآورند، تعداد بسیار کمی از آنان در رشته های فنی و تکنولوژی تحصیل می کنند. چناچه در بخش ۲ بیان گردید از بین شرکت کنندگان کنکور سراسری سال ۶۹۳۱ کمتر از ۰۲/۱ آنان به عنوان زن در رشته های فنی تحصیل خواهند نمود. بدین ترتیب عدم ورود قشر قابل توجهی از زنان به این عرصه تحصیل و آموزش که به عنوان عامل کلیدی جهت توانمند سازی زنان به شمار میآید میتواند محدودیت جدی برای آنان در رقابت با مردان در کسب فرصت های شغلی و شروع فعالیت های اقتصادی تجاری فراهم آورد و از سوی دیگر منجر به عدم استفاه از پتانسیل های موجود در این قشر جامعه برای توسعه پایدار کشورخواهد شد ]۴.[

۳.۲  تفاوت های جنسیتی در انتخاب رشته های تحصیلی

زناننسبت بهمردان،ترجیحات مختلفیدررشته هایتحصیلیدانشگاهی دارند. زنان عمدتا علاقه مند هستند در رشته های علوم انسانی، هنر و علوم تجربی شرکت کنند. علوم اجتماعی گزینه بعدی آنان است و کمترین علاقه را به تحصیل دررشته های مهندسی دارند. در ایران در سال ۶۹۳۱ ازبین ۰۵۵ هزار نفر متقاضی زن فقط ۰۵ هزار نفر یعنی کمتر از ۰۱/۱ در رشته ریاضی شرکت نموده اند. نسبت زنان در تخصص های فنی در رشته های متنوع و گسترده تکنولوژی بسیار متفاوت است. به رغم ترجیحات// مشابه میان زنان در ژاپن و اتحادیه اروپا در انتخاب رشتههای تحصیلی، زنان در کشورهای اروپایی عموما بیشتر از زنان ژاپنی گرایش به رشته های تحصیلی مردانه دارند که ریشه در پیشینه فرهنگی دارد ]۸.[ در میان کشورهای اروپایی مردم پرتغال و ایتالیا در مقایسه با سایر کشورها بیشتر به علوم و ریاضی، حسابداری، مهندسی، صنعت، ساختمان و رشته های وابسته به آنها علاقه مندند.

در آلمان زنان در مقایسه با سایر کشورهای اروپا به رشته های فنی و مهندسی کمتر علاقه مندند. گرچه زنان در جهان حدود بیش از ۰۴ درصد از دارندگان مدرک دکترا را تشکیل می دهند، اما میزان مشارکت آنها در رشته های تحصیلی متفاوت است. علوم زیستی بیشترین فارغ التحصیلان دکترای خانم را به خود اختصاص داده است - حدود ۰۵ درصد - ، سپس ریاضیات - ۰۳ درصد - ، علوم فیزیک - ۷۲ درصد - ، مهندسی - ۰۲ درصد - و حسابداری - ۹۱ درصد - که این آمار بر حسب جوامع مختلف متفاوت است]۷.[ به نظر میرسد زنان نسبت به مردان کمتر علاقه مندند که تحصیلات خود را در رشته های مرتبط با تکنولوژی مانند مهندسی و حسابداری ادامه دهند.

در دانمارک برای مثال ۰۷/۸ درصد از نیروی کار فنی ماهر، زنان هستند در حالی که فقط ۶۱/۸ درصد از محققان دانشگاهی در رشته های فنی زنان هستند. در آلمان زنان ۹۴/۹ درصد از نیروی فنی ماهر را تشکیل می دهند. اما زنان فقط ۲۱ درصد از متخصصان دانشگاهی در رشته های مرتبط فنی را تشکیل می دهند. در سوئد، شیوه های انتخاب رشته های تحصیلی در چند سال گذشته تغییر چندانی نداشته است. اشتغال زنان در مشاغل آموزشی مانند معلمی همچنان در سه دهه گذشته حدود ۰۸ درصد است در حالی که در رشته های مربوط به تکنولوژی تا ۵۲ درصد رسیده است. اینکه زنان چندان به رشته های مرتبط با تکنولوژی ورود نمی کنند به دلیل عدم علاقه آنان به این رشته ها نیست. این امر دلایل متعددی دارد که از آن جمله میتوان به دلایل فرهنگی و ماهیت بخش تکنولوژی اشاره کرد ]۱.[

۳.۳  زنان به عنوان محققان دانشگاهی

حضور زنان محقق در رشته های علمی، واکنش به انتخابی است که زنان در زمان تحصیل به رشته تحصیلی داشته اند. زنان عضو هیات علمی در دانشگاه های اروپایی عمدتا در رشته های علوم انسانی، علوم اجتماعی و علوم پزشکی هستند. در بسیاری از کشورهای اروپا درصد زنان عضو هیات علمی در علوم پایه حدود ۰۲ تا ۵۳ درصد و در رشته های مهندسی و فنی حدود ۰۱ تا ۰۲ درصد است، به جز در کشور پرتغال که در آن زنان تقریبا نیمی از اعضای هیات علمی در رشته های علوم پایه و ۹۲ درصد رشته های مهندسی را به خود اختصاص داده اند. با یک نگاه گذرا به محققان در حوزه صنعت متوجه می شویم زنان در آنجا هم حضور کمی دارند. گرچه اخیرا در تعداد فارغ التحصیلان رشته های فنی، نسبتًزنان افزایش یافته اما همچنان در بخش تحقیقات نقش کمی دارند. تقریبا ۵۱ درصد در اروپا و ۹۱ درصد در آمریکا. در ژاپن این نسبت بسیار پایین است و زنان فقط شش درصد محققان صنعتی را به خود اختصاص میدهند]۳.[

۳.۴  موقعیت شغلی زنان به عنوان هیات علمی دانشگاهها

معمولا گفته می شود زنان در فعالیت های علمی دانشگاهی از همسرانشان عقب مانده اند. مطالعه درباره شش کشور اروپایی بلژیک، فرانسه، آلمان، هلند، اسپانیا و انگلستان نشان داد از تعداد مساوی دانشجوی زن و مرد، تعداد زنان در مراتب بالای دانشگاهی که از دانشجویان دکترا شروع می شود و به مربی، استادیار، دانشیار و استاد تمام ختم می شود، کاهش مییابد. این مطالعه نشان می دهد زنان کمتر از مردان در مسیر ارتقای دانشگاهی هستند. گفته می شود این روند با افزایش مداوم مشارکت زنان در برنامههای دانشگاهی در سه دهه گذشته تا حدودی در تناقض است. در مورد سوئد به رغم انگیزه های بسیار و اقدامات مثبت دولت، تعداد نسبی زن و مرد در

چالش های زنان دانش آموخته

دانشگاه های سوئد تغییر چندانی را نشان نمی دهد. شاخص دیگر برای کم بودن نسبی فعالیت های دانشگاهی زنان، مشارکت در فرآیند تصمیمگیری در سطوح بالای مدیریت دانشگاه است. به طور کلی الگوی مشارکت زنان در علم و تکنولوژی، از نفی کامل تا جداسازی به سه شکل صورت میگیرد. واژه »جداسازی عمودی« به تمرکز شدید زنان در سطح خاصی از سلسلهمراتب علمی بازمیگردد و به شرایطی اطلاق می شود که در آن، موقعیت زنان کمتر و یا بیش از حد معمول در آن سلسلهمراتب است. برای مثال، زنان ممکن است حدود نیمی از دانشجویان را در برخی رشتهها تشکیل دهند، اما در سطح هیات علمی فقط درصد بسیار کمیهیات علمی در آن رشته از زنان هستند. واژه دیگر »جداسازی افقی« است که به تمرکز زنان در برخی رشته های علمی مانند علوم زیست شناسی و پزشکی اشاره می کند. سومین واژه »جداسازی قراردادی« است که در آن مردان به صورت دائمی و زنان در آن رشته ها به صورت پاره وقت یا قراردادی فعالیت می کنند. در این صورت دانشمندان پاره وقت ممکن است موقعیت خوبی به دست نیاورند زیرا آنها به دلیل پاره وقت بودن ثبات لازم در شغل خود را ندارند. افزون بر آن، کار آنان تحت تاثیر نااطمینانی درباره آینده آنان است. در برخی از کشورهای اروپایی، تعداد این گونه قراردادهای کوتاه مدت در حال افزایش است. به نظر میرسد بسیاری از زنان به دلیل شرایط آسان تر ورود به این گونه مشاغل، ترجیح می دهند قرارداد کوتاهمدت برقرار کنند]۱۱.[

محدودیت هایی برای تحصیل دختران در رشته هایی که عمدتا گرایشهای مختلف مهندسی بود، اعمال شد. در این سال ۶۳ دانشگاه ظرفیت پذیرش دختران را در برخی از رشته های خود حذف کردند که در این میان دررشته مهندسی عمران در ۵۱ دانشگاه و پس از آن در گروه مدیریت ها و مهندسی معدن در ۲۱ دانشگاه، پذیرش فقط اختصاص به مردان یافت]۹.[ تجربه نشان داده است خانم ها در صورت پذیرفته شدن در این رشته ها و فارغ التحصیلی به فعالیت شغلی در این زمینه ها مشغول نمیشوند و این امر به بیکاری دانشآموختگان دانشگاهی منجر می شود. گذشته از آمارها و ارقامی که از زبان مسئولین مطرح می شود، پاسخ های بدست آمده از دانشجویان و فارغ التحصیلان رشته های فنی و مهندسی از طریق پرسشنامه ابزار مناسبی است که میتواند کمک کند تا دید صحیحتری در خصوص مسایل و مشکلات دختران مهندس و چرایی عدم اقبال آن ها به تحصیل در رشته های مهندسی حاصل گردد]۴۱.[

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید