بخشی از مقاله

چکیده

بسیاری از مصادیق فناوری در دنیای امروز، ماحصل تسلسل زنجیره وار از یک سری از خلاقیت ها و نوآوری های نوع بشر در طول تاریخ است که روندی تکاملی را طی کرده و به موجودیت کنونی رسیده است. رشد زنجیره ها تا پیش از این، حالت خود جوش داشته و عمدتا مدیون درخشش افراد خلاق و نوآور بوده است. اما امروزه انتظار می رود که مدیریت خلاقیت و نوآوری نقش بارزتری را درکنار توسعه سازمان به تکامل و هدایت هدفمند زنجیره های خلاقیت ایفا کند. اصلی ترین مباحثی که در رابطه با مدیریت یک مجموعه مطرح می باشد، برنامه ریزی صحیح، نگرش به توسعه، تصمیم درست در شرایط متغیر، بهبود مستمر، رضایت و حفظ کرامت کلیه ذینفعان، افزایش بهره وری و تعالی سازمان است. پرورش مدیران شایسته، خلاق، فرصت شناس و تبیین گر مسائل از جمله نیاز های اساسی سازمان های طالب برتری است. در این مقاله ابتدا به تعریفی از خلاقیت و تعالی سازمان وارائه معیارهای برتری سازمان پرداخته شده. سپس مدیریت نوآوری و خصوصیات آن ذکر گردید. آنگاه به سازمان های خلاق و ویژگی های آن جهت دستیابی به توسعه و تعالی اشاره شد. نقش، ویژگی ها و موانع خلاقیت و نوآوری در مدیران سازمان متعالی نیز مطرح گردید.

واژه های کلیدی: مدیریت نوآوری ، توسعه سازمانی ، خلاقیت ، سازمان برتر

1مقدمه

خلاقیت به عنوان جوهره کارآفرینی و یکی از عوامل کلیدی و رمز پیشرفت و حتی بقای سازمان های نوین است. جامعه جهانی امروز پیوسته دچار تحول و دست خوش دگرگونی است. برای زیستن در چنین محیط متغیر و بی ثباتی، مدیریت خلاق ضرورت می یابد. صاحب نظران یکی از مهم ترین و بارزترین ویژگی های عصر اطلاعاتی و نرم افزاری را که ما هم اکنون در آن به سر می بریم پیش بینی ناپذیری و عدم رویت روند امور و تحولات آینده می دانند. در این شرایط تنها خلاقیت و نوآوری مدیران است که می تواند حتی از ابهام و عدم وضوح نیز فرصت بسازد و راه را به سوی قله های پیروزی بگشاید.

بسیاری از مصادیق فناوری در دنیای امروز، ماحصل تسلسل زنجیره وار یک سری ازخلاقیت ها ونوآوریهای نوع بشر در طول تاریخ است که روندی تکاملی را طی کرده و به موجودیت کنونی رسیده است. رشد این زنجیره ها تا پیش از این، حالت خودجوش داشته و عمدتاً مدیون درخشش افراد خلاق و نوآور بوده است، اما امروزه انتظار می رود که مدیریت خلاقیت و نوآوری نقش بارزتری در تکامل وهدایت هدفمند زنجیرههای خلاقیت ایفا کند. تقریبا تمام کشورهای جهان در جهت افزایش بهره وری و بهبود وضعیت اقتصادی در پی خلاقیت و نوآوری هستند و یکی از دلایل عمده اهمیت فزاینده خلاقیت و نوآوری ایجاد رقابت بین کشورهای مختلف در حال توسعه است.

2خلاقیت

خلاقیت یعنی تلاش برای ایجاد یک تغییر هدف دار در توان اجتماعی یا اقتصادی سازمان و بکارگیری توانایی های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است. از دیدگاه سازمانی مفهوم خلاقیت را می توان ارائه فکر و طرح نوین برای بهبود و ارتقا کمیت یا کیفیت فعالیت های سازمان از قبیل؛ افزایش بهره وری تولیدات یا خدمات و کاهش هزینه ها از روش بهتر و جدید دانست. خلاقیت متجلی شده و به مرحله عمل رسیده و یا اندیشه خلاق تحقق یافته را نوآوری گویند.

خلاقیت به عنوان یک نیاز عالی بشری در تمام ابعاد زندگی او مطرح است و عبارت از تحولات دامنه دار و جهشی در فکر و اندیشه انسان است. موضوع فلسفه خلاقیت در خصوص چیستی، هستی، مرزها، روابط، چگونگی، آثار، ضرورت، نقش، سیر توسعه و پیشرفت و تغییر و تحولات جدید خلاقیت و نوآوری است. وجود اشیا جدید نتیجه ترکیب و تالیف وجود عناصر تشکیل دهنده آن است نه خلق وجودی جدید. طرح مباحث کلان و فلسفی خلاقیت می تواند راه گشای فکری مدیران، رهبران و استراتژیست های علمی و صنعتی گردد. و آن امکان حرکت های تازه و خلق پارادیم های نوین در حوزه خلاقیت بیشتر و سهل تر گردد.

3 برتری و تعالی سازمانی

با توجه به بار ارزشی کلمه »برتری« می توان آن را پاسخی منطقی به یکی از نیاز های اساسی سازمان یعنی»رقابت« بر شمرد. برتری رقابتی نه تنها تابعی از افزایش عملکرد و سود آوری است، بلکه تابعی از توانایی سازمان در تغییرات محیطی، نظیر تغییرات در نیاز های مشتریان، مهارت های رقبا، روحیه افراد و شرایط کسب و کار است. روی آوردن به نوآوری و خلق محصولات و خدمات جدید، شرط لازم برای رقابت در محیط در حال تغییر موسسات ذکر گردیده. در مسیر تعالی سازمان اهمیت تعهد سازمانی و مدیریت، لزوم توجه به مشتری، در پیش گرفتن رفتارهایی که مبتنی بر همکاری و تشریک مساعی باشد، بهبود بخشیدن به چارچوب های اندازه گیری شاخص های مهم عملکرد و مرتبط کردن آن با هدف گذاری، تراز یابی و بهبود فرایند از عوامل مهمی است که باید مد نظر قرار گیرد. رمز موفقیت و کامیابی صرفا در داشتن سرمایه هایی از قبیل ثروت، قدرت، مقام و شهرت و یا داشتن علم نیست. بلکه در نحوه استفاده از آنها از طریق ارتباط و تفاهم صحیح با مردم، محبت، مهرورزیدن به آنها و تقسیم علم، دانش و ثروت خود با دیگران است.

4معیارهای کلیدی برتری سازمان

می توان با وزن دهی به موارد زیر میزان توسعه و رتبه هر سازمانی را سنجید.

1-4  کیفیت:

رضایت مشتری و بازخور، قابلیت اطمینان فرآیند، نرخ ضایعات، مشخصات خدمات و محصول

2-4  زمان تحویل:

زمان سیکل خدمت، عملکرد تحویل و زمان تمام وظیفه، زمان انتظار

3-4  هزینه:

منابع مالی، نیروی انسانی، دوباره کاری، توقف و بیکاری

4-4  امنیت:

نرخ حوادث و سلامتی، آینده شغلی کارکنان،  محیط کار سالم

5-4  نیروی انسانی:

روحیه اعتماد به مدیریت، غیبت، رضایت، توان بخشی، انگیزه، روابط همکاران، پیشنهادات پیاده سازی شده

6-4  محیط:

نگرش شرکت های همتا، جایگاه در رتبه بندی سازمان ها، تمایل همکاری شرکت ها

7-4  سهم بازار:

رشد مشتریان، سود آوری، استقبال سفارشات خارجی

5مدیریت خلاقیت

امروزه دانشمندان معتقدند خلاقیت و نوآوری مختص افراد خاصی نیست و تمام افراد می توانند در جهت آن کوشش کنند و بیان می دارند که انسان ها در هر سطح سازمانی ودر هر رده شغلی قدرت خلاقیت تفکر و اندیشه را دارند. مدیران می توانند بر خلاقیت کارکنان تاثیر بگذارند که نتیجه آن می تواند شرکتی به واقع نوآور باشد که در آن خلاق نه تنها به بقا خود ادامه می دهد بلکه در عمل رشد و بالندگی نیز دارد. برای زیستن در جامعه متحول و در حال تغییر امروز، مدیریت خلاق ضروری است. مدیران خلاق می توانند در هر شرایطی فرصت سازی کنند و راه را به سوی قله های پیروزی هموار سازند.

اکثر کشورهای جهان در پی خلاقیت و نوآوری برای افزایش بهره وری و بهبود وضعیت اقتصادی هستندزیرا می دانند ادامه حیات سازمان بدون مدیر و کارکنان خلاق و نوآور امکان پذیر نیست. می توان خلاقیت را عامل بهبود مستمر کیفیت زندگی و افزایش رفاه و آسودگی و رفع مشکلات و موانع دانست. همچنین به توسط آن موجبات رشد و توسعه اقتصادی، علمی و صنعتی را فراهم ساخت. در همه سازمان ها و کارخانجات کلیه تولیدات و محصولات و خدمات حاصل مدیریتی خلاق در کنار کارمندان نوآور است. و هر چه میزان نوآوری بیشتر باشد آن مجموعه پیشرفته تر خواهد بود.از وظایف مدیریت خلاقیت ایجاد محیط مشارکت در سازمان می باشد برای اینکه افراد در سازمان به تفکر بپردازند باید محیطی ایجاد شود که در آن به نظریات و اندیشه ها امکان بروز داده شود.

6 پیش نیازهای پیدایش مدیران خلاق

تحمل ریسک: بدون ترس از پیامدهای آن، شکست را تجربه کند و اشتباهات را به عنوان فرصت های یادگیری به شمار آورد.

کاهش کنترل بیرونی: قوانین، مقررات و خط مشی های خارجی کاهش یافته و خود کنترلی جایگزین شود.

کاهش تقسیم کار: فعالیت های متعدد شغلی، دیدگاه وسیع تری به کارکنان می دهد.

پذیرش ابهام: تاکید بسیار بر عینی بودن و معین بودن، خلاقیت را محدود می کند. گوناگونی دیدگاه ها اغلب مفید واقع می شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید